واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هيچ شخصيتي غير از امام خميني نميتوانست ارزش عكسها را بالا ببرد
امام خميني از دوران مبارزه و تبعيد تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي و رهبريشان، براي رسانههاي جهان چهرهاي مهم و شناخته شده به حساب ميآمدند.
نویسنده : احمد محمدتبريزي
از همان زمان كه حضرت امام تبعيد را در فرانسه ميگذراندند تا هنگامي كه به كشور بازگشتند عكاسهاي داخلي و خارجي زيادي با شور و علاقه خاصي خواهان ديدار با امام و گرفتن عكسشان بودند. كاري سخت از اين جهت كه وقتي قامت امام روبهرويشان ظاهر ميشد، آنها چنان محو سيما و شخصيت بزرگشان ميشدند كه رسالت كاريشان را فراموش ميكردند و از شدت هيجان با لرزش دست شاتر دوربين را فشار ميدادند. حالا كه سالها از ديدار عكاسهاي خبري با امام خميني ميگذرد آنها همچنان پرشور و باطراوت لحظه لحظههاي ديدن امام را به خاطر دارند و آن را يكي از مهمترين لحظات كاري و زندگيشان ميدانند. بزرگي شخصيت حضرت امام به حدي بود كه به خوبي اين موضوع از دريچه دوربين و از طريق عكسها به بينندگان منتقل ميشد. به گزارش «جوان» شخصيت كاريزماي امام به گونهاي بود كه همه را تحت تأثير قرار ميداد. از ايرانيها و خارجيها همه وقتي روبهروي رهبر انقلاب قرار ميگرفتند مات و مبهوت ميشدند. ديويد بارنت عكاسي امريكايي كه از آن روزها عكسهاي تاريخي زيادي به يادگار گذاشته به خوبي از بزرگي شخصيت امام خميني ياد ميكند و تأكيد ميكند كه ايشان شخصيت فوقالعاده مهمي در جهان مدرن بود: «امام خميني كسي بود كه بسيار به اصول خود پايبند بود و در اين موضوع شكي وجود ندارد.» ميشل ستبون فرانسوي هم كه در روزهاي انقلاب به ايران ميآيد و شانس عكاسي از حضرت امام را پيدا ميكند درباره ابعاد شخصيتي و وجودي رهبر كبير انقلاب ميگويد: «عكس ايدهآل عكسي است كه موضوع جذابي داشته باشد و از نظر فني هم خوب عكاسي شده باشد و اين عكس همه اين اتفاقات را در خود داشت. اما اگر همين عكس را من از يك فرد معمولي ميگرفتم چنين ارزشي را نداشت. هر آدمي غير از امام خميني نميتوانست اين عكس را ارزشمند كند. بنابراين پشتوانه تاريخي و فرهنگي عكسي كه گرفته ميشود بسيار مهم است.» در كنار عكاسهاي خارجي، تعدادي از عكاسهاي داخلي نيز عكسهاي ماندگار و جاودانهاي از امام خميني در دل تاريخ ثبت كردند. علي فريدوني عكاس خبرگزاري «ايرنا» از عكاسهاي انقلاب و دفاع مقدس خاطرات خواندني زيادي از ديدارش با حضرت امام دارد. او خاطره لحظهاي كه قصد داشته از امام خميني عكاسي كند را چنين شرح ميدهد: «ايشان در طول حياتشان شايد سه مرتبه اجازه دادند عكاسها براي عكاسي خدمتشان برسند كه يك مرتبه از آن قسمت من شد. يادم است روز قبل از آن از استرس نتوانستم بخوابم با اينكه آن همه تجربه هم داشتم. دائم به خودم ميگفتم فردا چكار كنم؟ نكند جو من را بگيرد، با چه لنز و دوربيني عكس بگيرم و تا صبح فكرهاي مختلف به ذهنم خطور ميكرد. در خيابان جماران كه پياده شديم به همراه ديگر خبرنگاران از سربالايي كوچه بالا ميرفتيم. تا رسيديم منزل امام (ره) نصف بدنم آب شده بود و خيس عرق بودم. قرار بود امام پنج دقيقه بنشينند و عكاسها در اين فاصله زماني كوتاه عكس ايشان را بيندازند. من يك دوربين 6×6 برده بودم و يكي هم 135، هنگامي كه اعلام كردند آماده شويد حضرت امام آمدند، تپش قلبم شديدتر شد و دست و پايم به شدت ميلرزيد. لحظه موعود فرا رسيد... يك صندلي خيلي معمولي آوردند و يك پارچه سفيد از در اتاق آويزان كردند، به همين سادگي! وقتي امام آمدند من ديگر نميفهميدم كجا هستم. انگار در هپروت بودم! وظيفهام را فراموش كردم، نميدانستم با چه دوربيني عكس بگيرم، حتي نميدانستم بايد عكس بگيرم يا فقط ايشان را نگاه كنم؟! ممكن بود ديگر اين ديدار پيش نيايد، حسي در وجودم بود كه اذيتم ميكرد. چند عكس گرفتم. يكي از بچهها به سيداحمد آقا گفت: كاغذي بدهيد تا از ايشان در حال نوشتن عكس بگيريم و بعد هم امام (ره) رفتند. همه رفته بودند اما من هنوز منگ آنجا مانده بودم، به خودم ميگفتم عكس گرفتم؟ نگرفتم؟ مدام خودم را سرزنش ميكردم تا اينكه آمدم خبرگزاري و ديدم خوشبختانه هفت، هشت فريم عكاسي كردم.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]