تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815748678




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز - بخش دوم و پایانی شیخ الشهدای مقاومت قفقاز


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دو قرن مقاومت عالمان دینی قفقاز - بخش دوم و پایانی
شیخ الشهدای مقاومت قفقاز
ایران بزرگ اسلامی در سرگذشت خود حوادث تلخ و تأسف بار بسیاری به خود دیده که یکی از غم انگیزترین آنها جدایی بخش های مهمی از پیکره این سرزمین کهن و تمدّن ساز است.

خبرگزاری فارس: شیخ الشهدای مقاومت قفقاز



  برهه دوم(1335-1412ق) اما حکایت برهه دوم بسی دردناک است و روایت آن بسیار حزن انگیز و داستانی شگفت آور است که ملتی چنین در معرض کشتار و تبعید و اسارت واقع شوند و رشته هویت و فرهنگ درخشان میان آنان و گذشته شان بدین سان وحشیانه به تیغ ظلم و الحاد گسسته شود. به رغم ادعاهای پرهیاهو و با زرق و برق و انقلاب گران بلشویک مبنی بر ایجاد جامعه بی طبقه و رعایت عدل و برابری و احترام به حقوق اقوام و عقاید و آداب و رسوم و شهروندان و شعارهایی بسیار از این دست که حتی موجب شد عده ای از مسلمان زاده ها فریب خورده و به طرف داری و یاری آنان برخیزند، پس از پیروزی در اکتبر سال 1917 چهره وقیح و خشن ملحدان کمونیسم نمایان شد. برخی از تفاوت های اساسی میان تزارها و کمونیست ها را شاید بتوان در چند جمله خلاصه کرد: تزارها به رغم ظلم و ستم های بی حد، هر چند به ظاهر، خویش را مسیحی دانسته و از کلیسای ارتودکس پیروی می کردند. اگرچه این امر برای پیشرد اهداف سیاسی شان بوده باشد. اما کمونیست ها اساساً دین و خدا را امری موهوم، و آفت و افیون ملت ها دانسته و می گفتند بایستی از بیخ و بن برکنده شود. تزارها با همه خودکامگی و استبداد و خفقان، ملاحظاتی درباره کشتار انسان ها داشتند، اما کمونیست ها، به ویژه استالین، تشبّث به هر وسیله را برای نیل به اهداف مجاز می دانست هر چند به قیمت قتل میلیون ها انسان باشد. این جمله از ژوزف استالین است که: «هر مرگی یک تراژدی است، ولی مرگ یک میلیون تن صرفاً آمار است.»13 بلشویک ها حکومت خود را بر این اساس برپا داشته و اقوام و سرزمین های امپراطوری گذشته روسیه را تحت سیطره خود گرفته و با اقتدار کامل به اجرای سیاست های خود در تمام زمینه ها پرداختند. یکی از اهداف مهم کمونیست ها همانند تزارها، همسان سازی قومی و ملی و ایجاد هویتی واحد به نام شوروی سوسیالیستی بود. در این فرض می بایست تمام اقوام و عقاید موجود، در ترکیب شوروی همگون شده و از عقاید و آداب و رسوم خود دست بردارند. این سیاست در مورد اقوام مسلمان، به ویژه شیعیان قفقاز با شدت و حدّت بیشتر اجرا شد، چرا که آنان در بنیاد تفکر الهی خود عناصری مانند جهاد و شهادت و ظلم ستیزی و مقابله با کفار و متجاوزان را داشتند و عالمان دینی و روحانیان شیعه سردمدار نهضت های بزرگ و کوچک بر اساس چنین تفکری بودند. روس ها هنوز خاطره فتاوای کوبنده مراجع شیعه وحضور پرشور آنان در جبهه های جنگ بر ضد خود را که فوج فوج جهادگران را به میدان رزم کشاند و می رفت که دست تجاوزکار آنان را برای همیشه قطع کند، از یاد نبرده بودند و نیز حماسه های کوه نشینان داغستان را به رهبری عالمی دینی که ده ها سال شکست و زبونی را بر آنان تحمیل کرد، فراموش نکرده بودند. همچنین مقاومت های گاه و بی گاه مسلحانه و پایداری فرهنگی روحانیان شیعه را به خوبی رصد کرده و به زعم خود می دانستند ضربه نهایی را کجا فرود آورند و کار را یکسره کنند. آنان با این ملاحظات، پس از تثبیت پایه های قدرت خود و تسویه حساب های سنگین و جنگ قدرت خونین میان خود، در اولین فرصت سراغ مسلمانان، به ویژه شیعیان قفقاز آمدند: 1. نخست از سال 1920م زیارت حج و عبتات عالیات و اماکن مقدّسه را ممنوع کردند. 2. از سال 1924م تبلیغ و عمل و تظاهر به شریعت اسلامی مطلقا ممنوع شد. 3. در سال 1928م کلیه مدارس دینی تعطیل شد. 4. در سال 1929م الفبا به لاتین تغییر پیدا کرد و در سال 1939م از لاتین به روسی تغییر داده شد و این، یکی از سهمگین ترین ضرباتی بود که می توانست ملتی را از پای درآورد و به حیات علمی و فرهنگی آن پایان دهد؛ ملتی که یک شبه از تمام هستی معنوی خویش ساقط شد و تمام آثار علمی و فرهنگی گذشتگان خود را زیر خروارها خاک تیره بختی دفن شده یافت. نسل کنونی قفقاز هرگز توان خواندن یک سطر از آنچه از گذشتگان خود به ارث برده و حیات علمی و معنوی شان در گرو آن است را ندارند. بگذریم از خط و شعر و دیگر اقسام هنر که با تغییر الفبا نابود شد و از خان استعداد آنان به یغما رفت. 5. در سال 1930م کلیه موقوفات مصادره، و مساجد به حالت تعطیل درآمد. 6. پس از آن، کشتار و تبعید و حبس علما و روحانیان به صورت رسمی آغاز شد. این دوران از وحشتناک ترین دوران های حاکمیت کمونیست هاست. عالمان دینی در آن روزگار، مصداق کامل این آیه شریفه بودند: «و از آنان انتقام نمی گرفتند جز این که آنان به خدای شکست ناپذیر ستوده، ایمان آورده بودند.» (بروج: 8) چه بسیار عالمانی را که به طرز فجیعی به شهادت رساندند، زندانی و تبعید کردند، به دریا افکندند و غرق کردند. در بسیاری از موارد، پس از دستگیری، هیچ کس از سرنوشتشان باخبر نشد و تاکنون نوادگانشان چشم به راه آنانند. و چه بسیار عالمانی که در غربت و تنهایی و در اوج مظلومیت، به طور پنهانی به سر برده و در زیر یوغ ستم در گمنامی جان سپردند.14 یکی از جهاتی که در مقایسه با دوران تزارها در این دوران شدت یافت، حمله های جریان سکولار و وابستگان جریان فکری تجدد طلبی به روحانیان بود. اینان که همواره شرافت و نجابتشان در گرو تشبّه و تشبّث تمام عیار به بیگانگان بود، با حربه مطبوعات و تئاتر و سینما به یاری جلادان شتافته و آتش تهیه حذف فیزیکی جریان دینی را فراهم کردند. یکی از فیلم ها و نمایشنامه هایی که در دهه های آغازین قرن بیستم به اجرا در آمد، «دلی کور» است. کور، نام روخانه ای است که در اینجا او را دیوانه لقب داده اند و به معنی «رودخانه دیوانه کور» است. در این فیلم موهن که اکنون نیز از برخی شبکه های جمهوری آذربایجان پخش می شود، اعمال وقیحی به یک روحانی نسبت داده و صحنه های زشتی نشان داد می شود. به هرحال، در این دوران نیز عالمان دینی همه مخاطرات و تمام مرارت ها و رنج ها را به جان خریده و به دفاع از کیان ایمان خویش برخاستند. گروهی با صراحت، مخالفت کرده و تشکل های مردمی و دینی ایجاد نمودند تا در آخرین سنگرها با شجاعت تمام سرود شهادت سر دهند که به معرفی چند تن از آنان می پردازیم: 1. شیخ الشهدای قفقاز، آیت الله شیخ عبدالغنی بادکوبه ای وی سرآمد فقیهان و عالمان بزرگ و سرسلسله مجاهدان مسلمان قفقاز است. حدود 1266/1850م در شهر بادکوبه دیده به جهان گشود و مقدمات را در مدرسه میرزا حسیب قدسی آموخت. وی در جوانی رهسپار نجف اشرف شد و در حلقه شاگردان حضرات آیات عظام مولی محمد فاضل ایروانی و میرزا حبیب الله رشتی قرار گرفت و در معقول نیز از علامه برغانی بهره برد و به مقام شامخ اجتهاد نایل شد. در دهه آخر قرن نوزدهم میلادی به باکو بازگشت و با توجه به عظمت علمی و معنوی اش در صدر علمای اعلام منطقه قفقاز نشست و چون آفتابی در میان ستارگان علم و معنویت درخشید و محبوب دل مردمان و مرجع مسلمانان گردید و علما و مراجع وقت جهان تشیع، عموم مردم قفقار را به وی ارجاع داده و اطاعتش را لازم شمردند. علاوه بر جایگاه رفیع علمی و معنوی، ویژگی هایی چون شجاعت و صراحت لهجه، ظلم ستیزی، بی باکی در رویارویی با ستمگران و صاحبان افکار الحادی، معظم له را بر آن داشت تا با تمام توان در مقابل تهاجم فرهنگی و ظلم و ستم روسیه تزاری بپاخیزد و برای پاسداری از قرآن و اسلام تیغ جهاد برکشد. در این راه، بارها تهدید شد و فرزندش محمدعلی در جریان حمله ارامنه به شهادت رسید. پس از انقلاب کمونیستی و حاکمیت دولت الحادی، شیخ که نفوذ فوق العاده مردمی داشت، عالمان مجاهد و یاران جان برکف خویش را فرا خواند و با تشکیل جبهه ای با نام «جمعیۀ دعوۀ الإلهیه» در بادکوبه، مرکز قفقاز شرقی، به مبارزه با ملحدان کمونیست پرداخت و آشکارا « لنین» وپیروانش را در خطابه ها کافر خواند و زیر ضربات برهان و استدلال گرفت تا آنکه در سال 1350ق/1931م ستمگران کوردل بلشویک حضور آفتاب گونش را برنتافته و حضرتش را همراه سی نفر از علمای اعلام بادکوبه، از جمله علامه شیخ حسین رامانایی و شیخ حنیفه بادکوبه ای، سیدمحمّد بادکوبه ای و دیگران دستگیر کرده و پس از چهارماه شکنجه به دار آویختند. بدین سان، شهادت این بزرگمرد دین و سیاست که مظهر غیرت، حمیت، شجاعت و شهامت عالمان شیعی و روحانیان علوی است، برگ زرّین دیگری بر صفحات پرافتخار رهروان صراط مستقیم قرآن و پیروان راستین امیرمؤمنان علی(ع) افزود. 2. علامه شیخ حسین رامانایی وی از یاران و هم رزمان شیخ شهیدان عبدالغنی بود. در نجف اشرف از شاگردان شیخ محمدحسن مامقانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی و آخوند خراسانی بود. او حافظ قرآن، و محفلش مجمع عالمان دینی عصر خویش بود. به جهاد با کفار کمونیست برخاست و در سال 1937 م به شهادت رسید. 3. آیت الله شیخ محمد پیش نماززاده گنجوی او در سال 1275ق/1859م در شهر گنج متولد شد و تحصیلات خویش را ابتدا در حوزه عملیه تبریز نزد میرزا جواد آقا مجتهد و میرزا باقر مجتهد فراگرفت، سپس به زادگاهش بازگشت و به سبب مبارزات با 23 نفر از علمای گنجه دستگیر و به ترکمنستان تبعید شد. اما از تبعیدگاه گریخت و به نجف اشرف رفت و سه سال در دروس حضرات آیات عظام سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی و شریعت اصفهانی شرکت کرد. دوباره به گنجه بازگشت و با یاران خود جمعیت «دفاع» را تشکیل داد و به فعالیت های فرهنگی و سیاسی پرداخت و سرانجام در هفدهم ذی قعده 1356ق / بیستم ژانویه 1937م دستگیر و زندانی شد و سپس توسط دژخیمان کمونیست به شهادت رسید. 4. آیت الله سیدمحمد مشتاقایی بادکوبه ای وی فرزند آیت الله میرعبدالغنی مشتاقایی است. که در سال 1302ق/ 1885م متولد شد. مقدمات و سطوح عالی را نزد پدر و دیگر عالمان منطقه آموخت. بعد از آن به نجف رفت و پانزده سال از محضر سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی و میرزا محمد حسین نایینی بهره برد و به درجه اجتهاد رسید، آنگاه به زادگاهش بازگشت و به فعالیت های دینی پرداخت. وی از یاران شیخ شهیدان قفقاز شیخ عبدالغنی است که همراه ایشان در سال 1931م دستگیر و پس از یک سال به شهادت رسید. 5. آیت الله شیخ محمد لنکرانی در آن زمان، منطقه لنکران قفقاز از لحاظ دینی جایگاه قم را در ایران زمانِِِ ما داشت. خاندان های متعدد سادات وعلم و فضیلت در این سامان زیسته و شخصیت های علمی و معنوی بسیار از آن جا برخاسته اند. از جمله خاندان های علم و جهاد و اجتهاد، خاندان آیت الله شیخ عبدالله لنکرانی است که در بحث پیشیین به آنها پرداخته شد. فرزندان ایشان حضرات آیات شیخ جعفر و شیخ محمد نیز از علمای اعلام و روحانیان عالی مقام منطقه بودند. محل سکونت آنان روستای «کلوَز» از توابع شهرستان «لریک» لنکران بود. این خاندان از نفوذ کلمه و استطاعت مالی فراوانی بهره مند بوده و سری نترس در برخورد با متجاوزان روس و سپس بلشویک داشتند.  شیخ محمد مقدمات را نزد پدر و برادر آموخت، سپس در نجف اشرف سالیان متمادی حضور بزرگان علمی جهان تشیع را درک و به مقامات عالی دست یافت. پدرش در اواخر قرن سیزدهم بدرود حیات گفت و وی با برادرش شیخ جعفر عهده دار وظایف روحانیت گردید. همواره برخوردهای متعدد و تندی میان این خاندان و سربازان روس تزاری رخ می داد تا آنکه نغمه های انقلاب بلشویکی از سال 1905م به گوش رسید. این برادران از همان آغاز، انحطاط و مقاصد شوم کمونیست ها را شناخته و به جهاد برخاستند. شیخ در سال 1331 ق/1913م بدرود حیات گفت و برادرش آیت الله شیخ جفعر نیز چند سالی پیشتر وفات کرد. اینان علم و اجتهاد را برای فرزندان خود به ارث گذاشتند. فرزند شیخ محمد، آیت الله میرزا عبدالحسین لنکرانی بود که بعدها نام واعظی لنکرانی را برای خود برگزید و پس از پدر، بزرگ خاندان شد و صراط مستقیم پدر و اجدادش را پیمود. پس از برقراری رژیم الحادی، به جهاد بی امان برخاست و در این راه، بسیاری از بستگانش به شهادت رسیده و عده ای نیز اسیر و تبعید شدند و دیگر کسی از سرنوشتشان باخبر نشد. میرزا عبدالحسین تا آنجا که یارای جهاد داشت، ایستاد و به جنگ مسلحانه ادامه داد. پس از روی کار آمدن استالین در سال 1924م و تنگ تر شدن حلقه محاصره، طی درگیری شدیدی با جمعی از یاران خود از سرحدات ایران گذشته و در روستای «سر خانلو» از توابع اردبیل سکنا گزیدند. علما و مردم اردبیل از او درخواست کردند که در شهر اقامت کند تا از محضرش بهره ببرند، اما میرزا پس از اندکی توقف در شهر، به سرخانلو بازگشت و همانجا را وطن خویش قرار داد و تا واپسین لحظات مسدود شدن مرزهای شوروی سابق، جهادگران آن سوی مرز را تدارک نمود و از مبارزه باز نایستاد. سرانجام در پنجم شوال سال 1386/دسامبر 1966 بدرود حیات گفت و در قبرستان روستای سرخانلو به خاک سپرده شد.15 عالمانی که از آنها یاد شده، تنها چند نمونه از عالمان دینی قفقازندکه مقاومت مسلحانه را برگزیدند. مقاومت فرهنگی با وجود همه مخاطرات و تهدیدها و اعمال خشونت و بی رحمی از سوی حکومت استالین که از سال 1930م ـ 1939م روزگار تصفیه بزرگ16 نامیده شد و به قلع و قمع مخالفان اقدام کردند، صدها و بلکه هزاران نفر از عالمان دینی و روحانیان و مؤمنان به شهادت رسیده و زندانی شده بسیاری نیز دستگیر و به نقطه نامعلومی انتقال داده شدند و دیگر کسی از سرنوشتشان باخبر نشد. جمعی از عالمان دینی نیز صلاح بر آن دیدند که زندان و تهدید و تبعید را تحمل کرده و به حضور خود در میان مردم مسلمان ادامه دهند. و این یکی از برجسته ترین نقاط قوّت روحانیت شیعه است که در سختی و سهولت روزگار، مردم خود را تنها نمی گذارند. از چهره های شاخص این دسته از علما، تندی چند را یادآور می شویم: 1. آیت الله میرزا محمد حسین لنکرانی آیت الله میرزا محمد حسین لنکرانی، مشهور به «امام آخوند» فرزند ملا عبدالحمید از علمای اعلام و فقهای عظام قفقاز در سال 1295ق / 1878م در شهر لنکران متولد شد و مقدمات را نزد پدر و دیگر عالمان لنکران آموخت، سپس به نجف اشرف رفت و سالیان متمادی از محضر حضرات آیات عظام سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی و آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و میرزا محمد حسین نایینی بهره برد و نیز در فلسفه از محضر آقا سیدحسین بادکوبه ای استفاده کرد و به مقام اجتهاد رسید، سپس به زادگاه خویش بازگشت.  به رغم آنکه امکان مهاجرت به ایران برای ایشان فراهم بود سنگر مقاومت را ترک نکرد و در لنکران ماند. وی یکی از بزرگ ترین عالمان قفقاز در دوران تاریک حاکمیت کمونیست هاست که بارها تحت پیگرد و آزار و اذیت دژخیمان رژیم الحادی قرار گرفت و کتابخانه و اموالش مصادره شد، اما تمام مرارت ها و سختی ها را به جان خرید و در سنگر بندگی خدا و سربازی حضرت بقیهالله الاعظم ـ ارواحنا فداه ـ استوار ایستاد. ایشان با مرجع وقت جهان تشیع حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی مکاتبات و مراوداتی داشت. مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین زاهدی لنکرانی برای نگارنده نقل کرد: «به بهانه های مختلف، از جمله نسبت فامیلی، نامه های ایشان را با آیت الله بروجردی ردّ و بدل می کردم. گاه ایشان از مسائل شرعی سؤال می نمود. یک بار که مکتوب ایشان را نزد آیت الله بردم، مرحوم میرزا ذیل مسئله ای فقهی مرقوم داشته بود: «به نظر حقیر چنین می رسد» و دیدگاه فقهی خویش را نگاشته بود. آیت الله بروجردی با قرائت این قسمت از نامه گریست و فرمود: «چه بزرگانی را در پشت حصار داریم»! آن عالم ربّانی در دوازدهم ربیع الثانی 1380 / ششم اکتبر 1860 رحلت کرد. و پیکر پاکش در قبرستان شهر لنکران به خاک سپرده شد. در پی ارتحال ایشان مجلس ختمی با همّت آیت الله شیخ حسین لنکرانی از طرف علمای بزرگ تهران برگزار شد. 2. آیت الله شیخ باقر ناردارانی وی از علمای اعلام قفقاز است که در سال 1291ق/1874م در قصبه «نارداران» از توابع باکو
متولّد شد. مقدّمات و سطوح عالی را نزد روحانیان و عالمان زادگاهش آموخت، سپس به
نجف رفت و از محضر حضرات آیات عظام طباطبایی یزدی و آخوند خراسانی و دیگران بهره برد و به مقامات عالیه علمی نایل آمد. در سال 1912 م به زادگاهش بازگشت و به فعالیت های دینی پرداخت. به رغم همه تهدیدها و شهادت هم قطارانش، همچون حضرات آیات شیخ احمد و شیخ رسول و شیخ حسن از علمای منطقه، با قامتی سرفراز در سنگر دیانت ایستاد. سالخوردگان قصبه نارداران چهره پرصلابت آن عالم ربّانی را بالای منبر هنگام وعظ و خطابه، سلاح به دست، به خاطر دارند و برای اینجانب نقل نموده اند که بی هیچ هراسی آیات الهی و روایات معصومان(ع) را برای مردم می خواند. اگر چه مأموران کمونیسم او را مکرر تهدید به قتل کرده و انواع
آزار و اذیت ها را روا داشتند، اما نتوانستند بر وی غلبه کرده و او را از تبلیغ دین بازدارند. آن عالم مجاهد در سال1356ق / 1937م دار فانی را وداع گفت و پیکر پاکش در قبرستان نارداران به خاک سپرده شد. 3. آیت الله میرزا عبدالکریم مشتاقایی بادکوبه ای ایشان از علمای اعلام و روحانیان عالی مقام قفقاز است که در سال 1283ق/1867م در قصبه «مشتاقا» از توابع باکو تولّد یافت. وی تحصیلات خود را در زادگاهش و مدرسه «حاج بابا» ی باکو آغاز کرد، سپس در حوزه های علمیه مشهد مقدس و نجف اشرف به پایان برد و به زادگاهش بازگشت و در دوران حاکمیت کمونیستم در کمال غربت و مظلومیت و انزوا روزگار گذراند، اما از تألیف و تحقیق و تربیت شاگردان به صورت پنهانی بازنایستاد. ایشان هفت جلد کتاب تألیف کرده اند که اکنون در اختیار نگارنده سطور است. وی ششم صفر سال 1380ق / بیستم جولای 1961م دار فانی را وداع گفت و پیکرش در قبرستان زادگاهش به خاک سپره شد. از این دست عالمان عالی مقام و مجاهد و مقاوم جبهه فرهنگی، بسیاری را می توان نام برد، از جمله شیخ جلال لنکرانی (م1380ق)، شیخ بشیر ارکوانی لنکرانی(م 1386ق)، شیخ یونس قاسم زاده (م 1408ق)، شیخ علی بنده بابایی (م 1403ق)، شیخ اسدالله سیف الدینی (م 1375ق)، شیخ قدرت الله لنکرانی (م 1379ق)، شیخ محسن حکیم زاده (م 1387ق)، شیخ مظاهر ناردارانی
(م 1396ق)، میر هاشم سالیانی (م 1360ق)، شیخ مظفّر لنکرانی (م 1359ق) و... . در این میان، عده ای از عالمان دینی قفقاز نیز وظیفه خود را در مهاجرت فی سبیل الله تشخیص داده، جلای وطن کردند و به شهرهای ایران و عراق رفتند و بدین سان حیات علمی و معنوی سرزمین و ملّت خویش را استمرار بخشیدند. از این گروه می توان حضرات آیات شیخ صدرا بادکوبه ای (م 1392ق)، استاد بزرگ فلسفه و حکمت نجف اشرف (در نیمه دوم قرن چهاردهم هجری)، شیخ عبدالحسین بهبودی لنکرانی (م 1426ق)، شیخ اسحاق قفقازی (م 1391ق)، حاج شیخ مجتبی لنکرانی (م 1406ق)، شیخ غلامحسین محامی بادکوبه ای (م 1369ق)، ملا عبدالرزاق لنکرانی (م 1382ق)، سیدمحمد بادکوبه ای (م 1389ق) و بسیاری دیگر را نام برد. آنچه در این نوشتار به اختصار ذکر شد تنها گوشه ای از جریان مقاومت عالمان دینی در قفقاز بود؛ مقاومتی که به درازای دویست سال در جای جای این سرزمین اشغال شده و مظلوم در جریان بود. نتیجه گیری حوادث تلخ و رنج آور دو قرن گذشته تاریخ ایران، گویای آن است که بیگانگان طی برنامه ای بلند مدت، قصد تجزیه ایران و در نهایت، حذف اسلام را در این کشور عزیز داشتند. منطقه قفقاز در راستای این توطئه بر اساس قراردادهای تحمیلی و ننگین گلستان و ترکمانچای، در کنار بی تدبیری حاکمان وقت از ایران جدا شد. حوادث بعدی نشان داد که حاکمان روس علاوه بر جدایی مرزی قفقاز از ایران، قصد تغییر هویت فرهنگی، دینی و تاریخی مردم این سامان را داشتند. روسیه کمونیستی با حذف تمام مظاهر دین اسلام، از جمله تعطیلی مساجد و حوزه های علمیه، حذف زبان فارسی و رواج زبان روسی، گام بلندی در استحاله فرهنگ اسلامی، ایرانی مردمان قفقاز برداشت. با این همه، علمای بزرگی که در این عصر از قفقاز برخاستند به مبارزه با این جریان پرداختند. بسیاری از آنان با بذل مال، جان خود را نیز در راه این مبارزات فدا کردند، به طوری که هنوز با گذشت این دو قرن و پدید آمدن نسل های جدید در منطقه قفقاز، خاطره های فدا کاری آنان زبان به زبان نقل می شود. هرچند خاطره جدایی قفقاز از ایران، یادآور تلخی جدایی یک طفل از مادر خود و یک نسل از هم نسلان دیگر است، ولی باید گفت هم چنان اقدامات ضد دینی حاکمان و مبارزات مردم دین مدار آن دیار ادامه دارد. امیدواریم هرچه زود تر با ظهور حضرت بقیهالله الاعظم?، شاهد پیروزی این مبارزه ها باشیم. پی نوشت: 12. در مجموعه «فرزانگان قفقاز» توجه خاصّی به دویست سال اخیر شده و شرح حال صدها تن از علما و روحانیان ذکر گردیده که به خواست خدا به زودی در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت. * اطلاعات مربوط به عالمان دینی در این مقاله، برگرفته از کتاب « فرزانگان قفقاز» به قلم نویسنده این مقاله است. برخی از اطلاعات نیز بصورت میدانی –در زمان حضور در منطقه قفقاز - جمع آوری شده است. 13. جهت اطلاع بیشتر درباره استالین و فجایعی که انجام داد ر.ک: استالین مخوف، مارتین ایمیس، ترجمه حسن کامشاد. 14. برای تمامی موارد مذکور مستندات متعددی در یک تحقیق میدانی به دست آمده که امیدوارم در آینده‌ای نزدیک منتشر گردد. 15. فرزند ارشد ایشان حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود واعظی لنکرانی و نوادگان روحانی ایشان، ساکن شهر مقدس قم می باشند. فرزند دیگر ایشان مرحوم حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالله واعظی لنکرانی پس از تحصیلات عالیه، در اردبیل رحل اقامت افکند و به شئون روحانیت اشتغال ورزید و سال گذشته در آن جا به رحمت ایزدی پیوست. 16. Repressiya. منابع اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بی تا. ایمیس، مارتین، استالین مخوف، ترجمه حسن کامشاد، نشر نی، 1382ش. طباطبا، ابواسماعیل، منتقله الطالبیه، نجف، المکتبه الحیدریه، بی تا. دائره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، 1387ش. دائرهالمعارف تشیع، زیر نظر بهاءالدین خرمشاهی و دیگران، تهران، نشر شهید سعید محبی، 1388ش. طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمد رامیار، مشهد، دانشگاه مشهد، 1351ش. خطیب بغدادی، احمد بن علی بن ثابت، تاریخ بغداد(مدینه السلام)، تحقیق بشار عواد معروف، بیروت، دارالغرب الاسلامی، 1422ق. مهدی پور، علی اکبر، «آْستانه مبارکه بی بی هیبت» در: سفیران رستگاری(سی مقاله درباره امام زادگان)، محمد ملکی، بی جا، سازمان اوقاف و امور خیریه، 1386ش. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک، بی جا، وزارت اطلاعات، 1383ش. نجاشی اسدی کوفی، احمد بن علی، رجال، تحقیق سید موسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، بی تا. عادل مولایی: دانش‌آموخته سطح چهار حوزه علمیه قم و مدیر سابق بخش پژوهش دفتر نمایندگی ولی فقیه در قفقاز.       فصلنامه تاریخ در آیینه پژوهش شماره 32- سال نهم، شماره اول، انتهای متن/

http://fna.ir/VN85Y4





94/10/20 - 00:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن