واضح آرشیو وب فارسی:جهان اقتصاد: با به سرانجام رسیدن پرونده هسته ای ایران و لغو تحریم های ظالمانه، چشم اندازهای روشنی برای دولت یازدهم در عرصه مدیریت و توسعه کشور گشوده شده است. با این حال این فرصت بزرگ در صورت عدم مدیریت صحیح می تواند به چالش ها و دشواری های دیگر منجر شود. برای بازکاوی بیشتر این موضوع به سراغ دکتر فیاض زاهد استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی رفتیم. او در پاسخ به این سوال که مهم ترین چالش دولت در روزهای پساتحریم چه خواهد بود؟ گفت : بزرگترین چالشی که دولت آقای روحانی با آن رو به رو ست افزایش انتظارات در افکار عمومی است که اگر درست هدایت نشود به انتظاری غیر معقول منجر خواهد شد که با واقعیت ها در عرصه اقتصاد و مدیریت سیاسی کشور ناهمگونی دارد و چون رقبای آقای روحانی هم مترصد نشان دادن ناکارآمدی ایشان و دولت هستند، از این ابزار برای سنگ اندازی بهره خواهند برد، مزاحمت ها را افزایش خواهند داد و جنگ روانی را تشویق می کنند؛ و با ناتوان نشان دادن دولت در حوزه اقتصاد کار دولت را با سختی رو به رو می کنند. لذا به نظر می رسد که آقای روحانی نیازمند تدبیر و دقت و سازماندهی جدی در حوزه ستادی و کابینه خود است که با این مسئله بتواند از موضع بالا برخورد کند. نکته دوم و مشکل بزرگتر که صبح روز اول برجام دولت با آن درگیر شد، پدیده رد صلاحیت های گسترده است. مخصوصا رد صلاحیت طیفی که در موفقیت آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نقش داشتند. انتظار افکار عمومی و طیفی که به آقای روحانی رای داده اند تحقق اهداف و شعار ها و برنامه هایی است در دل نظام جمهوری اسلامی. لذا آقای روحانی با یک پارادوکس روبه رو است، اگر نتواند این مطالبات را نمایندگی کند از او پرسیده خواهد شد که با توجه و شناختی که از ساختار داشت چرا این وعده ها را داد. اما پارادوکس دوم دقیقا همین جا است که شاید مخالفین آقای روحانی فکر کنند با این کار به او لطمه می زنند، اما بازنده اصلی کلیت نظام جمهوری اسلامی است که در آن رئیس جمهوری که اکثریت آرا را به دست آورده و مورد اعتماد همه شخصیت های امنیتی و سیاسی در سال های گذشته بوده است در دل ساختاری که با حمایت و اعتماد رهبر معظم انقلاب هم شکل گرفته نتواند آن مطالبات را به پیش ببرد. مشکل دیگر به پایگاه سیاسی و مدنی که آقای روحانی از آن رای گرفته است بر می گردد. طبعتا انتظار این است که آقای روحانی با جایگاهی که دارد و با قدرت چانه زنی ای که دارد امکان بازگشت تعداد بیشتری از کاندیدا ها را فراهم کند، تا از این مسیر حداقل استاندارد ها برای برگزاری انتخابات فراهم بشود. آقا روحانی ایین کار را برای خودش هم نمی کند. باید دقت داشته باشیم که آقای روحانی برای پییشبرد فرایند پس از برجام مستلزم وجود مجلسی همراه یا حداقل کمتر افراطی است و این تلاشی است که آقای روحانی برای آینده ایران و وضعیت دولت خودش انجام خواهد داد. به هر حال من فکر می کنم در حال حاضر این دو پدیده پیچیده از مهمترین مشکلاتیست که آقای روحانی با آن دست به گریبان است . البته مزیت هایی برجام را هم می توان توجه کرد. زاهد در پاسخ به این سوال که رئیس جمهور چگونه می تواند دستاوردهای خود در حوزه سیاست خارجی را به عرصه سیاست داخلی منتقل کند، تصریح کرد: من فکر می کنم یکی از نکات مهم درباره آقای دکتر روحانی این است که آقای دکتر روحانی به مسیری نلغزد که اعتماد حاکمیت به دولت دچار خدشه شود. این فرایند بسیار بسیار مهمی است و من فکر می کنم که از خود انتخابات مجلس مهم تر است. آقای روحانی در اظهار نظر ها، در پیگیری مشکلات، باید خونسردی خودش را حفظ کند. اگر آقای روحانی اعتماد درون ساختار حاکمیت را از دست بدهد، با مزاحمت های پیچیده تری روبه رو خواهد شد. به نظر من برگ برنده آقای روحانی به آنجایی برمی گردد که ایشان مورد وثوق مقامات عالیرتبه هستند. این وثوق باید کمک بکند که آقای روحانی تشریح کند که دولتی میراث دار وضعیت ناخوشایندی است که از گذشته به آن رسیده است نیازمند بهره وری از تمام توانایی های خودش در عرصه های مختلف است. سربسته بگویم که ورود ما به عرصه برجام یا جامعه جهانی از نظر نوع رفتار، پرستیژ و کنش سیاسی در داخل ایران نیازمند ملزوماتی است. در اطراف ما بحران های هولناکی وجود دارد؛ نمونه کوچکش دولت عربستان سعودی است. نمونه های دیگرش در سوریه، یمن و عراق است. ما نیازمند یک وحدت و همدلی گسترده هستیم. شما به دو واژه رهبر معظم انقلاب توجه کنید: ایشان ۴۸ ساعت قبل از انتخابات ریاست جمهوری از تعبیر رای دادن مخالفان نظام استفاده کردند در حالیکه مقام معظم رهبری که در هوشمندی سیاسی اش هیچ کس تردید ندارد این دعوت را در چند ماه قبل از انتخابات مجلس به کار بردند؛ این مسئله معنایی آشکار دارد، این مسئله پیایم به شورای نگهبان هم دارد. در واقع اگر قرار است که همه ظرفیت های سیاسی در صحنه انتخابات حاضر شود، شورای نگهبان هم باید رفتار خودش را متناسب با استراتژی رهبری تنظیم کند. نهاد های نظارتی باید متناسب با خواست رهبری عمل کنند. اگر شورای نگهبان می گوید معاندین نباید وارد مجلس شوند این کاملا پسندیده است. ولی می تواند نسبت به فرزندان این مملکت که جوانی خود را دررجبهه بوده اند، متولی مسئولیت های مختلف بوده اند. التزام به قانون اساسی دارند، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی رفتار می کنند، می شود این سخت گیری ها را کاهش داد. ما برای اثبات قدرت و حقانیت و تحقق این کلام رهبری نیازمند این مشارکت بالا هستیم. و این پسندیده نیست در روز اول برجام چنین پیامی به جامعه بدهیم. مثلا ما در عرصه خارجی حتی کسانی را که متهم به جاسوسی شدند یا متهم به خدمت به خارجی ها شدند به خاطر مصالح ملی رها می کنیم. اما در مقابل فرزندان این انقلاب انعطاف نشان نمی دهیم. به نظر می رسد که می شود با یک تدبیر محفلی و برون محفلی از ضررهای این ضایعه کاست.
دوشنبه ، ۲۸دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]