واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: پشت پردهي بازيهاي رايانهاي / 1بازيهاي رايانهاي غرب ابزار القاي پيامهاي ضد ديني
گروه وبلاگ وIT: به يقين ديگر نميتوان بازهاي رايانهاي را تنها وسيلهاي براي وقت گذراني دانست. بازي رايانهاي، فقط يك تفريح بيخطر نيست؛ بلكه رسانهاي براي بيان و نهادينه سازي برخي پيامهاي ضد ديني براي مخاطبان است.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، سالهاي 70 – 1369 يك بازي رايانهاي در كنار بازيهاي ديگر رواج پيدا كرده بود كه ماجراي نجات يك سرباز آمريكايي از دست نيروهاي اسلامي توسط يك كماندوي آمريكايي بود. يعني بازيگر رايانه ـ كه فرقي نميكرد من باشم يا شما و يا فرزندانمان ـ بايد نقش آن كماندو را بازي ميكرد كه براي نجات سرباز امريكايي به خليج فارس و بر فراز اسكلههاي نفتي ميآيد.
در اين جنگ و گريز و كشت و كشتار بازيگر رايانه، بايد سربازان مسلمان را با پيشاني بندهاي يا مهدي و يا حسين و يا فاطمه و... بكشد و امتياز بگيرد تا بتواند در نهايت به محل اسارت هموطن خودش برسد و او را نجات بدهد.
يادم نميرود همان روزها به شدت با اين بازي مقابله ميكردم و هرجايي كه سخني پيش ميآمد پسامدها ونتيجه آن را بازگو ميكردم. ميگفتم اينها با اين كار دارند دو هدف را پيگيري ميكنند: يكي اينكه در ميان مردم خود، زمينه حمله به ايران يا هر كشور اسلامي را فراهم ميكنند و با اين قهرمان سازيها انگيزه جوان امريكايي را براي كشتار مسلمانان فراهم و تقويت ميكنند. ديگر اينكه در ذهن و انديشه ناخودآگاه بچههاي ما رسوخ ميكنند. يعني يك كودك مسلمان كه طبيعي است ميخواهد در بازي طرف پيروز باشد چارهاي ندارد كه بسيجيها و سربازان مسلمان و هموطن خود را بكشد و بازي را به نفع خود تمام كند. جالب اين است كه هر رزمنده مسلماني كه در مقابل كماندوي آمريكايي قرار ميگرفت فرياد يا مهدي و ياحسين و الله اكبر سر ميداد اما بازيگري كه بچه من و شما بود بايد با شليك يك تير، فرياد او را در گلو خفه ميكرد.
حدود سه سال پيش روزنامهها نوشتند كه حزب الله لبنان اقدام به طراحي و ساخت يك بازي رايانهاي كرده كه در آن قهرمان بازي يا همان كاربر رايانه، يك رزمنده حزب اللهي است كه براي نجات اسيران حزب الله به دل اسرائيل يورش ميبرد و در نهايت اسيران خودي را آزاد ميكند.
جالب است كه همان روزنامهها نوشته بودند: رژيم صهيونيستي آن بازي را تحريم كرده و توسط سفارت خانههاي خود در سراسر دنيا به همه كشورها اعلام كرده كه اگر كشوري اين بازي را از حزبالله بخرد، اسرائيل بي درنگ روابط خود را با آن كشور قطع ميكند.
وقتي اين خبر را ميخواندم در دل به ساده انديشي خودمان گريه ميكردم و ميگفتم حتماً دوستان ما معتقدند كه اسرائيل هم دچار توهم توطئه شدهاست.
به يقين ديگر نميتوان بازهاي رايانهاي را تنها وسيلهاي براي وقت گذراني دانست. بازي رايانهاي، فقط يك تفريح بي خطر نيست؛ بلكه رسانهاي براي بيان و نهادينه سازي برخي پيامهاست. البته اين پيام رساني به صورت آشكار صورت نميگيرد، بلكه در جهتي به دور از اهداف ظاهري و ابتدايي، از آن استفاده ميشود. استفاده از بازهاي رايانهاي، در جهت هدفهاي سياسي و نظامي، به آن جهت مزورانه است كه براي مردم، ناشناخته است.
افزون خواهي، كشورگشايي مدرن و عشق سلطه بر جهان، همواره بخشي جدايي ناپذير از فرهنگ دولت آمريكا بوده و ميرود تا به فرهنگ ملي آمريكاييان نيز بدل شود. لشكركشي و تجاوزهاي نظاميامريكا به ديگر كشورها كه تحت عناويني جذاب و فريبندهاي مانند برقراري صلح، دفاع از حقوق بشر و نيز آزادي انسان صورت ميگيرد، تنها يك ادعا نيست كه كسي بتواند آن را انكار كند. طبق مدارك اداره پژوهش كنگره ي امريكا، اين كشور طي سالهاي 1789 تا 1993 ميلادي 245 بار عليه كشورهاي ديگر لشكركشي كردهاست. اين آمار بدون احتساب كودتاها، براندازيها، شورشها، كمك به دولتهاي ديكتاتور و انقلابهاي رنگي است.
اين يافته جديدي نيست. حدوداً يك سال بعد از جنگ اول خليج فارس بود كه روزنامه نيويورك يك سند بسيار مهم كه در دوره رياست جمهوري ريگان، و زير نظر «پاول ولفووتيز» طراح استراتژي پنتاگون تهيه شده بود را منتشر كرد.
اين سند كه حاوي برنامه چهارم سالانه وزارت دفاع است و اهداف آمريكا را برقراري صلح، تداوم آزادي و رسيدن به سعادت و خوشبختي ميداند كه بر اساس رهبري آمريكا بر يك نظام بينالمللي استوار شدهاست. در اين سند چنين آمدهاست: «هدف ما از آغاز تسلط بر جهان بوده و اين كار را در صورت امكان به شكلي صلح آميز و در صورت ضرورت به شكل قهري انجام خواهيم داد».
درست در همين ايام كه چيزي از فروپاشي شوروي هم نميگذشت، نظريه جنگ تمدنها توسط ساموئيل هانگتينتون ارائه شد و سپس شاگردش فرانسيس فوكوياما كتاب پايان تاريخ را منتشر ساخت و باز در همين ايام بود كه بوش اول نظم نوين جهاني را علم كرد.
اكنون و در دوران استعمار فرانو، دولت امريكا سعي دارد با استفاده از انواع برنامههاي فرهنگي در ميان ملت امريكا و ديگر ملتهاي جهان، به تجاوزهاي خود رنگ و بوي انسان دوستانه و اقداميدر راستاي گسترش صلح و دموكراسي ببخشد و همان خصلتهاي تجاوزكارانه و شايستگي سلطنت جهاني را به فرهنگ ملت آمريكا نيز تبدبل كند. در اين نوع برنامهها سعي بر اين است كه امريكا نماد خير مطلق و مخالفان امريكا نماد شرارت و محور شرارت معرفي شوند.
ساموئيل هانگتينتون ميگويد: ما دشمن داريم اين دشمن جهاني با توان دسترسي به همهنقاط جهان كه به ايدهاي مسلح شده و با تكنيكها ، تسليحات، سنگدلي وشقاوت براي تبديل شدن به سلطه گري جهاني به ميدان آمده است. در هم كوبيدن اين دشمن به اولويت اول و اصلي كاركرد ملي ما تبديل شده است. اولويتي كه با همان درجه و ضرورتي كه غلبه بر فاشيسم و اتحاد جماهير شوروي دنبال ميشد. اين تز كه «با ما باشيد يا در جنگ با تروريسم در رديف دشمنان ما خواهيد بود» دكتريني است كه در آن اسلام راديكال جايگزين كمونيسم شوروي شدهاست.
با بيان اين مقدمه اكنون به بحث خود باز گرديم. خوشبختانه امروزه، هر چند بسيار دير، اما ديگر براي همه ثابت شده كه يكي از مؤثرترين ابزارهاي آمريكا و غرب عليه كشورها و فرهنگهاي جهان، بازيهاي رايانهاي است. بازيهاي رايانهاي را صرفاً نبايد پديدهاي براي سرگرمي كودكان و نوجوانان دانست، بلكه اين بازي به ابزار تبليغاتي مهمي در دست ارتشهاي مهاجم و سركوبگري چون ارتش آمريكا هستند كه در واقع اهداف سياسي، فرهنگي و نظاميخود را براي دستيابي به سلطه جهاني و تشكيل امپراتوري صهيوني خود دنبال ميكنند.
غالب اين بازيها روح و فكر مردم و به ويژه جوانان را ـ چه در جامعه داخلي آمريكا و چه در خارج آمريكا ـ هدف گرفته و حاوي پيامهاي زير است:
ـ تجاوزهاي آمريكا به كشورهاي ديگر، از روي اهداف خيرخواهانه و انسان دوستانه است.
ـ آمريكا نماد صلح و دوستي است و هر جنگ و تجاوزي از سوي آن، در راستاي صلح جهاني صورت ميگيرد.
ـ مخالفان آمريكا عناصري شرور و محورهاي شرارت و سپاه اهريمن هستند.
ـ اگر قرار است كسي جهان را از ظلم و تباهي نجات دهد بي ترديد آمريكاييها هستند. زيرا آمريكا منجي جهان است.
ـ آمريكا با اهداف خيرخواهانه براي نجات انسانهاي دربند از دست بدخواهان و عناصر ضد انسان تلاش ميكند و انواع خطرها را به جان ميخرد.
- يك آمريكايي يك قهرمان است.
بنابراين بيخود نيست كه پنتاگون و ارتش آمريكا، به طور مستقيم و غير مستقيم در توليد و توزيع بازيهاي رايانهاي جنگي و نظامي، دخالت دارند. آنان ماهرترين برنامه نويسها را جذب كرده و تواناترين موتورهاي بازي را خريداري كردهاند و در مواقعي كه نتوانند به شكل دلخواه، بازيهاي رايانهاي مورد نظر را توليد كنند، ساير سازندگان بازيهاي رايانهاي را به اين كار وا ميدارند.
ادامه دارد...
منبع: سيد محمد رضا واحدي/ وبلاگ لبگزه
شنبه 18 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]