واضح آرشیو وب فارسی:تابناک ایلام: چهارمین «پرونده ویژه» استانی، روایتی خواندنی و تلخ از شرایط کنونی هنرهای ازیادرفته ایران است که باهدف شناسایی، ثبت و درنهایت تلنگری برای احیاء این هنرهای اصیل به روی مخاطبان گشوده می شود. نقش های «چهارپر» و «گل» و «کاج» و دامنی که روی این طبیعت رنگی کشیده می شود، صدای «چله کشی» ایل را آرام کرده، وسط های و هوی باد صدای هنرمندی زن عشایر در دشت می پیچد، «گبه»، «گلیم»، «داوار»، «ماشته»، «ورنی» و صدها دست بافته دیگر، برایش فرقی ندارد، او می بافد و می دوزد و می ریسد و می سازد...از سقف و دیوار و پرچین خانه اش تا زیرانداز و پوشاک اهل خانه اش، این روایتی کوتاه از زیبایی های هنرهای ازیادرفته ایران است، هنرهایی که روزگاری خانواده ایرانی را به داشته های خود تکیه داده بود. در راستای سیاست پیگیری سوژه های مشترک کشوری، این بار اداره کل استان های خبرگزاری مهر، چهارمین پرونده ویژه خود را با حس هنرهای ازیادرفته و خفته در دل فراموشی عصر دود و سرعت و تکنولوژی ورق زده و از امروز چراغ این پرونده با عنوان «معرفی و بررسی شرایط فعلی هنرهای ازیادرفته ایران» روی خروجی خبرگزاری روشن می شود. مخاطبان پرونده های استانی مهر پیش ازاین پا به پای «حاشیه نشینان» این سرزمین در نخستین پرونده استانی از بایدها و نبایدهای معضلی تلخ گفتند و شنیدند، سپس با روایت زمینی که از «کم آبی» ترک برداشته در پرونده دوم سیراب شدند و به سراغ قاب یادگاری «پروژه های نیمه تمام» در پرونده سوم رفتند تا هر بار از چالشی رونمایی کرده و راهکاری ارائه دهند. در پرونده چهارم آنچه را که برای مرور روی پیشخوان تفکر مخاطب آورده و لطافت روح را تلنگر می زند، روایت هنرهای ازیادرفته ای است که با سرانگشتان هنرمندان ایرانی در گوشه ای بی صدا رنگ می بازند، روایتی که سخن از دیروزی روشن و امروزی خاموش دارد؛ همان دیروزی که دخترکان قالیباف چله های زندگی را بر دار «قالی» می کشیدند و گره به امید پایداری هنرشان می زدند اما دریغ که فرش های رنگ گرفته با دستانشان، حالا از زیر پا درآمده و حس حضورشان بی رنگ شده است. ماجرا فقط همین نیست، «قلم زنی» با کمرنگ شدن «مسگری» رونق خود را ازدست داده و از «قلمکاری» که روزگاری زینت لباس های زنان و مردان این سرزمین بود، خبری نیست، نقش های اسلیمی و خطایی «منبت کاری» جای خود را به طرح های خارجی داده و کارگاه های «عبا بافی» با واردات نمونه های چینی، کاهش درآمد، مرگ استادکاران قدیمی و بی علاقگی بازماندگان به تعطیلی کشیده شده اند. حالا دیگر صدای ضربه های چوب استاد «لحاف دوز» که با دستان پینه بسته اش بر پارچه لوله شده پر از پنبه می زد از کوچه پس کوچه های شهر به گوش نمی رسد و ردپای «گیوه» هم با قدم های انواع و اقسام کفش های صنعتی پاک شده است، حالِ «گلیم بافی» و «جاجیم بافی» هم همین است، هنری که روزگاری با آوای لالایی شیر زنان عشایری در نقاط مختلف ایران قد کشیده و بالنده شده بود، امروز در سایه بی توجهی ها رج به رج رنگ می بازد و آب می رود. پرونده چهارم استانی نگاهی گذرا به صدها هنر خاموش ایرانی و واگویه حال پریشان هنرمندانی است که زایش اندیشه و هنر خود را به چوب، نخ، حصیر، فلز و ... وصله زدند، هنرهایی که بی صدا، بی غزل، بی خداحافظی از حافظه هنرهای این دیار پاک می شود. پرونده پیش رو را به منظور شناسایی، ثبت و ضبط و درنهایت تلنگری برای احیاء این هنرهای در حال فراموشی به روی مخاطبان می گشاییم تا که شاید بتوان به بررسی راهکارهای احیاء این هنر ها در سراسر کشور با توسل به راهکارهای بومی اندیشید و بستری برای حمایت از هنرمندانش فراهم کرد. مستند سازی وضعیت این هنر ها می تواند نمایه ای جامع از وضعیت هنرهای سنتی و بومی این سرزمین پیش روی مخاطبان، مسئولان و کار شناسان قرار دهد به امید اینکه آستینی برای رونق دوباره این داشته ها بالا زده شود. همراه باشید برای ورق زدن صفحه صفحه روایت تلخ «هنرهای ازیادرفته ایران» از زبان هنرمندانی که نبض هنرمندی شان هنوز در جای جای این سرزمین می زند. قرارِ ما از فردا صفحات استانی و باکس صفحه اصلی خبرگزاری مهر با «هر روز، یک حکایت» از هنرمندی مردان و زنان استان های مختلف ایران زمین./پ
شنبه ، ۲۶دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک ایلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]