واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهرآرا: افشین پروین پور در این ایام وضعیت بازار مسکن کشور به محملی برای بحث ها و اظهارنظرهای مختلف تبدیل شده است. قسمت اصلی مسئله این است که وضعیت مسکن در دورانی که با عبارت «پسابرجام» نام گذاری شده است، چه خواهد شد؟ در این میان دو گروه اصلی وجود دارند. یک گروه کسانی هستند که اصطلاحاً «تقاضای سرمایه ای» نامیده می شوند و هدفشان از خرید و فروش در بازار مسکن، کسب سود است. این ها از رکود همراه با کاهش قیمتی که حدوداً از سال ٩٢ گریبانگیر بخش مسکن شده بسیار دلخور و ناراحتند و عمدتاً هم بخش درخور توجهی از نقدینگی خود را در این بخش سرمایه گذاری کرده اند و نمی توانند کالای در تملک خود را با سود بالا و نامتعارفی که مورد دلخواهشان است، بفروشند. در اینجا ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که بانک ها مخصوصاً بانک های خصوصی عمدتاً جزو این گروه محسوب می شوند.گروه دیگر کسانی هستند که «تقاضای مصرفی» نام دارند. این ها متقاضیان واقعی مسکن بوده و قصد خرید آن به منظور استفاده را دارند. طبیعتاً حالت مطلوب برای این گروه، این است که در این دوران، مسکن ارزان تر شده و بتوانند با قیمتی پایین تر یا مسکن بزرگ تری با توجه به توان اقتصادی خود تهیه کنند. نگارنده در این نوشتار قصد آینده نگری در این زمینه که آیا مسکن گران تر خواهد شد یا ارزان تر یا توصیه ای به خریداران مبنی بر خریدن یا نخریدن را ندارد و اگر کسی قصد پیداکردن مطلبی در این زمینه دارد، می تواند با جستجویی کوتاه در رسانه های مجازی و... به انواع مختلف تحلیل ها در این زمینه دسترسی پیدا کند اما نویسنده اساساً طرح این قبیل مباحث را ناشی از اشکالات و مواردی در وضعیت بخش مسکن کشور می داند که در ادامه به آن پرداخته می شود. نگاه غلط برنامه ریزان و مدیران بخش مسکن در طول چند دهه اخیر باعث شده است که مسکن در کشور (که جزو نیازهای اساسی خانوار است) به یک کالای «سرمایه ای» تبدیل شود. این را می توان از عفونت های اقتصاد کشور برشمرد که بازار مسکن در کنار بازار بورس و سکه و دلار و...، عرصه هجوم سوداگران قرار می گیرد و به همین دلیل در طول زمان چه هنگامی که رونق ساخت وساز و خرید و فروش داریم و چه هنگامی که در رکود قرار داریم (عمدتاً) با افزایش قیمت مواجه است. بازاری که باید جزو باثبات ترین و کم تلاطم ترین بازارها بوده و اصلا تقاضای سوداگرانه اجازه ورود به آن و تأثیر به صورت افزایش قیمت را نداشته باشد، در ادبیات کارشناسی و رسانه ای کشور به صورتی درآمده است که گویی سوداگری و افزایش قیمت و رکود و رونق های دوره ای در آن نه تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه یک ارزش تلقی شده و فقط باید تحلیلگرانی وجود داشته باشند تا مردم را راهنمایی کنند که چه وقت در این بازار سرمایه گذاری کنند تا سود ببرند! نتیجه هم این شده است که در شرایط کنونی، ٧٠درصد کسانی که در بازار مسکن حضور دارند و صاحب مسکن هستند، تقاضاهای سرمایه ای بوده و تنها ٣٠درصد تقاضاهای مصرفی هستند. یعنی ٧٠درصد مالکیت مسکن های موجود در کشور در اختیار کسانی است که این املاک، املاک دوم، سوم یا بیشتر آن هاست و از آن طرف میلیون ها زوج جوان و افرادی که متقاضی واقعی این کالای ضروری هستند، به علت افزایش بیش از حد قیمت مسکن در نتیجه حضور تقاضای سرمایه ای، اساساً توانمندی حضور در بازار و خرید آن را ندارند. البته این شرایط به این معنا نیست که راهی برای برون رفت از این وضعیت و بهبود شرایط موجود وجود ندارد، اما مهم ترین نکته موجود این است که الگویی که بر بازار مسکن حاکم است، غلط بوده و حتی لیبرال ترین کشورها نیز در مورد بخش مسکن این گونه رفتار نمی کنند.
دوشنبه ، ۱۲بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه شهرآرا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]