واضح آرشیو وب فارسی:ورزش11: الگو های مدیریت فوتبال ایرانی را می توان به عجیب ترین و شگرف آور ترین الگوی جهان توصیف کرد، الگو هایی که از هیچ منبعی الهام گرفته نشده اند و در هیچ سازمانی برنامه ریزی نشده اند و در آخر برای رسیدن به اهداف مد نظر مدعیان بسیاری پیدا می کنند تا در صورت کسب موفقیت عکس یادگاری را برای ثبت و گنجاندن خود در جمعی که هرگز به آن سنخیتی نداشته جای دهند! حال با برنامه ریزی های شگرف مدیریتی ما به دنبال شکستن طلسم ناکامی 40 ساله برای فوتبالمان در راه یابی به المپیک هستیم، شاید حاج مایلی حق داشته باشد! عباس آقا هم می تواند به چنین دست آوردهایی دست پیدا کند! مگر همین عباس آقا پس از حذف از جام ملت های آسیا نامزد هدایت سکان تیم ملی بزرگسالان ایران نبود؟ پس چرا عباس آقا نمی تواند امروز به تیم ملی امید لطفی کند و شفایی بر درد 40 ساله این زخم عمیق داشته باشد؟ شاید عباس آقا هم می ترسد تا فدای سلایق خود سرانه مسئولان شود. محمد خاکپور مرد اسبق تیم ملی ایران در جام جهانی 1998 فرانسه، از نسلی طلایی که همه ی ما به خوبی آن را به یاد داریم، سکان دار تیم ملی امید ایران می شود، این بار فدراسیون و وزارت ورزش مجدانه به دنبال کسب موفقیت در عرصه ی جوانان و امید فوتبال ایران هستند، به گونه ای که به محمد خاکپور اختیار تام می دهند تا دستیار خود را انتخاب کند!! طلسم شکنی هدف اصلی مرد خندان فدراسیون فوتبال ایران است و وزارت ورزش با سیلی صورت خود را سرخ نگه داشته است، چرا که اتفاقات باب میل اش نیست و نمی خواهد خود را در عاقبت تکراری فوتبال امید سهیم کند، جالب تر اینکه هیچ مرحمی هم برای این درد ندارد و رسما یکی از متولیان این عرصه پیش از آغاز رقابت ها رسما خود را کنار می کشد تا در روز محکمه شریک جرم محسوب نشود. به هر حال مرد خندان فدراسیون فوتبال ایران ، به دنبال شخصی در تیم ملی امید است که جدا از سبقه مدیریتی، مسئولیت همه جانبه ای را در قبال این تیم بپذیرد تا دستی از سر فدراسیون برداشته شود، حال چه کسی بهتر از حاج حبیب کاشانی؟ مرد معتبر مستطیل سبز که می تواند خواسته علی کفاشیان و وزارت ورزش را برآورده کند تا تیم ملی امید را به کهکشانی دیگر متصل کند تا فقط نام فدراسیون فوتبال ایران فقط بر لوگوی پیراهن بازیکنان حک شده باشد. طبق ادعاهای محمد خاکپور بارها و بارها درخواست ورود فدراسیون فوتبال ایران و وزارت ورزش بی جواب مانده اند تا مرد نام آشنای جام جهانی 1998 و حاج حبیب کاشانی تنها بمانند و حوضشان! با این حال آنها با هزینه های شخصی و جذب اسپانسرینگ اوضاع و شرایط را پیش می برند تا تیم ملی امید هم اردو رفته باشد! تیم ملی امید ایران با شرایط شگرف همیشه گی پای به عرصه انتخابی المپیک می گذارد و در همان بازی اول حال بیمار گونه ی خود را عاجزانه به صحن چشمان شاهدین می برد تا بی صدا و آرام و خاموش به سوی ناکامی دیگر هجوم ببرد؛ شاید اشتباه همین جا بود که همه ما به دنبال آرزویی چهل ساله بودیم، بی آنکه به 40 ساله گذشته نگاه کنیم، حال چهل سال به کنار، ما به چهار سال گذشته نیز نیم نگاهی نکردیم و با شعار های زیبا جوانانی را قربانی سوء مدیریت حرفه ای کردیم. پس از حذف تیم ملی امید ایران از رقابت های انتخابی المپیک، تازه ابعاد پنهان ماجرا روشن می شود و جنگ های سلیقه ای و خصومت های شخصی به رقص رسانه ها در می آید تا ساز خوش طنین حاشیه ها عباس آقا را آرتیست بزرگ خود ببیند! بنا به رسم یادگار در فوتبال ایران پس از ناکامی همه به دنبال مقصر می روند و هرکس به نزدیک ترین شخص مورد نظر حمله ای جانانه می کند تا با فرا فکنی اذعان عمومی را مغموم از اتفاقات رخ داده قرار دهند، اما در حرکتی جالب و اعتراضی که بیشتر به اخلاق حرفه ای توصیف شد، محمد خاکپور در همان ابتدا اعلام داشت که تمام مسئولیت را خواهد پذیرفت؛ تا اعتراض خود را رسما در سکوت فریاد بکشد، چرا که جمله های تکراری و ریشه یابی های پس از ناکامی او را هم ذله می کند و ترجیح می دهد خود را سیبل قرار دهد تا در مجامع و میز گرد های هم اندیشی فاقد محتوا به بحث و جدل بپردازد. اما در میان این واکنش ها، واکنش مدیر فنی تیم مای امید ایران، حاج محمد مایلی کهن بسیار بسیار قابل تامل و قابل بحث باشد، واکنشی که برای چند روز تمامی گیشه های مطبوعات را به حاشیه راند تا در این جاده خاکی بی آب و علف تلف شوند و دست آخر مغلوب ذهن فرا فکن مایلی کهن شوند. محمد مایلی کهن در تریبون رسمی صدا و سیمای ایران اذعان می کند: تیم ملی بزرگسالان و کی روش چرا در جام ملت های آسیا به آن طرز از گردانه رقابت ها حذف می شوند؟ مگر چه کرده اید که حالا به دنبال نتیجه اید؟ دستاورد تیم ملی بزرگسالان با آقایان چه بوده است؟ کی روش چه گلی به سر فوتبال ایران زده است؟و... صحبت های مایلی کهن به حدی از خصومت و نامرتبط بودن به صورت مسئله می رسد که مجری خبری ساعت 13:15 شبکه سه صدا وسیما عاجزانه از او تمنا می کند تا در مورد مسئله ی تیم ملی امید حرف بزند اما مایلی کهن دست بردار نیست و باز سخن از دیگران می کند و دست آخر تیم ملی امید را با تیم هایی همچون تایلند و عربستان مقایسه می کند تا با این قیاس مع الفارق خیال خود را راحت کرده باشد تا حذف تیم ملی امید ایران را با حذف تیم هایی همچون تایلند توجیه کرده باشد، و در آخر خصومت های علیه کی روش در رسانه ملی علنی تر شود. این در حالی است که پس از حذف تیم ملی بزرگسالان ایران از جام های آسیا، شخص محمد مایلی کهن، شرایط تیم ملی را با کره جنوبی و ژاپن و دیگر قدرت های فوتبال آسیا مقایسه کرده بود و شدیدا شخص کارلوس کی روش را به زیر سوال برده بود تا با حمله های ناعادلانه ی خود مسئول حذف تیم ملی ایران را کی روش معرفی کند. جمله حاج مایلی در آن روز ها این بود: با عباس آقا هم سه تا می خوردیم! اما امروز عباس آقایی وجود ندارد که بیاید و برای حذف تیم ملی امید مطرح شود! دلیل این هجوم های نا عادلانه چیست؟ آیا این کمپین های ضد کی روش مانع ترقی خود را واقعا فقط کی روش می دانند؟ یا از قیاس موتور گازی با بنز کینه برداشته اند؟ عباس آقا هم می توانست این نتیجه را کسب کند ولی بی شک عباس آقا هم موهایش در فوتبال سلیقه گی ایران مانند دندان هایش سفید می شد! فوتبال ایران تا 40 سال دیگر نیز در حسرت المپیک خواهد ماند، چرا که که خصومت ها هرگز اجازه حرکت و پیشرفت را به هیچ یک از طرفین نخواهد داد و چوب را به خوبی لای چرخ آینده خواهد گنجاند، باید امیدوار بود که در 40 سال آینده عباس آقا زنده باشد و این مناقشه را به نام خود به اتمام برساند، همه ی این مسائل به کنار، عباس آقا کجایی؟ بیا که فوتبال ایران تو را فریاد می کشد!! جهت حمایت از سایت مردمی ورزش 11، این سایت را به دوستان و آشنایان خود معرفی کنید.
سه شنبه ، ۶بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ورزش11]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]