واضح آرشیو وب فارسی:زمان نیوز: نهایتاً، عربستان احساس می کند که آمریکا رهایش کرده و این مسئله موجب وحشت این کشور شده است. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اوباما را اگر کاملاً احمق ندانند، دست کم وی را فردی کم سواد تلقی می کنند که چیزی در مورد جهان و خاورمیانه نمی داند. ازنظر آن ها آمریکا تلاش زیادی در عراق و سوریه نمی کند و به همین دلیل بحران ادامه یافته است. آلسعود توافق هسته ای را پشت کردن آمریکا به عربستان و حرکت به سمت دوستی با ایران می داند.هرکس که مسائل عربستان را دنبال می کند می داند که قضیه ای همچون اعدام شیخ نمر مسئله جدیدی نیست و در چند ماه گذشته هر روز احتمال انجام آن وجود داشت. برای فهم شرایط موجود باید سیاست داخلی و خارجی عربستان را بررسی کنیم که البته اطلاعات کمی در دست داریم. در مورد تغییرات اساسی در سیاست عربستان چه می توان گفت؟ نخست؛ باید بدانیم که سعودی ها تأثیر مسائل خارجی بر سیاست داخلی خود را چگونه میبینند. آن ها خاورمیانه را منطقه ای می بینند که کنترلش از دستان آن ها خارج شده است. از سال 2011 و با بیداری جوامع عربی، خاندان سعودی احساس خطر کرده است. همچنین جنگ های داخلی در منطقه، مشکل بی خانمان ها و گسترش تروریست ها و شبه نظامیان عوامل نگرانی هستند. همهی این مسائل موجب قدرت ایران و پیگیری مصرّانهتر منافعش در منطقه شده است. ناامنی منطقه موجب بسیج نیروهای شیعهی منطقه، ازجمله شیعیان عربستان، تحت رهبری ایران شده است. صدها نیروی امنیتی سعودی در شرق عربستان کشته شده اند و آمریکا با این توجیه که عربستان همه چیز را به خوبی تحت کنترل دارد وارد ماجرا نمی شود. ولی واقعیت این است که بسیج شیعیان شرق عربستان گسترده تر و درگیری بین آن ها و آل سعود خشونت آمیزتر خواهد شد. در بین خاندان آل سعود ترس از بازار نفت نیز وجود دارد. همه می دانند که عربستان به منظور حذف تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکای شمالی، تولید خود را کاهش نمی دهد؛ اما سعودی ها این مسئله را رد می کنند و مدعی اند که دیگر قادر به کنترل بازار نیستند. در 20-30 سال گذشته آن ها تولید را برای جلوگیری از سقوط قیمت نفت، کاهش می دادند ولی سایر اعضای اوپک برخلاف قول و قرارها تولید را تا می توانستند افزایش می دادند و این عربستان بود که ضرر می کرد و بازار را از دست می داد. ولی اکنون عربستان دیگر این کار را نخواهد کرد و به قیمت ضررهای عظیم در درآمد نفتی خود، در پی پیروزی در این رقابت است. این عدم کنترل بر بازار نفت موجب ترس و وحشت آن ها شده است؛ زیرا قیمت پایین نفت در حال نابودی آن هاست. این کاهش درآمد موجب شده که مسئولین عربستان از ریاضت اقتصادی و حذف یارانههایی مثل یارانه بنزین صحبت کنند. مردم عربستان چنین یارانه هایی را حق خود می دادند و حذف آن ها به راحتی موجب نارضایتی و شورش خواهد شد. ترکیب این مشکلات اقتصادی با ناآرامی های شرق عربستان موجب نگرانی بیش از پیش عربستان شده است. عربستان از ترس گسترش جنگ داخلی در کشورهای متحد خود میلیاردها دلار در کشورهای منطقه ازجمله سوریه و یمن هزینه کرده است؛ اما این افزایش هزینه در سیاست خارجی با کاهش درآمد نفتی همراه شد و به همین دلیل عربستان ماهانه 12 تا 14 میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی خود برداشت کرد. اگر این روند ادامه یابد ذخیره ارزی عربستان در کمتر از 3 سال به اتمام خواهد رسید. این مسئله موجب مشکلات سیاسی در کشور شده است؛ ازجمله اختلافات درونی در خاندان سعودی. ازنظر عربستان فصل مشترک تمام این مشکلات ایران است. سعودی ها، ایران را مقصر بروز جنگ در منطقه می دانند و بسیج شیعیان عراق توسط ایران را در راستای تضعیف سنی ها می نگرند. آن ها همچنین افزایش تولید نفت توسط ایران پس از رفع تحریم ها و بی توجهی آن ها به کاهش قیمت نفت را تهدیدی برای خود می دانند. درحالی که ما ممکن است فکر کنیم سعودی ها هم در توان ایران و هم در مقاصد ایران غلو می کنند، عربستان به نکاتی قابل توجه از فعالیت های ایران اشاره می کند. ایرانی ها برای سرنگونی دولت های عربی منطقه تلاش کرده اند. ایران از شیعیان منطقه، چه اقلیت و چه اکثریت حمایت و آن ها را تحریک کرده است. ایران در افزایش جنگ های منطقه تأثیر داشته است. ممکن است فعالیت آن ها در عراق و سوریه تدافعی باشد ولی قطعاً در یمن رویکردی تهاجمی داشته اند. این اقدامات در راستای مزاحمت برای عربستان، تضعیف و حتی حذف این کشور صورت گرفته است. نهایتاً، عربستان احساس می کند که آمریکا رهایش کرده و این مسئله موجب وحشت این کشور شده است. کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اوباما را اگر کاملاً احمق ندانند، دست کم وی را فردی کم سواد تلقی می کنند که چیزی در مورد جهان و خاورمیانه نمی داند. ازنظر آن ها آمریکا تلاش زیادی در عراق و سوریه نمی کند و به همین دلیل بحران ادامه یافته است. آلسعود توافق هسته ای را پشت کردن آمریکا به عربستان و حرکت به سمت دوستی با ایران می داند. در این شرایط است که می توان سیاست خارجی عربستان را تفسیر کرد. در نگاه سعودی ها وقتی آمریکا نمی تواند منطقه را کنترل کند یک نفر دیگر باید نخ کلاف را در دست بگیرد و این کسی نیست جز عربستان سعودی. خیلی از فعالیت های عربستان برای تأثیرگذاری بیشتر در منطقه و محدود کردن تأثیر ایران بوده است؛ زیرا دیگر نمی توانند برای حل مشکلات منطقه به طور سنتی روی آمریکا حساب باز کنند. مثلاً در یمن بااینکه خطر زیادی امنیت عربستان را تهدید نمی کرد و علاوه بر آن ایران نقش اندکی در تحولات آن داشت، ولی عربستان چون حوثی ها را تحت حمایت ایران می دید به حمله نظامی متوسل شد. خیلی ها تصور می کنند که عربستان همواره به دنبال مفت خوری است و خود را به قدرت اول منطقه می چسباند. تاریخ مخالف این حرف را نشان می دهد؛ عربستان همواره با قدرتی که علاقه ای به آن نداشته-از شوروی سابق گرفته تا صدام حسین- جنگیده است. در حال حاضر این قدرت ایران است. عربستان همچون همیشه در حال مقابله با تهدیدهای پیرامونی خود است. برای همین است که اصرار آمریکا به آن ها مبنی بر حفظ آرامش، هیچ تأثیری بر سیاست های این کشور ندارد، جز اینکه بر عصبانیت سعودی ها بیفزاید؛ زیرا آمریکا با ندیدن مسائلی که عربستان را تهدید می کند و بعد هم توصیه آن ها به عدم مقابله با تهدیدها، بدتر بر زخم آن ها نمک می پاشد. به همین دلیل ما باید منتظر تهدیدهای بعدی باشیم. منبع: [2] M. Pollack, Kenneth, “Fear and loathing in Saudi Arabia”, Brookings, January 8, 2016, at: http://www.brookings.edu/blogs/markaz/posts/2016/01/08-fear-and-loathing-saudi-arabia-pollack?rssid=LatestFromBrookings&utm_source=feedblitz&utm_medium=FeedBlitzRss&utm_campaign=FeedBlitzRss&utm_content=Fear+and+loathing+in+Saudi+Arabia
یکشنبه ، ۴بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: زمان نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]