واضح آرشیو وب فارسی:شبستر نیوز: به گزارش شبسترنیوز، سجاد مصطفی پور دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی نوشت: شهادت روحانی مبارز شیخ نمر به دست رژیم سعودی، در اولین روز سال میلادی ۲۰۱۶ نشان دهنده ایجاد رویدادهای جدید د ...به گزارش شبسترنیوز ، سجاد مصطفی پور دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه تربیت مدرس طی یادداشتی نوشت: شهادت روحانی مبارز شیخ نمر به دست رژیم سعودی، در اولین روز سال میلادی ۲۰۱۶ نشان دهنده ایجاد رویدادهای جدید در بحرانی ترین منطقه ای جهان در سال پیش رو است. این اتفاقات می تواند باعث تغییر و تحولات سیاسی و اقتصادی در خاورمیانه شود، تغییراتی که پس از گذشت ۴ سال از بحران های منطقه ای، انتظار می رود روند تحولات موجود را به سمت و سوی جدیدی سوق دهد. اقدام عربستان سعودی درباره اعدام رهبر شیعیان این کشور، اگرچه با حمایت برخی کشورهای عربی نه چندان کلیدی در تحولات منطقه همراه بود ولی با اعتراضات و ابراز نگرانی گسترده بازیگران بزرگ منطقه و جهان (ایران، عمان، عراق، اتحادیه اروپا و آمریکا) روبرو شد. به نظر می رسد ریشه نگرانی های موجود بیشتر درباره گمانه زنی ها درباره اقدامات احتمالی رژیم سعودی در آینده می باشد. در این یادداشت به بررسی وضعیت کنونی عربستان در سطح داخلی و منطقه ای، چرایی رفتار این چنینی عربستان سعودی در برهه کنونی و سناریوهای احتمالی پیش رو می پردازیم: رژیم سعودی در عرصه داخلی با دو چالش اساسی روبروست: *جنگ قدرت میان سلمان و نایف: تنش بین محمد بن نایف، ولیعهد عربستان و محمد بن سلمان، جانشین او و پسر پادشاه عربستان مدتی است که در رسانه های مختلف جهان شنیده می شود. این اختلافات باعث به وجود آمدن منازعات بیشتری در خاندان آل سعود شده است. جنگ قدرت میان این دو باعث شده است که تصمیمات سیاسی و اقتصادی عربستان تابع اهداف منفع طلبانه هریک از این اشخاص قرار بگیرد. شکل گیری بحران یمن، کاهش قیمت نفت و فاجعه منا از جمله موضوعاتی هستند که نشئت گرفته از تشدید تخاصم میان شاهزادگان سعودی دارد. *کسری بودجه شدید با کاهش قیمت نفت: وزارت دارایی عربستان پیش بینی کرده که کسری بودجه کشور در سال ۲۰۱۶ به حدود ۸۷ میلیارد دلار (نزدیک به ۷۹ میلیارد یورو) خواهد رسید. پیش بینی می شود که درآمدهای عربستان نیز به نزدیک به ۵۱۴ میلیارد ریال سعودی برسد. این کم ترین میزان درآمدهای این کشور از سال ۲۰۰۹ به بعد است. در آن زمان هم کاهش شدید بهای نفت که متأثر از بحران مالی جهانی بود سبب کاهش درآمدهای این کشور شده بود. وزرات دارایی عربستان علاوه بر کاهش یارانه های آب ، برق و سوخت، از افزایش احتمالی بهای خدمات عمومی و تغییر نرخ مالیات ها خبر داد. بهای بنزین نیز در برخی موارد تا بیش از ۵۰درصد افزایش خواهد یافت. در سطح منطقه ای رژیم سعودی با سه چالش اصلی روبروست: *شکل دادن به جنگ یمن: عربستان با ناتوانی در نقش آفرینی در بحران های منطقه و به دلیل تلاش محمد بن سلمان برای نمایش قدرت و خوش رقصی برای غرب جهت جلب رضایت آنان برای حمایت از وی در رسیدن به قدرت، در فروردین ۱۳۹۴ با هدف تصرف یمن در مدت زمان بسیار محدود، به این کشور حمله نظامی کرد. اکنون با گذشت ۹ ماه از این جنگ، نه تنها سعودی ها نتوانستند به اهداف خود دست یابند بلکه بیش از پیش در منجلاب بحران های منطقه فرو رفته اند. *حمایت از تروریست ها در منطقه: سیاست ریاض درباره تروریسم تکفیری، مبارزه با تکفیری ها و تروریست ها در خاک خود و در عین حال، حمایت از این گروه ها در دیگر مناطق است. از جمله اهداف اصلی سعودی ها در این خصوص این است که سلاح های این گروه ها علیه آل سعود به کار گرفته نشود. حمایت از گروه های تروریستی چون داعش و جیش الاسلام در سوریه و عراق، سرکوب مخالفان دولت بحرین، کمک به گروه های القاعده در یمن، از جمله اقداماتی است که عربستان با انجام آن ها تلاش می کند آتش بحران های منطقه را شعله ورتر کند. *تخاصم آشکار با ایران: رقابت های منطقه ای ایران و عربستان با هدف تلاش برای افزایش نفوذ منطقه ای و همزمان ایجاد توازن در برابر رقیب، در مناطق درگیر بحران همچون عراق، سوریه، بحرین و یمن باعث شده است روابط این دو کشور سرد گردد. موضوعاتی همچون سقوط جرثیقل و فاجعه منا در مراسم حج امسال، کاهش قیمت نفت به دلیل سیاست های خصمانه عربستان در مقابل ایران و عدم موافقت با کاهش میزان تولید نفت جهت مقابله با افزایش قیمت آن و همچنین ائتلاف چهارگانه ایران، روسیه، عراق و سوریه در مقابله با تکفیری های داعش که منجر به تضعیف و عقب نشینی های پی در پی ایشان در سوریه و عراق گردید باعث شد که روابط این دو کشور به شدت تیره شود. با توجه به موارد مذکور می توان اینگونه گفت؛ اگرچه نمی توان به هیچ وجهی این اقدام رژیم آل سعود را در برهه کنونی مبتنی بر یک حرکت سیاسی عقلانی دانست ولی با مرور شکست های متوالی عربستان در بحران های منطقه ای همچون سوریه، یمن و عراق و ناتوانی در رقابت سیاسی منطقه ای با جمهوری اسلامی ایران، می توان اینگونه تشریح کرد که سعودی ها از یک سو برای جبران ناکامی های خود در بحران های منطقه با بهره گیری از راهبرد شیعه هراسی و ایران هراسی و از سوی دیگر برای ممانعت از تقویت ائتلاف ۴ گانه روسیه، ایران، سوریه و عراق تلاش می کنند با تحریک کشورهای محور مقاومت ، سمت و سوی تحولات منطقه را از وضعیت کنونی تغییر داده و با وادار کردن ایران به هرگونه اقدام تلافی جویانه، ضمن محکوم کردن ایران در مجامع بین المللی، جبهه جدیدی را علیه ایران با همکاری کشورهای عربی در منطقه باز کند. با توجه به وضعیت نه چندان مناسب داخلی و منطقه ای عربستان، دلیل اعدام شیخ نمر در برهه کنونی را می توان در ۱۰ مورد اصلی بیان کرد: تداوم قدرت طلبی محمد بن سلمان و تلاش وی برای جلب حمایت غرب جهت رسیدن به قدرت در رقابت با محمد بن نایف. ایجاد جبهه جدید برای مقابله با مسلمانان به ویژه شیعیان در راستای تداوم سیاست های غرب( در نیجریه یر علیه شیعیان و شیخ زکزاکی، ترور سمیر قنطار و ایجاد جنگ مذهبی). تضعیف پیروزی های اخیر جبهه مقاومت در سوریه (حومه حلب) و عراق (آزادسازی الرمادی) واکنش به هلاکت زهران علوش رهبر گروه تروریستی جیش الاسلام. بهانه جویی برای سرکوب شیعیان عربستان در شرق این کشور (قطیف و الاحسا) و از میان بردن معترضان خود با توجه به ناتوانی در مقابله با یمنی ها در سه استان خود و از دست دادن جیزان. معامله سیاسی ترکیه و عربستان پس از سفر غیرمنتظره اردوغان به عربستان مبنی بر مقابله با ائتلاف روسیه و ایران و حمایت از تروریست ها. القاء هدایت و راهبری شیخ نمر توسط ایران در راستای ایجاد ناآرامی و آشوب در شرق عربستان (متهم کردن ایران به دخالت در ناآرامی های شرق عربستان) تشکیل ائتلاف منطقه ای جدید بر علیه ایران به بهانه احساسات برانگیخته شده مردمی در مواجه با اعدام شیخ نمر همچون حمله به سفارت عربستان (با توجه به اعتراض برخی کشورهای عربی همچون امارات، اردن و بحرین با مخالفت ایران در خصوص اعدام شیخ نمر). انحراف و مشغول سازی افکار عمومی جهان اسلام و دولت ها به موضوع اعدام شیخ نمر و انجام اقدام احتمالی در حوزه و موضوعات دیگر (ایجاد بحران های جدید) ایجاد تفرقه میان مسلمانان (شیعیان و اهل سنت) سناریوهایی که عربستان از اقدام غیر عقلانی و خطای سیاسی و راهبردی می تواند در آینده داشته باشد را می توان اینگونه بیان کرد: عربستان سعودی تلاش می کند با همکاری مشترک غرب و همراه کردن برخی کشورهای عربی ضمن بری کردن خود از هرگونه اقدام تروریستی در منطقه و جهان (سوریه، عراق، یمن، پاریس، کالیفرنیا)، ائتلاف جهانی علیه محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران بگشاید. قطع رابطه سیاسی عربستان و هم پیمانانش با جمهوری اسلامی ایران همانند اتفاقی که در دهه هفتاد در روابط کشورهای اروپایی با ایران به بهانه قضیه میکونوس و حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی حضرت امام خمینی (ره) در حال شکل گیری است می تواند به ایجاد تنش منطقه ای به رهبری غرب بینجامد. تنشی که می تواند ریشه در موضوعات ذیل داشته باشد: بسترسازی برای سرکوب شیعیان عربستان به بهانه تجمعات اعتراضی. تحریک ایران به انجام واکنش در مقابل عربستان و سپس متهم کردن ایران در افکارعمومی و مجامع بین المللی. بهانه جویی برای افزایش بهای نفت از سوی برخی کشورهای عربی با ایجاد تنش با هدف جبران کسری بودجه. ایجاد جنگ مذهبی و فرقه ای و تقابل ایدئولوژیک توسط عربستان در منطقه با هدف محکوم کردن ایران به عدم رعایت حقوق اقلیت های مذهبی و تلاش برای تضعیف نقش ایران در قبال بحران های منطقه. کمک به راهبرد غرب در ایجاد دودستگی در داخل ایران (تندرو و معتدل) با توجه به نزدیک بودن ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و تلاش برای حذف جریان ارزشی به اتهام افراطی گری (به بهانه آتش زدن سفارت و کنسولگری های عربستان). تحت تاثیر قرار دادن فضای اجرایی شدن برجام با هدف کاهشاثرات آن. به نظر می رسد با سناریوهای مذکور، باید منتظر اقدامات دیگر رژیم سعودی و هم پیمانانش در منطقه و جهان باشیم. اقداماتی که می توان به التهاب فضای پرتنش خاورمیانه بینجامد.
شنبه ، ۱۹دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبستر نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]