واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سرمقاله رسالت
انقلاب اصولگرایانه
سیاست در تفکر انقلاب اسلامی از اصول اعتقادی آن سرچشمه میگیرد، و با نفاق ضروری فرض شده در سیاست مدرن سازگار نیست.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس روزنامه «رسالت» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:
قضیه سالگرد انقلاب اسلامی، با حال و هوای انتخابات ... و چنین تقارنی، اصولاً باید اتفاق خوبی باشد و هست؛ چرا که انتخابات نوعی "نفس تازه کردن" انقلاب است، ولی ... ولی، رقابتهای انتخاباتی طی دورههای اخیر، رنگ "سیاه نمایی" به خود گرفته است، چرا که نخبگان سیاسی اصولاً پذیرفتهاند که انتقاد سکه رایج روزگار است و گمان میبرند که منتقدان توان بیشتری در جلب آرای مردم دارند. امور دنیا به واسطه انقلابهای متوالی و عظیم ارتباطات که از دهه 1940 مدام و مکرر از دست سیاستمداران و حتی دانشمندان در میرود و مسائلی پیش میآید که هیچ راهحلی برای آنها در دست نیست. از این قرار و از آنجا که سیاست مانند علم و فلسفه و هنر و ادبیات و ... مشغول سرگیجه در مقابل این تحولات بنیانکن و پیاپی است، عدهای به این نتیجه رسیدهاند که در سیاست نمیتوان سخن مثبتی گفت و مدام باید انتقاد کرد تا مردم چیزی از نارساییهای ناشی از سرگیجهها را به نام منتقد ننویسند و باور من این است که این طرز فکر از یک دید وسیعتر اشتباه است و مطابق حدیث شریف، چیزی جز "نفاق" نیست.بله؛ این روزها، کسانی مانند او که خود زمانی در خطبههای نماز جمعه، مکانیسم شورای نگهبان را بهترین مکانیسم ممکن میدانست، به بهانههای واهی و غیر اصولی، همان مکانیسم را با بدترین الفاظ بدنما جلوه میدهند و از این طریق میخواهند به رایدهندگان بباورانند که پس از نسخه 2005، نسخه 2016 از آنان برآمده است و سخنان بسیار جدیدی دارند. این دست افراد، باور دارند که نگاه منفی بیشتر جلب اعتماد میکند، ولی از یک دید وسیعتر اشتباه میکنند. واقعیت آن است که کم کم گوش مردم از انتقاد پر میشود و دیگر چیزی جز سخن مثبت و پرمغز خریدار ندارد.
البته، شاید منتقدان، نسبت به مدافعان بلاوجه سیاستهای موجود، خوش آب و رنگتر به نظر برسند، ولی، تنها کسانی قادر به رقم زدن تحول اجتماعی معنادار خواهند بود که طرح روشنی برای آیندهای روشنتر داشته باشند.
طرح روشنی برای آیندهای روشنتر ...
این، روح و ادب مؤدب انقلاب اسلامی است؛ اینکه سیاستمدار مسلمان، به اتکای بینش اسلامی، به جای مشوش و مفتون ساختن فضای تصمیمگیری مردم، خلق را به پیام صریح دین فرابخواند. اگر اهل اجتهاد است، عماروار بگوید و اگر اهل اجتهاد نیست، اهل تبعیت باشد که این، مسیر نزدیکتر به تقواست.
ارائه یک طرح روشن، به جای تشویش و مفتون ساختن فضای فکری مردم، روح و ادب متعالی انقلاب اسلامی است و من امید دارم که تقارن سالگرد انقلاب اسلامی با حال و هوای انتخابات، این ادب و نزاکت انقلابی را بین ما تقویت کند. من امید دارم تا همه با باز خواندن پیام انقلاب اسلامی، مسیرهایی مثبت برای پیشرفت این پیامها در دوره سیاسی آینده بگشایند. این مؤدب بودن، آرامش و همدلی و همزبانی بیشتری برای ما به ارمغان خواهد آورد.
اینچنین، تقارن زمینههای انتخابات و سالگشت انقلاب، به مفهوم نفس تازه کردن "آداب اسلامی انقلاب 1357" خواهد بود.
برهان
گام 1. ضرورت مکتبی بودن سیاست
سیاست در تفکر انقلاب اسلامی از اصول اعتقادی آن سرچشمه میگیرد، و با نفاق ضروری فرض شده در سیاست مدرن سازگار نیست. نمیشود با اظهار نظرهای ظریف، خود را از این سمت سیاست به آن سمت سیاست کشاند و میان جناحهای سیاسی در نوسان بود، و خود را در چارچوب مکتبی انقلاب اسلامی تعریف کرد. یک روز اصولگرا، یک روز اصلاحطلب، یک روز ولایت گرا و یک روز فامیل گرا، یکی روز اهل بیتی فاطمی بود و یک روز اهل بیتی ابوبکری ...؛ نه، این رنگ به رنگ شدن بر وفق وزش باد سیاست، خلاف آداب مکتبی انقلاب اسلامی است، و نحوی "نفاق" محسوب میشود.
بر مبنای آداب انقلاب اسلامی، سیاست و تدبیر یک مجموعه انسانی، در راستای اصول جهانشمول مدیریت جهان خلقت ترسیم میشود. با این ویژگی، سیاست، بیش از یک تکنیک مبارزه انتخاباتی، به عنوان یک بینش مطرح است. بر اساس این بینش، سیاستمدار، عضوی از اعضای نظام خلقت حق است، و باید همراه و هماهنگ با ضوابط و قوانین تکوینی آن حرکت کند، زیرا، کمال مجموعه تشکیلاتی که به وی سپرده شده، در جهت نظم کلی جهان و برای پیشبرد فعالیتهای بشری به منظور دستیابی به آرمانهاست. کمال سیاستمدار مسلمان در آن است که تشریع خود را در راستای تکوین الهی قرار دهد، و غیر این، "انحراف" است. و اگر از من بپرسید که چه باید کرد که به این انحراف دچار نشد، پاسخ خواهم گفت که شناخت حرکات و فعالیتهای هستی، تدبیری برای "مبادی آداب بودن" محسوب میشود.
گام 2. یک سطح عمیقتر ...
یکی از دلایل فقدان نگاه مکتبی به سیاست، ابن الوقت بودن و مصلحتجو شدن مفرط است. بگذار این انتخابات را بگذرانیم؛ بعداً به راه بر میگردیم. بگذار امروز بگوییم که ما ورژن 2005 یا 2016 هستیم، فردا عیناً به همان سیاستهای تعدیل برمیگردیم که گفتیم "گذشت". اینها پس از سالها، به دید مثبت مردم به سیاست هم آسیب میزنند؛ آیا کسانی که چنین "سیاستبازی" میکنند، برای یک مقصد الهی میکوشند یا زد و بند میکنند و به یکدیگر نان قرض میدهند.
از با اهمیتترین مبانی "آداب" انقلاب اسلامی، استواری بر یک دید بلند مدت به کمک پایبندی به اصول است، تا از این طریق، سیاستمدار بتواند هم دید آیندهنگرانه و بلند و مثبتی به مردم ببخشد، و هم آنها را برای اقدامات تاریخی آماده کند. برای ایجاد حیات درازمدت و ترسیم افق برنامهها، فعالیتها و منابع، لازم است تا اطمینان به اصول را در سرتاسر جامعه گسترد. باید، مدام، اصول تبیین شوند، و بر مبنای آنها به آینده نور تابانده شود.
از این رو، مدلسازی متکی بر اصول ضرورت مییابد تا گامهای آینده، با قلبی مشحون از دلگرمی معلوم و پیموده شوند. شناخت محیط آتی و عوامل مؤثر بر آن و یافتن موقعیتها و فرصتها، در کنار الزامات، امکان تخصیص بهینه منابع و بسط و بهرهبرداری از آنها را با تبدیل نقاط ضعف به قوت فراهم مینماید، و تولید این متاع فکری برای جامعه، وظیفه و تکلیف سیاستمدار انقلابی و مکتبی است.
بر مبنای اصول مکتبی انقلاب اسلامی که بر اصل ولایت و حجت الهی استوار است، دستگاه سیاسی پیرو ولایت حق موجب خواهد شد تا با به وجود آمدن "سکینه" یا دلگرمی، شرایط درونی اجتماع به گونهای مساعد گردد تا مردم در سطوح مختلف، بتوانند به اثربخش بودن پیشبینیها و سنجش نتایج باور داشته باشند، به فهم و تفسیر پیشبینی و آیندهنگری فعالیتها بپردازند، برنامهریزی کنند، و به تعالی و یک زندگی پر معنا توأم با ایثار و ازخودگذشتگی دست یابند.
گام 3. یک سطح عمیقتر ...
مراعات اصول و سنتهای الهی و ملحوظ نمودن آنها در تدبیر و امیدهای مقطعی، سهم مهمی در استمرار دیدگاه مثبت در میان مردم دارد. فایده اصولگرا بودن نه فقط آن است که روندهای فعلی به درستی درک میشوند، بلکه سکینه و امید و دلگرمی و اطمینان در مورد فرجام امور هم به ارمغان میآید، و اگر دلگرمی حاصل آمد، اقدامات ملت در یک جهت الهی همافزا میشوند و نتایج بزرگ به دست خواهد آمد.
آیندهنگری هم بر سنتها و اصول استوار است، و پایبندی به اصول، مستلزم آگاهی و درک در دین، صبر و پایداری در مقابل حوادث و مصائب، و اندازهگیری و برنامه داشتن است. در این راستا، سیاست و کیاست و زیرکی ملازم با آن، ابداً به معنای نفاق ظریف نیست، بلکه به معنای تندذهنی و سرعت انتقال در تشخیص اصول، صحت و استمرار در صبر، و دقت و سرعت در اندازهگیری و برنامهریزی است.
آنچه امروز، و در آستانه انتخابات، میتواند به آداب اسلامی انقلاب لطمه وارد کند، این است که گروهی سیاست را به نفاق، کیاست و زیرکی را به ماکیاولمآبی و اصولگریزی و نان به نرخ روز خوردن تعبیر کنند، و اگر این نباشد، آن گاه است که مردم بر مبنای صداقت در قول حکمرانان، و پایبندی آنها به اصول، به نحوی همراهی خواهند کرد، که امید و دلگرمی به آینده، به رغم مضایقی که ممکن است پدید آید، پاینده بماند. این آداب را امروز، بیش از هر چهره دیگر، آیت آ... سید علی حسینی خامنهای، مقام معظم رهبری از خود نشان میدهند، و مردم به دلخوشی روحیه این شخص است که مستحکم در صحنه هستند و ماندهاند. امید که این روحیه در همه سیاستمداران کشور، و بویژه کسانی که به واسطه قدمت در انقلاب، توقع بیشتری از آنان هست پدید آید (توأم با اقتباسهای آزاد از محمد رضا حمیدی زاده). حامد حاجیحیدری
94/11/21 - 03:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]