واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: فرار مرد قصاب از سياهچال مخوف
مرد بدگمان كه مستأجر مغازهاش را در سياهچال خانهاش حبس كرده بود، بازداشت شد و به جرمش اقرار كرد.
به گزارش خبرنگار ما، بامداد ديروز مرد جواني پا برهنه و وحشت زده به كلانتري 108 نواب رفت و گفت مرد ميانسالي او را به مدت دو روز در سياهچال خانهاش حبس و شكنجه كرده است.
اين مرد در حالي كه آثار وحشت در چهرهاش پيدا بود، با صدايي لرزان گفت: من متأهل هستم و دو فرزند دارم و شغلم قصابي و مغازه اجاريام حوالي خيابان مرتضوي است. مالك مغازه مرد ميانسالي به نام چنگيز است و خانهشان پشت مغازه است. ساعت 15 و 30 دقيقه روز چهارشنبه، داخل مغازهام نشسته بودم كه چنگيز وارد شد و خواست كمك كنم تا وسيله سنگيني را از زيرزمين خانهاش بيرون بياورد كه قبول كردم. لحظاتي بعد وقتي وارد زيرزمين خانهاش شديم با مرد ديگري به نام احمد كه از دوستان نزديك چنگيز بود، روبهرو شدم. آنها با افشانه شوكر به من حمله كردند. احمد مرا مورد ضرب و جرح قرار داد و چنگيز هم با چاقو چند ضربه به سر و دستانم زد كه مجروح شدم. لحظاتي بعد، آنها از كتك زدن من خسته شدند و مرا داخل سياهچال رها كردند. متوجه شدم چنگيز قصد دارد مرا بكشد. دليل رفتارش را پرسيدم كه جواب نداد. بعد با التماس به دست و پايش افتادم و خواهش كردم مرا نكشد. به او گفتم كه زن و فرزندانم در خانه منتظر من هستند و اگر مرا رها كند هر چه بخواهد به او ميدهم. بعد از بستن دستهايم، پاهايم را هم غل و زنجير كردند و براي چند ساعت ديگر مرا داخل سياهچال شكنجه دادند تا اينكه چنگيز از زير زمين بيرون رفت و من و احمد تنها شديم. به احمد التماس كردم و خواستم علت كارشان را بگويند، اما حرفي نميزد. صبح روز بعد چنگيز دوباره به زير زمين آمد و مرا شكنجه داد. چند ساعتي هر دو آنجا بودند تا اينكه چنگيز دوباره آنجا را ترك كرد و با احمد تنها شدم. دوباره از احمد خواستم علت كارشان را توضيح بدهد، اما مهر سكوت به لب داشت و چيزي نميگفت. همان لحظه چنگيز دوباره وارد شد. كمي با احمد حرف زد تا اينكه احمد خارج شد. چنگيز دوباره من را كتك زد. بعد خسته شد و زير زمين را ترك كرد. وقتي تنها شدم خيلي تلاش كردم تا زنجير را از پاهايم باز كنم تا اينكه كفشهايم را از پاهايم بيرون آوردم و پس از اين پاهايم به راحتي از داخل زنجير بيرون آمد. بعد با چاقويي كه آنجا افتاده بود، دستهايم را هم آزاد كردم و خيلي آرام از زير زمين بيرون آمدم. خودم را به در خانه رساندم و بعد از خارج شدن از خانه تا سه راه آذري پاي برهنه دويدم و به خانه برادرم رفتم و همراه او به كلانتري آمديم. وي در پايان گفت: مدتي قبل من متوجه شدم چنگيز يك سال قبل هم مرد ديگري را در زير زمين خانهاش حبس و پس از گرفتن مبلغ زيادي او را رها كرده بود .
پس از طرح اين شكايت، تيمي از مأموران كلانتري نواب در محل حادثه حاضر شدند و چنگيز را بازداشت كردند.
صبح ديروز متهم مقابل قاضي سعيد احمدبيگي، بازپرس كشيك دادسراي جنايي مورد بازجويي قرار گرفت. متهم در بازجوييها به جرم خود اقرار كرد. وي در ادعايي گفت: مدتي قبل احمد به من گفت كه مرد قصاب به همسر من نظر دارد. پس از اين به او مشكوك شدم و با كمك احمد اين نقشه را طراحي و اجرا كرديم. وي ادامه داد: من او را با غل و زنجير در زير زمين خانهام بسته بودم و فكر نميكردم او بتواند فرا كند، اما وقتي او را با مأموران پليس جلوي خانهام ديدم، شوكه شدم. متهم براي تحقيقات بيشتر در اختيار مأموران پليس آگاهي قرار گرفت تا زواياي پنهان اين حادثه روشن شود. مأموران با دستور قاضي سعيد احمدبيگي در تلاشند تا همدست متهم را شناسايي و دستگير كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]