واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۱
ستار عظمی- کارشناس ارشد معدن صنعت معدن به عنوان یکی از صنایع مادر اگر چه در بیشتر موارد خود به تنهایی سهم پایینی در تولید ناخالص داخلی دارد، اما اثر آن در تولید ثروت، چه در بخش تولید ثانویه و چه در بخش خدمات، قابل ملاحظه است. بخش معدنی مهمترین منبع تأمینکننده مواد اولیه برای سایر بخشهای اقتصادی کشور محسوب میشود. این بخش از اقتصاد به دلیل امکان ارائه سهم بالایی از تولید کالاهای واسطهای، همچنین از نظر میزان مصرف هر یک از کالاهای واسطهای، در رشته فعالیتهای اقتصادی دیگر جایگاه ویژهای دارد. تجدیدناپذیری منابع معدنی، عدم قطعیت دادهها و اطلاعات مرتبط، نیاز به سرمایهگذاری بالا، طولانیبودن دوره بازگشت سرمایه و عواملی نظیر اینها، وضعیت خاص و در عین حال پرمخاطرهای را پیش روِی بخش معدن کشور قرار داده است؛ از این رو در حوزه فعالیت بخش معدن با محیطی پویا و پیچیده مواجه هستیم. بنابراین برنامهریزی و تصمیمگیری در این شرایط مستلزم نگرش عمیق و جدی به محیط داخلی و خارجی بخش معدن و تعاملات موجود در آن است و برنامهریزیها و تصمیمگیریهای درونگرا و کوتاهمدت نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه ممکن است خود مولد مشکلات عدیدهای در بلندمدت شود؛ از طرفی سرمایهگذاری برای تکمیل فرآیند زنجیره ارزش مواد معدنی، به بررسی دقیق اطلاعات ذخایر موجود منطقه، تحلیل بازار داخلی و بینالمللی و پیشبینی وضعیت آینده مواد معدنی، شناسایی فرصتهای منطقهای و بینالمللی، تحلیلهای مکانی تولید و مصرف داخلی و بینالمللی، تحلیل مقایسهای قیمت و کیفیت مواد معدنی، کاربردهای جدید محصولات معدنی، حصول اطمینان نسبی از توجیه فنی و اقتصادی و امکان تأمین مالی و در نهایت بررسی زنجیره ارزش مواد معدنی منتخب نیاز دارد تا با اتخاذ سیاستهای صحیح، بتوان موارد و اولویتها و حوزههای پیشرو در بخش معدن را جهت تولید و تکمیل زنجیره ارزش، صادرات، واردات و ... آنها ارائه کرد. یکی از مهمترین مواد معدنی که نقشی اساسی در توسعه دارد، همچنین به عنوان زیربنای بخش صنعت و معدن کشور مطرح است، سنگ آهن و در پی آن تولید فولاد است. ایران با دارا بودن ۳ میلیارد تُن ذخایر قطعی سنگ آهن جزو ۱۱ کشور برتر دارنده ذخایر سنگ آهن در جهان و استان کردستان با دارابودن حدود 2 درصد کل ذخایر کشور در جایگاه چهارم در میان استانهای کشور قرار دارد. از طرف دیگر نقش پایهای فولاد در توسعه و پیشرفت صنعتی و زیرساختهای هر کشوری در عصر حاضر بر کسی پوشیده نیست؛ از این رو وضع تعرفههای مختلف و تدوین استراتژیهای گوناگون به منظور جهتدهی بخش خصوصی به سمت بنگاههای تولید محصولات میانی و نهایی زنجیره تولید این محصول استراتژیک، از مدتها پیش توسط کشورهای مختلف انجام گرفته است. با توجه به میزان واردات فولاد به کشور و میزان صادرات سنگ آهن خام که حدود 2.5 برابر میزان واردات فولاد است، همچنبن در چشمانداز 1404 کشور برای رسیدن به ظرفیت تولید 55 میلیون تن فولاد خام، با کمبود حداقل 18 میلیون تن کنسانتره و 43 میلیون تن کانسنگ در کشور مواجه خواهد شد؛ بنابراین ضروری به نظر میرسد که با اتخاذ سیاستهای مناسب و تکمیل چرخه کنسانتره و گندلهسازی، در آیندهای نه چندان دور، کشور از واردات فولاد بینیاز شود. از طرف دیگر با توجه به کاهش شدید قیمت جهانی سنگ آهن و به تبع آن کاهش خامفروشی و حذف هزینه حمل و نقل تا بنادر جهت صادرات مواد خام میتواند به مزیت رقابتی و کاهش هزینهها و به تبع افزایش سودآوری فولادسازی در ایران منجر شود و ایران با داشتن منابع غنی سنگ آهن، گاز و نیروی انسانی جهت احیای آن و تولید آهن اسفنجی ارزانقیمت، بهعنوان ماده اولیه فولادسازی دارای این مزیت رقابتی نسبی هست. بر اساس این سیاستها و وجود منابعی از سنگ آهن در استان کردستان، گام اولیه برای ایجاد زنجیره فولاد حداکثر تا آهن اسفنجی است که توسط سرمایه گذار با پیگیری مدیران مربوطه، همچنین پرعیار سازی آهن و پیگیری زنجیره آهن تا کنسانتره توسط یک شرکت فولاد در بیجار برداشته شده است. با توجه به میزان دخیره سنگ آهن در بخش شرق استان (شهرستانهای بیجار، قروه، و دهگلان) در بخش غرب استان (شهرستانهای دیواندره و سقز) و شرایط فوقالذکر و ایجاد زنجیره فولاد نکاتی در سطح کلان و استان قابل توجه است: توسعه اکتشاف با تاکید بر کشف ذخایر پنهان و عمیق: هنوز ذخایر کشور و بالاخص استان کردستان کاملا شناخته شده نیست و نیاز به اکتشافات جدید در بخشهای مختلف استان برای سنگ آهن و سایر مواد معدنی مورد نیاز در تکمیل زنجیره تولید فولاد با توجه به میزان اکتشاف و حفاریهای اندک صورت گرفته ضروری به نظر میرسد؛ چون سنگ بنای برنامهریزی برای راهاندازی هر واحد صنایع معدنی ماده اولیه مصرفی است که اهتمام دولت از طریق واحدهای سرمایه گذار جهت اکتشاف دقیقتر در سطح استان مهم است؛ از این رو تامین بودجه و نقش حمایتی از جمله مالی به خصوص برای اکتشافات مقدماتی الزامی است. همکاری و همدلی دستگاههای متولی و ذیربط: همکاری و همدلی دستگاههای متولی و ذیربط امری مهم است؛ زیرا راهاندازی هر صنعت مادر در استان مستلزم همکاری و همدلی همه ارگانها (استانداری، فرمانداریها، صنعت معدن و تجارت، منابع طبیعی و ...) است. پشتیبانی دولت و ایجاد زیرساختهای مناسب: با توجه به اهمیت حفظ محیط زیست و منابع طبیعی و ... در راستای توسعه پایدار میبایست کارگروهی مناسب از این ارگانها در جهت ساماندهی امور مربوط به معادن و صنایع معدنی(با توجه به ایجاد واحدهای کارخانه سیمان، زنجیره فولاد، فرآوری طلا و ...) مربوطه تشکیل شود. با توجه به دولتی بودن اقتصاد کشور نقش تعیینکننده دولت در هر فعالیت اقتصادی بر کسی پوشیده نیست؛ در این راستا دولت میتواند با ارائه تسهیلات بلندمدت ارزی و ریالی به بخش خصوصی، به توسعه صنایع معدنی بپردازد. از سایر فعالیتهای دیگری که دولت میتواند انجام دهد میتوان به حفظ مزیت نسبی انرژی برای صنایع معدنی که خصوصا انرژیبر هستند، اشاره کرد. همسوکردن برنامههای بخشهای زیربنایی (انرژی، حمل و نقل) در راستای طرحهای توسعهای صنایع معدنی نیز یک راهکار دیگر است؛ دولت میتواند با همسو کردن برنامههای پژوهشی، آموزشی با طرحهای توسعهای و نیاز بخش صنایع معدنی به سرمایهگذاران این بخش کمک کند به خصوص با جلوگیری از وضع مقررات نرخگذاریها، تعرفهها و ... که مانع توسعه بخش صنایع معدنی و معدن میشوند. در استان کردستان اکثر زیرساختها ضعیف هستند اما با توجه به واقع شدن ذخایر مناسب طلا، آهن و باریت در استان دولت میبایست تلاشی مضاعف در راستای توسعه زیرساختها از جمله راه و راهآهن به کار گیرد. حداقل زمان ساخت صنایع پاییندستی دو سال است و با این حساب دولت باید از همین امروز احداث کارخانههای صنایع معدنی و تامین زیرساختهای صنعتی را در مقیاس وسیع کلید بزند. البته در سطح کلانتر دولت که میبایست واردات فولاد را کاملا کنترل و برخلاف صنعت خودروی کشور فولادسازان را ملزم به افزایش بهرهوری و همگام سازی با پیشرفتهای تکنولوژی روز دنیا و توسعه واحدهای R&D کند. مکانیابی واحدها جهت تولید زنجیره فولاد و مدیریت مناسب: مکانیابی پروژههای صنعتی به علت آنکه میتواند نقش مهمی در کاهش هزینهها یا بالعکس افزایش آنها بازی کند، جایگاه مهمی در فرآیند تصمیمگیری دارد و در این تصمیمگیری میبایست محل استخراج معدن، محل صنایع فرآوری (کارخانجات تولید فولاد) و بازار مصرف و محدودیتهای مرتبط مانند محدودیتهای زیستمحیطی، منابع انرژی و حمل و نقل در نظر گرفته شود. نکته مهم دیگری که باید در نظر داشت تامین مواد اولیه در سطح استان است که یکی از راهکارهای مناسب واگذاری سهم به معدنکاران منطقه است تا در صورت تغییر قیمت جهانی تامین مواد اولیه کارخانه دچار مشکل نشود. در مجموع مدیریت مناسب و همگام با تکنولوژی مدرن میتوانند موفقیت پروژه ایجاد زنجیره فولاد را با توجه به وضعیت وخیم بازار فولاد را تضمین کند نه اینکه مانند برخی دیگر پروژههای استان و کشور به دست فراموشی سپرده شود. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]