واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: فرار مرگبار دزد گوشي در تصادف با ماكسيما
کد خبر: ۵۶۶۲۱۸
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۳ - 07 February 2016
یکی از دزدان سابقهدار كه براي سرقت گوشي گرانقيمت در نقش خريدار ظاهر شده بود، هنگام فرار با خودروي ماكسيماي فروشنده تصادف كرد و جانش را از دست داد.
به گزارش جوان، ساعت 16 و 45 دقيقه روز سهشنبه 21 مهرماه مأموران پليس از تصادف مرگبار خودروی ماكسيماي نقرهاي با موتورسيكلت آپاچي در خيابان شريعتي پايينتر از پل رومي با خبر و راهي محل شدند.
مأموران در محل حادثه با جسد پسر جواني به نام شعبان كنار موتورسيكلتی آپاچي روبهرو شدند كه در اين تصادف در دم جان باخته بود. بررسيهاي اوليه نشان داد پسر فوت شده تركنشين موتورسيكلتی بوده كه لحظاتي قبل پس از سرقت گوشي گرانقيمت مرد ماكسيما سوار با موتورسيكلت دوستش كه مرد جواني به نام شهباز است از محل فرار ميكند كه پس از آن مالباخته با خودروي ماكسيمای آنها را تعقيب ميكند اما اين تعقيب و گريز سارق و مالباخته 500 متر آن طرفتر با تصادف مرگبار پايان مييابد. همچنين مشخص شد در اين تصادف شهباز به شدت زخمي و براي مداوا به بيمارستان منتقل شده است.
گوشيام را در سايت ديوار براي فروش آگهي داده بودم
مرد ماكسيماسوار در تحقيقات گفت: من كارمند يك شركت خصوصي در خيابان شريعتي هستم. چند روز قبل گوشي گرانقيمتم را در سايت ديوار براي فروش آگهي دادم تا گوشي مدل جديدي بخرم. از آن روز به بعد افراد زيادي به عنوان مشتري با من تماس گرفتند، اما درباره قيمت آن با هيچ يك از آنها به توافق نرسيدم تا اينكه ديروز مردي به عنوان خريدار با گوشيام تماس گرفت. او گفت مشخصات گوشيام را در سايت ديوار ديده و پسنديده است، اگر به او تخفيف بدهم، خريدار است. مرد خريدار چندين بار با من تماس گرفت و اصرار داشت هر چه زودتر گوشي را ببيند و درباره قيمتش با من حرف بزند. وقتي با اصرار او روبهرو شدم به او گفتم كه ساعت 16 و 30 دقيقه به نزديكي محل كارم در خيابان شريعتي پايينتر از پل رومي بيايد تا هنگام رفتن به خانه گوشي را به او نشان بدهم. من مشخصات خودروام را به او داده بودم و او هم مشخصات خودش را به من گفته بود تا اينكه ساعت قرار در حالي كه من و همسرم سوار بر خودرو كنار خيابان منتظرش بوديم، مرد خريدار پيش ما آمد و در صندلي عقب خودروي ما نشست.
سارق نقش خريدار گوشي را بازي كرد
وقتي گوشي را به او دادم، هرگز فكر نميكردم كه او سارق است و نقش خريدار را بازي ميكند. او دقايقي آن را بررسي كرد و گفت گوشي را پسنديده و درباره قيمتش با هم حرف زديم. او مدعي بود كه گوشي را براي همسرش ميخواهد و اصرار داشت تا تخفيف خوبي بگيرد كه سرانجام بر سر قيمت به توافق رسيديم. سپس قرار شد به نزديكترين دستگاه عابر بانك مراجعه كنيم و او پول گوشي را كارت به كارت كند به همين دليل سه نفري با خودروام به طرف بانكي كه در آن نزديكي بود، راه افتاديم. وقتي كنار بانك خودرو را نگه داشتم، مرد خريدار ناگهان در خودرو را باز كرد و به طرف موتورسيكلتي كه از قبل آماده حركت بود، فرار كرد. من و همسرم هر دو شوكه شده بوديم كه همسرم از خودرو پياده شد و با داد و فرياد «آي دزد» از رهگذران درخواست كمك كرد، اما مرد سارق خيلي زود خودش را به موتورسيكلت رساند و راننده موتورسيكلت هم با سرعت زياد حركت كرد.
تعقيب و گريز با مرگ سارق پايان يافت
ماکسيما سوار ادامه داد: من با خودرو آنها را تعقيب كردم و اينگونه تعقيب و گريز ما شروع شد. مرد موتورسوار با سرعت سرسامآوري حركت ميكرد و از بين خودروها لايي ميكشيد و من هم به خاطر اينكه او را بهدام بيندازم به سرعتم افزودم تا اينكه متوجه شدم سارقان موتور سوار با خودروي پارك شدهاي روبهرو شدند. آنها براي اينكه با خودرو تصادف نكنند مسيرشان را تغيير دادند كه با خودروي من تصادف كردند. سرعت آنها آنقدر زياد بود كه وقتي با خودروي من برخورد كردند، تركسوار آن چند متري به هوا پريد و به زمين خورد و جانش را از دست داد. همسر مرد ماكسيما سوار هم گفت: وقتي سارق گوشي ما را سرقت كرد من با پاي پياده به دنبالش رفتم تا اينكه سوار موتورسيكلت همدستش شد. بعد از آن بود كه همسرم با خودروی آنها را تعقيب كرد. وقتي من به آنها رسيدم ديدم كه تصادف كردهاند.
حرفهاي مأمور راهور
مأمور پليس راهور هم كه شاهد اين حادثه بود، گفت: لحظاتي قبل از حادثه داخل خيابان بودم كه مشاهده كردم زن جواني به دنبال مردي در حال فرار است كه مدام فرياد ميزند «آي دزد».
ثانيههايي بعد سارق سوار بر موتورسيكلتي شد كه راننده آن آماده حركت بود و از محل به سرعت فرار كردند. همان لحظه متوجه خودروي ماكسيمايي شدم كه آنها را تعقيب ميكند. سپس من با خودروی آنها را تعقيب كردم كه 500 متر بعد آنها با هم تصادف كردند. وقتي سر صحنه تصادف رسيدم، تركنشين آن فوت كرده بود و زن جوان كيفي را كه داخل آن موبايلي بود، از دست مرد فوت شده گرفت و گفت او گوشياش را سرقت كرده است. پس از انجام تحقيقات، پرونده در دادسراي ناحيه 32 راهور از سوي داديار بررسي شد.
رسيدگي به پرونده در دادسراي جنايي
در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت: پدر شعبان به دادسراي جنايي رفت و مدعي شد كه مرد ماكسيماسوار پسرش را عمداً در تصادف به قتل رسانده است. با طرح اين ادعا پرونده به دستور قاضي سعيد احمدبيگي براي تحقيقات بيشتر و بررسي صحنه تصادف از سوي كارشناس راهنمايي و رانندگي در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
مأموران در نخستين شاخه از تحقيقات پرونده شهباز و شعبان را بررسي كردند كه نشان ميداد هر دو نفر از سارقان سابقهداري هستند كه چندين بار به اتهام سرقت روانه زندان شدهاند. در بررسي پرونده شعبان مشخص شد وي دو بار سابقه سرقت دارد، اما شهباز هفت بار به اتهام سرقت خودرو بازداشت شده است.
شهباز پس از بهبودي در تحقيقات در ادعايي گفت: روز حادثه من و دوستم براي خريد خودرو به نمايشگاههاي شمال شهر رفتيم. پس از اينكه به چند نمايشگاه سر زديم، در حال برگشتن بوديم و ناگهان خودروي ماكسيمايي كه سرعت بالايي داشت با ما برخورد كرد كه باعث مرگ دوستم و زخمي شدن من شد.
شهباز به دستور بازپرس پرونده براي تحقيقات بيشتر و به اتهام مشاركت در سرقت، در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]