تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816509919




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آموزش کودکان و حقوق شهروندی


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: شهروندی به معنی تعلق انسان به میهن و مدنیت در گذر زمان مفهوم ثابتی نداشته است. به عبارت دیگر مفهوم آن در انطباق با تغییرات و تحولات اجتماعی تکامل می یابد. وقتی فلاسفه یونان از حقوق شهروند صحبت می کردند، منظورشان حقوقی برای خواص بود؛ خواصی که در سطح فرهنگی، و لابد اقتصادی بالاتری قرار داشتند که بتوانند درک و امکان بهره مندی از آن حقوق را داشته باشند؛ یعنی عوام الناس لایق بهره مندی از چنان حقوقی نبودند، بردگان که جای خود داشتند. درواقع حتی از دیدگاه های افلاطونی و ارسطویی در آن تعاریف از حقوق شهروندی نوعی رویکرد آپارتایدی مستتر بود. رویکردی که امروزه کاملاً در تضاد با حقوق شهروندی است. از زمانی که برده داری رسماً طرد شد، و از زمان جنگهای الغای برده داری در آمریکا، هنوز دو قرن نمی گذرد، و هنوز دولت داعش که عجالتاً در موصل استقرار یافته است، اسیران غیر خودی را در شمار غنائم جنگی برده محسوب می کند و به حراج می گذارد. البته این گونه بیماری های اجتماعی ریشه کن خواهد شد، اما نشان دهنده ریشه هایی است که وجود دارد و زیاد هم از آن دور نشده ایم. آن گونه تفاوت ها در رویکرد به حقوق شهروندی امروزه نیزدر زندگی مدنی عادی و روزمره عملاً وجود دارد. در واقع منظور از آموزش کودکان و حقوق شهروندی فقط این نیست که حقوقی رایج و متعارف مانند سایر واقعیات زندگی و در شمار دانشهای بشری و به عنوان رسالت متعارف مدرسه از نسلی به نسل دیگر آموزش داده شود، بلکه بالاتر از آن است. رسالت دیگر این آموزش همسنگ و همتراز کردن آگاهی های فردی از حقوقی است که همه افراد جامعه چنان که باید از آن برخوردار نیستند یا از حق برخورداری از آن آگاهی ندارند. گفتیم که معنا و محتوای حقوق شهروندی با توسعه اجتماعی تحول و تکامل می یابد. اما «توسعه اجتماعی» خودش امری یکسان و همگون نیست. جوامعی هستند که همراه با توسعه علمی و آموزشی، و به دلیل آن، از توسعه اجتماعی و رفاه و امنیت فردی بیشتری برخوردار می شوند. جوامع دیگر نیز به پیروی از آنان می کوشند خودشان را با آن پیشرفت ها تطبیق دهند؛ اما موضوع دیگر این است که هر یک از جوامع خودشان در سطوح فرهنگی یکسان قرار ندارند. آنهایی که در توسعه اجتماعی پیشرفته و پیشرو هستند، بخشهای گسترده تری از جامعه خود را به سطوح بالاتر فرهنگی می کشانند تا به همسانی و همترازی نسبی دست می یابند؛ مثلاً جوامع اروپایی همسانی فرهنگی بیشتری دارند، و در خود اروپا ملل کشورهای شمالی همسان تر هستند، و تفاوتهایی هم که هست، بیشتر جنبه ژنتیک دارد؛ زیرا آفرینش استعدادها و توانمندی های فکری و ذهنی افراد بشر یکسان نیست. جوامع پیشرفته جوامعی هستند که آموزش فرهنگی آنها از جمله درک و شناختشان از حقوق شهروندی، از درون خانواده و از والدین آغاز می شود. آموزش خانوادگی نیاز به سواد و فرهنگی متناسب با شرایط زمان دارد. حال اگر والدین واجد چنان صلاحیتی نباشند، چگونه می توانند آغازگر آموزش فرهنگی فرزندان خود باشند؟ در این گونه جوامع است که پدیده و مسأله شکاف نسلها پدید می آید. شکاف نسلها در خانواده هایی که همتراز توسعه فرهنگی زمان خود باشند رخ نمی دهد. در جوامعی که اختلاف سطح فرهنگی شدید باشد، می تواند منجر به دوگانگی فرهنگی شود؛ یعنی نخبگان احتمالاً متفرعن که معمولاً در هیأت حاکمه جای دارند، از توده مردم که فرهنگ فرودست تری دارند و احساس اهانت و تحقیر می کنند، جدا و بیگانه می مانند. این بیگانی چه بسا منجر به ستیزه جویی و دشمنی و انتقام جویی شود. به عبارت دیگر بخش خیزنده و در حال تحول توده جامعه برای زدودن آن دوگانگی می کوشد گروه ممتاز را به زیر بکشد. چنین کشمکشی در جوامع رو به تحول رخ می دهد و سرانجام منجر به تعادلی جدید و همگونی بیشتر در جامعه می شود، بی آنکه از مسیر رو به تعالی آن بکاهد. بدون تردید همین حق برخورداری از همترازی و همگونی، خود از مبانی حقوق شهروندی تلقی می شود. آموزش اجتماعی و فرهنگی کودکان در جوامع در حال تکامل اهمیت بیشتری می یابد؛ زیرا برای جلوگیری از برهم خوردن تعادل اجتماعی، و برای جلوگیری از تعمیق شکاف نسلها، آموزش کودکان باید جدی تر تلقی شود؛ چون در این آموزش علاوه بر کودکان، والدین آنها نیز باید آموزش ببینند؛ یعنی فرزندان ضمن آموختن الزامات زندگی اجتماعی، باید رسالت به همراه کشاندن والدین آموزش ندیده و ناآگاه را نیز بر عهده داشته باشند. یعنی به طور غیر مستقیم و با شیوه هایی که موجب انتقال آموزش های مدرسه به خانواده شود، از علل بروز شکاف نسلها بکاهند. در ایران در جامعه ای مانند ایران که دورخیز عمومی مدنیت و آموزش های آن سابقه ای صد ساله دارد، و دوران های دوگانگی اجتماعی و آثار حاد آن را نیز پشت سر گذاشته است، عملاً نسلهایی که از شکاف فرهنگی با نسلهای والدین خود رنج می برده اند، خودشان با همسانی فرهنگی بیشتری نقش والدین را بر عهده گرفته اند. ایران در مقایسه با ملل همسایه مانند افغانستان و پاکستان و حتی عربستان ثروتمند، از لحاظ نزدیک شدن به همگونگی و همسانی فرهنگی پیشرو تر است؛ اما با توجه به توسعه مهاجرت های روستایی به شهرها، که موجب انتقال تک وارگی های فرهنگی بدوی به فرهنگ پیچیده تر و متکثر مدنی می شود، باز هم نیاز توجه بیشتر به آموزش حقوق شهروندی به کودکان وجود دارد. در عین حال، پدیده های کمک آموزشی هم وجود دارد که در شهر و روستا به همسان سازی و همترازی بیشتری فرهنگی کمک می کند، و این همترازی خود از پدیده های آگاهی دهنده و تقویت کننده و تضمین کننده حقوق شهروندی می شود. رواج تلفن های هوشمند، انتقال سریع پیام های آگاهی بخش، الزام به برخورداری از مهارت های لازم برای کاربرد دستگاه ها برای نام نویسی در مراجع گوناگون، برای کسب آگاهی، برای خرید و فروش، برای انتقال پول و رزرو هتل و خرید بلیت سفر هوایی و زمینی و هزار کار دیگر، دستیابی سهل به ماهواره و اینترنت و تلویزیون های بین المللی، همگی نه فقط شهر و روستا و نسل جوانتر بلکه نسل ناآشناتر پیشین را نیز به عرصه تازه ای از همسانی فرهنگی و اجتماعی می کشاند. حق آزادی بهره مندی از حقوق شهروندی به معنی تعهدات و وظایف شهروندی نیز هست. در واقع محور حقوق شهروندی را حق آزادی تشکیل می دهد. این حق آزادی است که در رفتارها و منش ها و اعمال گوناگون تجلی می یابد. شناخت حق آزادی و تعریف آن بلافاصله منجر به درک حدود آن می شود که آزادی دیگران است. در جامعه در حال جوششی که هنوز بهره مندی از مواهب و امکانات رفاهی و اجتماعی زندگی مدرن با آموزش و انطباق آن بهره مندی با تکالیف و وظایف، یعنی با شناخت هنجارها و حدود آزادی های دیگران تعدیل نشده باشد، ناهنجاری هایی رخ می دهد. اشخاص به تصور اینکه پول یا قدرت سیاسی برایشان حق ویژه ای ایجاد می کند، تمایل دارند برای خود آزادی هایی بیش از دیگران قائل باشند؛ مثلاً در رانندگی در تونل وقتی با کندی حرکت مواجه می شوند، بدون توجه به محدودیت ها ناگهان وارد نوار ممنوعه اضطراری می شوند و با توسل به تعریفی غیر فرهنگی به نام «زرنگی»، سریعاً از صف طولانی صدها و هزاران ماشینی که رعایت نوبت خود را با شکیبایی تحمل می کنند، پیشی می گیرند. حتی به اعتبار درآمد و دارایی نگران جریمه هم نیستند. ناگهان ستونی از رانندگان مردد نیز به دنبال آنان روان می شوند و چون معمولاً با بازخواست و جلوگیری نیز مواجه نمی شوند، گروه حق مدار و قانون شناس شکیبا را بازنده و سرخورده بر جای می گذارند. همین شیوه در جاده ها به خروج ناگهانی ماشینی از ستون رانندگان عادی و زدن به خاکی یا رانندگی در ستون معکوس منجر می شود که گاهی چند ستون راننده هم جهت را در جاده در مقابل چند ستون در جهت مخالف قرار می گیرد که منجر به انسداد کامل می شود. این گونه زرنگی های رایج، در صف بانک، در خرید نان، در سوار شدن به آسانسور و پیشی گرفتن های گوناگون ممکن است موجب فخر هم بشود. در حالی که آموزش صحیح حقوق شهروندی باید به کودکان داده شود، با فرض اینکه در خانواده چیزی به آنان آموخته نمی شود. این آموزش ها باید از نظافت شخصی، مسواک زدن، غذاخوردن با ابزار ساده کارد و چنگال، سلام گفتن هنگام ورود به جمع، احترام به بزرگترها، طرز شستن دست و رو و نظافت در توالت، شستن ظروف غذاخوری و مشابه آن با تأکید آغاز و همراه باشد، تا برسد به جایی که احترام به حقوق دیگران را وظیفه اخلاقی و واجب خود بشناسد و رفتار مغایر آن را امری رذیلانه و شرم آور و حقارت آمیز برای خود بداند. چنین آموزشی به کاهش فساد، ارتشا، سوءاستفاده از اختیارات و مقام، دادن و گرفتن امتیازاتی می انجامد که به دلایل گوناگون حق دیگران محسوب می شود، از جمله دادن امتیازات خانوادگی و مانند. به عبارت دیگر آزادی و حقوق شهروندی که بهره مندی از دمکراسی و حکومت قانون در اوج آن قرار دارد، هنگامی تضمین می شود که دارندگان قدرت با درک حقوق شهروندی و تعهدات اخلاقی، در خودشان چنان توان و قدرتی نبینند که یارای سوءاستفاده از قدرت داشته باشند و از هیچ گونه انحراف از حق و دیگر اعمال شنیع احساس شرمساری نکنند.


شنبه ، ۱۹دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن