محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855634053
امام حسن عسکرى علیه السلام و منحرفان فکرى
واضح آرشیو وب فارسی:رویش نیوز: رویش نیوز: یکى از اهداف و برنامه هاى کلى پیامبر و معصومان علیهم السلام حراست و مرزبانى از اندیشه هاى اسلامى بود که با آغاز بعثت و دعوت پیامبر شروع شده و هریک از امامان بزرگوار به تناسب شرایط زمانى خود به این وظیفه مهم و خطیر پرداخته اند. چنان که ملاحظه مى کنیم، حضرت محمد صلى الله علیه و آله و سلم با بسیارى از گروه ها همانند: دهرى ها، زنادقه، براهمه و غیر آنان و همچنین امامان علیهم السلام با افراد و گروه هاى بسیارى که به ظاهر مسلمان بوده، اما افکار خارج از اندیشه هاى دینى و اسلامى داشتند، به بحث و گفت و گو و مقابله جدى مى پرداختند. بدین شکل که اگر فرد یا افرادى دچار اشتباهات یا تناقضاتى مى شدند، نخست به هدایت و روشنگرى و به دور از هر گونه موضع گیرى کار خود را آغاز مى کردند؛ اما همین که احساس مى شد، این فکر انحرافى به دنبال جریانى پنهان یا آشکار، خود را نشان داده است فوراً دست به افشاگرى علیه آنان مى زدند. و گاهى نیز همین اندیشه ها که هر روز در لباس نویى خود را در جامعه اسلامى آشکار مى کرد، خلفاى بنىعباس را هم به دام انداخته و گاه مى شد همان افکار غلط، سیاست نظام را ترسیم مى نمود. مثلاً در زمان امام هادى علیه السلام مسأله «خلق قرآن» در جامعه اسلامى بالا گرفته و طرفداران زیادى پیدا کرده بود و چند خلیفه عباسى به تبعیت از یک دسته، گروه مخالف را در زیر بدترین فشارها و شکنجه ها وادار به پیروى از عقیده خود مى کردند. از جمله کسانى که در سال 220 ق. بر سر همین عقیده، شلاق زیادى خورده و شکنجه فراوانى دید و مدتى در زندان به سر برد، احمد بن حنبل(1) بود که از او مى خواستند تا دست از عقیده خود برداشته و با خلیفه عباسى هم نظر شود. بى شک یکى از علل و انگیزه هاى جدا ساختن امامان علیهم السلام از امت اسلامى، همین جهت بود که عده اى از خدا بى خبر مى خواستند با استفاده از قدرت خلافت اسلامى، جامعه را به سمت و سویى که خود مى خواهند، بکشانند و جوانان را نسبت به باورهاى دینى سست کنند و آنها را در دامان همان اندیشه هاى باطلى که از پیش طراحى کرده و رواج داده بودند، بیندازند تا کسى نتواند آزادانه در برابر این تهاجم ایستادگى نماید. این نوشتار، به بخش بسیار کوچکى از این تلاش هاى جدى پرداخته است. امام و نگهبانى از اندیشه اسلامى دوران امام یازدهم، یکى از دوران هاى سخت و دشوارى بود که افکار گوناگون از هر سو «جامعه اسلامى» را تهدید مى کرد. و با این که امام در نهایت فشار به سر مى برد، اما وى همانند پدران خود، لحظه اى از این مسأله غفلت نورزیده و در برابر گروه ها و مکتب هاى التقاطى و اندیشه هاى وارداتى و ضد اسلامى از جمله: صوفیان، غُلات، مُفَوّضه، واقفیه، دوگانه پرستان و سایر دگراندیشان، سخت موضع گرفته و با شیوه هاى خاص خود، کارهاى آنها را خنثى نموده و نقش بر آب مى کرد. آگاه ساختن فیلسوف عراق مورخان نوشته اند: در زمان امام حسن عسکرى علیه السلام فیلسوفى در عراق مى زیست به نام «اسحاق کِندى». وى به خیال این که در قرآن تناقض وجود دارد، در خانه نشست و مشغول تدوین و تألیف کتابى در تناقض قرآن شد. ابن شهرآشوب مى نویسد: روزى یکى از شاگردان اسحاق کِندى به محضر امام حسن عسکرى علیه السلام وارد شد. امام به وى فرمود: آیا در بین شما فرد توانایى پیدا نمى شود که استادتان کِندى را در آنچه که آغاز کرده، رد کند و او را از این کار باز دارد؟! او گفت: ما همه از شاگردان او هستیم و چگونه مى توانیم در این خصوص یا در دیگر مسائل بر استاد خود اعتراض کنیم؟! حضرت فرمود: آیا آنچه را که به تو بیاموزم، به او مى رسانى؟ عرض کرد: آرى. امام فرمود: به نزد او برو و نخست با وى معاشرت نیکى داشته باش و به هر چه نیاز دارد، کمکش کن. هنگامى که با او انس گرفتى، به او بگو: سؤالى به ذهنم رسیده است که دوست دارم آن را از تو بپرسم. او خواهد گفت: سؤال کن. پس به او بگو: اگر گوینده (آورنده) این قرآن نزد تو بیاید و از تو بپرسد: آیا احتمال وجود دارد که مقصود خداوند از این گفتار، غیر از آن باشد که شما پنداشته اى و در پى آن هستى؟ او به تو خواهد گفت: آرى، این احتمال وجود دارد. زیرا انسان هنگام شنیدن، بهتر متوجه معانى مى شود و آنها را درک مى کند. چون چنین گفت، به او بگو: شما چه مى دانى شاید منظور گوینده کلمات قرآن غیر از چیزى باشد که شما تصور کرده اى و او الفاظ قرآن را در غیر معانى خود استعمال کرده باشد. آن مرد از حضور امام حسن عسکرى علیه السلام مرخص شده و به سوى استاد خود، فیلسوف عراقى، رهسپار گردید و مدتى به دستور آن حضرت با او به نیکى رفتار کرد و سرانجام در فرصت مناسب، سؤال پیشنهادى امام را از او پرسید. کِندى گفت: یک مرتبه دیگر این سخن را برایم بیان کن. وى بار دیگر سخن امام را بیان نمود. کِندى درنگى کرده و مقدارى فکر کرد و دریافت که هم از نظر لغت و هم از نظر علمى این امر کاملاً محتمل است و در نظرش این سخن کاملاً صحیح آمد. از این روى به شاگردش گفت: تو را سوگند مى دهم که بگویى این سخن را از کجا آموختى و چه کسى آن را به تو گفته است؟ راوى مى گوید: گفتم: این، چیزى بود که بر قلبم گذشت؛ لذا از شما پرسیدم. گفت: هرگز!فردیهمانند تو محال است بر چنین چیزى دست پیدا کند و به این مرتبه از این سخن برسد! حال به من بگو که این سخن را از کجا آوردى؟ گفتم: این، دستورى بود که ابومحمّد ـ عسکرى علیه السلام ـ به من یاد داده است. گفت: درست گفتى، چرا که چنین سخنانى تنها از همان خاندان صادر مى شود. سپس آتشى درخواست کرده و هر آنچه را که نوشته بود، در آتش سوزاند.(2) برخورد با غلات و مُفَوِّضه از دیگر برخوردهایى که امام حسن عسکرى علیه السلام با منحرفان فکرى داشت، همانا موضع گیرى در برابر غلات و مفوّضه بود؛ یعنى همان هایى که عقیده داشتند: خداوند در ابتداى آفرینش با خلقت کردن پیامبر، همه چیز را به او واگذار کرده، سپس این پیامبر است که دنیا و هر آنچه که در او هست را آفریده است. و برخى گفته اند: خداوند این اختیار را به على بن ابیطالب علیه السلام داده است.(3) و چون این اندیشه انحرافى لطمه شدیدى بر عقاید مسلمانان مى زد، و پیامدهاى ناگوارى در پى داشت، بدین جهت از آغاز پیدایش این تفکر غلط، مورد نکوهش معصومان علیهم السلام قرار گرفت و این طایفه را بدتر از یهود و کفار قلمداد کردند. زیرا چیزى مدعى شده بودند که حتى یهود و نصارا هم نگفته بودند. چرا که یکى از آثار این تفکّر غلط، غُلوّ درباره پیامبر و معصومان علیهم السلام بود. از این رو، امام عسکرى علیه السلام مسلمانان را از پیروى چنین افرادى با چنین افکارى بر حذر مى داشت و گاهى با برخى از ساده اندیشان و فریب خوردگان بسیار بزرگوارانه برخورد مى کرد، به امید آن که از باور خود دست بردارند. امام عسکرى علیه السلام و ادریس بن زیاد علامه مجلسى از «ادریس بن زیاد کَفَر توثایى» نقل کرده که وى مى گفت: من از جمله افرادى بودم که درباره آنها غُلوّ مى کردم. روزى براى دیدار با ابومحمد عسکرى علیه السلام روانه سامرا شدم؛ وقتى که وارد شهر شدم، از فرط خستگى خود را بر پلکان حمامى انداخته و کمى به استراحت پرداختم. در این بین خواب چشمان مرا ربود؛ پس بیدار نشدم مگر با صداى کوبیدن آرامى که به وسیله چوب دستى که در دست امام عسکرى علیه السلام بود. پس با همان اشاره از خواب بیدار شده و او را شناختم. فوراً از جاى برخاسته و در حالى که آن حضرت سوار بر اسب بودند، پا و زانوى مبارکش را بوسه زدم، اولین سخنى که امام در این ملاقات کوتاه به من فرمود، این بود: «یا ادریس! «بل عباد مکرمون، لایسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون»؛(4) اى ادریس! بلکه آنان بندگان مقرب خدایند و در گفتار بر او سبقت نمى گیرند و به فرمان وى عمل مى کنند.» در این جا حضرت با عنوان کردن این آیه خواستند به او بفهمانند که اندیشه غُلوّ درباره ما باطل است و ما از خود هیچ اختیارى جز آن که خداوند اراده کند، نداریم؛ چرا که ما به دنبال امر و اراده خدا بوده و فرمان او را انجام مى دهیم. ادریس که از جواب کوتاه امام عسکرى علیه السلام کاملاً آگاه شده بود، در پاسخ امام گفت: اى مولاى من! مرا همین کلام بس است؛ زیرا آمده بودم تا این مسأله را از شما بپرسم.(5) امام عسکرى علیه السلام و کامل بن ابراهیم در ملاقاتى که «کامل بن ابراهیم» به نمایندگى گروهى از مفوّضه با امام داشت، وى پاسخ سؤالات خود را از امام عصر علیه السلام چنین دریافت کرد: مفوّضه دروغ گفته اند، بلکه دل هاى ما ظرف هاى مشیت الهى است. پس اگر او بخواهد، ما مى خواهیم.» امام عسکرى علیه السلام در جهت تأیید گفتار فرزندش امام عصر علیه السلام و ردّ گفته مفوّضه، به کامل بن ابراهیم فرمود: «پاسخ خود را دریافت کردى، دیگر براى چه اینجا نشسته اى، از جاى برخیز...»(6) موضع گیرى در برابر واقفیّه یکى دیگر از گروه هاى انحرافى که پس از شهادت امام موسى بن جعفر علیه السلام پدید آمد، آنهایى بودند که ادّعا داشتند: موسى بن جعفر علیه السلام هنوز از دنیا نرفته است. بنیانگذاران این طایفه، زیاد بن مروان قندى، على بن أبى حمزه و عثمان بن عیسى مى باشند و علت انکار آنان در آغاز کار، این بود که نزد این سه نفر، اموالى از حضرت موسى بن جعفر علیه السلام وجود داشت، چون نمى خواستند اموال امام کاظم علیه السلام را به فرزندش امام رضا علیه السلام تحویل دهند، شهادت امام کاظم علیه السلام را منکر شدند. در پاسخ نامه امام رضا علیه السلام ـ که به آنها نوشته بود تا اموال را بازگردانند، زیرا او قائم مقام پدرش موسى بن جعفر علیه السلام است ـ زیاد قندى و ابن ابى حمزه، منکر چنین پولى در نزد خود شدند و اما عثمان بن عیسى به حضرت نوشت: پدرت هنوز زنده است و هر که چنین ادعایى کند، سخن باطلى گفته و تو هم اینک به گونه اى عمل کن که خود مى گویى از دنیا رفته است. ولى او به من دستور نداده چیزى به تو بدهم... .(7) آرى، این گروه با توقف در امامت موسى بن جعفر علیه السلام از همان ابتدا مورد لعن، نفرین و برائت امامان علیهم السلام بوده و به گروه «مَمْطوره» نیز اشتهار یافتند.(8) علامه مجلسى از «احمد بن مطهّر» روایت کرده: برخى از یاران ما به امام حسن عسکرى علیه السلام نامه نوشته و از وى درباره کسى که بر حضرت موسى بن جعفر علیه السلام توقف کرده ـ و فراتر نرفته است ـ سؤال کرده بود که: آیا آنها را دوست داشته باشم یا از آنان بیزارى جویم؟ حضرت در پاسخ فرمود: «آیا براى عمویت آمرزش مى خواهى؟ خداوند عمویت را نیامرزد، از او بیزارى بجوى و من در پیشگاه خداوند از آنها بیزارى مى جویم. پس با آنان دوستى نداشته باش، از بیماران شان عیادت مکن و در تشییع جنازه مردگان شان حاضر مشو و بر امواتشان نماز نخوان، خواه امامى را از سوى پروردگار منکر شوند، و یا امامى را که از سوى خداوند نمى باشد، بر آنها اضافه کند و یا قائل به تثلیث باشند. بدان، کسى که تعداد ما را اضافه بداند، مانند کسى است که از تعدادمان کاسته باشد و امامت ما را انکار کند.» تا قبل از این مکاتبه و جریان، شخص سؤال کننده نمى دانست که عمویش هم در ردیف «واقفیان» است و حضرت او را از این موضوع آگاه ساخت.(9) پی نوشت : 1. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 472/ تاریخ طبرى، ج 7، ص 195/ الامام الصّادق و المذاهب الاربعه، ج 4، ص 456. 2. مناقب آل ابى طالب علیه السلام، ج 4، ص 424/ با خورشید سامرا، ص 267. 3. شرح باب حادى عشر، ص 99. 4. انبیاء / 26 و 27. 5. بحارالانوار، ج 50، ص 283. 6. الغیبة، شیخ طوسى، ص 148. 7. همان، ص 43. 8. بحارالانوار، ج 5، ص 267. 9. کشف الغمّه، ج 3، ص 219. منبع: مجله کوثر،شماره 60
دوشنبه ، ۲۸دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رویش نیوز]
[مشاهده در: www.rooyeshnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
چند نمونه از پیشگوییهاى غیبى امام عسکرى (علیه السلام )
وارث اینک که انگیزه هاى امام در زمینه آماده سازى شیعیان براى دوران غیبت روشن گردید چند نمونه از پیشگوییهاى غیبى امام عسکرى - علیه السلام - را از نظر خوانندگان گرامى مى گذرانیم 1 - محمد بن على سمرى که یکى از نزدیکترین و صمیمى ترین یاران امام بود مى گوید حضرت عسکرى - علیه السلویژه برنامه های ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام
همزمان با ایام بزرگداشت هفته ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی ع آیین تعویض پرچم گنبد و اجرای برنامه جمع خوانی خدام حرم در شب ولادت سیدالکریم برگزار شد به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از ره به ری همزمان با ایام بزرگداشت هفته ولادت محدث والامقام حضرت عبدالعظیم الحسنی ع۴ربیع الثانی، سالروز ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام یکی از شخصیت های بزرگ علمی عملی و جهادی است که تاکنون آن گونه که شایسته است شناخته نشده است پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران در مقدّمه حکمت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام موضوعاتی چون شخصیت خانوادگی ویژگی های علمی و عملی هجرت بهاز رفتار امام رضا علیه السلام درس بگیریم!
رئوف از صفات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است از رفتار امام رضا علیه السلام درس بگیریم یکی از صفات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام رئوف است جلوه این مهربانی در زندگی آن امام همام بسیار زیاد است رفتاری که گاهی در برخورد با کینه توزان و غرض ورزان به نمایش گذاشولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلامحضرت آیت الله بهجت ره اهل تهران اگر هفته ای یک بار به زیارت حضرت عبدالعظیم الحسنی ع نروند جفا کرده اند 4ربیع الثانی سالروز ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام علیرضا ذاکری1394 10 23 - 20 20 دریافت کل گزارش تصویریسخن امام صادق(علیه السلام) درباره حسابرسی آسان خدا
وارث امام جعفر صادق علیه السلام فرمدند خـداوند تبارک و تـعالى چون بخواهد بـه حساب مؤمن رسیدگى کند کارنامه اش را به دست راست او دهد و بین خود و او به حسابش رسیدگى نماید پس گوید بنده من چنین و چنان کرده اى و فلان و بهمان کار را انجام داده اى عرض مى کند آرى پروردگارا من افواید عطسه کردن از دیدگاه امام صادق (علیه السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم ازامام صادقنقل شده که فرمودندعطسه زیادانسان را ازپنج چیزحفظ می کند 1-جزام| 2-بوی بدیکه از سر و صورت بر می خیزد | 3-آوردن آب در چشم | 4- جلوگیری ازگرفتگی عروق بینی | 5- در آمدن مودر چشم همچنین فرمود اگر می خواهی که کمترعطسهکنی از روغنمرزنجوشاستفاده کحضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام ولیّ زمان خود و مجتهدی فقید بود که مورد توجه ائمه معصوم قرار گرفته است
حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی در سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی ع تاکید کرد این امامزاده بزرگوار ولیّ زمان خود و مجتهدی فقید بود که مورد توجه ائمه معصوم قرار گرفته است به گزارش آفتاب ری همزمان با سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام صبح روز جمعه حجت الاسلام و«ربیع الثانی و امام عسکری علیه السلام» (4)
15 مطالعه تاریخ زندگی سه امام امام نهم و دهم و یازدهم که 95 سال زیست نمودند 28 42 25 سال و 57 سال امامت کردند 17 سال 6 34 بسیار جای تامل و تعقل و تحمل دارد و نشان می دهد بنی عباس در چه شرائطی می زیستند و مرکز خلافت از بغداد به سامرا منتقل شد و در گذشته طوس بود و حاکمصفات و کرامات امام حسن عسکرى (ع)
خبرگزاری آریا- یازدهمین پیشوای متقیان امام حسن عسکری علیه السلام در سال 232 ه ق چشم به جهان گشود پدرش امام دهم حضرت هادی علیه السلام و مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام حدیثه است که برخی از او با نام سوسن یاد کرده اند از آن جایی کهامام حسن علیه السلام به دستور خلیفه عباسی د-
گوناگون
پربازدیدترینها