واضح آرشیو وب فارسی:وارش: سال هاست که مسئله تقابل و موضعگیری منطقه غرب مازندران با مرکزیت سیاسی و اداری استان در مورد مستقل شدن از مازندران و تشکیل استان جدید ،بحث داغ رسانه ها و افکار عمومی بخشی از مردم غرب استان است.اختصاصی وارش نیوز- جواد اکبری: سال هاست که مسئله تقابل و موضعگیری منطقه غرب مازندران با مرکزیت سیاسی و اداری استان در مورد مستقل شدن از مازندران و تشکیل استان جدید ،بحث داغ رسانه ها و افکار عمومی بخشی از مردم غرب استان است. در تمام این سالها و علی رغم پی گیری های مجدانه و سرسختانه نمایندگان و بعضی از نخبگان غرب مازندران شاهد عدم موفقیت و شکست خوردن طرح ها و اقدامات انجام شده بودیم. اما هیچگاه این موارد در یک فضای آرام و به دور از هیجانات منطقه گرایانه مورد بررسی و نقد قرار نگرفته اند. ولی آنچه به صورت تیتر وار می توان از این داستان دنباله دار نام برد در وهله نخست بازگرداندن نوک پیکان این عدم موفقیت به سمت نمایندگان و نخبگان غرب مازندران است. دلایل عدم نتیجه گیری بیش از آنکه عوامل خارجی داشته باشد بیشتر مربوط می شود به رویکرد و طرز فکر کسانی که در صدد احقاق حقوق مردم منطقه بوده اند. متاسفانه به دلیل تبلیغات منفی و مخربی که در طول سالها و توسط برخی از جریانات مغرض با اهداف خاص سیاسی انجام شده است ،مردم مرکز و شرق مازندران غول های بی شاخ و دمی در ذهن اهالی غرب مازندران تصویر شده اند که هیچ کاری ندارند جز "خوردن حق غرب مازندران" و به هیچ طریقی هم از این حق خوری و حق کشی کوتاه نمی آیند. این تصور اشتباه که در ذهن بسیاری از مردم منطقه جا افتاده است باعث نوعی گسست عاطفی و ارتباطی بین این مردم و مرکزیت سیاسی استان شده که این مسئله بیش از هر چیزی به زیان غرب استان تمام شده است. به تدریج مردم در لاک انزوا فرو رفتند و با منفصل کردن ارتباطات اداری و رسانه ای با بدنه اصلی استان هم توان چانه زنی خود را از دست دادند و هم قدرت تاثیر گذاری و نفوذشان در حیطه تصمیم سازی و تصمیم گیری استان را به شدت کاهش داده اند. برگزیدگان سیاسی و فرهنگی منطقه که مانند همه جای مازندران جلای دیار کردند و آن تعدادی هم که ماندند به جای ایجاد پایگاه در مرکز ،کنج عزلت گزیدند و در یک جمع محدود برای خودشان دوختند و بریدند بدون اینکه در نظر داشته باشند کشور بر اساس یک سری از قوانین و مقررات اداره می شود که یکی از این مقررات تعریف محدوده های جغرافیایی استان ها و استقرار مراکز اداری و سیاسی در نقطه خاصی از استان است. اینکه روزگاری این تقسیمات کشوری پدید آمد که ممکن است درست یا نادرست بوده باشد باید در نظر گرفت که این مناطق در آن دوران جمعیت بسیار محدودی داشتند و صرف اینکه ممکن بود تفاوت های فرهنگی یا زبانی اندکی با دیگر مناطق در آنها مشاهده شود ،امکان مستقل کردن آن نواحی که در آن زمان جمعیت همه شهرستان ها از رودسر و املش تا نوشهراز پنجاه هزار نفر هم تجاوز نمی کرد وجود نداشت. در یک بستر منطقی مشاهده می کنیم که این تقسیمات کشوری در زمان خود کار منطقی و درستی بوده است اما اکنون که شرایط تغییر کرده است باید ابتدا شرایط را درک کرد و با استفاده از تکنیک های حل مسئله و به دور از احساس و هیجان نسبت به حل آن اقدام مقتضی انجام داد. این مشکل در نواحی شرق گیلان هم وجود دارد و در دوره ای نماینده شرق گیلان رسما خواستار جدایی از استان و تشکیل استان ساحلی با پیوستن تعدادی از شهر های غرب مازندران شده است. به هر حال به دور از هر گونه تعصب و جانبداری احساسی باید گفت که بهترین راه پیش روی اهالی فهیم و با فرهنگ منطقه غرب مازندران دخیل شدن در بازی های سیاسی،فرهنگی،اجتماعی و رسانه ای استان است و بزرگان قوم باید به این نتیجه برسند که موفقیت از راه تعامل به وجود می آید نه تقابل. مخصوصا در مورد این مسئله خاص که این عزیزان به دلایل گوناگون دست پائین را دارند باید نقشه راه را تغییر دهند و چه بسا در جریان این مشارکت هم به این نتیجه برسند که امکان آزمودن راه های دیگری غیر از جدایی هم وجود دارد. برای نمونه شکل گیری "اتاق ثلاث محال" در مرکز استان یا "جمعیت جوانان غرب استان مازندران در مرکز استان" و از همه مهمتر تعامل و رابطه نزدیک با رسانه ها و جریانات رسانه ای بی طرف در مرکز استان که راه دستیابی به برنامه های عمرانی و سیاسی را تسهیل خواهد کرد می تواند از اقدامات سازنده و تاثرگذار برای رسیدن به بسیاری از اهداف باشد. در سال های گذشته نمایندگان و مسئولان سیاسی منطقه به جای اتخاذ رویکرد های منطقی در صدد پافشاری بر تقابل و متاثر کردن مردم برای رای آوری و حفظ روحیه وحدت با دشمن تراشی فرضی بودند که اگر این کار جواب می داد تا به امروز باید نتیجه اش را می دیدیم. خوشبختانه به نظر می رسد که برخی از کاندیداها ، نخبگان و مشاوران آنها کم کم دارند به این نتیجه می رسند که برای به دست آوردن قدرت ابتدا باید مولفه های آن قدرت را بشناسند و با نفوذ در آن به اهداف کلانشان دست یابند و البته در این مورد خاص تشکیل یک پایگاه قوی در مرکز استان به واسطه نزدیکی با منابع و مراکز قدرت و ثروت است. شکی در این هم نباید داشت که جریانات فکری و رسانه ای مستقل مرکز استان هم با کمال میل از این رویکرد استقبال می کنند و حاضرند تا همه گونه همکاری و تعامل سازنده را برای ارتقاء استان و احقاق حقوق مردم مبذول دارند.
چهارشنبه ، ۱۴بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وارش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]