واضح آرشیو وب فارسی:الف: پوست خربزه ای زیر پای عقیلی؛ لمپن های رسانه ای را بشناسیم
کبری آسوپار؛ 8 بهمن 94
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۱۶
شوک حضور سالار عقیلی در من و تو، عکس انداختن ها و مصاحبه اش، ناگهان از شبکه های اجتماعی بین مردم پیچید. تعجب بود؛ سالار عقیلی در شبکه ی بهایی ها و ضدانقلاب ها چه می کرد؟!عقیلی در ایران چیزی کم نداشت؛ خودش در جواب مجری من و تو که می پرسد چرا در ایران کنسرت کم می گذارید، تعجب می کند و در رد سوال او می گوید: کنسرت در ایران کم نمی گذارم! بعد هم توضیحاتی در مورد گران تمام شدن کنسرت در اروپا و آمریکا می گوید و راحتی کار در ایران. ایرانی که موضوع خیلی از ترانه های سالار عقیلی است و بسیاری از توده ی مردم او را با همین ترانه های معروفش برای ایران عزیزمان می شناسند.سالار عقیلی از خوانندگان ثابت ارکستر ملی ایران است؛ تمامی کارهایش در ایران مجوز دارد و حتی برخی ها در برهه ای او را خواننده ای حکومتی می نامیدند! او آهنگ معروف ایران ِ جوان را هم با اجرای ارکستر ملل خوانده که این ترانه میان مردم از محبوبیت بسیاری برخوردار است.عقیلی با صداوسیما هم همکاری های خوبی دارد. در برنامه های مختلف دعوت می شود؛ ترانه هایش به مناسبت ها مختلف پخش می شود و البته مهم ترین بخش همکاری او با صداوسیما اجرای ترانه برای سریال های رده الف تلویزیون است که هم تلویزیون را به بهترین نحوی به خواسته اش می رساند و هم قابل انکار نیست که صدای عقیلی را از جامعه ی نخبگانی موسیقی به میان توده ها می برد. توده هایی که برای عقیلی، ورای هنر و صدای ممتاز و اصیلش، به اعتبار آنچه برای سرزمین پدری شان خوانده، احترام خاصی قائل هستند.عقیلی حتماً دلخوری هایی هم دارد؛ اما مگر من و شما نداریم؟ انقلابی ترین آدم های این سرزمین هم نمی توانند مدعی باشند هیچ گلایه ای ندارند. ما همه گاهی دلمان گرفته؛ گاهی فکر کردیم می توانسته بهتر با ما برخورد شود؛ می توانسته امکانات بیشتری در اختیار ما باشد؛ می شده که... و کلی دلخوری های کوچک و بزرگ از مسئولین و مردم و فلانی و بهمانی! مگر می شود اعضای یک خانواده هیچ وقت دلخوری ای از هم پیدا نکنند؟ اما آیا کسی صرف یک دلخوری می رود در جمع ضدترین آدم ها با سرزمینش بنشیند و گفت و گو کند؟! نه؛ نمی رود. برای همین است که حضور عقیلی را نباید واکنشی به این دلخوری هایش دانست. اینکه عده ای می کوشند دولت یا صداوسیما یا نظام را مقصر جلوه دهند، یک جورهایی ماهی گیری از آب گل آلود است؛ فقط مشکل این است که آب آنقدرها هم که فکر می کنند، گل آلود نیست و همان اندک شبهه ی پیش آمده را هم عقیلی با یادداشتش نشان داد که سعی در برطرف کردن دارد. سوار شدن این عده بر خطای سالار عقیلی برای تخطئه ی سیاسی جمهوری اسلامی اخلاقی نیست. سالار عقیلی هم باید بداند که ابزار تسویه حساب اپوزیسیون با حکومت نشود...عقیلی آنجا حتی حرفی هم نزده که نشانی از اعتراض یا گلایه از شرایطش در ایران باشد؛ عقیلی در شبکه ی من و تو حرف هایی را گفته که در شبکه های داخلی هم می توانست بزند. بنابراین حضور عقیلی نمی تواند یک حضور اعتراضی تفسیر شود. اصلاً عقیلی که هیچ وقت سیاسی نبود و اگر گلایه ای هم داشت، پیش آمده بود که پای تریبون همین کنسرت هایش که با مجوز وزارت ارشاد جمهوری اسلامی برگزار می شود، مطرح می کرد و کسی هم مانعش نشده بود.عقیلی البته اشتباه فاحشی مرتکب شده است؛ او در اوج همکاری با نظام جمهوری اسلامی، پا به استودیوی شبکه ای نهاده که به هتاکی به مقامات جمهوری اسلامی شهره است. او این سو در حکومتی ترین رسانه ی جمهوری اسلامی حضوری فعال دارد و در واقع اصل شناخت توده های مردم از او به ترانه های پخش شده اش از تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی برمی گردد، و از آن سو پای مصاحبه ی کسانی می نشیند که ابایی از پرده دریدن و فحاشی علیه جمهوری اسلامی ندارند. انگار که این سو رفیق قافله باشی و آن سو... انگار نمک بخوری و نمکدان بشکنی... پس حق دلخوری و حتی شاکی بودن از عقیلی برای طرفدارانش و برای نهادهای حکومتی همچون صداوسیما و وزارت ارشاد محفوظ است؛ آنچنان که در یادداشت او برای خبرگزاری فارس هم عیان بود که پی دلجویی از طرفداران دلخورش برآمده است. با این همه، صداوسیما ترجیح داد با اغماض از کنار این خطای فاحش خواننده ی همیشگی اش بگذرد که به نظر می رسد این اغماض قابل دفاع است. از سالار عقیلی باید شاکی و دلخور بود، اما نباید حذفش کرد. البته در صورتی که این اغماض با تذکرات پشت پرده همراه باشد و اغماض در حذف عقیلی را عوض از اغماض در زیر سوال بردن اصول نگیریم و فکر نکنیم اگر قرار است او را از صداوسیما حذف نکنیم، پس هیچگونه تذکری هم نباید بگیرد! او از هم اکنون و قبل از ورود به ایران باید دنبال راه جبران خطای بزرگش باشد.سالار عقیلی البته درست می گوید؛ سیاسی نیست. اما نباید بگوید با گرایش سیاسی رسانه ها آشنا نیستم؛ این عذری بدتر از گناه برای یک هنرمند طراز اول است. هنرمند، کانال ارتباطی اولش با مردم، رسانه ها هستند و حساسیت سیاسی روی رسانه ها در ایران برای همه مشهود است و پذیرفته نیست یک نفر که کارش ارتباط ویژه با رسانه ها دارد، از این حساسیت ها بی خبر باشد. یک اشتباه دیگر عقیلی هم که البته دیگر ارباطی با سیاست و حکومت ندارد، انتخاب شبکه ای لمپن برای حضور یک خواننده ی فاخر و اصیل است؛ من و تو بیشتر به درد شوهای زیرزمینی می خورد و حتی سیاستش هم نمایشی از لمپنیسمی ست که تلاش می کند اتوکشیده به نظر برسد؛ و واقعاً صرف نظر از همه ی بحث ها و خط قرمزهای سیاسی و لزوم قدرشناسی عقیلی از جمهوری اسلامی، جای این سوال هم هست که سالار موسیقی ایران در شبکه ای که به مفهوم واقعی کلمه مبتذل (به معنای سطح پایین و نه صرفاً بی قید) چه می کند؟ اندیشیدن به پاسخ این سوال یقیناً خواننده ی محبوب ایرانی را نسبت به سطح و شأن خودش و لزوم توجه به آن در انتخاب رسانه ی محل گفت و گو به نتایج خوبی می رساند.رنگ و لعاب سیاسی دادن به اشتباه بزرگ عقیلی، فقط او را بیشتر به هدف پشت پرده ی من و تویی ها هل می دهد؛ شبکه ای که یقیناً با علم به خط قرمزهای وزارت ارشاد و صداوسیما، فرش قرمز که نه، پوست خربزه ای زیر پای سالار موسیقی ایران گسترانیده است.و کلام آخر آنکه؛ اگر کسی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی نسبت به حضور در رسانه های هتاک و معاند آشنا نبوده و از قوانین هم خبر نداشته، حال دیگر با خبر شده است. بنابراین دیگر عذری پذیرفته نخواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]