واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هاشمي، اصلاحطلبان و انتخابات (1)
در عالم سياست مسئلهاي به نام دوست و دشمن پايدار وجود ندارد و دوستان ديروز دفعتاً به دشمناني نامتجانس تبديل شدهاند كه تخاصم، تأمينكننده منافع آنها و پيكار دربردارنده مصالحشان است.
در عالم سياست مسئلهاي به نام دوست و دشمن پايدار وجود ندارد و دوستان ديروز دفعتاً به دشمناني نامتجانس تبديل شدهاند كه تخاصم، تأمينكننده منافع آنها و پيكار دربردارنده مصالحشان است.
برعكس؛ دشمنان پارسال ناگزير به متحدان هم قسم مبدل شده و ادامه حيات خود را در همراهي و همگرايي با يكديگر ميبينند آن هم با ترسيم يك دشمن مشترك كه ميتواند تهديدكننده منافع مشاع آنها باشد.
تجديدنظرطلبان و هاشمي معاندان ديروز و معاشران امروز يكديگرند، آنها كه ديروز به هر بهانهاي، ديگري را طرد و تكفير ميكردند امروز با هم پيمان مشترك بسته و نقطه نظرات واحدي را تئوريزه ميكنند، انگار نه انگار كه هاشميرفسنجاني همان شخصيتي است كه ديروز منفور و مطرود اصلاحطلبان بود و همه مشكلات كشور ناشي از حضور وي در سطح اول كارگزاران نظام عنوان ميشد.
هاشمي امروز تجديدنظرطلبان با هاشمي دهه 80 و حتي بعد از آن تفاوت بسيار فاحشي دارد؛ هاشمي ديروز ديكتاتور بود و هاشمي امروز معتقد به دموكراسي؛ هاشمي سابق خالق مشكلات و گرفتاريها، هاشمي حال مرتفعكننده مصائب و نيازها؛ هاشمي پارسال غيرقابل تحمل بود و هاشمي كنوني نقطه اميد.
هاشمي امروز عاليجناب سرخپوش ديروز نيست و يكي از رهبران قابل احترام جريان تجديدنظرطلب به شمار ميآيد.
دوگانگي مورد اشاره اگرچه سؤالات و ابهامات فراواني را با خود به همراه دارد و در سطح ديگر نمايانگر كردار تبليغاتي- انتخاباتي تجديدنظرطلبان با وي است، اما بازخواني تقابل گذشته تجديدنظرطلبان با هاشمي ميتواند شناختي مطلوب از ميزان قرابت و نزديكي اين دو به يكديگر را به تصوير بكشد.
به همين منظور روزنامه «جوان» در نظر دارد تا به صورت متناوب به مسئله تخاصم تجديدنظرطلبان با هاشمي پرداخته و بخش اندكي از موج بيوقفه اهانتهاي اين طيف عليه رئيس مجمع تشحيص مصلحت نظام را بازنمايي كند. با روي كار آمدن دولت اصلاحات، تخريب شخصيتي هاشمي، يكي از ترجيعبندهاي جريان تجديدنظرطلب به حساب ميآيد. اوج حملات با اعلام كانديداتوري هاشمي در انتخابات مجلس ششم، ابعاد گستردهتري به خود گرفت و تهمتها و فحاشيهاي سياسي به وي با ميانداري روزنامهنگاران و فعالان تجديدنظرطلب كليد خورد.
در آن دوره مدعيان اصلاحطلب براي دسترسي به كرسيهاي مجلس به خصوص كرسي رياست آن، تخريب مستمر چهره هاشمي را يك اصل قلمداد کرده و با طرح اتهامات مختلف، تلاش داشتند از حضور وي در مجلس ششم ممانعت به عمل آورند، اما بهرغم اين تبليغات، وي رتبه سيام منتخبان تهران را كسب كرد، اما به خاطر همين فضاسازي مسموم مدعيان اصلاحطلبي از سمت نمايندگي انصراف داد. به عنوان نمونه اكبر گنجي يكي از اعضاي برجسته حزب منحله مجاهدين انقلاب، در اتهامزني به هاشمي، حذف روشنفكران و مخالفان از طريق وحشتآفريني را مصداق ديكتاتورمنشي و آزاديستيزي هاشمي برشمرده و در خلال نقد دولت وي مينويسد: «هدف اصلي خشونت در دوران جناب هاشمي، حذف دگرانديشان و روشنفكران از طريق ايجاد رعب و وحشت بود. هاشمي سردار سازندگي ايران بود. مسئله هاشمي بازسازي اقتصادي ايران بود. خشونت و جنايت ضربه چنداني به برنامه هاشمي نميزد، لذا بسط خشونت به هاشمي ربط نداشت و مشكل او نبود.»
عباس عبدي، عضو مركزي حزب مشاركت هم ديكتاتوري را وجه بارز دوره هاشميرفسنجاني عنوان كرده و مينويسد: «در دوران هاشمي، كساني تحت پيگرد قانوني قرار گرفتند؛ حال چه از نظر سياسي، چه از نظر اقتصادي كه مخالف ايشان بودند و هيچكس از منسوبين ايشان مورد پيگرد قرار نگرفتند و اگر هم گرفتند، بعد از دوران رياست جمهوري ايشان بود.»
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]