واضح آرشیو وب فارسی:جویباران: ژئوپلیتیک، در دیدگاه اندیشمندان علوم سیاسی و جغرافیای سیاسی، همواره از مفاهیم ناپایدار و رو به تحولی به شمار می رود که به واسطه ی آن موقعیت ژئوپلیتیک متحول کشورها در سطوح مختلف نظام بین المللی، جهانی و منطقه ای مورد ارزیابی علمی قرار می گیرد. امروزه، از نظر موقعیت ژئوپلیتیک جهانی، اگر نظام جهانی یک پیکر واحد در نظر گرفته شود، جمهوری اسلامی ایران، قلب این پیکره ی جهانی محسوب می شود. وقوع انقلاب اسلامی در دوره ی ما رویکرد جدیدی از رابطه ی مفهومی تشیع و ایران را شکل داد، انقلاب ایران از دیدگاه فرهنگی و اجتماعی همچون انقلاب های دیگر، راه را برای دگرگونی های سیاسی و اجتماعی کلان باز کرد ( 11:1982, Brier and Calvert ) . به واقع، در اثر این رخدادهای متعدد و پس از آن بود که تشیع به یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار دنیای ژئوپلیتیک تبدیل شد بطوری که با انقلاب اسلامی، پتانسیل نهفته در مذهب تشیع شکوفا شد و این مذهب در کشور بزرگی مثل ایران به قدرت سیاسی دست یافت، کشوری که از یک سو به دلیل موقعیت منحصربه فرد جغرافیایی و ژئوپلیتیک در آسیای جنوب غربی و نیز داشتن ذخایر عظیم انرژی فسیلی در منطقه ی خلیج فارس و دریای خزر، دنیا به آن چشم دوخته است (توال،1382: 56). از سوی دیگر، انقلاب در کشوری رخ داده بود که با اکثریت 90 درصدی جمعیت شیعه و دربرگرفتن کمابیش 40 درصد از شیعیان جهان، کانون قلمروهای شیعی به شمار می رود و بنابراین تأثیرات زیادی را در خارج از مرزها، به ویژه در میان گروه ها و جوامع شیعه مذهب از خود به جا گذاشت (حافظ نیا و احمدی، 1388: 105). علاوه براین موارد موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، در ساختار فضائی ژئوپلتیک جهانی همراه با دارا بودن کدهای ژئوپلیتیک مؤثر و خیلی قوی در داخل کشورهای همسایه و منطقه ی خاورمیانه، به گونه ای است که قدرت های جهانی و نیز کشورهای هم منطقه با ایران را نسبت به تغییر در وزن ژئوپلیتیکی و تحولات داخلی و خارجی خود بسیار حساس کرده است، زیرا در بسیاری از موارد منافع ملی کشورهای منطقه و منافع بازیگران داخلی کشورهای منطقه در رابطه ی مستقیم با شرایط ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران و تصمیمات رأس نظام سیاسی ایران قرار دارد. در سطح جهانی اهمیت موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به گونه ای تشریح شده است که آن را هارتلند ژئوپلیتیک قرن بیست و یکم و در قلب منطقه ی بیضی شکل انرژی استراتژیک، قرار داده است؛ به طوری که هرگونه تغییری در وضعیت ژئوپلیتیک ایران، شرایط ژئوپلیتیکی کشورهای منطقه ی خاورمیانه را بر هم زده و در سطح جهانی تغییرات و تبعات ژئواستراتژیک بر جای می گذارد . در تعریفی کامل، ژئوپلیتیک علم مطالعه ی روابط متقابل جغرافیا، قدرت و سیاست و کنش های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر است (حافظ نیا، 1385: 37)، و توجه عمده ی ژئوپلیتیک به رقابت میان قدرت های سیاسی و اشکال دگرگون شونده ی سلسله مراتب قدرت در جهان است؛ سلسله مراتبی که دستاورد بازی های سیاسی، منطقه ای یا جهانی میان قدرت ها است. (مجتهدزاده، 1381: 129) . اما پرسش اساسی این است که چگونه رویکرد فرهنگی و مذهبی می تواند از ماهیت و ومولفه های ژئوپلتیکی برخوردار گردد؟ و همچنین این رویکر چگونه می تواند نظام قدرت را در عرصه منطقه ای و جهانی تغییر دهد یا متحول کند؟ برای روشن شدن این موضوع باید این نکته را در نظر داشت که به اعتقاد کارشناسان مربوطه، ژئوپلیتیک ابعاد و جنبه های متعددی دارد، به ویژه ابعاد این مفهوم از دید سیاسی، نظامی، اقتصادی و نیز، فرهنگی اهمیت دارد. بعد فرهنگی ژئوپلیتیک یا " ژئوکالچر " که خود جنبه های متعددی ازجمله مذهب را شامل می شود، با توجه به نقش مهمی که در سیاست و زندگی بشر دارد، به عنوان یکی از مباحث مهم ژئوپلیتیک مطرح و مورد توجه است. (همان: 130) بنابراین ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی و مذهبی را می توان دیدگاهی از مبحث گسترده ی ژئوپلیتیک به شمار آورد که از جنبه ی ماهیت، مفهوم رقابت را در ذهن متبادر می کند. نقش آفرینی مذهب در سیاست و پیوند خوردن آن با مفهوم قدرت، تنها امری مربوط به زمان حال و مذهب شیعه نیست درحالی که گلاسنر نیز به نقش مذهب در پدیده های سیاسی اشاره می کند و برخی از موارد آن را برمی شمارد: ظهور ایرلند به دلیل وجود دو مذهب کاتولیک و پروتستان، سوریه به سبب وجود مسلمانان و مسیحیان، هند به دلیل وجود دو مذهب اسلام و هندو، فلسطین به واسطه ی وجود یهودیان و مسلمانان، نمونه هایی هستند که نقش آفرینی مذهب در آنها نمایان است، از سوی دیگر اهمیت عامل دین و مذهب در برخی از مناطق مذکور به اندازه ای بود که موجب تجزیه ی همه جانبه و از بین رفتن اتّحاد ملّی شد. برای نمونه تجزیه ی شبه قاره ی هند به دو کشور پاکستان و هند تنها در اثر اختلاف بین مسلمانان و هندوها در سال 1947 م روی داد (سیف زاده، 1372: 179). در گذشته، ژئوپلیتیک ایران نیز به سبب عواملى، مانند منابع خام یا موقعیت گذرگاهى، مورد توجه قرار مى گرفت، اما با پیروزى انقلاب اسلامی و سقوط شاه، ایران که یکى از متحدین آمریکا و غرب در منطقه بود به نیرومندترین دشمن آن ها در منطقه تبدیل شد و منافع آن ها را آماج حملات تبلیغى خود قرار داد. از این رو، غرب از جانب ابعاد جدیدى از ژئوپلیتیک ایران احساس خطر مى کند ( فاضلی نیا، 1385: 21). یکی از مهم ترین این موارد، عوامل اعتقادی و ایدئولوژیک و در رأس آن ژئوپلیتیک اسلامی - شیعی می باشد. ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در مرکزجهان اسلامی و در قلب جهان تشیع، واقع شده است بنابراین جمهوری اسلامی ایران از سه بعد »ژئوپلیتیک انرژی » و « فرهنگی - ایدئولوژیک » ظرفیت و توانایی تأثیرگذاری بر نظام بین المللی را دارد. افزون بر آن، ایران، خود زمانی تشکیل دهنده ی نظم بین المللی بوده است. انقلاب اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران به دلیل جاذبیت در شعارها، اهداف، روش ها، محتوا و نتایج حرکت ها و سابقه مشترک دینی و تاریخی و شرایط محیطی منطقه ای و بین المللی، پدیده ای اثر گذار در جهان اسلام بوده است . پیروزی انقلاب اسلامی یک مکتب ایدئولوژیک دیگر مخالف با ایدئولوژی مادیگرایی غرب را به موازات ایدئولوژی فرسوده ی کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی در مقابل ابرقدرت های غربی قرار داد که با دارا بودن زمینه های فرهنگی قوی در ملل مسلمان جهان و منطقه ی حساس خاورمیانه و برخورداری از ارزش های ناب اسلامی، مبارزه طلبی خود را با ارزش های مادی غرب اعلام نمود . صدور انقلاب اسلامی، بنیادی ترین استراتژی ژئوپلیتیکی بعد از انقلاب بوده و هست که منجر به برانگیختن حساسیت های زیادی بین کشورهای منطقه ای و قدرت های جهانی شده هست. محتوا و اصول این استراتژی را می توان در بیانات اوایل انقلاب حضرت امام خمینی(ره) یافت: » ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر می کنیم؛ چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله(ص) بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر جای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم « ( امام خمینی، 1385 ، ج12: 138). تجدید حیات جوامع اسلامی و رشد روزافزون معنویت و بیداری ملت های تحت ستم در سایه ی پیروزی انقلاب اسلامی باعث شد تا ماشین جنگ روانی غرب با تمام قدرت و توان خویش پروسه ی مخدو ش سازی چهره ی انقلاب اسلامی را با شیو ه ها و ابزارهای مختلف به کار بندد تا در ارزش های اسلامی و امکان اجرای آ نها در قرن بیستم شک و تردید ایجاد کند. که یکی از توطئه های استعماری آنان تحریف و وارونه جلوه دادن صدور انقلاب بود به گونه ای که هدف از صدور انقلاب را که دعوت به اسلام بود به معنای تجاوز به سرزمین دیگران و جنگ و زورگیری معرفی کردند. حضرت امام خمینی(ره) در مقام تبیین معنا و مفهوم صدور انقلاب اسلامی تصریح می کنند: " ما که می گو ییم اسلام را می خواهیم صادر کنیم معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر . یک همچون چیزی نه ما گفتیم و نه ما می توانیم. اما آن که ما می توانیم این است که می توانیم به وسیله ی دستگاه هایی که داریم به وسیله ی همین صدا و سیما به وسیله ی مطبوعات به وسیله ی گروه هایی که به خارج می روند اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم. اگر آن طوری که هست معرفی بشود مورد قبول همه خواهد بود (امام خمینی، 1385، ج12: 60-61) . قسمت اول ... محسن رحمانی واسوکلایی دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای ایران
یکشنبه ، ۱۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جویباران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]