محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844381270
تک‌نگاری‌های پیمان هوشمندزاده درباره دیدن و زیستن به چاپ سوم رسید
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: استقبال از «لذتی که حرفش بود»؛
تک‌نگاری‌های پیمان هوشمندزاده درباره دیدن و زیستن به چاپ سوم رسید
شناسهٔ خبر: 3042418 - شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۵
فرهنگ > کتاب
کتاب «لذتی که حرفش بود» نوشته پیمان هوشمندزاده توسط نشر چشمه به چاپ سوم رسید. به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «لذتی که حرفش بود» نوشته پیمان هوشمندزاده شامل شش تک نگاری درباره دیدن و زیستن، به تازگی توسط نشر چشمه به چاپ سوم رسیده است. این کتاب نهمین عنوان از مجموعه کتاب های «هنر _ عکاسی» این ناشر است. «لذتی که حرفش بود» ۶ تک نگاری با عناوین «طبیعی»، «فراموشی»، «سکوت»، «خیال»، «لذت» و «تن ترسه» را درباره تجربه‌های دیدن و زیستن شامل می شود. نسخه‌های اولین چاپ این کتاب، پاییز امسال منتشر شد و به تازگی چاپ سومش به بازار عرضه شده است. این کتاب مجموعه ای از تجربه های به ظاهر پیش پاافتاده و هر روزه است؛ مجموعه‌ای از بدیهیات، آن قدر که کمتر کسی به آن‌ها فکر می کند. پیمان هوشمندزاده به عنوان یک داستان نویس، در این داستان، با منطق روایی ساده و کولاژ بخش هایی از مشاهدات انسان‌های پیرامونش، خاطراتی را کنار هم چیده و مانند یک عکاس عمل کرده است. در قسمتی از این کتاب می خوانیم: «پارسال زمانی که در قندهار بودم، یکی از عجیب‌ترین سفرهایم را تجربه کردم. افغان‌ها بارها و بارها به اشکال مختلف همین بدیهیات را به ما یادآوری می‌کردند. همین بدیهیاتی که در کودکی همیشه درباره شان سوال می کردیم و جوابی نمی گرفتیم. و آن قدر بی جواب می ماندیم که دیگر فراموش مان می شد. در افغانستان فرمان نیمی از ماشین‌ها سمت چپ است و نیمی سمت راست، در نتیجه گاهی مجبوری از دری سوار شوی که سمت خیابان است. این که چرا این اتفاق افتاده نمی دانم، ولی وقتی همین سوال را از راننده لاغراندامی که ما را از شهر خارج می کرد پرسیدم، قبل از این که حرفی بزند شروع کرد به خندیدن. و معنی خنده‌اش دقیقن این بود: وای که شما خارجیا چه قدر احمقین. بعد از کلی شوخی و مسخره بازی، آرام که گرفت، بالاخره جواب مان را داد: خب معلومه، چون ما دوتا دوست داریم.» این کتاب با ۱۰۲ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۷۵ هزار ریال منتشر شده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
-
گوناگون
پربازدیدترینها