تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نادانى ريشه همه بديهاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813101503




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجرای پاسخ به یک شبهه از زبان آیت الله بهجت


واضح آرشیو وب فارسی:الف: ماجرای پاسخ به یک شبهه از زبان آیت الله بهجت

تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۱
مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: فرماندار کرمان در رژیم پهلوی در شب عید غدیر مجلس جشنی بر پا نمود. در آن مجلس «مردوخ»نیز شرکت داشت.به گزارش تسنیم، مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت می فرمود: فرماندار(۱) کرمان در رژیم پهلوی در شب(۲) عید غدیر مجلس جشنی بر پا نمود. در آن مجلس «مردوخ»(۳) نیز شرکت داشت. مداح در ضمن خواندن اشعار و مدیحه سرایی درباره حضرت امیرمومنان(ع) به جریان بیرون آوردن تیر از پای مبارک آن حضرت در حال نماز و عدم التفات و توجه آن بزرگوار به آن اشاره کرد، جناب آقای مردوخ که پای منبر نشسته بود رو کرد به آقای شهردار و با صدای بلند فریاد زد: «آقای فرماندار، آیا این‌ها افسانه نیست؟!»فرماندار می‌گوید: اعتراض او در آن مجلس و در میان آن جمعیت مثل یک کوه بر سر من فرود آمد، با خود گفتم: شب غدیر است خوب است مستبشر و شادمان باشیم، و من پاسخ او را ندهم؛ ولی دیدم اگر جواب ندهم شکست اسلام و مذهب است. از سوی دیگر دیدم او عالم است و من از اهل علم نیستم، تا جواب کافی به او بدهم و یا بحث و مجادله نمایم. در این لحظه گویا به من الهام شد و یک مرتبه به ذهنم خطور کرد که بگویم: آقا شما قرآن خوانده‌اید؟ گفت: بله، گفتم: درباره این آیه چه می‌فرمایید که خداوند متعال می‌فرماید:«فلما راینه اکبرته و قطعن ایدیهن»(۴)چون زنان، یوسف(ع) را دیدند، او را بزرگ انگاشته و دست‌های خود را بریدند.زنان مصری در مجلس زلیخا جمال مخلوقی را دیدند، این‌ها کجا و تجلیاتی که برای حضرت امیر(ع) در نماز پیش آمد کجا؟! آن‌ها با دیدن جمال یوسف(ع) محو دیدار جمال او شدند و بی‌اختیار دست‌های خود را بریدند، پس جا داشت حضرت امیرمومنان(ع) هم در حال نماز در برابر تجلیات انوار الهی و مشاهده جلال و جمال حضرت حق غرق شده و متوجه بیرون آمدن تیر از پای مبارکشان نگردد. با این سخن، «کانه القم حجرا» (گویی سنگ به دهان او انداختند) لذا سرش را به زیر انداخت و دیگر هیچ نگفت.نقل می‌کنند: بیرون آوردن تیر از پای حضرت به ارشاد(۵) حضرت امام حسن(ع) بوده است(۶)(۱) و یا شهردار کرمان(۲) و یا روز عید غدیر(۳) از علمای عامه(۴) سوره یوسف، آیه ۳۱(۵) راهنمایی(۶) ر.ک: ارشاد القلوب، ج۲، ص ۲۱۷. هم چنین اصل جریان در کشف الیقین، ص ۱۱۸ ذکر شده است.کتاب در محضر حضرت آیت ا.... العظمی بهجت – ص ۲۴محمد حسین رخشاد







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن