تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837862448
زیارت کربلا بزرگترین آرزوی دختری که با یک واکسن اشتباه فلج شد+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:دزنیوز: به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از سایت دانشجو سلام، گاهی کوچکترین مشکلات ما را از پای در می آورد و چنان ناامید می شویم که انگار دنیا به آخر رسیده، اما در همین اوضاع که فکر می کنیم ته دنیاست در فضایی قرار می گیریم و کسانی را مشاهده می کنیم […]به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از سایت دانشجو سلام، گاهی کوچکترین مشکلات ما را از پای در می آورد و چنان ناامید می شویم که انگار دنیا به آخر رسیده، اما در همین اوضاع که فکر می کنیم ته دنیاست در فضایی قرار می گیریم و کسانی را مشاهده می کنیم که با مشکلاتی خیلی بزرگتر و جدی تر از ما مواجهه هستند و در همین حال شکر خدا را به جا می آورند و علیرغم اینکه روحیه شان را از دست نداده اند بلکه امید و زندگی را به جامعه هدیه می کنند و اینجاست که از خودمان و مشکلات کوچک مان که چقدر بزرگش کرده بودیم خجالت می کشیم. مشکلاتی که بزرگت می کنند همه ما بارها با افرادی برخورد کرده ایم که از لحاظ جسمی با مشکلی مواجه هستند اما این مشکل نتوانسته آنان را وادار به تسلیم نماید بلکه آن مشکل چنان آنان را بزرگ کرده که به گفته خود آنان اگر این مشکل نبود هرگز به اینجا نمی رسیدیم. افراد معلول نیز جزیی از جامعه هستند و در این جامعه و در نزدیکی ما نفس می کشند و زندگی می کنند که هر کدام بنا به دلایلی از قبیل استفاده خود سرانه داروها، تطبیق واکسن های غیر ضروری، حوادث طبیعی،بی احتیاطی در کارها، استعمال دخانیات، خشونت های خانوادگی، و… دچار نقص ذهنی یا جسمی می شوند. معلول توانمندی که نان دست هایش را می خورد درست روز گذشته بود که یکی از دانشجویان جهادگر قصه دختر معلولی را تعریف می کرد که از طریق بافندگی امرار معاش کرده و نان دستانش را می خورد، حرف های این جهادگر مرا در فکر فرو برد و کنجکاو شدم این معلول توانمند را از نزدیک ببینم. با وساطت این دانشجو توانستیم با این معلول توانمند ارتباط برقرار کنیم و همانطور که شنیده بودیم از پشت تلفن با صدای گرم و دلنشین او روبرو شدیم که شوق دیدار را در ما چند برابر کرد، لیلا ما را به خانه خود دعوت کرد و ما راهی روستای وحدت از توابع شهر انبارالوم شدیم. در مسیر با دانشجوی جهادگر همکلام شدیم و او تا حدودی از روحیه لیلا و مشکلاتش ما را آگاه ساخت و گفت: از سال ۸۹ که جهت خدمت رسانی به این روستا اعزام و با لیلا آشنا شدم ، از همان سال با هم در ارتباط هستیم، لیلا دختری خوشرو است که قلبی مهربان و پاک دارد و در عین معلولیت در هدف خود بسیار مصمم و سرسخت است. آنچنان گرم صحبت بودیم که متوجه طولانی بودن راه نشدیم و با تابلوی “به روستای وحدت اسلامی خوش آمدید” مواجه شدیم ، از دور خانمی جلوی درب یکی ازحیاط ها در حالی که یک دستش را بالای پیشانی اش سایه چشمهایش کرده بود تا ما را ببیند و دست دیگرش را برای جلب توجه ما تکان می داد ،نظرم را به خود جلب کرد و با احوالپرسی گرم گل پری مادر لیلا و فاطمه خواهر لیلا وارد منزل شدیم . لیلا یک معلول جسمی است، یک محصل ، یک شاگرد درسخوان،با دنیایی از آرزو و عشق به زندگی. اما راهش برای زندگی کردن دشوار است؛ زندگی با ویلچر، سریدن روی زمین، ماندن در خانه. علاقه لیلا به قلاب بافی از چشمانش پیدا بود لیلای ۴۱ ساله بافنده گزارش ما در انتهای سالن با چشم های درشت و چهره ای بشاش و گونه های گل انداخته با قلابی در دستانش نشسته بود با همان صدای گرم و مهربانش ما را در آغوش گرفت و از خوشحالی اشک در چشمهایش حلقه زده بود ، آرام کنار لیلا نشسته بودیم که یهو لیلا از پشت خود کیسه ای نایلونی بیرون آورد و تمام آنچه را در چنته داشت دانه دانه در آورد و به ما نشان داد و دور تا دورش چید، علاقه لیلا به کارش و رضایت او از نحوه نشان دادن آثار دستی اش پیدا بود. حقوق کارگری پدر لیلا کفاف مخارج درمان او را نمی دهد لیلا همان ابتدا از مهیا نبودن شرایط کار برای یک معلول گله مند بود، گفت بعضی از کارها حدود ۴ ماه طول می کشد تا تکمیل شود اما بدلیل عدم آشنایی با بازارهای فروش عمدتأ مجبور به فروش دست بافته هایش با قیمت پایین به افراد بومی منطقه می شود، این در حالی است که لیلا در خانواده هفت نفری زندگی می کند که امرار معاش خانواده از طریق حقوق کارگری پدر تأمین می شود. لیلا هر سه ماه یکبار باید به پزشک مراجعه نماید و حدود ۳۰۰ هزار تومان پول دارو و آزمایش پرداخت کند. فراهم کردن بستر کار برای معلولین مانع از در انزوا قرار گرفتن آنان خواهد شد از اینرو چیزی که زیاد مهم است، سهل کردن دستیابی به کار برای معلولین است. هم اکنون معلولین دچار مشکلات زیادی هستند. مشکلاتی که معلولین در اجتماع با آن روبرو هستند، عبارتند از عدم مشارکت اجتماعی زنان دارای معلولیت، باور و نگرش منفی در جامعه، شرم فامیل ها از داشتن دختر معلول، خودداری از ازدواج با دختران و زنان و حتی پسران معلول، راه ندادن دختران و زنان معلول در محافل خوشی وغیره، عدم رعایت حقوق مدنی و بشری آنان و… از مواردی اند که معلولین را در انزوا قرار می دهد. قانون حمایت از معلولین همچنان می لنگد از طرفی دولت تا حال نتوانسته یک استراتژی که بتواند تمام نیاز های افراد دارای معلولیت را برآورده سازد، به وجود بیاورد. در کشورما قانون جامع حمایت از معلولین از سال ۸۳ مصوب شده است و در سال ۸۴ به هیئت دولت آیین نامه اجرایی آن ابلاغ شد، اما در بسیاری از موارد باید و شاید اجرا نشده است. توانمندی امروزش را مدیون معلم دیروزش است لیلا مدام در حرف هایش از شخصی در زندگی اش نام می برد که معتقد بود توانمندی امروزش را مدیون اوست. لیلا می گوید: سال ۶۸ بود که یک خانم معلمی به روستا آمد ، مادرم که از علاقه من به خواندن و نوشتن به خوبی آگاه بود مرا پشت خود گذاشت و به مدرسه برد ، معلم از دیدن من خیلی خوشحال شد و به مادرم گفت از فردا من به منزل شما می آیم، مادرم کلی ازش تشکر کرد. بهناز اولین کسی بود که قلاب دستم داد بهناز خود دختری مجرد بود که اکثر اوقات به خانه ما می آمد و کم کم یکی از اعضای خانواده ما شده بود با هم درس می خواندیم درد و دل می کردیم ، او اولین کسی بود که یک میل قلاب بافی دستم داد و گفت لیلا تو باید هنری یاد بگیری،خود ساخته شوی. بهناز دیگر معلمم نیست سنگ صبورم و خواهرم شده است خانم نقدی که معلمی دغدغه مند بود ۵ سال تمام به منزل لیلا رفت تا لیلا دوران ابتدایی خود را به موفقیت به اتمام رساند، در تمام این مدت تمام کارهای لیلا را بهناز برعهده گرفته بود لیلا را کول می کرد و از کلی پله بالا می برد تا لیلا را به مطب دکتر برساند ،داروهایش را تهیه می کرد بگونه ای که دیگر بهناز سنگ صبور لیلا بود. چال و چوله های خیابان برایش کابوس شده بود وقتی لیلا با بهناز درد و دل می کرد خیلی چیزها برای لیلا کابوس بود،چال و چوله های خیابان برایش کابوس است، پله های مطب دکترش که ماهی چندبار باید به دیدارش برود برایش کابوس است و …؛ او کابوس می بیند و دیگران نظاره می کنند.اما بهناز تنها فردی بود که نتواست فقط بشنود و ببیند او سعی کرد با تهیه ولیچر دردی از دردهای لیلا را التیام دهد. بهناز معلمی وفادار و مهربان بود که امید و سرسختی را به لیلا هدیه داد بگونه ای که امروز لیلای معلول ما،بافنده ای ماهر است که از این طریق امرارمعاش می کند. لیلا می گوید: بهناز پس از این ۵ سال ازدواج کرد و بین ما فاصله افتاد اما تلفنی همچنان جویای حال من است و گهگداری به دیدن من می آید و ساعتها همراه هم در روستا خاطرات را زنده می کنیم و دیدن شاگردان قدیمی اش می رویم . به عشق بهناز مربی شدم در حین پذیرایی فاطمه خواهر کوچکتر لیلا ، من که سرگرم صحبت با مادرش بودم صدای خنده لیلا و دانشجوی جهادگر توجه ام را جلب کرد ماجرا را جویا شدم که لیلا گفت: یاد اردوهای جهادی بخیر سال ۸۹،۹۰ تعدادی از دانشجویان به روستای ما آمدند و از آنجایی که شنیده بودند من بافندگی یاد دارم از من خواستند کلاسی دایر کنم و به اهالی بافندگی بیاموزم و من از آنها خواستم در کلاس خیاطی شرکت کنم اینجوری بود که خیاطی یاد گرفتم درست زمانی بود که ولیچر من خراب و غیرقابل استفاده بود و مادرم مرا داخل فرغون می گذاشت و سرکلاس می برد. دامن فقر لیلا را هم از ادامه تحصیل بازداشت لیلا مجبور شد برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه به انبارلوم برود که اول دبیرستان را به هرسختی و مشقتی بود سپری کرد اما علیرغم علاقه شدیدش به درس خواندن ،بدلیل هزینه های سنگین و سختی رفت و آمد قادر به ادامه تحصیل نیست. با تزریق اشتباه واکسن یک شبه فلج شد اینجا بود که بغض گل پری مادر لیلا شکست و لب به سخن گشود و گفت لیلا تا دو سالگی سالم بود و براحتی راه می رفت اما یک شب تب کرد و بدلیل واکسن اشتباهی که پزشک تزریق کرده بود لیلا برای همیشه فلج شد، برای من دیدن فرزندی که تا دیروز سالم بود و در عرض یک شب نتواند روی پایش بایستد خیلی سخت بود، به پزشک های مختلفی مراجعه کردم اما نتیجه ای نداشت هر چقدرلیلا بزرگتر می شد بغل کردن لیلا برایم سخت تر می شد و در تمام این مدت تنها خودم به لیلا رسیدگی و با عشق از او مراقبت می کنم . بخاطر لیلا زنده ام مادر لیلا گفت: ۱۵ سال پیش به بیماری دچار شدم که دکترها جوابم کردند خیلی ناامید لیلا را برداشتم و به پابوس امام رضا(ع) رفتم اونجا بود که به امام رئوف گفتم لیلا را واسطه قرار می دهم بخاطر لیلا مرا نگه دار که همان مشهدالرضا جواب گرفتم و دیگر اثری از آن بیماری در بدنم مشاهده نشد، سلامتی الان را مدیون لیلا هستم خدا من را بخاطر لیلا نگه داشته است. پزشکانی متعهد و دلسوز که امید را به خانواده ای هدیه می دهند گل پری در حرف هایش از دکتر خوش نیا و دکتر ابراهیمی به عنوان پزشکانی متعهد و دلسوز یاد کرد که تلاش زیادی برای مداوای لیلا می کنند و هم از لحاظ مالی جهت تأمین مخارج بیمارستان و درمان لیلا و هم از لحاظ روحی به ما رسیدگی می کنند. فراهم کردن شرایط کار و تحصیل خواسته لیلا از بهزیستی لیلا در ادامه از بهزیستی خواست که شرایط ادامه تحصیل و ورود او به بازار کار رافراهم نماید، لیلا آنقدر سرسخت و توانمند است که به گفته خودش کمک مالی از بهزیستی نمی خواهد فقط شرایط را فراهم کند!!! حضور در بین الحرمین برای لیلا آرزوست در آخر از آرزوهای دست یافته و نیافته اش می پرسم و او در پاسخ به سوالم با چشمانی نم زده و لبخندی بر لب گفت: آرزوی دارم روزی خودم را همراه مادرم در بین الحرمین ببینم. بند کفش هایم را می بندم و هنگام خروج به دست هایش نگاه می کنم نگاهی متفاوت و صدایی که در ذهنم می گوید معلولیت پایان راه نیست بلکه امتحانی است برای اثبات توانستن. مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
پنجشنبه ، ۸بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دزنیوز]
[مشاهده در: www.deznews.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 107]
صفحات پیشنهادی
زیارت کربلا بزرگترین آرزوی دختری که با یک واکسن اشتباه فلج شد+عکس
زیارت کربلا بزرگترین آرزوی دختری که با یک واکسن اشتباه فلج شد عکسدختری که در سن ۲ سالگی به دلیل تزریق اشتباه یک واکسن فلج شده است حالا در سن ۴۰ سالگی بزرگترین آرزویش زیارت کربلا به همراه مادرش است به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از سایت دانشجو سلام گاهی کوچکترینبزرگترین اشتباه داعش مقابله با مردم افغانستان است / داعش را دفن می کنیم
به گزارش خبرگزاری صدای افغان آوا اشرف غنی با اشاره به اینکه داعش "یک پدیده افغان نیست" گفت داعش یک پدید ه افغان نبوده و نیست چرا که جنایات آن باعث "رویگردانی" مردم از این گروه شده است وی افزود داعش اشتباه کرده است که با ملت افغانستان طرف شده است اما بداندبزرگترین اشتباه لوئیس فانخال در منچستر یونایتد+فیلم
بزرگترین اشتباه لوئیس فانخال در منچستر یونایتد فیلمسرمربی تیم فوتبال منچستر یونایتد بزرگترین اشتباه خود را در ابتدای این فصل با فروش ستاره آرژانتینی انجام داد به گزارش خبرگزاری فارس منچستر یونایتد این روزها حال و روز خوبی ندارد و نتایج سینوسی این تیم در لیگ جزیره و حذف اعاشق کربلا در جوار حرم به آرزویش رسید
شهید آقاعبداللهی 10 روز پیش در سوریه در درگیری با تکفیری ها با شهادت رسید و خبر شهادت وی شب گذشته اعلام شد محمد دولتی تدبیر سال هاست که بسیاری از شیعیان حسینی حسرت شهادت در کربلا و در رکاب امام خود را دارند اما امروز شهادت در راه دفاع از حرم شاهد کربلا کم از شهادت در آن زاختصاص بودجه خاص برای توسعه اماکن زیارتی نجف اشرف و کربلای معلی
چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۷ ۰۷ رییس مجلس شورای اسلامی از اختصاص بودجه خاص به پروژههای بازسازی و توسعه مرقد امیرالمومنین ع در نجف اشرف حضرت امام حسین ع و ابوالفضل العباس ع در کربلای معلی در قالب بودجه ستاد بازسازی عتبات در سال 95 خبر داد به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دقدیمی ترین بسیجی شاهین دژی از بزرگترین آرزویش برای سلامتی مقام معظم رهبری می گوید
قدیمی ترین بسیجی شاهین دژ گفت بزرگترین آرزویم سلامتی مقام معظم رهبری است و برای سلامتیشان همواره دعا می کنم به گزارش فاطر24 پیرمرد را که می بینی خوش خلقی و صفای ظاهرش آرامشی عجیب به انسان انتقال می دهد مرد هشت ساله دوران دفاع مقدس این روزها دیگر توان راه رفتن ندارد اگر چه دلآرزوی عزتالله انتظامی برای تماشاخانه سنگلج
شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰ ۱۵ همزمان با بزرگداشت پنجاهمین سالگرد تأسیس تماشاخانه سنگلج تهران عزت الله انتظامی آرزو کرد که ساختمان حقوقی شهرداری با تئاتر سنگلج یکی شود به گزارش ایسنا این بازیگر همزمان با بزرگداشت پنجاهمین سالگرد تأسیس تماشاخانه سنگلج تهران با انتشار دست نوشتهای آخواستار افزایش بودجه زیارت هستیم
شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰ ۲۶ معاون هماهنگی امور زائران استانداری خراسان رضوی گفت ما از دولت خواستار افزایش بودجه زیارت هستیم زیرا این بودجه برای همه مردم کشور است محمدحسن واحدی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا - منطقه خراسان اظهار کرد موضوع بودجه زیارت را مدپرچمدار ایران در المپیک ریو مشخص شد+عکس
تراز زهرا نعمتی و اصغر رحیمی به ترتیب پرچمدار و سرپرست کاروان ایران در المپیک ریو شدند به گزارش تراز در جلسه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک اعضا به این نتیجه رسیدند که زهرا نعمتی پرچمدار کاروان ایران در المپیک ریو شود همچنین برای سرپرستی کاروان نیز دو گزینه پیشرو بودمدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی خبر داد تخفیف 70 درصدی اماکن اقامتی مشهد در جشنواره زمستانی زیارت
مدیرکل میراث فرهنگی خراسان رضوی خبر دادتخفیف 70 درصدی اماکن اقامتی مشهد در جشنواره زمستانی زیارتمدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی از در نظر گرفتن تخفیفهای ویژه واحدهای اقامتی مشهد در جشنواره زمستانی زیارت خبر داد و گفت در اجرای این جشنواره شاهد تخفیف واحدهای-
گوناگون
پربازدیدترینها