واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: نواز شریف در تهران؛ میانجیگری با رودربایستی
ماشاالله شاکری، سفیر اسبق ایران در پاکستان در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی میگوید: معمار اصلی برای تشکیل هیات عالیرتبه پاکستان برای سفر به ایران، ژنرال راحیل شریف است. او به نوعی بدهکار عربستان است.
به گزارش نامه نیوز به نقل از دیپلماسی ایرانی محمدنواز شریف نخست وزیر و ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش پاکستان در راس یک هیات عالی رتبه، از ریاض عازم تهران شدند. طی دوره دولت یازدهم و همچنین از زمان به قدرت رسیدن نواز شریف، برای دومین بار است که نخست وزیر پاکستان به ایران می آید. البته این سفر به دلیل هیات همراهی که با نواز شریف آمده، حایز اهمیت است. هیاتی سیاسی، نظامی – امنیتی که پیش از این صورت نگرفته بود. گرچه گفته شده نواز شریف در این دیدار، ضمن ابلاع تبریک دولت و ملت پاکستان به طرف ایرانی به مناسبت لغو تحریم ها، رسما از روحانی برای سفر به اسلام آباد دعوت می کند اما این هیات عالی رتبه پاکستانی با هدف میانجی گری میان ایران و عربستان، از روز گذشته سفری را به دو کشور آغاز کرده است. پاکستان به نوعی خود را وامدار عربستان می داند. دلارهای نفتی عربستان توانسته در برهه هایی، پاکستان را از تنگناهای سیاسی و اقتصادی بیرون آورد. گرچه در مقابل پاکستان، پاسخ مناسبی به برخی تقاضاهای عربستان از جمله در مساله یمن، ائتلاف عربستان و سوریه نداده است، اما با تشکیل چنین هیاتی و سفر به عربستان و ایران، از یک سو خواهان دلجویی از مقامات عربستان و توجه به خواسته های ریاض بوده و از طرف دیگر می خواهد نقش خود را به عنوان یک کشور دارای ظرفیت میانجی و مورد قبول طرفین ایفا کند. ماشاالله شاکری٬ سفیر اسبق ایران در پاکستان در گفت وگو با دیپلماسی به سفر هیات پاکستانی به تهران می پردازد.
پاکستان تا چه حد این ظرفیت و قالب را در خود می بیند که به عنوان میانجی میان ایران و عربستان نقش آفرینی کند، به نحوی که عربستان نیز راضی به این میانجیگری باشد؟
دومین بار در طول دولت یازدهم و همچنین برای دومین بار از زمان به قدرت رسیدن نواز شریف است که او به ایران سفر می کند. صرف نظر از گزاره ای که دال بر ظرفیت پاکستان دارد، می توان به پارامترهای دیگری اشاره کرد که ناظر بر واقع بینی، شهامت ورود به این موضوع و مقبولیت پاکستان برای دو کشور ایران و عربستان است. پاکستان توانسته علاوه بر همه عناصر از موقعیت شناسی استفاده کند. 57 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی هستند اما تنها کشوری که خود را مسئول دید و مسئولانه نیز وارد شد و هیاتی از عالیترین مقامات سیاسی و امنیتی را تشکیل داد، پاکستان بود که نشان از اهمیت موضوع برای این کشور و آتش فتنه ای دارد که در خانواده اسلامی افتاده است. پاکستان خواهان این است که با استفاده از دیپلماسی، مساله را حل کند. اینکه شرایط صحنه و ظرفیت عملیاتی پاکستان چه باشد، باید کمی صبر کرد. باید منتظر ماند و دید که خواسته عربستان از نواز شریف و هیات همراه آن یعنی آقای ارتشبد راحیل شریف چه بوده و خطوطی که ترسیم می شود، وضعیت ایران را در قبال خواسته عربستان روشن کند. این کلیتی است که پاکستان بر آن واقف بوده و نسبت به آن اشتیاق دارد و اهتمام می ورزد تا در منطقه ثبات به وجود آید. ثباتی که هم به نفع کشورهای منطقه و هم همه کشورهای اسلامی است.
آیا می توان گفت با توجه به دلخوری عربستان از پاکستان، به دلیل مواضعی که اسلام آباد در قبال مساله یمن، سوریه و ائتلاف عربستان گرفت و همچنین عدم استقبال قابل توجه ملک سلمان از نواز شریف، باز همچنان مقبولیت داشته و پاکستان می تواند نقش میانجی را بازی کند؟
عربستان طی دهه های گذشته حامی و تامین کننده مالی برای برون رفت پاکستان از بحران ها و شرایط حساس بوده است. هرکجا پاکستان با تنگنایی مواجه شده، عربستان به کمکش آمده است. امروز نیز انتظار دارد وقتی عربستان در تنگایی قرار می گیرد، پاکستان به تقاضای او پاسخ دهد. اما جنس تقاضاهای عربستان از پاکستان، متفاوت است و وقتی در محاسبات پاکستان قرار می گیرد، نمی تواند ما به ازای دلارهای نفتی عربستان باشد. عربستان ظرفیت های نظامی پاکستان را برای اهدافی که خودش طراحی کرده_ اهدافی که ناشی از محاسبات اشتباه است_ می خواهد. اهدافی که حتی مورد تایید هیچ کشور بزرگ اسلامی قرار نگرفته است. عربستان خواهان ورود پاکستان به این مهلکه است اما اسلام آباد نیز محاسبات خود را دارد. اینکه از نظر پروتکل روابط بین الملل، استقبال قابل توجهی از نواز شریف در عربستان صورت نگرفت و این می تواند حامل پیامی باشد، باید صبر کرد. باید دید آنچه هیات عالی رتبه پاکستان در تهران مطرح می کند، از چه ماهیتی برخوردار است. اما اینکه عربستان انتظار دارد پاکستان بلافاصله پاسخگوی تقاضایش باشد، نکته درستی است و هم اینکه پاکستان پاسخ را به محاسبات و اقدامات غیرنظامی منوط کرده نیز درست است. این دو تقاضا و پاسخ همدیگر را تکمیل نمی کند.
پاکستان در درون خود با چالش های سیاسی – امنیتی از جمله مسایل مرزی با هندوستان، همکاری با افغانستان برای مقابله با طالبان و همچنین داعش مواجه است. آیا ورود به پرونده جدید آن هم در حد و اندازه میانجی گری میان دو کشور ایران و عربستان با وجود تنش های قابل توجه، هزینه اضافی را بر دولت پاکستان تحمیل نمی کند؟
بله. البته فکر می کنم با وجود اینکه در مطبوعات نواز شریف را مبتکر طرح میانجی می دانند و جدای از فراهم بودن اشتیاق در رگه ها و لایه های مختلف حاکمیت این کشور، اما معمار اصلی برای تشکیل هیات عالی رتبه برای سفر به ایران، ژنرال راحیل شریف است. راحیل شریف می داند که به نوعی بدهکار عربستان است. اما در عین حال می داند که پاکستان در گردابی از مشکلات و مسایل در حال غرق شدن است. مشکل مرزی دیرینه و سنتی با هند، و به تازگی انفجار در پتانکوت هند که دولت هند، پاکستان را به کفایت نداشتن برای کنترل کنشگران غیردولتی و غیرسرزمینی محکوم کرد، انتظار افغانستان از پاکستان برای جلوگیری از رفت وآمد ستیزه گران طالبان، و همچنین پدیده داعش هرچند کوچگ و غیرقابل محاسبه اما به عنوان یک واقعیت درون پاکستان، مسایل کراچی و پیشاور، همه اینها مشکلات امنیتی است که پاکستان را دچار کرده است. حال می توان گفت ورود به پرونده ای که اولا با سیاست خارجی اش هیچ موافقتی ندارد، ثانیا تنش پاکستان نیست و اسلام آباد با ماهیت آن مخالفت دارد، فقط نوعی دربایستی با عربستان است که باید تحرکاتی از خود نشان دهد تا بگوید نسبت به این مساله بی تفاوت نیست تا رودربایستی را پوشش دهد.
۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۲۲:۲۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]