تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كند خد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827347979




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آسمانی شدن یک عاشق در مجنون!/ فاصله زمانی شهادت محمد از میز کلاس تا سنگر جبهه فقط دو ماه شد/ استخاره آیت الله ملکوتی عزم محمد را جزم کرد


واضح آرشیو وب فارسی:آناج: برادر شهیدان یوسفی منیر گفت: من و امثال من که زمان جنگ را درک کرده ایم، امروز هم در حسرت همان روزها و قافله ای که از آن جا مانده ایم هستیم.گروه فرهنگ پایداری آناج: برگزاری کنگره بزرگداشت 36000 شهید دانش آموز و شهید شاخص ملی (ایران قربانی ) در تبریز بهانه گفت و گویی شد که هم اکنون در مقابل دیدگانم قرار دارد. گفت و گویی متفاوت با برادر دو شهید دانش آموز که هنوز هم که هنوز است بعد از گذشت نزدیک به سه دهه، حسرتی بزرگ به خاطر بازماندن از قافله شهدا در دلش وجود داشت. علی یوسفی منیر، در مقابل ما قرار گرفت و صبورانه به سوالاتمان پاسخ داد. از برادران کوچک تر از خود با افتخار یاد کرد و عنوان کرد که هم اکنون نیز ادامه دهنده راهشان است و اگر هم هنوز در قید حیات است برای ادامه راهشان می باشد تا برای نظام اسلامی کشورمان مفید باشد. در ادامه گفت و گوی ویژه ما با وی می آید: من برادر بزرگ شهیدان احمد و محمد یوسفی منیر هستم خداوند لطف کرده بود و ما دوران قبل از انقلاب، حین انقلاب، حضور حضرت امام (ره) و جنگ هشت ساله دفاع مقدس را در کشورمان درک کردیم. ای کاش آنجا بودم و فدایی امام می شدم زمانی که حضرت امام (ره) به ایران بازگشتند، در تهران حضور نداشتیم ولی آرزویمان این بود مثل سایر مردم که از سراسر کشور به آنجا رفته بودند ما هم می رفتیم ولی قسمت نشد. به همین دلیل از تلویزیون خانه همسایه مان در تبریز به صورت مستقیم فرود هواپیمای امام خمینی (ره) و بازگشتش به میهن را تماشا می کردیم. خدا رحمت کند احمد آقا و محمد را؛ با هم به تلویزیون نگاه می کردیم. احمد همان موقع که تصویر امام (ره) را می دیدیم، برگشت گفت: "ای کاش آنجا بودم و فدایی امام می شدم." همگی در خانواده ای مذهبی و مقید تربیت شده بودیم و به همین دلیل در جریان انقلاب و خط حضرت امام (ره) و غیره قرار گرفته بودیم. از همان روز هم عمر احمد آقا تا روز شهادتش با این آرزو سپری می شد. احمد اولین عضو خانواده بود که به جبهه رفت وقتی که جنگ شروع شد، احمد نه به صورت اعزام بلکه به صورت همراه (با عمویمان) در سال 60 و عملیات آزاد سازی آبادان (عملیات فتح المبین) به پشت جبهه ها رفت. (یعنی اولین نفر از خانواده ما بود که به جبهه می رفت، حتی قبل از من.) بعد از آن وقتی برگشت، با موافقت والدینمان بارها به منطقه کردستان اعزام شد و در عملیات های جنوب حضور داشت و در نهایت در سال 66، در ادامه عملیات نصر 7 در منطقه عملیاتی بوالفتح به شهادت رسید. دو استخاره خوب محمد برای رفتن به جبهه، عزم او را جزم کرده بود محمد؛ خیلی شوخ طبع بود و در خانه دنبال هر بهانه ای بود که بخندد و به تبع آن همه را هم بخنداند! در یکی از مرخصی هایی که از جبهه به خانه برگشته بودم، مادرمان جریان اصرار محمد برای رفتن به جبهه را با من مطرح کرد. مادرم می گفت به محمد گفته است، چون احمد و من در جبهه هستیم، او در تبریز بماند و به درس و مشقش برسد ولی محمد با یکی از دوستانش (شهید علیرضا شهامی نور) به خاطر اصرارشان به نزد آیت الله ملکوتی می روند تا ایشان برایشان استخاره کند، که استخاره خوب می آید، بعد از آن به آموزش می روند. بعد از آموزش نیز بار دیگر محمد شاهد مخالفت والدینمان با اعزامش می شود و به خاطر همین موضوع دوباره نزد آیت الله ملکوتی رفته و برای اعزام شدنشان استخاره می گیرند که باز هم استخاره خوب می آید. بعد از این ماجرا، بالاخره مادر و پدرمان نیز راضی می شوند و محمد برای اعزام ثبت نام می کند. در روز ثبت نام، من در تبریز بودم، به اصرار مادر به نزد مسئول اعزام رفتم و به او گفتم که ما دو برادر در جبهه ها حضور داریم و از وی خواستم تا مانع اعزام محمد شود ولی تقدیر این چنین نبود و محمد با اصرارهایش به سمت جاودانه شدن بال بال میزد... جزیره مجنون محل آسمانی شدن محمد 13 ساله می شود سال 62 بود؛ عملیات خیبر صورت گرفته بود و محمد به پایگاه دزفول، محل استقرار لشکر عاشورا، منتقل شده بود. آنجا بعد از سازماندهی به جزیره مجنون رفته بودند، در ادامه حضورشان در جزیره مجنون که اواخر اسفند ماه سال 62 می شد و عملیات بدر هم انجام گرفته بود، حضور داشت و در شرق دجله که رزمندگان اسلام در نخلستان حضور داشتند، یک هواپیما موشکی میزند که این موشک به درخت برخورد می کند و ترکش های این موشک به محمد و جمعی از رزمندگانی که در آنجا حضور داشتند و احمد نیز آنجا حضور داشته است، اصابت می کند. محمد در جلوی چشمان احمد ترکش می خورد و همانجا در جزیره مجنون به خیل شهدا ملحق می شود. محمد وقتی اعزام می شد، 13 ساله بود. من و محمد و احمد، هر سه در مدرسه راهنمایی قدس، که آن زمان در پشت مسجد شعبان بود، محصل بودیم. احمد و من در سال اول نظری به دبیرستان فردوسی رفتیم. محمد قبل از اینکه وارد دوره دبیرستان شود، در همان دوره تحصیلی راهنمایی به جبهه رفت. 23 اسفند ماه سال 63 بود که آسمانی شد، سر جمع فکر می کنم حدود دو ماه در جبهه حضور داشت. انجام خدمت نظام وظیفه احمد در جبهه بود احمد حدود 60 ماه در جبهه بود. احمد ضمن اینکه حضورش در جبهه به صورت بسیجی بود، خدمت نظام وظیفه خود را هم در جبهه ها گذارند ولی بعد از اتمام خدمتش هم دست از جبهه برنداشت و باز هم به صورت داوطلبانه در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور داشت. احمد هم دوره اول دبیرستان را در مدرسه فردوسی خواند. در جبهه ها نیز با توجه به اینکه فرمانده لشکرمان، شهید باکری همیشه توصیه می کردند، رزمندگان تا می توانند سطح علمی خود را افزایش دهند، دوره دوم دبیرستان را در جبهه ها پیگیری می کرد. (آن زمان کلاس های نهضت سواد آموزی از اول تا مقطع دیپلم، در اردوگاه دزفول برقرار بود.) ولی فرصت نشد تا احمد مدرک دوم دبیرستان خود را تا قبل از شهادت کسب کند. همراهی با پدر در روزهای سخت انقلاب/ از تکثیر نوار سخنرانی تا حضور در تظاهرات علیه رژیم پهلوی در زمان انقلاب اسلامی ایران، من، احمد و محمد کم سن و سال بودیم. خود من 11 ساله بودم، احمد 9 ساله و محمد هم 7 ساله. ولی همانقدر که سنمان اقتضا می کرد در تظاهرات علیه رژیم پهلوی حضور داشتیم و در جلسات سخنرانی که در بازار صورت می گرفت حضور پیدا می کردیم، حتی زمانی شده بود که توسط مأموران رژیم شاهنشاهی تعقیب و گریز شویم. ما در خانواده ای مذهبی و معتقد به اسلام پرورش یافته بودیم. پدرمان در پیشبرد اهداف انقلاب در تبریز نقش داشت، وقتی توسط پدر، اعلامیه ها و متن سخنرانی علما و حتی امام خمینی (ره) بدستمان می رسید، در توزیع و تکثیر این ها کمک می کردیم و حتی شب هایی بود که تا صبح نوارها را با صدای کم با ضبط صوتی که از همسایه قرض می گرفتیم، گوش می کردیم و همزمان از روی نوارها ضبط می کردیم تا تکثیر شوند و ما هم آنها را توزیع کنیم. در محله ما چند نفر از دانشجویان خط امام (ره) حضور داشتند و در رأس همین امور نیز آنها بیشتر فعالیت می کردند و ما هم سعی می کردیم به آنها کمک برسانیم. خانه ما جزو خانه هایی در محله بود که دانشجویان اعلامیه ها را به ما می رساندند تا ما آنها را توزیع و یا تکثیر کنیم. آناج: در تمامی تصاویر به جا مانده در شهیدان یوسفی منیر، تصویر احمد با حیایی که در مقابل دوربین داشت، هر کسی را مجذوب می کرد، از تواضعش از علی یوسفی پرسیدیم؛ حاج آقا چقدر برادرتان احمد متواضع است، اصلاً به دوربین نگاه نمی کند! خیلی از رزمندگان آذربایجان گمنامی را ترجیح می دادند از رزمندگان آذربایجان خیلی کم مصاحبه و فیلم و عکس به جا مانده است و این تواضع بچه ها و اینکه دوست نداشتند تصویرشان بماند و به نوعی می خواستند گمنام بمانند، به همان دلیل است. سال 61 عموی ما که فردی مسن بود در پشت جبهه ها و در ایستگاه های صلواتی به رزمنده ها خدمت می کرد، همان زمان هم احمد با اصرارهای خود عمویمان را راضی می کند تا او را هم با خود به پشت جبهه ها ببرد. آن موقع هم عملیات فتح المبین شروع شده بود ولی احمد در خود عملیات حضور نداشت. بعد از بازگشت، دیگر تاب نداشت در شهر بماند و بالاخره بعد از تلاش هایش به مناطق عملیاتی غرب اعزام شد و در دو عملیات "مسلم بن عقیل" و "نصر 7" هم که در آن عملیات شهید شد با هم حضور داشتیم. احمد در حدود 60 ماهی که در جبهه ها حضور داشت در اکثر عملیات هایی که توسط لشکرعاشورا انجام می گرفت، حضور داشت. مواقعی می شد که احمد در جبهه ها مجروح می شد و به بیمارستان های مختلف اعزام می شد و همنجا هم بهبود پیدا می کرد و بدون اینکه کسی از خانواده ام بفهمد باز هم به جبهه ها می رفت! احمد خیلی نترس و شجاع بود خدا رحمت کند احمد را، از لحاظ جسمی خیلی فرز و چابک و نترس بود. در اکثر عملیات ها نیز به دلیل همین توانمندی جسمی هم همیشه جزو پیشتازان بوده است. خود مهدیقلی رضایی در کتاب لشکر خوبان نیز از احمد نام می برد و خصوصیات وی اشاره می کند ولی همان هم ناقص است و خود آقای رضایی هم فقط زمان هایی که با وی بوده است را نقل کرده و خانم سپهری نیز نوشته است. همه رزمندگان از ایثار احمد نقل ها دارند. خیلی از کارهایی که انجام می داد، دوست نداشت بقیه متوجه شوند. تدبیر احمد در جزیره مجنون هیچ وقت یادم نمی رود در عملیات خیبر، تدبیر احمد خیلی خوب بود. می دانید که در عملیات خیبر حدود 14 کیلومتر از مرز خشکی ما تا مرز خشکی عراق آبی بود که یا با استفاده از قایق و یا به صورت غواصی این مسیر را طی می کردیم. به محض اینکه به خشکی در جزیره مجنون رسیدیم، یک محیط شهرک مانند وجود داشت که محل استقرار گردان امام حسین (ع) آنجا بود. آنجا جزیره بود و آب در دسترس نبود. کسی هم می خواست آب تهیه کند بایستی از محل استقرار گردان تا مرز خشکی که در آتجا آب تمام می شدف می رفت که این پروسه خود بسیار مشکل ساز بود. یکبار که به جزیره رفته بودم، دیدم چاهی در آنجا کنده شده است. بعدها فهمیدم که احمد پیشنهاد حفر چاه را داده بود و خود هم همان چاه را کنده بود و باعث شده بود تا مصارف عمومی آبی گردان تأمین شود، هر چند آن آب، قابل شرب نبود. احمد در محل استقرار گردان امام حسین (ع) لشکر عاشورا، میدانی با موانع درست کرده بود تا رزمندگان در آن میدان ورزش کنند، در کل ایده های ذهنی خوبی برای رزمندگان داشت و سعی می کرد همان ایده ها را اجرایی کند. گردان سیدالشهدا آخرین مقصد احمد در لشکر عاشورا بود احمد در محل عملیات نصر 7 در منطقه غرب، بعد از گذشت 10 روز از عملیات، گردان امام حسین (ع) به مرخصی آمده بود ولی احمد به مرخصی نیامده بود و از همان جا به گردان سیدالشهدا (ع) انتقال یافته بود و همانجا هم مانده بود. صبح روزی که قرار بود به عقب برگردند و سنگرهای خود را ترک کنند، خمپاره ای از سوی دشمن در محل سنگر احمد و همرزمانش فرود می آید و سینه برادر کوچک من می شکافد و همان روز هم احمد همانند محمد آسمانی می شود. بردران من در راه پشتیبانی از ولایت فقیه به شهادت رسیدند وقتی امثال محمد و احمد در صورتی که دانش آموز این کشور بودند و در زمان جنگ احساس می کنند باید بروند و از خاک و ناموس کشورشان دفاع کنند، حتما در پشت این اتفاق، اعتقادی راسخ وجود دارد. برادران شهید من نعمت ولایت فقیه را درک کرده بودند و اعتقاد داشتند باید پشت ولایت فقیه را خالی نکنند، هر چند سن و سالشان کم بود ولی همت و عزمی بلند پایه داشتند، برادران شهید من همان روزها دانستند که جبهه مدرسه عشق و دلدادگی به ولایت است و باید برای دفاع از انقلابی که به ثمر رسیده بود میز و کتاب و صندلی را باید رها کنند و به جبهه ها رفته و در پشت سنگرشان از خاک کشورشان صیانت نمایند. سخن امام (ره) که هیچ چیز مثل دفاع از اهمیت برخوردار نیست، تکلیف همه را روشن کرد، حتی دانش آموزان را! بعد از پیروزی انقلاب شکوهمندمان، ما ارتشی نداشتیم و ارتش از هم پاشیده بود که جنگ چهره زشت خود را نشان داد. دشمن می خواست از موقعیتی که به سبب انقلاب در کشور ایجاد شده بود، سوء استفاده بکند. در زمان جنگ در هر کشوری، طلایه داران کشور ارتش ها هستند ولی ارتش ما از هم پاشیده بود و این را خود ملت هم می دانستند. در همین زمان امام (ره) سپاه را تشکیل می دهند ولی سپاه هم نوپا است و به همین دلیل هم در کنار سپاه تشکیلات بسیج که متشکل از نیروهای داوطلب مردمی است، به نمایش در می آید. حضرت امام (ره) در همان زمان می گویند که هیچ چیز مثل دفاع از اهمیت برخوردار نیست و این سخن امام (ره) تکلیف همه را روشن می کند. اگر امروز نظام ما سرافراز است به سبب خون همین شهداست شهدای ما سرمایه گذاری برای حال حاضر ما هستند. اگر امروز نظام ما سرافراز است و در امنیت کامل در زمانی که منطقه در آتش است، در کشورمان به سر می بریم، به خاطر ایثار و ازخودگذشتگی های شهدایی است که جانشان را در راه دفاع از خاک و ناموس و وطن فدا کردند. وقتی به تاریخچه کشورمان نگاه می کنیم می بینیم که در هر جنگی که رخ داده و کشورمان در آن جنگ حضور داشته قسمتی از خاکمان را از دست داده ایم ولی در زمان هشت سال دفاع مقدس حتی یک سانتی متر هم از خاک کشورمان را به بیگانه و دشمن ندادیم و تا پای جان از وطنمان دفاع کردیمف هم اینک نیز دشمنان قسم خورده نظام به این امر اعتراف دارند. هیچ کس نمی تواند بگوید فقط در زمان جنگ و در ان مقطع ما امثال جوانانی داشتیم که در جبهه ها حاضر شدند و جانشان را فدا کردند و در راه آرمان های نظام شهید شدند. امثال همین جوان ها از کشورمان وجود دارند که هم اکنون در کشورهای منطقه چون سوریه حضور پیدا می کنند و به دفاع از حرم و اسلام می پردازند و به فیض شهادت هم نائل می آیند. هم اکنون در همین شهر تبریز خودمان ستادی با عنوان ستاد پشتیبانی مدافعان حرم وجود دارد، خود جوانان آذربایجانی و تبریزی از پیشگامان مدافعان حرم می باشد. همین جوانانی که در سوریه هم تحت عنوان مدافع حرم حضور دارند پیرو ولایت فقیه هستند، پس نباید بگوییم فقط زمان جنگ جوانانی چون شهدا وجود داشتند، هم اکنون نیز جوانان و نوجوانان و دانش آموزان ما بصیرت دارند و تحت امر ولایت فقیه می باشند و کافیست حضرت آقا با گوشه چشمی فرمان دهند، جوانان و نوجوانان تحت امر ایشان خواهند بود. شهادت، حسرتی است که تا پایان عمر همراه من خواهد بود من و امثال من که زمان جنگ را درک کرده ایم، امروز هم در حسرت همان روزها و قافله ای که از آن جا مانده ایم هستیم. قسمت این بود که در قید حیات باشیم و این روزهای نظاممان را درک کنیم ولی باز هم گوش به فرمان هستیم، اگر اکنون نیز فعالیتی داریم باز هم در همان مسیر است. تنها آرزویمان این است که خداوند این قدم های کم ما را در درگاه خود مورد قبول قرار دهد. گفت و گو از: زهرا حبیب پور


یکشنبه ، ۱۱بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آناج]
[مشاهده در: www.anaj.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن