واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: رییس جمهوری نمی خواهد هفتم اسفند روزی باشد که سر می رسد و می گذرد. می خواهد روزی باشد که مانند برجام بتواند به آن ببالد.
«اگر قرار است یک جناح در انتخابات حضور داشته باشد و یک جناح دیگر نه، به چه دلیل انتخابات برگزار می کنیم؟»
این سخن صریح رییس جمهور روحانی درجمع استانداران و فرمانداران در صبح پنج شنبه اول بهمن و 5 روز پس از اجرایی شدن برجام است با این تصریح که «بزرگ ترین کار سیاست داخلی این دولت هفتم اسفند 94 خواهد بود.» پیش از این رییس جمهوری در جمع همین مدیران و در 28 مرداد 94 نیز درباره ورود به عرصه سیاست داخلی و موضوع انتخابات پس از نهایی شدن برجام سخن گفته بود و امروز نشان داد برعهد خود پایبند است. هر چند کسانی چون آقای موسی قربانی اظهارات رییس جمهوری در کنفرانس مطبوعاتی و تاکید بر«استفاده از تمام اختیارات برای موضوع رد صلاحیت ها» را در حد شوخی دانسته اند اما سخنان تازه آقای روحانی کاملا جدی و از سرعزم و تصمیم به نظر می رسد. اشارات و تمثیلات رییس جمهور بسیار گویاست: «- یهودیان و زرتشتیان ایران با جمعیت اندک در مجلس نماینده دارند. آن وقت جناحی با 10 میلیون نماینده نداشته باشد؟!- مُرّ قانون باید رعایت شود نه مُرّ سلیقه.- مجلس، خانه ملت باید باشد نه خانه یک جناح.- نمی توان تنها به دو اصل قانون اساسی پرداخت و بقیه را نادیده گرفت.» هر چند ممکن است این سخنان در حد حرف و برای کاهش فشار اجتماعی و سیاسی تلقی شود اما تاکید بر این که نماد و نمود سیاست داخلی هفتم اسفند خواهد بود رییس جمهوری را متعهد می کند.10 هزار نفر آری و 10 میلیون نفر نه؟!
به بیان دیگر اول بهمن روز عهد با مردم در زمینه سیاست داخلی است و تاکید رییس جمهور را باید جدی دانست. این که تا چه حد به نتیجه می رسد و تاییدیه چند نفر از رد شده ها را می تواند بگیرد بحث دیگری است اما به دلایلی که خواهد آمد حسن روحانی در این موضوع جدی است:1- یکی از کاندیداهای هفتم اسفند برای مجلس خبرگان خود آقای روحانی است. بنا براین نوع مواجهه او با ماجرای رد صلاحیت ها چه بسا در میزان رای خود او نیز تاثیر بگذارد. بحث رد صلاحیت ها البته بیشتر درباره مجلس مطرح است اما به هر حال روحانی نیز در معرض رای است. یادمان باشد در سال 82 رییس جمهور وقت قصد نداشت در انتخابات بعدی کاندیدا شود و تنها رییس وقت مجلس کاندیدا بود و او هم ناچار شد در مرحله دوم انصراف دهد. به عبارت دیگر روحانی چون کاندیدای خبرگان است ، خواسته یا ناخواسته هر چه در عبور دادن نامزدهای مستقل و اصلاح طلب و اعتدال گرا موفق تر باشد در میزان آرای خود او هم موثر است. البته انصاف باید داد انگیزه او این موضوع نیست اما به صورت ناخواسته خود را نشان می دهد.2- فارغ از این که 30 میلیارد دلار پول آزاد شده تا چه اندازه پیش خور شده و چقدر دست دولت را می گیرد به هر حال قفل ها برداشته می شود و پولی قرار است بیاید تا در رگ های اقتصاد بدود. بنا بر این گروه هایی که بوی پول به مشام شان خورده بدشان نمی آید مجلس را به دست آورند و بعد دولت را زمین گیر کنند و با وعده توزیع پول های بلوکه شده به قدرت اجرایی بازگردند. در این صورت تمام زحمات روحانی برای صیانت از پول ملی به هدر می رود و از حیث امانت داری نیز باید مراقبت کند که نمایندگان واقعی مردم به مجلس راه یابند نه این که در انتخاباتی سرد خود را به کرسی های سبز رنگ برسانند. البته اگر در رقابتی واقعی راه یابند بحثی است دیگر.3- روحانی صریح و روشن موضع گرفته است. جای هیچ اما و اگری هم باقی نگذاشته است. جان کلام او همان جمله ای است که در توییتر منسوب به او منتشر شده است: « اگر قرار است یک جناح در انتخابات حضور داشته باشد و جناح دیگر نه، به چه دلیل انتخابات برگزار می کنیم؟» سوالی که ساده است و در عین حال قابل تامل. اگر حذف کنندگان در اکثریت قرار دارند از چه بیم دارند؟ بگذارند مردم احراز کنند و به آنان رای بدهند و به دیگران نه و اگر در اکثریت نیستند و پیشاپیش حذف می کنند این دیگر به تعبیر رییس جمهور«خانه ملت» نیست. خانه یک جناح است. توجیه روزنامه های حامی قلع و قمع 60 درصدی البته در این روزها این است که 290 کرسی مجلس داریم و 4800 نفر کاندیدا باقی مانده اند. پس به ازای هرصندلی 16 رقیب وجود دارد! دیگری البته در محاسبات خود به عدد 13 رسیده و نتیجه گرفته بود بزرگ ترین انتخابات رقابتی «تاریخ» در پیش است. واقعیت اما این است که رقابت نه با عدد که بر اساس حضور گرایش های مختلف و حداقل دو جناح اصلی تعریف می شود و مصداق می یابد و گرنه اگر قرار بر تعداد باشد 4800 نفر معادل 10 درصد کارکنان صدا و سیماست و در یک کار تشکیلاتی می توان 4800 نفر را از یک سازمان گسیل داشت! بنا بر این عدد به لحاظ کمّی مهم نیست. رقابت واقعی بر اساس گرایش های مختلف مشخص می شود وگرنه رقابت خودمان با خودمان یا خودشان با خودشان که رقابت نیست!4- مثال رییس جمهور درباره مقایسه جمعیت اقلیتها با هواداران یک جناح روشنتر از آن است که بتوانند خدشه وارد کنند. وقتی اقلیت مذهبی 10 هزار نفری نماینده دارد جناحی با حداقل 10 میلیون نفر هوادار و باور مند نیز باید داشته باشد. این گزاره را نمی توانند نقض کنند. مگر این که در عدد 10 میلیون خدشه وارد کنند و بگویند کمتر است که باز در این صورت رییس جمهوری می تواند گفت: پس چه جای نگرانی؟ بگذارید شرکت کنند و رای نیاورند. اگر از روحانی درباره کامیابی یا ناکامی دستگاه دیپلماسی پرسیده شود بی درنگ به «برجام» اشاره خواهد کرد. درباره اقتصاد از « کاهش نرخ تورم» می گوید. نوبت به سیاست داخلی اما برسد«هفتم اسفند» محک خواهد بود. رییس جمهوری نمی خواهد هفتم اسفند روزی باشد که سر می رسد و می گذرد. می خواهد روزی باشد که مانند برجام بتواند به آن ببالد. نه تنها او که کل نظام به آن افتخار کند. چرا که هر چه مشارکت بالاتر برود به نفع همه است. همین که به عدد 10 میلیون نفر اشاره شده و نه عدد های بزرگ تر به این معنی است که رییس جمهور نمی خواهد تفوق عددی را به رخ بکشد و بگوید کی اکثریت دارد و کی ندارد بلکه یک گزاره ساده منطقی را مطرح می کند که همان گونه که 10 هزار نفر حق دارند نماینده داشته باشند 10 میلیون نفر را به طریق اولی نمی توان محروم کرد. برگ برنده روحانی این است که مشارکت را از منظر امنیت ملی دنبال می کند و چون دغدغه طرف مقابل نیز بر همین مبنا مطرح می شود می توان امید داشت با این نگاه راهی پیدا کند. هر چه باشد دشوارتر از برجام نیست!عصرایران
جمعه 2 بهمن 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]