واضح آرشیو وب فارسی:رویکرد: مساجد، هم در تاریخ اسلام و هم در تاریخ انقلاب اسلامی نقش بسیار مهمی داشته اند، چرا که در هر دو دوره پایگاهی برای رساندن صدای اسلام و انقلاب به مردم و بسیج مردمان علیه کفر و طاغوت بوده اند.گروه فرهنگی"رویکرد" :با عبور از دهه هفتاد، رفته رفته نقش مساجد و کارکرد اجتماعی و سیاسی شان کم رنگ شد؛ تا آنجا که امروزه مساجد را فقط به عنوان محلی برای عبادت می توانیم مشاهده کنیم. برای بررسی این موضوع، به سراغ حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران رفته ایم. • از بعد انقلاب تا دهه ۷۰ هر اتفاق مهمی که در جامعه می افتاد، مساجد پایگاه و منشأ این اتفاقات بودند و به نوعی مساجد محور اتفاقات و فعالیت های اجتماعی بوده است، ولی از انتهای دهه ۷۰ به تدریج این نقش مساجد در مسائل اجتماعی کم رنگ شده است. فکر می کنید علت اصلی این اتفاق چه بوده است؟ از زمانی که پیامبر (ص) دست به تبلیغ اسلام زدند و یاران، در اطراف ایشان گرد آمدند، همواره مساجد نقش اصلی را در وحدت مسلمانان داشت، به شکلی که مساجد، کانونی مهم از نظر پیامبر (ص) به شمار می آمدند. کلیه سخنرانی های پیامبر اکرم (ص) و خطابه های ایشان در مساجد صورت می گرفت؛ به طور کلی می توان گفت در طول تاریخ اسلام در کنار کارهای عبادی، مهم ترین اقدامات و فعالیت های مسلمانان همواره از مساجد شروع شده است. حتی در دوران پیش از انقلاب اسلامی نیز، هر تحولی که میان مردم قرار بود صورت بگیرد و خبر مهمی که قرار بود به دست مردم برسد، از تریبون مساجد و از طرف وعاظ مساجد به اطلاع مردم می رسید. تا دهه های اخیر یعنی همان دهه هفتاد، مسجد یک نهاد مذهبی فرهنگی و حتی سیاسی بود، اما الان نهادهای جایگزین برای این مرکز سیاسی عبادی زیاد شده است. مثلا فرهنگسرا ها یا همین نهادهای فرهنگی و ترویجی آنقدر زیاده شده اند که در بعضی جا ها، جای مساجد را گرفته اند. به عنوان مثال، به جای اینکه در مساجد فعالیت های سیاسی و فرهنگی صورت بگیرد، در مراکز فرهنگی سیاسی یک نمازخانه یا محلی برای آن در نظر گرفته شده است که دیگر افراد کمتر سراغ مساجد می روند. البته در برخی محلات نیز سعی شده مساجد به کانون های فرهنگی تبدیل شود که در برخی از نقاط کشور هم موفق بوده. مثلا در مساجدی در شهرک شهید محلاتی که کارهای فرهنگی متفاوتی هم در کنار امور مسجد در آن ها انجام می گیرد. اما می توان گفت بیشتر مساجد در کشور، امروزه صرفا مربوط به امور عبادی، نماز یا مراسم های مذهبی بوده و فعالیت های فرهنگی و سیاسی در این مساجد کمرنگ شده یا اساساً فعالیتی ندارند. فعالیت مساجد تنها منحصر به برهه هایی از زمان مانند ایام عزاداری یا در زمینه راه اندازی هیئت ها بوده که در این زمینه توانسته اند موفق عمل کنند. • در زمینه کمرنگ شدن نقش مساجد در فعالیت های سیاسی نسبت به سال های اول و قبل از انقلاب چه نظری دارید؟ اتفاقا در حال حاضر نهادهای سیاسی نیز بیش از نهادهای فرهنگی در سطح کشور شکل گرفته است که این نهادها به مرور جایگزین مساجد شده اند. کشور ما با اینکه یک کشور اسلامی است و حکومت جمهوری اسلامی در آن حاکم است، اما سیر مدرنیزاسیون در کشور ما سرعت زیادی به خود گرفته است. هر چقدر ایران بیشتر مدرن می شود، از سنت های اصیل اسلامی فاصله بیشتری گرفته و با آن زاویه پیدا می کند؛ و همین مسائل است که منجر شده که مساجد به تدریج به حاشیه رفته و نهادهای جایگزین سیاسی و فرهنگی جای مساجد را در فعالیت های فرهنگی و سیاسی بگیرند. شاهد هستیم که به هر نسبت که تعداد مراکز سیاسی یا فرهنگی در یک منطقه بیشتر شود، از فعالیت های مساجد و شرکت کنندگان در آن فعالیت ها کاسته می شود. • آیا شما این مساله را یک آسیب محسوب می کنید یا اینکه یک روند عادی است؟ باید در نظر داشته باشیم که اسلام با پدید آمدن نهادهای مختلف سیاسی و مذهبی در یک جامعه مخالفتی نداشته و کثرت این مراکز و فعالیت های آن ها با اصل اسلام منافاتی ندارد، از این رو تشکیل نهادهای فرهنگی و سیاسی بدعت به حساب نمی آید. اما از طرف دیگر، باید بدانیم که کم رنگ شدن نهاد مسجد قطعا یک آسیب برای جامعه به شمار می رود؛ چرا که مسجد دارای جایگاه مقدسی در عرف اجتماعی مسلمانان است که هیچ چیز نباید جایگزین آن بشود حتی حسینیه ها و مهدیه ها و... این ها نباید جایگزین مسجد شوند. در روایات هم داریم که ثواب امری که در مسجد صورت بگیرد، بسیار بیشتر است و از این رو مسجد باید محوریت خودش را حفظ کند. هر چند نهادهای متنوع دیگری هم در جامعه وجود داشته باشند که فعالیت سیاسی و فرهنگی در آن ها انجام گیرد، ولی اگر بخواهد منجر به این بشود که نقش محوری مساجد کمرنگ شود، این کمرنگ شدن مساجد قطعا برای جامعه اسلامی یک آسیب است و در دراز مدت میان ملت و مساجدی که طبق فرموده امام سنگر هستند، فاصله می افتد. • فکر می کنید چه راهی وجود دارد که مساجد دوباره به اوج و جایگاهی که در زمان انقلاب داشتند، برسند و به محوریت در جامعه تبدیل شوند؟ مساجد باید حتما در کنار فعالیت های عبادی به فعالیت های فرهنگی و سیاسی متناسب با نیاز جامعه هم بپردازند. اگر این اتفاق رخ دهد، به نحو زیادی می تواند زمینه ساز رشد و بالندگی مساجد شود. باید توجه کنیم که در این مسئله، نقش امام جماعت مسجد و هیئت امنای مساجد نیز خیلی مهم است. اگر هیئت امنا و امام جماعت بخواهند درب مسجد را فقط برای مسائل عبادی و نماز باز کنند، دیگر جلوی سایر فعالیت های فرهنگی در مساجد را گرفته اند و در نهایت همین آسیبی که اشاره شد تحقق پیدا می کند. مسئولین امر و متولیان در امر مساجد باید تا حدی اجازه دهند که جوان ها در مسجد فعالیت های فرهنگی و سیاسی متنوعی داشته باشند؛ کلاس های قرائت قرآن، آشنایی با مسائل سیاسی روز و حتی بحث های داغ سیاسی در مساجد برگزار کنند. حتی می توانند آموزش کلاس های جبرانی مدارس را در مساجد بگذارند؛ مسجد باید کتابخانه خوبی داشته باشد که جوان ها به این کتابخانه رفته و از فضای آن جهت مطالعه استفاده کنند. این فضا می تواند زمینه بسیاری از فعالیت های سیاسی، بحث ها و تبادل نظرات را در مساجد فراهم کند. طبیعتاً هنگامی که این جمع کثیر از جوانان در این برنامه ها حضور داشته باشند، هنگام نماز هم در نماز جماعت شرکت می کنند و تنها با این شرایط است که مساجد یک توسعه و رونق دیگری پیدا می کنند. به عبارت دیگر، کارکرد و کاربست مساجد اگر توسعه پیدا کند در نهایت منجر به توسعه مساجد خواهد شد. • از انجایی که مساجد تریبون های جامعه هستند، سئوال اینجاست که بهتر است این تریبون ها در دست سلیقه های مختلف باشد یا معتقد هستید این تریبون ها دست یک عده و یک سلیقه خاصی افتاده است؟ میان سلایق مختلف برای حضور در مساجد تفاوتی وجود ندارد، اما باید در نظر داشته باشیم که این سلایق نباید از یک خطوط قرمزی عبور کنند. طبیعتا کسانی که اعتقادی به اسلام، قرآن و دیگر ارزش های اسلامی نداشته باشند اگر تریبون مسجد دست شان بیفتد و مسجد محل فعالیت آن ها شود، آن مسجد را به مسجد ضرار تبدیل می کنند. تفاوت مسجد ضرار با مساجد دیگر در ساختمان که نیست، در آن تریبونی است که دست افراد افتاده و در این است که از مسجد چه استفاده ای می کنند و همین نحوه استفاده است که مسجد را به یک کانون مثبت و یا کانون منفی علیه اسلام تبدیل می کند. بنابرین اگر خطوط قرمز رعایت شده و به ارزش ها احترام گذاشته شود، فعالیت سلیقه های مختلف در مساجد اشکالی ندارد. مثلا این اشکالی ندارد که یکی از هیات امنا سلیقه اش این باشد که هر شب بعد از نماز جماعت کلاس قرائت قرآن باشد و هیئت امنای دیگری بگوید کلاس قرائت قرآن یک شب در میان یا هر هفته یک جلسه باشد این اختلاف سلیقه ها در مساجد اشکالی ندارد. هر مسجدی می تواند برنامه های متفاوتی داشته باشد و این تفاوت ها به اصل محوری بودن مساجد آسیبی نمی زند و تا آنجا که ممکن است هیئت امنا و امام جماعت مسجد باید با سعه صدر و حلم و با چهره باز با مراجعه کنندگان و نمازگزاران برخورد کنند و اجازه بدهند افراد مختلف به مساجد آمده و از تریبون مساجد برای ترویج حق و حقیقت استفاده کنند. البته باز هم باید متذکر شویم که نباید به بهانه استفاده از همه سلایق، از خطوط قرمز عبور کنند و مسجد را به مسجد ضرار تبدیل سازند. منبع: هفته نامه سپهر غرب استان همدان
یکشنبه ، ۱۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رویکرد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]