واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۵
علیاکبر عبدالعلیزاده - روزنامهنگار نمایش فیلم «ابد و یک روز» در کاخ جشنواره را اولین «تنفس سینمایی» جشنواره سی و چهارم میتوان نامید؛ فیلمی که به معنای درست کلمه سینماست. تماشای این فیلم در کمترین تاثیر به شما یادآوری میکند ظرفیت مدیوم سینما چیست و چگونه است که عموم فیلمهای ایرانی چند سال نوری، از مفهوم سینما دور هستند. فیلم روایتی گزنده دارد از تلخکامیهای یه خانواده فلکزده در وضعیتی نکبتبار و بدون راه دررو؛ سوژهای که در دستان غاطبه سینماگرانی که میشناسیم به اثری تلخ و سنگین با ریتمی قتاله تبدیل میشود. اما «روستایی» در اولین اثر سینمایی خود نشان داد میتوان به سراغ تلخترین معضلات اجتماعی رفت و حرف خود را زد و بدون "ننه من غریبم بازی" مخاطب را نیز با خود همراه کرد. روستایی تنها شرط لازم سینما را به جا آورده است؛ این دستور را که سینما ابتدا سرگرمی است. اگر بتوانید ساختاری سرگرمکننده ایجاد کنید هر مفهومی را در آن بگنجانید مخاطب آن را میپذیرد. «ابد و یک روز» از همان ابتدا نشان میدهد در فیلمنامه، دیالوگها، دکوپاژ، ریتم و... در عین سختگیری و دقت، بیپرواست. این بیپروایی در حدی است که پس از سه پرده از فیلم از خود میپرسید فیلم این حجم اطلاعات و هجمه تصاویر و شخصیتها را تا کجا میتواند ادامه دهد و در کمال ناباوری میبینید این روند تا انتهای فیلم ادامه دارد و ذرهای شما را خسته نمیکند. اوج این بیپروایی در دیالوگ برادر بزرگ در مسیر کلانتری در ماشین است که مخاطبان سینمای رسانه را به صرافت تشویقی طولانی انداخت. در دکوپاژ نیز با سلیقهای سطح بالا روبهرو هستیم. به سکانس مجادله برادر معتاد و برادر کوچک دقت کنید. دیالوگها که یک پینگپنگ المپیکی است و در تمام مدت چرخش منطقی شخصیتها در حیاتی 10 متری سکانسی روان و جذاب و تا حدی نفسگیر را رقم میزند که به "چککاری داداش کوچیکه" و مداخله برادر بزرگتر ختم میشود؛ یعنی در پایان هر ریتم یک بحران تازهکار احساس مخاطب را به فینالی منطقی میکشد. فیلم در بهرهمندی از موسیقی نیز دارای ذائقه خوبی است؛ چنانچه غیز از یکی دو نیمپرده کوتاه در نقاط اوج مطلقا دل به بتونهکاری فیلم با موسیقی نمیبندد. میدانیم که بتونهکاری با موسیقی این روزها در فیلمهای سینمایی ما بیداد میکند. نقص داستان، دکوپاژ، بازیگری، فیلمبرداری و الخ را با موسیقی پر میکنند و اینگونه است که فیلمها بیشتر از تصویر، موسیقی دارند. اما ابد و یک روز به دلیل قدرت در عناصر سینمایایاش از موسیقی بینیاز است. اولین ساخته سینمایی روستایی به همین دلایل ظرفیت بالایی هم در ستارهسازی دارد؛ حتی برای بازیگرانی مثل «پیمان معادی» که جایگاه خود را تثبیت کرده اند، زمینه ارتقای حرفهای و تعمیق در خاطره مخاطب را ایجاد میکند. فیلم بر پاشنه سرنوشت میچرخد و اینکه دنیای بعضیها منطبق یا مفهوم حکم ابد و یک روز است. ابد و یک روز فیلمی است که در اکران به اثری پرمخاطب تبدیل میشود؛ البته به شرط آنکه پخش آن را زیرکانه به یکی از تراستهای اکران بسپارند، فیلم می تواند کارگردان را در مسیر یک شبه ره صد ساله شهرت و اعتبار را رفتن، قرار دهد. اینها همه کلیات سینماییشدن یک فیلم است که البته تجمیعشان سخت است. کاش فیلمسازان دیگر هم به کار سخت رو بیاورند و با اتکا به خلاقیت، دانش و تجربه از پرده تکنیک عبور کنند و فیلمهایی بسازند با مفاهیم اجتماعی، ولی در گروه آثار پرمخاطب و صدالبته در شان مخاطب امروز ایران. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]