واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ روزنامه مردمسالاری
برون رفت از ذلت بیشتر نفت
اگر از هر اقتصاددانی در اقصی نقاط جهان سوال شود که راهبردیترین کالایی که در تجارت جهانی کالا معامله میشود چه کالایی است بیتردید پاسخ واحدی را خواهیم شنید؛ «نفت»، حال چه بلایی بر سر نفت آمده است که از مرکب عزت پیاده شده است.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، بهروز پورسینا طی یادداشتی در روزنامه مردمسالاری نوشت: نفت روزهای بدی را میگذراند. اگر از هر اقتصاددانی در اقصی نقاط جهان سوال شود که راهبردیترین کالایی که در تجارت جهانی کالا معامله میشود چه کالایی است بیتردید پاسخ واحدی را خواهیم شنید؛ «نفت». حال چه بلایی بر سر نفت آمده است که از مرکب عزت پیاده شده است و ذلیلانه طی طریق میکند؟ برای پاسخ به این سوال، طرح مباحث گستردهای از مباحث علوم اقتصادی و مدیریت منابع مالی ضروری است. با این حال و در این مجال میتوان گفت که علت اصلی، به این خاطر نیست که نفت دیگر به مانند گذشته یک کالای استراتژیک نیست بلکه تغییر قواعد بازی که اصلیترین آن، تغییر ساختار مدیریت شده در معاملات بازارهای جهانی نفت بود و از اوایل دهه 1980 میلادی کلید خورد، باعث شد تا نفت در بازارهایی با ساختار بورس کالا، همانند کالاهایی مانند شکر و قهوه معامله شود و منجر به این گردد که بصورت دروغین و کاذب، نفت از جایگاه راهبردیاش فاصله گیرد. در ادامه و در اجلاس آبوهوا (2015) در پاریس، به بهانة جلوگیری از گرم شدن دمای کره زمین، ساز و کاری ارایه شده است که کشورهای توسعه یافته صنعتی تا پایان قرن بیست و یکم، ابزارهای کنترلی استمرار جریان نفت ارزان را بیشازپیش و با کمترین دغدغه، در دست داشته باشند. حال زین پس، چه باید کرد؟ در ساختارهای بسیار پیچیدة امروزین بازارهای جهانی نفت، چند اصل اساسی میبایست همواره مد نظرمان باشد. اول: اوپک با ساز و کار فعلیاش، بسیار ناکارآمد است و با فرض استمرار شرایط فعلی در مناسبات فی مابین اعضای عرب این سازمان با جمهوری اسلامی ایران، برگزاری هر نشست در سطح وزراء به دلیل تقویت فضای واگرایی، نه تنها نقش سازنده ای نخواهد داشت که مخرب نیز خواهد بود. دوم: در آینده ای نزدیک، اوپک میبایست سازماندهی مجدد شود و الا، ادامه عضویت ایران در آن محل بحث جدی است مگر آنکه حتی با همین سازوکار معیوب فعلی، روسیه به عضویت این سازمان درآید. سوم: با عنایت به نقش تعیینکننده انتظارات، در تعیین قیمتهای نفت خامهای شاخص در بورسهای جهانی که کلیة نفتهای خام براساس آن تعیین قیمت میشوند، ضروری است تا در شرایط ویژه در هر دو وضعیت فشار تقاضا و فشار عرضه در بازارهای جهانی نفت، سیاستهای نفتی جمهوری اسلامی ایران با ملاحظههای ویژه (حتی در برخی موارد با هماهنگی شورایعالی امنیت ملی)، اتخاذ و یا اعلام شود. چهارم: کم توجهی به ظرفیت جدید مناسبات استراتژیک میان جمهوری اسلامیایران و کشور روسیه پس از دیدار سرنوشتساز رئیسجمهور پوتین با رهبر معظم انقلاب، یک فرصت تاریخی را به باد فنا داد (به سر مقالة اجلاس مسکو؛ افزایش قیمتهای نفت به نگارش همین قلم در روزنامة مردم سالاری مراجعه شود). تشکیل اجلاس نفتی با حضور روسیه، ایران، عراق، عربستان و ونزوئلا در دسامبر 2015 در مسکو نه تنها میتوانست از لیز خوردگی بیشتر قیمتهای جهانی نفت جلوگیری کند بلکه ابزاری بود تا از تیرگی بیشتر روابط جمهوری اسلامیایران با عربستان جلوگیری کند تا آنجا که شاید، انفاس قدسی شیخ شهید آیتالله نمر هنوز فضا را عطرآگین میکرد. نکتة اول: اصولا در غالب دستگاههای مدیریتی کشور، توجه و عمل به نظرهای کلیدی کارشناسی خارج از آن مجموعه، اینگونه تعبیر میشود که اگر به آن عمل کنیم این بدان معناست که قدرت فکری و سیاستگذاری دستگاه یا دستگاههای ذیربط، از ضعف و نقصان برخوردار است؛ چرا نباید این فرهنگ حاکم شود که توجه و عمل به آن، حاکی از فهم، شعور، درایت و رفتار عقلایی برتر آن دستگاه یا دستگاههای ذیربط است؟! (مخاطب این نکته، اعم از دستگاههای دولتی است). پنجم: افزایش تدریجی تولید نفت خام ایران از بهمن ماه سالجاری، به افزایش نسبی درآمدهای نفتی ایران میانجامد اما باید توجه داشت که اولا، افزایش تولید نباید صرفا به فروش نفت خام منجر شود چرا که به شرط درایت و یک مدیریت قوی، میتوان از ظرفیتهای پالایشی موجود در سطح جهان برای حضور بیشتر در بازارهای فروش فرآوردههای نفتی استفاده کرد و از مارجینهای پالایشگاهی، درآمدهای بالاتری را اندوخت و ثانیا، با افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور با بهرهگیری از جدیدیترین تکنولوژیهای موجود در جهان، میتوان حجم نفت خامی را که از سوی ایران به بازارهای جهانی راهی میشود کاهش داد و تا حدی از فشار روانی موجود نسبت به حضور پر رنگ نفت خامهای ایران در بازارهای فوق اشباع کنونی کاست. نکتة دوم: براساس برخی از پیشبینیهای ارایه شده از سوی صندوق بینالمللی پول (IMF)، جمهوری اسلامیایران در سال آینده با قیمتهای نفت حدود 30 دلار در هر بشکه میتواند به رشد مثبت 5 درصدی در تولید ناخالص ملی برسد. این خبر بسیار امیدوارکننده است اما نباید این مهم از نظر دور بماند که این پیشبینی، در وهلة اول مبتنی است بر افزایش صادرات نفت خام ایران در دورة پسا تحریم و ثانیا، بدلیل دسترسی ایران به حدود 70 تا 80 میلیارد دلارهای مسدود شدهای است که با اجرای برجام، امکان بهره برداری از آن مهیا میشود. در شرایطی دیگر، اگرچه این مقدار درآمد ارزی (که حدود درآمد دو سال از درآمدهای نفت و گاز ایران در سال 1394 است) میتوانست به رقم ذخایر ارزی کشور افزوده شود اما فراموش نکنیم در سالی که درآمدهای ارزی سالانة ایران فقط از محل فروش نفت و گاز در اواخر دولت دهم افزون بر 100 میلیارد دلار شده بود، دولت یازدهم متاسفانه دولتی را تحویل گرفت که شاخص رشد تولید ناخالص ملی در آن، منفی 5 درصد شده بود. مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
94/10/19 - 14:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]