واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت: محمد علی دستمالی
درهم تنیدگی نقش ترکیه و کردها در معادلات عراق و سوریه/ «کردهای خوب و کردهای دردسرساز» آنکارا
ترکیه ترجیح داده در عراق، با حزب حاکم یعنی حزب دموکرات کردستان به رهبری بارزانی، در تعامل بالا باشد و از ظرفیتهای آن در ترکیه و سوریه نیز بهره گیرد، ولی در ترکیه و سوریه، با کردهای نزدیک به پ.ک.ک، در تقابل آشکار باشد که میتوان آن را «کردهای خوب و کردهای دردسرساز»، از منظر آنکارا توصیف کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، هنوز هم کم نیستند شمار سیاستمداران و تحلیل گرانی که در تعریف و توصیف نقش ترکیه در معادلات کنونی و بازیهای آتی خاورمیانه، این کشور را یک عامل دنباله رو آمریکایی و ناتویی قلمداد میکنند که نمیتواند نقش چندانی در تغییر وضعیت بازی داشته باشد. از دیگر سو، در مورد نقش کردها در اقلیم کردستان عراق، ترکیه و سوریه نیز غالباً چنین دیدگاهی وجود دارد که در اقلیم، بر اساس برخی مصلحتهای زودگذر، کردها صاحب مجموعهای از اختیارات محدود شدهاند و نمیتوان آنان را بازیگر جدی تلقی کرد و در ترکیه و سوریه نیز، اقدامات آنان را تنها میتوان در چارچوب برخی فعالیتهای مسلحانه ماجراجویانه، مورد ارزیابی قرار داد. این در حالی است که در تحلیل تابلوی عینی و واقعی تحولات روز، شاهد این هستیم که ترکیه تنها یک کشور دنباله رو نیست و نقش کردها را نیز نباید دست کم گرفت. واقعیت این است که ما در شرایط کنونی در تحولات مرتبط با عراق و سوریه، گونهای از تقابل و تعامل جدی بین ترکیه و کردها میبینیم که میتواند به طور جدی بر بسیاری از تحولات آینده اثر بگذارد. به این معنی که ترکیه ترجیح داده در عراق، با حزب حاکم یعنی حزب دموکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی، در حوزههای نفتی، امنیتی و سیاسی، تعامل بالا داشته باشد و از ظرفیتهای آنان در ترکیه و سوریه نیز بهره گیرد ولی در ترکیه و سوریه، با کردهای نزدیک به پ.ک.ک، در تقابل و جنگ آشکار، پروژهای را پیش ببرد که میتوان در عبارتی ساده، آن را از منظر آنکارا، به عنوان «کردهای خوب و کردهای دردسرساز»، توصیف کرد. یک مرور کلی اگر بخواهیم در نگاهی کلی و اجمالی، اهمیت نقش ترکیه و کردها را به خاطر بیاوریم، کافیست تا برخی از مهمترین رویدادهای چند سال اخیر را با هم مرور کنیم: ترکیه، کشور آسیایی – اروپایی عضو ناتو، با پتانسیلهای بالای نظامی، امنیتی و تجاری، در بازی بزرگ، از سویی متفق و همنوای آمریکا و اروپاست و در دیگر سو، همراه و همفکر بسیاری از کشورهای عربی نظیر عربستان سعودی، قطر، اردن، امارات متحده عربی و نیز دارای نقش جدی در پرونده فلسطین. این کشور به دنبال عضویت کامل در اتحادیه اروپاست، روابط خود را با رژیم صهیونیستی به زودی ترمیم خواهد کرد، به طور جدی در پرونده سوریه، به دنبال سهم و اثرگذاری آشکار است و بر روی طیفهای گستردهای از مخالفین سوری سرمایه گذاری کرده، در مرزهای خود، بی محابا در همان حالی که هواپیمای روسیه را میزند، به دنبال سناریوی ایجاد منطقه حائل در جرابلس و عزاز است، با وجود مخالفتهای علنی واشنگتن و بغداد، پروژه انتقال نفت اقلیم کردستان عراق به بندر جیحان و بازارهای جهانی را اجرایی کرد و در سال 2017 نیز گاز اقلیم را منتقل خواهد کرد، با وجود همه مخالفتهای منطقهای و بینالمللی، به بعشیقعه عراق، نیرو اعزام کرد و ... . و اما کردها: حزب اتحادیه میهنی به رهبری مام جلال طالبانی، جنبش تغییر به رهبری نوشیروان مصطفی امین و چند حزب کوچک اسلامی، به طور تقریبی و با اندکی بالا و پایین، در استانهای سلیمانیه، حلبچه و در همان حال در کرکوک متنازع علیها، دارای قدرت و نفوذ هستند و در همان حالی که با بارزانی و ترکیه در تقابل قرار گرفتهاند، بنا به دلیل سیاسی و جغرافیایی با ایران و نیز جریانات شیعی بغداد، دارای پیوند جدی هستند؛ در پروندههای کلان کُردی، مخالفت تعیین کنندهای با بارزانی و پروژه استقلال ندارند و بعید نیست در تقسیم سهم و قدرت، نهایتاً، آنان نیز رای به جدایی از عراق دهند. اما در استانهای اربیل و دهوک، حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی، حزبی با سازماندهی خاندانی خاص است که با پیشینه طولانی (1946 تاکنون)، پرچمدار بوده و در شرایط فعلی، آقای مسعود بارزانی، علاوه بر آن که با آمریکا، اروپا و ترکیه، روابط خوب و گسترده دارد، با استفاده از دو عامل مهم، یعنی فرماندهی نیروی پیشمرگ و نیز کارت فروش نفت، به طور جدی در برابر بغداد قد علم کرده و بر روی ارض واقع، دارای قدرت است. بارزانی همچنین چندین حزب اقماری کُردی را در شمال سوریه مورد حمایت قرار داده و در پرونده کلان سوریه، در تقابل با جریانات نزدیک به پ.ک.ک، خود را به ترکیه و ائتلاف مخالفین سوری مقیم استانبول، نزدیک کرده است. به موازات این جریانات کُردی، در ترکیه و سوریه نیز، پ.ک.ک به عنوان یک جریان جنجالی، با وجود آن که سالهاست در لیست بینالمللی ترور قرار گرفته، اما در میدان جنگ با داعش، با استفاده از نهادهای اقماری خود همچون حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و واحدهای دفاع از خلق (YPG)، در روندی کاملاً عمل گرایانه، از یک سو با بشار اسد هماهنگ و همپیمان است و از دیگر سو، با آمریکاییها و اروپاییها، همنوا شده است. پ.ک.ک در ترکیه نیز با نهاد اقماری دیگری به نام حزب دموکراتیک خلقها (HDP) هم در مجلس و هم در مناطق کردنشین، دارای قدرت آشکار است و از این قدرت خود برای ناامن کردن ترکیه استفاده میکند و شاخه ایرانی و عراقی خود به نامهای پژاک و پچدک را تقریباً غیرفعال کرده تا تمام توان خود را بر روی سوریه و ترکیه متمرکز کند. اگر چه پ.ک.ک در همه این حوزهها، از قدرت نسبی آشکاری برخوردار است، اما با این حال، اغلب اقدامات آن در ترکیه، ایران و جاهای دیگر، هنوز هم مصداق اعمال و اقدامات تروریستی است و بعید است در سالیان آتی نیز بتواند به عنوان یک جریان خوشنام و دارای اعتبار بینالمللی، در بازیهای بزرگ جایی برای خود پیدا کند اما فعلاً به خاطر شرایط ویژهای که در سوریه وجود دارد، کسی کار چندانی به پ.ک.ک ندارد و آمریکاییها هنوز هم از ظرفیتهای نهادهای اقماری پ.ک.ک، بهره میگیرند. شرایط پیش رو با در نظر گرفتن ابعاد گسترده تنشهایی که در منطقه به وجود آمده و همچنین با توجه به اهمیت اختلافات عمیق تهران – ریاض و نزدیک شدن ترکیه، عربستان سعودی و قطر به یکدیگر و با توجه به نقش مهم کردها در معادلات عراق و سوریه، میتوان چنین نتیجه گرفت که بازی سازها و بازیگران، در پروژههای میان مدت و طولانی مدت خود، به شکلی از توان و پتانسیل این عوامل منطقهای استفاده خواهند کرد که سهم آنان به شکل عینی لحاظ شود و بازی به گونه ای پیش رود که نه تنها امکان حذف آنان از صحنه بازی وجود نداشته باشد، بلکه امکان نشان دادن واکنش مستقیم و تقابل سخت نیز از بین برود. در چنین شرایطی است که باید گفت، مسیر و سمت و سوی تحولات و معادلات سیاسی و امنیتی سوریه و عراق، دست کم در سال 2016 نیاز به بررسی و بازبینی جدی دارد. یادداشت: محمد علی دستمالی کارشناس مسائل ترکیه
94/10/23 - 10:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]