تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  حضرت مهدی (عج):قلب‏هاى ما جايگاه خواسته ‏هاى الهى است؛ هرگاه او بخواهد ما نيز مى‏&...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831267116




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاهی به توقیعات امام زمان(ع)


واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: به گزارش سرویس دینی جام نیـوز، توقیع به معنى امضا کردن نامه و فرمان، و نشان کردن برنامه و منشور مى باشد، و نیز پاسخهایى است که بزرگان و دولتمردان، زیر سؤالها و درخواستهاى کتبى که از ایشان مى شود نویسند (لغتنامه دهخدا) . توقیع نویسى از دیرباز بین حکام و فرمانروایان […]به گزارش سرویس دینی جام نیـوز ، توقیع به معنى امضا کردن نامه و فرمان، و نشان کردن برنامه و منشور مى باشد، و نیز پاسخهایى است که بزرگان و دولتمردان، زیر سؤالها و درخواستهاى کتبى که از ایشان مى شود نویسند (لغتنامه دهخدا) . توقیع نویسى از دیرباز بین حکام و فرمانروایان رواج داشته، و موارد بسیار زیادى از توقیعات آنها در متون تاریخى و غیره به چشم مى خورد. کتاب توقیعات کسرى نمونه اى از این آثار است، و نیز در صبح الاعشى (۱۰/۲۹۲ به بعد) و تمامى دو مجلد یازده و دوازده و قسمتى از جلد سیزده را با ذکر توقیعات بسیار، با موضوعات مختلف پرداخته است، همچنین در العقد الفرید (۲/۲۲۶ به بعد) طى چند فصل توقیعات مختلفى آمده است. در کتب روائى، فقهى و تاریخى شیعه قسمتى از مکتوبات ائمه اطهار (ع) به عنوان «توقیعات» آمده عمده آنها ـ از لحاظ کمیت و کیفیت ـ توقیعاتى است که از سوى امام زمان حضرت حجه بن الحسن ـ ارواحنا فداه ـ صادر گردیده است، و توقیعات صادره از ائمه دیگر بسیار کمتر بوده، و از بعضى از ایشان ـ در حد اطلاع ما ـ هیچ توقیعى به دست نیامده است. براى نمونه به این موارد اشاره مى کنیم: چند توقیع کوتاه از حضرت امیرالمؤمنین على (ع) توقیعى از حضرت موسى بن جعفر (ع) (کشف الغمه، ۳/۳۳) توقیعاتى از امام رضا (ع) (اصول کافى، ۱/۱۰۷) ؛ عیون الاخبار الرضا، ۲/۸۶) و چندین توقیع از هر یک از ائمه: حضرت جواد و حضرت هادى و حضرت عسکرى (ع) (بحار الانوار، ۲/۱۸۱، ۵۰/۱۰۳، ۲۸۰ ـ ۳۰۲) . اکنون به طور اجمال، بخشهایى از ویژگى ها و مزایاى توقیعات مقدسه حضرت مهدى (عج) را بیان مى کنیم و به بررسى عمومى و کلى مسائل طرح شده در آنها مى پردازیم: ۱) رابطه اعجاز با توقیعات، نظر به اینکه توقیعاتى که در پاسخ به سؤالات و درخواستها صادر مى شد، معمولا ظرف سه روز انجام مى گرفت، شاید نتوان ادعا کرد همه آنها توأم با اعجاز بوده، گرچه نحوه صدور توقیعات و چگونگى ارتباط نواب خاص امام زمان با آن حضرت فاش نشده است، اما در بخشى از توقیعات، معجزه آمیز بودن آنها کاملا مشهود است، و به طور قطع مى توان گفت صدور آنها به طور عادى صورت نگرفته است (تاریخ الغیبه الصغرى، ۴۳۰ به بعد) . مثلا در سال ۳۱۲ ق، از سوى حضرت بقیه الله، در مورد گمراهى و انحراف ابن ابى عزاقر شلمغانى، توقیعى صادر گشت، که ناظران عینى گفته اند: هنوز مرکب آن تر بود و خشک نشده بود (الغیبه، شیخ طوسى، ۱۹۵ به بعد؛ بحار الانوار، ۵۱/۳۷۶) . و نیز محمد بن فضل موصلى شیعه بود ولى نیابت جناب حسین بن روح را قبول نداشت، روزى هنگام بحث با یکى از دوستانش به نام حسن بن على وجناء و به پیشنهاد او براى آزمودن نایب امام (ع) مطلبى را کاملا محرمانه با هم توافق کردند، و حسن بن على وجناء کاغذ سفیدى از دفتر موصلى جدا کرد، و قلمى تراشید و با آن بدون مرکب مطالبى بر روى آن ورقه نوشت، سپس آن را مهر کرد و توسط خدمتکار نزد حسین بن روح فرستاد. ظهر همان روز جواب نامه در همان ورقه ارسالى آمد که فصل به فصل با مرکب نوشته بود (الغیبه، شیخ طوسى، ۱۹۲ ـ ۱۹۳ و مشابه این اعجاز در کمال الدین، ۲/۴۸۸ به بعد) . همچنین از ابوحسین اسدى روایت شده که گفت: توقیعى توسط شیخ ابوجعفر محمد بن عثمان عمروى بدون اینکه من از او سؤالى کرده باشم به من رسید، بدین عبارت: «بسم الله الرحمن الرحیم، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر کسى که درهمى از اموال ما را حلال شمارد» . اسدى گوید به خاطرم رسید که این توقیع درباره کسى است که درهمى از مال ما را حلال شمارد، نه کسى که حلال نداند و از آن بخورد، گوید به خدا سوگند که چون بار دیگر در توقیع نظر کردم دیدم به همان مضمونى که در دلم بود تغییر یافته است: «لعنت خدا و فرشتگان، و همه مردم بر کسى که درهمى از مال ما را به حرامى بخورد» (الاحتجاج، ۲/۳۰۰ به بعد) . این معجزات در مرحله صدور بود، اما در متن خود توقیعات موارد بسیار زیادى از معجزات مشهود است که بیشتر به صورت خبرهاى غیبى از حوادث آینده کارها و مذاکرات خصوصى، شفاى بیماران، حاملگى و خصوصیات مولود و غیره مى باشد (کلمه الامام المهدى، ترجمه فارسى، ۱/۱۹۴ به بعد؛ فهرست موضوعى توقیعات) . ۲) استدلال به توقیعات، علماى شیعه در رشته هاى مختلف اعتقادى، فقهى و اخلاقى به توقیعات حضرت مهدى (عج) استناد و استدلال مى کنند، بعضى از علما اصل صدور توقیع را از آن حضرت، از جمله دلایل وجود شریف آن بزرگوار شمرده اند، مانند مرحوم شیخ على اکبر نهاوندى در این باره چنین گفته است: «تمامت این توقیعات شریفه و مکتوبات منیفه ـ چنانکه در اول رقم دوم از توقیعات ذکر نموده ایم ـ از جمله دلایل بر ثبوت و اثبات وجود فائض الجود آن بزرگوار است، زیرا که مکتوب و توقیع بدون کاتب و موقع، بلکه مطلق اثر بدون مؤثر نشود و نشاید» (العبقرى الحسان، ۲/۲۰۸) . در فقه نیز توقیعات را به منزله یک دلیل و حجت شرعى مى شمارند و در استنباط احکام به آنها استناد مى کنند، این کار با بررسى سند و ارزیابى راویان توقیع ـ از جهت دیانت و وثاقت ـ شروع مى شود، چنانکه قاعده برخورد با هر حدیث و روایت همین است و پس از اطمینان یافتن از صحت سند، بر آن اعتماد مى کنند و به عنوان یک حدیث معتبر با آن مواجه مى شوند، آنگاه دلالت آن را به بحث مى گذارند، و در صورتى که در اخبار، معارضى براى آن یافت شود، طبق قواعد علم درایه و فقه، به چگونگى جمع بین هر دو، ترجیح نص بر ظاهر مى پردازند (اخبار علاجیه، تعادل و تراجیح) . ۳) خط توقیعات، به طورى که در چندین مورد راویان تصریح کرده اند، توقیعات مقدسه حضرت مهدى (عج) به دستخط شریف خود آن حضرت صدور مى یافته، و جمعى از بزرگان محدثین و وکلاى حضرتش با آن آشنا بوده، و آن را مى شناختند و عباراتى همچون: «فوقع بخطه، بخط اعرفه، رأیت التوقیع بخطه و…» دلیل این مطلب است (تاریخ الغیبه الصغرى، ۴۳۰ به بعد؛ حکمه الامام المهدى، ۱/۳۹۹) و بنابر بعضى از روایات، خط مبارک امام زمان (عج) به خط پدر بزرگوارش بسیار شباهت داشته است (مناقب، ۳/۵۳۳) و با توجه به اینکه در طول مدت نیابت نواب اربعه، این توقیعات به طور یکنواخت ظاهر مى گشت شیوه اى کاملا مطمئن براى یقین به صدور آنها از شخص امام (ع) بود، و راه را براى افراد فرصت طلب و مغرض مى بست که هرگز نتوانند نامه هاى جعلى به نام آن حضرت درست کنند، و مردم را به وسیله آنها فریب دهند. البته توقیعات را به خط امام (ع) معمولا بعضى از افراد معتمد مشاهده مى کردند. سپس از روى آنها نسخه بردارى و رونویسى مى شد، یا مضمون آنها را به ذهن مى سپردند، ولى بعضى از توقیعات را به اقتضاى مصلحت در بین عموم شیعیان منتشر مى ساختند. ۴) همه توقیعات حضرت مهدى (عج) توسط نواب خاص آن جناب براى افراد ظاهر مى گشت، و ارتباط کتبى با حضرتش فقط از طریق ایشان انجام مى گرفت، و حتى وکلاى آن حضرت که در بلاد مختلف بودند، نامه هاى خود و دیگر افراد را به بغداد نزد نایب امام مى فرستادند، و از او پاسخ دریافت مى کردند، شیخ طوسى در کتاب الغیبه (صفحه ۲۵۷) مى گوید: «و در زمان سفیران ستوده آن حضرت، جمعى از افراد مورد وثوق بوده اند که از سوى سفراى منصوب شده اصلى، توقیعات بر آنان وارد مى شد…» ، و نیز صاحبنظران در شرح احوال و ذکر خصوصیات جمعى از وکلا، این نکته را متذکر شده اند (کلمه الامام المهدى، ۱/۱۴۵ به بعد) . شایان تذکر است که طبرسى در احتجاج (۱/۳۱۸ ـ ۳۲۵) دو نامه از حضرت مهدى ـ ارواحنا فداه ـ به شیخ مفید نقل کرده است، این نامه ها توسط شخص مورد اعتمادى به شیخ مفید رسیده ولى نام آن شخص ذکر نشده است. چند تن از مؤلفین این دو نامه را در شمار توقیعات آن حضرت آورده اند (مستدرک سفینه البحار، ۸/۳۴۱) . همچنین بعضى از معاصران پیامى که از سوى آن حضرت براى مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى، توسط مرحوم شیخ محمد کوفى شوشترى نقل شده، به عنوان توقیع ذکر کرده اند. ۵) مدت خروج توقیع، توقیعاتى که در پاسخ به سؤالات صدور مى یافت، به طور معمول ظرف دو تا سه روز مى رسید، چنانکه از چند روایت استفاده مى شود، و این مدت در ذهن افراد متمرکز بوده است، و برنامه نایبان چنین بوده که سؤالات و تقاضاهاى مراجعه کنندگان را در یک ورقه مى نوشتند، سپس جواب آنها یکجا مى آمد (الغیبه، شیخ طوسى، ۱۸۴، ۱۹۰؛ تاریخ الغیبه الصغرى ۴۳۵) . نحوه دیدار نایب امام با آن حضرت فاش نشده است. و گاه جواب سؤالى را شفاهى مى گفتند، که نایب شخصا آن را ابلاغ مى کرد و بسا مى شد که اصلا جواب نمى فرمودند، از جهت مصلحتى که حضرت مهدى (عج) مى دانستند، مثلا کسى از امام تقاضا دارد که برایش دعا کند تا خداوند به او فرزند پسرى عطا فرماید، ولى چون امام مى داند که چنین چیزى نصیب آن شخصیت نیست پاسخى نمى دهد. (الغیبه، شیخ طوسى، ۱۹۵) . و مانند شخصى که جواب نامه اش نیامد، بعد معلوم شد که از مذهب تشیع برگشته و قرمطى شده است (الارشاد، شیخ مفید، ۲۳۲) و اما توقیعاتى که بدون سؤال و درخواست افراد صادر مى گشت وقت معینى نداشت، و هر موقع که امام (عج) صلاح مى دانست، توقیعى مى نوشت و مطلبى اظهار مى فرمود. ۶) مطالب مطرح شده در توقیعات، موضوعاتى که در توقیعات حضرت ولى عصر (عج) آمده است، شامل بسیارى از معارف و حقایق دینى، و امور تربیتى و برنامه هاى زندگى فردى و اجتماعى مى باشد، که فهرست اجمالى آنها بدین قرار است: الف) مباحث عقیدتى، در زمینه هاى مختلف توحید، نبوت، امامت، معاد و غیره؛ ب) امور اجتماعى، شامل مسائل اخلاقى، تربیتى، و شئون اقتصادى و مشکلات مالى؛ ج) وظایف و تکالیف شیعیان در عصر غیبت، بیان چگونگى توجه به خداوند، ایجاد زمینه هاى خودسازى، نحوه ارتباط با ایشان و پیروى از آن حضرت و آمادگى براى برپائى حکومت عدل گستر او؛ د) بیان قسمتى از احکام و مسائل فقهى، در مورد نماز، روزه، حج، نذر، خمس، نکاح و غیره؛ ه ـ ) مطالبى در امور شخصى کسانى که از آن حضرت درخواست مى کردند از قبیل نامگذارى فرزند، آزادى برده و کنیز، انتخاب دوست، اجازه سفر و غیره؛ و) نصب و تأیید وکلا و نواب و دیگر امور مربوط به ایشان، افشا کردن تزویر مدعیان دروغین، و طرد و لعن غلات و منحرفین. ۷) دفع خطر از شیعیان، در آن عصر که حکام ستمگر، براى ش ناسا یى و شکنجه و آزار و نابودى شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت (ع) کمر بسته بودند، و احیانا نقشه هاى ماهرانه اى طرح مى کردند تا بلکه بتوانند تمامى آنها را از بین ببرند، تنها راه خلاصى از دامهاى شیطانى بدخواهان، همین توقیعات بود. به دو نمونه در این باره توجه مى کنیم: اول یکبار که در مورد وکلا و نمایندگان حضرت (ع) نزد خلیفه غاصب سعایت شده بود، وى براى ش ناسا یى و دستگیرى آنان چنین دستور داد افراد ناشناسى را همراه با پول نزد آنها به جاسوسى بفرستید، اگر کسى از آنها چیزى پذیرفت او را دستگیر کنید. در این هنگام از ناحیه مقدسه حضرت مهدى (عج) خطاب به همه وکلا فرمانى صادر شد که از هیچکس چیزى نپذیرند، و از گرفتن خوددارى کنند، و خود را بى اطلاع نشان دهند (کافى، ۱/۵۲۵) . دوم: در یک زمان از سوى حضرت ولى عصر (عج) دستورى صادر شد که از زیارت کاظمین و کربلا نهى کرده بودند. پس از چند ماه معلوم شد خلیفه در آن موقع دستور داده بود که هر کس به زیارت رود، در کمینش باشند و او را دستگیر کنند (کافى، ۱/۵۲۵) . ۸) بیزارى از منحرفان، در عصر غیبت صغرى افرادى به عناوین مختلف و با مقاصد گوناگون به دروغ ادعاهایى مى کردند و سعى داشتند دوستان و پیروان ائمه (ع) را به سوى خود جلب کنند، و آنها را فریب دهند و گمراه سازند و با توجه به اینکه این قبیل افراد کم و بیش در بین شیعیان آن زمان ـ و یا دست کم در بعضى از مناطق شیعه نشین ـ شهرت و احترامى داشتند، و غالبا زیر پوشش ادعاى نیابت و سفارت حضرت مهدى (عج) دامهاى خود را مى گسترانیدند، لذا خطر آنها براى شیعیان و مسلمانان، از خطر کفار مشرکین بدتر بود، و افشاى تزویر و کشف نقاب از چهره کریه ایشان، و طرد آنها از جوامع دینى، ضرورت داشت. از همین روى توقیعات مهمى درباره این افراد و بیزارى حضرت ولى عصر (عج) از آنها، از سوى آن جناب صدور یافته، و مایه رسوایى و انزواى آنها شده است. ۹) توقیعات در کتابها و آثار بزرگان، نخستین کسى که توقیعات را جمع آورى کرده است: محدث گرانقدر ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیرى مى باشد. و از جمله اصحاب امام رضا و امام جواد و امام هادى و امام عسکرى علیهم السلام بوده، عصر غیبت صغرى را نیز درک کرده، و توقیعات را به خط امام (عج) دیده است. (رجال، نجاشى، ۱۵۲ به بعد؛ معجم رجال الحدیث، ۱۰/۱۴۵) . از عبارت نجاشى بر مى آید که توقیعات امام حسن عسکرى (ع) را تدوین کرده است، گرچه آقا بزرگ در (الذریعه، ۴/۴۰۱) گفته: «التوقیعات الخارجه من الناحیه المقدسه…» . فرزندان او احمد و جعفر و حسین و محمد نیز همگى با حضرت ولى عصر ارواحنا فداه مکاتبه داشته اند که سه توقیع در پاسخ به سؤالات محمد بن عبدالله حمیرى در کتاب احتجاج آمده است. همچنین زیارت معروف «آل یس» و دعاى بعد از آن، ضمن توقیعى خطاب به او صادر شده است. همچنین در منابع اولیه حدیث همچون کافى؛ کمال الدین؛ ارشاد؛ غیبت شیخ طوسى؛ احتجاج و غیره و نیز مجموعه هاى بزرگ حدیث، و کتب معتبره متأخرین مانند: بحار الانوار؛ وسائل الشیعه؛ وافى؛ مستدرک الوسائل و الصحیفه المهدیه در فصلهاى خاص و یا به طور پراکنده، توقیعات بسیارى آمده است. در عصر حاضر نیز آثار ارزشمندى در این زمینه انتشار یافته است، از جمله: تاریخ الغیبه الصغرى؛ کلمه الامام المهدى، ترجمه فارسى و استدراک، نشر آفاق (تهران، ۱۴۰۷ ق) ؛ توقیعات مقدسه، اثر جعفر وجدانى؛ مجموعه سخنان، توقیعات و ادعیه حضرت بقیه الله، از خادمى شیرازى؛ نواب اربعه، راسخى نجفى. ۱۰) یک نمونه از توقیعات، از محمد بن ابراهیم بن مهزیار نقل شده که گفت: وارد عراق شدم در حالیکه شک و تردید داشتم، پس این توقیع برایم صادر گشت: «به مهزیارى بگو آنچه از سخنان دوستانمان در منطقه خودتان نقل کردى، دانستیم، به آنها بگو: مگر سخن خداوند را نشنیده اید که فرموده: اى کسانى که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول و ولى امر خودتان را (نساء، ۵۹) آیا جز این فرمان که تا روز قیامت وظیفه را مشخص کرده دستور دیگرى هست؟ مگر نمى بینید که خداى عز و جل برایتان پناهگاههایى قرار داده تا بدانها پناه برید و نشانه هایى نهاده که به وسیله آنها راه یابید، از عهد آدم (ع) تا زمانى که امام قبلى (حضرت عسکرى (ع)) ظاهر گردید، هرگاه نشانه و روایتى ناپدید شد نشانه و پرچمى دیگر آشکار گردید، و هر زمان که ستاره اى افول نمود ستاره دیگرى طلوع کرد و چون خداوند او را قبض روح فرمود پنداشتید که پروردگار عز و جل وسیله و واسطه بین خود و خلقش را قطع نمود، هرگز چنین نبوده و نخواهد بود تا روز رستاخیز فرا رسد، و امر خداوند آشکار گردد، و آنان را خوش آیند نباشد. اى محمد بن ابراهیم در آنچه که به سوى آن گام برداشته اى تردید به خود راه مده که خداوند زمین را از حجت تهى نگذارد، مگر نه پدرت پیش از وفاتش به تو گفت: هم اکنون کسى را بیاور که این سکه هاى طلا را سنجش و قیمت گذارى کند، و چون انجام این کار به تأخیر افتاد و پیرمرد ترسید مبادا پیش از عملى شدن دستورش در گذرد، به تو گفت تو آنها را براى خودت قیمت کن. آنگاه کیسه بزرگى بیرون آورد و به تو داد، و سه کیسه و همیانى که سکه هاى مختلفى در آن بود نزد خود داشتى، پس آنها را ارزیابى کردى و در آن کیسه گذاشتى، و پدرت با مهر خود آن را مهر کرد، و به تو گفت تو نیز مهر کن، پس اگر زنده ماندم خودم به آن سزاوارترم، و چنانچه از دنیا رفتم، از خداوند اول نسبت به خودت و بعد در مورد من بپرهیز، و مرا خلاص کن و چنان باش که به تو گمان دارم. خداوند تو را بیامرزد، دینارهاى اضافى را که بر مجموع سکه هاى مربوط به منظور داشته اى که کمى بیش از ده دینار بود از آنها بیرون بیاور، و از سوى خود باز پس گیر که زمانه از گذشته دشوارتر است. خداوند ما را کفایت مى کند و وکیل خوبى است» (کمال الدین، ۲/۴۸۶؛ بحار الانوار، ۵۳/۱۸۵؛ کلمه الامام المهدى، ۱/۳۶۲) . منبع: دایره المعارف تشیع، ج ۵، ص ۱۵۰ نویسنده: سید مهدى حائرى ۲۲۲


سه شنبه ، ۲۰بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دزنیوز]
[مشاهده در: www.deznews.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن