واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۲
یک محقق بنیاد علم و سیاست در یادداشتی نوشت: اعدامها در عربستان، شمشیرِ دو دم بودن مناسبات را با کشوری آشکار میسازد که غرب برای مبارزه با تروریسم به آن نیاز دارد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گیدُو اِشتاینبرگ از محققان بنیاد علم و سیاست در یادداشتی نوشت: پادشاهی سعودی با اعدام ۴۷ نفر از تروریستها و مخالفان، بار دیگر توجه بینالمللی را برانگیخته است. این درحالی است که این اقدام عمدتاً ماهیت داخلی داشت زیرا بیشتر معدومان، اعضای القاعده بودند که بین سال های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶، عربستان را با موج بیبدیل عملیات تروریستی مواجه ساخته بود. خانواده حاکم میخواست آشکار سازد با توجه به چندین حملۀ سازمان تروریستیِ " دولت اسلامی" در عربستان، مصمم است علیه همۀ جهادیهایی اقدام کند که جرأت میکنند علیه آل سعود دست به سلاح ببرند. در نتیجه رسانههای سعودی در گزارشهای خود دربارۀ اعدامها، بیشتر به شیخ فارِس الزهرانی، یکی از پیشگامان فکری القاعدۀ عربستان پرداختند که دولت، وی را یکی از مسئولان اصلی رخدادهای حدود ده سال پیش میداند. اینکه چهارشیعه نیز اعدام شدهاند احتمالاً ناشی از این خواستۀ حکومت است که گامی به سوی پایگاه قدرتِ محافظه کار خود بر دارد – که اغلب به جهادی ها ابراز علاقه می کنند – و آشکار سازد، اصول سیاست در کشور پابرجا میماند: وهابیهای محافظهکار شیعیان را تهدید بیشتری می دانند و خواستار سرکوبی بی اغماض این اقلیت هستند. اعدامها یکبار دیگر نشان می دهد عربستان شریک مسئلهداری برای آلمان است. از یک سو پادشاهی سعودی متحد مهمی در مبارزه علیه گروههایی مانند القاعده و داعش است، از سوی دیگر با سیاست خود، هرچه بیشتر مقاومت گروههای تندروی سنی و شیعه را بر میانگیزاند و با حمایت از وهابیت، در ایجاد و گسترش گروههای جهادی مسئولیت دارد. عربستان سعودی یکی از مهمترین أوطان تروریستهای اسلام گراست. این امر از تعداد چندین هزار نفر جنگجویانی در جنگ داخلی سوریه معلوم میشود که بیشترین واحد خارجی داوطلبان را تشکیل می دهند و اغلب آنها از سال۲۰۱۳ به داعش پیوسته اند. جهادی های سعودی دردهۀ نود نیز پرتحرک ترین نیرو در تروریسم بین المللی بودند، اما خانوادۀ حاکم تازه وقتی واکنش نشان داد که القاعده در مه ۲۰۰۳، شروع به انجام عملیات در عربستان کرد. پادشاهی با کمک آمریکا توانست نهادهای امنیتی خود را به گونه ای تقویت کند که القاعده در این کشور در همان سال ۲۰۰۶ کاملاٌ از بین رفت. معمار مبارزه با تروریسم درعربستان معاونِ وقت وزیرکشور محمد بن نائف بود که از سال ۲۰۱۲ وزیرکشور و از سال ۲۰۱۵ ولیعهد نیزهست. از سال ۲۰۰۳ نهادهای امنیتی عربستان، گسترده و اغلب با اعتمادِ متقابل با شریکان خود در آمریکا و اروپا همکاری می کنند و دست کم سهم عمده ای داشتند که در ابتدا جلوی سوءقصدها در غرب گرفته شود. از آنجا که جهادیها در سطح بین المللی هرچه بیشتر شبکه ایجاد می کنند آلمان ومتحدانش باید، اگر که می خواهند با القاعده و داعش به گونه ای مؤثر مبارزه نمایند، همچنان با عربستان سعودی همکاری کنند. ضرورت همکاری نباید چشم ها را به روی این واقعیت ببندد که سیاست عربستان سعودی در این مورد مسئولیت دارد که گروه های مخالف، هیچ امکانی جز مبارزۀ مسلحانه پیش روی خود نمیبینند. این مسئله در خود عربستان، به ویژه در مورد شیعیان مشهود است که حدود دو تا سه میلیون نفرند و عمدتاً در شرق عربستان زندگی میکنند. شیعیان دچار تبعیضهای متعددی هستند زیرا قرائت رسمی اسلام در عربستان یعنی وهابیت، شیعیان را نه مسلمان که کافر میداند. این امر در گذشته نیز همواره به ناآرامیهایی منجر شده که اما از سال ۲۰۱۱ به بعد خطرناکتر شده است. شیخ نمر النمر که در بین اعدام شدگان است رهبری مهم برای جوانان شیعه بود زیرا بیمحابا مقابل خاندان حاکم ایستاده و علناً خواهان سرنگونی آن بود. مرگش بر تلخکامی شیعیان بسیار خواهد افزود و شاید نیز باعث شود، همانند دهۀ نود، گروه هایی تشکیل شود که با آل سعود مبارزۀ مسلحانه کنند – با یا بدون حمایت ایران. اگر غرب نتواند رهبران سعودی را متقاعد کند سیاست سرکوبگرانۀ خود را در مقابل شیعیان کشور تغییر دهند و به سوی آنان گام بردارند، پادشاهی در دراز مدت باثبات نخواهد ماند. سیاست در برابر شیعیان به مشکلی در سیاست سعودی که خیلی عمیق تر است دلالت دارد، یعنی پیوند بین خانوادۀ حاکم و علمای وهابی. حکومت عربستان سعودی یک ایدئولوژی مذهبی را قرائت رسمی از اسلام کرده که نه فقط بسیار ضد شیعی است بلکه مبنای جهان بینی سلفیگرایی با قرائت های مختلف شده است. مبنای عقیدتی القاعده و به ویژه داعش، تا حدود زیادی با وهابیت همپوشانی دارد و تصادفی نیست که به اصطلاح دولت اسلامی، خیلی به عربستان در قرن هجدهم شباهت دارد. بدون وهابیت و حمایت از گسترش آن توسط دولت سعودی، پیدایی جهادگرایی جدید میسور نمی بود. بنابراین مادام که سعودی از اتحادش با وهابی ها دست برندارد مبارزه اش علیه تروریسم، مبارزهای علیه نشانهها است که باعث می شود ریشهها مغفول بمانند. این واقعیت باید با وجود همکاری عملگرایانه با ریاض، در سیاست آلمان در مقابل عربستان نیر لحاظ شود. احتمالاً کسی نخواهد توانست خانوادۀ سعودی را متقاعد کند دست از اتحادی بردارد که بقایش را در حدود سه قرن تضمین کرده است. اما این امر نباید مانع آلمان شود که این مشکل را به دلیل ضرورتش، پیوسته به صراحت مطرح نکند و خواستار برابری حقوق شیعیان عربستان نشود و با صادرات تفکر وهابی مقابله ننماید. باید جلوی هرگونه اِعمال نفوذ مذهبی و سیاسی - مذهبی عربستان در اروپا گرفته شود. در این زمره است حمایت مالی از مساجد و مراکز فرهنگی و نیز اعزام واعظان و اعطای بورس به شهروندان اروپا در دانشگاه های سعودی. در این زمینه، سیاست مصممانۀ آلمان واقعاً میتواند مؤثر باشد. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]