پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851190245
گفتوگو فارس با نخستین فرماندار بعد از انقلاب ساری از مبادله پایاپای تا تلاش برای ساخت بیمارستان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگو فارس با نخستین فرماندار بعد از انقلاب ساری
از مبادله پایاپای تا تلاش برای ساخت بیمارستان
نخستین فرماندار مرکز مازندران، حرفهای زیادی برای گفتن داشت، دیالیزی شده است، صحبتهایش دلنشین و پر از صداقت بود، از مبادله پایاپای برای تامین آذوقه مردم تا تلاش برای ساخت بیمارستان شهید زارع ساری را بهخوبی به خاطر دارد.
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، نام جعفر لشگریزرینی برای خیلی از سارویها ناآشناست به این دلیل که از زمان حضورش در پست فرمانداری ساری تاکنون بیش از 30 سال گذشت، در این گفتوگو سعی داریم که از این چهره شاخص استان که در سال 60 بر مسند فرمانداری ساری نشست، بیشتر صحبت کنیم. با یکی از همکاران مطبوعاتی موقع ظهر بود که به منزل نخستین فرماندار بعد از انقلاب اسلامی ساری مراجعه کردیم، البته بهدلیل ترافیک کاری دیرتر از زمان برنامهریزی شده به آنجا رسیدیم، او قبل از رسیدن ما به محل قرار تماس گرفت و گفت که به علت بیماری نمیتواند امروز پذیرای ما باشد، ولی با اصراری که داشتیم، با وجود کسالت شدید ناشی از دیالیز پذیرفت که چند لحظهای درباره اقدامات انجامشده در شهرستان ساری در سال 60 صحبت کند. خودش را اینگونه معرفی کرد که جعفر لشگری هستم، 67 سال دارم، سال 58 در رشته علوم طبیعی موفق به دریافت مدرک کارشناسی و در شهرستان بهشهر در آموزش و پرورش مشغول کار شدم و به مدت هفت سال نیز سابقه آموزش دارم. * رئیس سلف سرویس فرماندار بعد از انقلاب اسلامی مرکز مازندران آنقدر حرفهای ناگفته داشت که وقتی با زیان زیبا و شیوای خود شروع به صحبت کرد، کمتر مجال پرسش میداد و بیشتر خودش حرف زد، سعی کرد همه اتفاقات را بهصورت کامل شرح دهد. وی در بیان خاطرات خویش به فعالیت در دوران دانشجویی اشاره و بیان کرد: در دوران دانشجویی به دلیل فعالیت و جنبوجوشی که داشتم به عنوان رئیس سلف سرویس دانشگاه انتخاب شدم، قبل از من در سلف سرویس دانشگاه دزدی زیاد میشد که به محض حضورم وضعیت را سامان دادم و از همان جا چموخم کار و جلوگیری از سوءاستفاده و هرجومرج را یاد گرفتم. * نپذیرفتن سمت دادستانی بهشهر سال 58 بود که بهعنوان عضو شورای دانشگاه ابوریحان انتخاب شدم و به دلیل همزمانی کار در بهشهر و همچنین حزبالهی بودن، به من پیشنهاد شد که در دادستانی بهشهر مشغول کار شوم. در آن زمان تحصیلکرده حزبالهی چند نفر بیشتر نبودند به همین دلیل از من دعوت شده بود که این سمت سنگین را برعهده بگیرم، بنده به دلیل شور جوانی تاحدودی پذیرفتم ولی مرحوم پدرم به دلیل آشنا نبودن من با علم حقوق و به تبع همین مطلع نبودن از وضعیت قانون و اینکه ممکن است حقالناس به گردن من بیفتد، بهشدت مخالفت کرد و من هم حرف پدرم را پذیرفتم. پس از نپذیرفتن سمت دادستانی بهشهر، چون در آموزش و پرورش فعالیت داشتم بهعنوان معاون آموزش و پرورش بهشهر مشغول کار شدم، بهدلیل حضور برخی نیروهای ساواکی مبارزه با این نیروها در شهرستانها همچنان ادامه داشت، کار ما در زمان شروع انقلاب مبارزه بود و این مبارزه در شهرستانها همچنان ادامه داشت. * بلای جان گروهکهای منافق در آموزش و پرورش بلای جان گروهکهای مخالف انقلاب اسلامی شدیم و با بچههای حزبالهی تلاش میکردیم که نظم و امنیت را در سطح آموزش و پرورش برقرار کنیم. به دلیل بیماری پدرم مجبور شدم که از سمت معاونت آموزش و پرورش در بهشهر استعفا دهم و در ساری بقیه خدمتم را پیگیری کنم. با عملکرد موفقی که در بهشهر داشتم، در ساری بهعنوان رئیس آموزش و پرورش مشغول کار شدم، در ساری هم مشکلات خاص خودمان را داشتیم، هنوز برخی از گروهکها تلاش داشتند که جلوی برقراری نظم و امنیت در مدارس را بگیرند، به همین دلیل در کوچکترین موارد باید به صورت مستقیم ورود پیدا میکردیم. تعطیلی مدرسه کیاسر و دستگیری تعدادی منافق در منطقه کیاسر چهار نفر از بچههای منافق به دلیل مخالفت با انقلاب اسلامی مدرسه را به تعطیلی کشاندند، به مسئولان وقت منطقه کیاسر اعلام کردم که مدرسه را بهطور کامل تعطیل کنند، ابتدا با این موضوع مخالفت شد و به آنها اعلام کردم که شما بگویید لشگری مدرسه را تعطیل کرد و هر فردی نسبت به این موضوع معترض است، با من صحبت کند. چند روز گذشت که خانوادهها برای اعتراض نسبت به تعطیلی مدرسه به آموزش و پرورش ساری مراجعه کردند و بنده هم شرط گذاشتم که خودشان افراد خطاکار را دستگیر و در اختیار نیروهای امنیتی قرار دهند، مردم وقتی اصرار بنده برای تعطیلی را دیدند، خودشان دست بهکار شدند و برخی از این افراد را دستگیر و البته تعدادی از آنها به تهران فرار کرده و متواری شدند. نظم در منطقه کیاسر حاکم شده بود، این اقدامات در سایر مناطق نیز تسری داده شد، در حال سر و سامان دادن امور در آموزش و پرورش بودم که از طرف استانداری مازندران با بنده تماس گرفته شد تا سریعاً خودم را به استانداری برسانم. * پیشنهاد فرمانداری ساری آقای حاجی استاندار وقت مازندران بود، قبلا چندینبار برای دریافت کمک و نیز ساماندهی وضعیت اداری آموزش و پرروش با او نشستی داشتم.
استاندار در تماسی با آموزش و پرورش از من درخواست کرد که خودم را به استانداری برسانم، حاجی پیشنهاد کرد که بهعنوان فرماندار ساری مشغول کار شوم، ضمنا این را هم گفت که پیش از تو به چندین نفر دیگر پیشنهاد دادم، ولی به دلیل سختی کار نپذیرفتند. استاندار وقت مازندران دوباره رو کرد به من و گفت: برخی افراد از عهده این کار برنمیآیند، شما حاضر هستی که کمک کنی؟ گفتم: "برای انقلاب جان میدهم"، البته احتمال ترور ما هم وجود داشت ولی با این وجود قبول کردم. بعدها متوجه شدم به دلیل اقدامات مناسبی که در سرکوب منافقان در آموزش و پرورش داشتم، شورای هماهنگی وقت پیشنهاد فرماندار شدن بنده را به استاندار وقت مطرح کرد و مورد موافقت قرار گرفت. فرماندار زمان انقلاب در ساری به اینجا که رسید، دوباره به گذشته خویش برگشت و اینگونه صحبتش را ادامه داد: رو کردم به استاندار مازندران و گفتم: بنده تا سال 55 یکی از خلافکارهای سرشناس بودم، ولی از سال 55 وقتی که خدمت آیتالله ایازی رسیدم و با دیدن معنویات این آقا بنده کلاً دست از کار خلاف کشیدم. * ماجرای رسیدن خدمت آیتالله ایازی و برکت در سفره با اصرار چندین نفر از دوستان محضر آیتالله ایازی رسیده بودم، آنزمان ایشان در منطقه شرق مازندران سرشناس بودند، پس از شنیدن نصایح آقای ایازی وقت شب شد، ما را برای صرف شام نزد خودشان نگه داشتند، تعداد ما زیاد بود و از طرفی میزان غذایی که تدارک دیده بودند به نظر من کافی نبود. دو سه تا بشقاب برنج و نیمرو، با خودم گفتم که این غذا را فقط من بخورم تمام میشود، با تمام قدرت غذا را خوردم غیر از من چندین نفر دیگر هم غذا را خوردند هم برنج مانده بود و هم تخم مرغ، خیلی برایم تعجببرانگیز بود، شنیده بودم که درویشها در بهشهر آبگوشت درست میکنند و زیاد میآید، ولی درباره اضافه شدن غذای روحانیون چیزی ندیده و نشنیده بودم. دیگر روحانی برجسته منطقه شرق مازندران در آنزمان، آیتالله کوهستانی بود که ایشان هم از درجه علمی بسیار بالایی برخودار بودند، به دلیل شور جوانی توفیق نداشتم که خدمت ایشان برسم، ولی محضر آقای ایازی را درک کردم و تحول اساسی در من ایجاد شد. * ماجرای تاثیر سخنان آیتالله ایازی در محجبه شدن همسر به دلیل علاقهمندی به آقای ایازی به همسرم اصرار کردم که با هم به محضر ایشان برویم، اختلاف بنده با همسرم بر سر حجاب بود، آن موقع حجاب مرسوم نبود، بهجز خانوادههای مذهبی بقیه مردم چندان به این مسئله توجه نمیکردند. موضوع علاقه نداشتن همسرم به حجاب را با آقای ایازی مطرح کردم و ایشان به من گفتند که شما وقتی غذایی را دوست نداری میتوانی بخوری؟ راه محجبه کردن این است که چندین کتاب مرتبط با ضرورت داشتن حجاب برای زنان را در اختیارش قرار بده، اگر نتیجه نگرفتی، من هم با ایشان صحبت میکنم. با کتابهایی که آقای ایازی معرفی کرد، همسرم بعد از یک ماه روسری به سر گذاشت و بعد از چند ماه چادری شد. * دریافت حکم فرمانداری ساری لشگری دوباره به بحث معرفی خود پرداخت و گفت: به استاندار وقت مازندران گفتم، همه حقایق گذشته من را بدانی بهتر است و با این گذشته که مطرح کردم درباره فرماندار شدن من تصمیم بگیر، گفتم این گذشتهام را در جریان باش تا وقتی که رفتم فرمانداری و مشغول کار شدم، عدهای نامه ننویسند بگویند آقای استاندار فلانی سابقه درخشانی در دوران جوانی ندارد و نشود که بهواسطه انتخاب من به شما فشار وارد کنند. * مطلع کردن استاندار و وزیر کشور از زندگی گذشتهام وی ادامه داد: استاندار رو کرد به من و گفت: در جریان وضعیت گذشته و زندگی شما هستم و شما از این بابت نگران نباشید، سرانجام با دریافت حکم فرمانداری از سوی استاندار برای دیدار با وزیر راهی تهران شدم (نام وزیر را نتوانست به یاد بیاورد)، برای وزیر هم صادقانه رزومه خود را مطرح و رو کردم به ایشان گفتم که شما هم درباره وضعیت من آگاهی کامل داشته باشید و بعد از صدور حکم من در سمت فرمانداری ساری اگر نامههای تخریب علیه من به سمت شما سرازیر شد در جریان باشید. نخستین فرماندار ساری بیان کرد: وزیر وقت از اینکه صادقانه با وی مسائل را مطرح کردم خوشش آمد، رو کرد به من و گفت: میخواستم سئوالهای دیگری بپرسم، اما با وضعیتی که مطرح کردید، بنده شما را تایید میکنم و مشکلی از این بابت وجود ندارد،اما به محض حضور در ساری وضعیت تاکسیها و نانواییهای شهر را ساماندهی کن. لشگریزرینی گفت: به وزیر قول دادم از همه توانم برای تقویت انقلاب اسلامی استفاده کنم، پس از حضور در ساری به سمت ساختمان استانداری نرفتم، راهی فرمانداری ساری شدم، مرکز مازندران بعد از انقلاب از ابتدای سال 58 تا سال 60 فرماندار نداشت، فردی به نام سعادت فرماندار این شهر بود که با شروع انقلاب اسلامی فرمانداری را رها کرد و رفت. * ورود به فرمانداری وی ادامه داد: بالاخره وارد فرمانداری ساری شدم، حکم فرمانداری خود را به یکی از کارمندان ساختمان فرمانداری که فاضلی نامی بود، نشان دادم و الان نمیدانم در قید حیات هست یا خیر. لشگریزرینی گفت: یکی از کارمندان درب اتاق فرماندار را برایم باز کرد، ولی سریع آن را بست، به او گفتم چرا در را بستی؟ گفت: وقتی در شما بهروی مردم باز باشد، میزان مراجعات به شما زیاد است و مردم موکت را خراب میکنند، اصرار کردم که در اتاق فرماندار باید بهروی مردم باز باشد، از طرفی باید برای انسانیت ارزش قائل شد. * مبادله پایاپای با فرمانداران برای تامین اقلام ضروری مردم نخستین فرماندار مرکز مازندران اظهار کرد: از آن موقع به بعد فرمانداری ساری محل مراجعه مردم شده بود، هرجا که شهروندان دچار مشکل میشدند به فرمانداری میآمدند،گاهی برای رفع مشکل مردم قانون را هم دور میزدیم و چارهای هم نداشتیم. وی با بیان اینکه مشکل تامین آذوقه مردم بر عهده فرمانداری بود و با دیگر فرمانداران استان نیز ارتباط برقرار کرده و مبادله پایاپای انجام میدادیم، افزود: من نیازمندیهای آنها را تامین میکردم، از طرفی درخواست مطالبات خودمان در ساری را با سایر فرمانداران در میان میگذاشتم، با بندر ترکمن، گرگان، گنبد و آزادشهر نیز ارتباط مناسبی برقرار کردیم. وی ادامه داد: فرمانداران بندر ترکمن و گرگان از من درخواست تهیه بنزین را داشتند و من نیز از آنها ماهی، مرغ و تخم مرغ دریافت میکردم، در همان سال نماینده مردم ساری در مجلس نیز کمککار من بود، حتی گاهی برای تهیه کالا و آذوقه پیش وزیر میرفتیم؛ یکبار بهاتفاق نماینده مردم ساری نزد وزیر رفتیم، نماینده روی میز وزیر نشست و اعلام کرد که تا درخواستمان را اجابت نکنی از روی میز شما بلند نمیشوم. * ماجرای انتخابی شهردار ساری لشگریزرینی با بیان اینکه همان موقعها اوضاع شهر ساری چندان مناسب نبود، گفت: در شهرداری نیاز به خانهتکانی جدی داشتیم، بحث انتخاب شهردار هم به میان آمد، بنده مرحوم دامادی را از قبل میشناختم، به شورای هماهنگی اعلام کردم که دامادی شهردار شود، آنزمان میگفتند که شهردار باید لیسانس داشته باشد، مرحوم دامادی لیسانس نداشت، به همین دلیل با شهردار شدن او مخالفت شد، بنده گفتم با لیسانس که نمیشود شهر را اداره کرد، فردی که انتخاب میشود باید توان مدیریت شهر را داشته باشد. وی ادامه داد: شورای هماهنگی استدلالم را پذیرفت و اعلام کرد که استاندار مازندران باید در جریان موضوع قرار بگیرد، لذا بهاتفاق شهردار وارد دفتر استاندار وقت مازندران (مرحوم مجدآرا) شدیم، ابتدا قبول نکرد و بالاخره با مسئولیت خودم او را قانع کردم که دامادی در شهرداری ساری مشغول کار شود. * اوضاع بد شهرداری ساری نخستین فرماندار ساری گریزی به وضعیت مالی شهرداری ساری زد و گفت: اوضاع مالی شهرداری چندان مناسب نبود، دامادی بهمحض حضور در شهرداری نسبت به این موضوع اعتراض کرد که چرا شما مرا معرفی کردی، حالا با این اوضاع بیپولی چه کنم، رو کردم به مرحوم دامادی و گفتم: شما کار را شروع کن بنده کمک میکنم. وی ادامه داد: مرحوم دامادی به محض حضور در شهرداری ساری چندین منبع آب برای اینشهر خریداری کرد، با همکاری فرمانداری چند دستگاه کامیون خریدیم و با گریدر و لودر و بولدوزر کوچهپسکوچههای گلآلود ساری را یکی پس از دیگر شنریزی کردیم. نخستین نماینده دولت در فرمانداری ساری که خاطرات زیادی با مرحوم دامادی در یادش مانده بود، اظهار کرد: اوایل صبح بهاتفاق شهردار از نانواییها و تاکسیرانی بازدید میکردیم، رانندگان کمبودهای زیادی داشتند، لاستیک، لوازم یدکی و روغن در اختیار آنها قرار میدادیم تا از زیر کار در نروند، تامین تغذیه مردم هم بر عهده ما بود و باید 360 قلم کالا در ساری تهیه میکردیم. * تلاش برای ساخت بیمارستان شهید زارع ساری این مرد روزهای سخت، از استعفای خود در فرمانداری ساری گفت و ادامه داد: پس از دو سال کار در فرمانداری بنا به دلایل خاصی استعفا دادم، مدتی در منزل بودم که آیتالله طبرسی امام جمعه ساری با من تماس گرفت و گفت: میخواهیم بیمارستان زارع ساری را بسازیم، از آنجا که من نیز عاشق فعالیتهای اجتماعی بودم، قبول کردم تا وارد میدان شوم. لشگریزرینی با بیان اینکه آنزمان بیمارستان زارع ساری نیمهکاره بود، افزود: گفتند که پیمانکار پول اجرای طرح را دریافت و کار را نیمهتمام رها کرد و از کشور خارج شد، در این وضعیت بود که با رایزنی استاندار وقت مازندران مقرر شد تا هر شهرداری مبلغ 20 هزار تومان برای بهسازی این بیمارستان کمک کند، سرانجام با پیگیری انجام شده، بیمارستان سوانح سوختگی ساری بهخوبی ساخته شد. * جدیت در کار نخستین فرماندار ساری یکی از دلایل موفقیت خود در امور را جدیت و خلوص نیت در کار عنوان و اظهار کرد: وقتی پای کار برای عموم به میان میآمد، گاهی از پدرم هم نمیگذشتم، همین موضوع باعث شده بود که برخی افراد تنگنظر بنده را در فعالیتهای اجرایی نپذیرند، به همین دلیل بود که اوضاع را بهنفع مردم مساعد نمیدیدم و فکر میکردم نمیتوانم برای مردم کار کنم، لذا استعفا میدادم و به هیچ وجه بهکار برنمیگشتم. وی ادامه داد: به همین دلیل بود که اوضاع آموزش و پرورش را نیز چندان مناسب ندیدم و با وجود دریافت چندینبار مرخصی بدون حقوق و در نهایت اتمام مهلت قانونی میزان مرخصیهای بدون حقوق، از بدنه آموزش و پرورش هم جدا شدم و هیچ کار دولتی را نپذیرفتم.
* برخوردار نبودن از بیمه لشگریزرینی با اشاره به اینکه با اندک سرمایه پدریام گذران امور کردم و از محل همین سرمایه و نیز حقوق بازنشستگی همسرم امور را پیش میبریم، گفت: در حال حاضر چهار فرزند دارم که سه دختر و یک پسر هستند، از هیچ نوع خدمات بیمهای برخوردار نیستم، برای تامین هزینه درمان دیالیز هم نزد هیچ مسئول و مدیری گردن کج نکردم، اصلا بسیاری از مسئولان از حضور بنده در شهر ساری اطلاعی ندارند. * درخواست ایجاد شغل برای تنها پسرش نخستین فرماندار ساری بیان کرد: تنها درخواست بنده از مسئولان این است که زمینه اشتغال تنها پسرم را که تحصیلکرده دانشگاه و از توان علمی بالایی هم برخودار است فراهم کنند، احساس میکنم که این حق بنده است تا همانطور که در زمان مسئولیتم دست بسیاری از افراد را گرفتم، امروز هم یک نفر دست پسرم را بگیرد. از فرماندار سابق ساری جدا شدیم و صداقت، راستگویی و احترامی که به مدیران همسطح خود میگذاشت، رعایت سلسله مراتب اداری و پایبندی به انقلاب اسلامی را در کلام و نگاهش بهخوبی مشخص بود، جدیتی که در کار داشت را میشد احساس کرد، زمانی که در حال ارائه گزارش کار بود، با تمام وجود بر روی برخی از مسائل تاکید داشت. نکته آخر اینکه پست و مدیریت ماندگار نیست، امروز در اختیار یک مسئول است و فردا به دیگری سپرده میشود، پس حداقل تا زمانی که امور بیتالمال دست افراد است قدردان باشند و در راه اهداف متعالی اسلام و مردم هزینه کنند، اگر روزی دست ما از پست و سمت کوتاه شد، حسرت گذشته را نخوریم و با صراحت از عملکردمان مانند این نخستین فرماندار ساری دفاع کنیم. --------------------------- گزارش از: جاوید عباسی ---------------------------
94/11/21 - 09:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
عضو پارلمان ایالتی بلوچستان پاکستان در گفتوگو با فارس: آزادی واقعی در ایران تنها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
عضو پارلمان ایالتی بلوچستان پاکستان در گفتوگو با فارس آزادی واقعی در ایران تنها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حاکم شده استعضو پارلمان ایالتی بلوچستان پاکستان گفت آزادی واقعی فقط بعد از انقلاب اسلامی در ایران حاکم شده و مدعیان آزادی در اروپا و آمریکا هرگز نمیتوانند این حقیقت را کمعاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس اعلام کرد رشد 4 برابری فضاهای آموزشی کشور بعد از انقلاب اس
معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس اعلام کردرشد 4 برابری فضاهای آموزشی کشور بعد از انقلاب اسلامیمعاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش گفت از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون فضاهای آموزشی با رشد 4 برابری به 63 میلیون متر مربع رسید که شامل 105 هزار پروژه آموزشی ورزمدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس خبر داد افزایش میزان هنر جویان آموزشهای
مدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با فارس خبر دادافزایش میزان هنر جویان آموزشهای فنیوحرفهای به 40 درصد پس از انقلاب اسلامیمدیرکل دفتر آموزشهای کاردانش وزارت آموزش و پرورش گفت در سال 58ـ57 حدود 12 تا 14 درصد دانشآموزان متوسطه را هنرجویان آموزشهاپورابراهیمی در گفتوگو با فارس: نشست بعدی کمیسیون تلفیق پس از برگزاری انتخابات مجلس تشکیل میشود
پورابراهیمی در گفتوگو با فارس نشست بعدی کمیسیون تلفیق پس از برگزاری انتخابات مجلس تشکیل میشودسخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی گفت جلسه بعدی کمیسیون پس از انتخابات و در تاریخ ۹ اسنفدماه تشکیل میشود محمدرضا پورابراهیمی نماینده مردم کرمان و سخنگوی کمیسیون تلفیق مجلس شورایمسئول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان شهر تهران در گفتوگو با فارس: مسابقه «بازآفرینی تصاویر انقلاب&
مسئول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان شهر تهران در گفتوگو با فارس مسابقه بازآفرینی تصاویر انقلاب ویژه دانشآموزان شهر تهران برگزار میشودمسئول اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان شهر تهران از برگزاری مسابقه بازآفرینی تصاویر انقلاب ویژه دانشآموزان تهرانی خبر داد میثم نعمتنایب رئیس مرکز مطالعات الاهرام مصر در گفتوگو با فارس: پارلمان مصر منحل نشود انقلابهای ژانویه و ژوئن تکرار می
نایب رئیس مرکز مطالعات الاهرام مصر در گفتوگو با فارس پارلمان مصر منحل نشود انقلابهای ژانویه و ژوئن تکرار میشودنایب رئیس مرکز مطالعات سیاسی الاهرام مصر گفت اگر پارلمان مشکلدار کنونی مصر که نظام السیسی بانی آن است منحل نشود مصر شاهد تشدید اعتراضهای مردمی و تکرار انقلابهای 2حجتالاسلام رئیسی در گفتوگو با فارس: 22 بهمن جلوه امنیت ملی و پافشاری بر ارزشهای انقلاب است
حجتالاسلام رئیسی در گفتوگو با فارس 22 بهمن جلوه امنیت ملی و پافشاری بر ارزشهای انقلاب استدادستان کل کشور با اشاره به اهمیت یوم الله ۲۲ بهمن گفت ۲۲ بهمن جلوه امنیت ملی اراده مردم و تداوم شعارهای انقلاب اسلامی است حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی در حاشیه آیین تجدید مبازیکن سابق تیم ملی در گفتوگو با فارس: یک سالی که دور بودم، چیزهای زیادی آموختم/ تمام تلاشم برای ملیپوش شدن
بازیکن سابق تیم ملی در گفتوگو با فارس یک سالی که دور بودم چیزهای زیادی آموختم تمام تلاشم برای ملیپوش شدن استبازیکن سابق تیم بسکتبال جوانان گفت در یک سالی که از بسکتبال دور بودم چیزهای زیادی آموختم و امید زیادی به حضور در تیم ملی دارم مهدی شیرچنگ در گفتوگو با خبرنگارعکاسی دوران انقلاب در گفتوگو با فارس: خاطرات و خطرات عکاسی در روزهای انقلاب/لحظه پایین کشیدن مجسمه شاه
عکاسی دوران انقلاب در گفتوگو با فارس خاطرات و خطرات عکاسی در روزهای انقلاب لحظه پایین کشیدن مجسمه شاه به روایت عکاسمهدی میرزایی عکاس اسبق روزنامه کیهان است چاپ عکس او در صفحه اول کیهان در روز پس از فرار شاه بازتاب وسیعی داشت و قطعا یکی از آثار تصویری برجسته دوران انقلابفرماندار شهرستان دهاقان در مراسم یوم الله 12 بهمن گفت: انقلاب اسلامی ثمره خون هزاران شهید و ایثارگری های جانبا
فرماندار شهرستان دهاقان در مراسم یوم الله 12 بهمن گفت انقلاب اسلامی ثمره خون هزاران شهید و ایثارگری های جانبازان و آزادگان سرافراز است و انقلاب امانت خاص الهی است که باید در حفظ آن به عنوان وظیفه ای انسانی شرعی و انقلابی تلاش کنیم فرماندار شهرستان دهاقان با بیان اینکه انقلاب-