تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اجابت دعایت را دیر مپندار، در حالی که خودت با گناه راه اجابت آن را بسته ای.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804408324




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چرا زنان در زمان رضاخان «ابژه گفتمانی» شدند؟


واضح آرشیو وب فارسی:مهرخانه: از آن دوره تا زمان وقوع انقلاب اسلامی، هرچند در سـطح سـیاست گذاری های رسمی، مسئله حجاب زنان «حل شده» تصور می شد، اما در بدنه اجتماعی، به خصوص در دهه منتهی به انقلاب اسلامی و به ویژه در میان متدینین، این مسئله فعالانه محل بحث و بررسی بوده است؛ به گونه ای که یکی از دلایل مهم وقـوع انـقلاب اسلامی 1357، نـوع سیاست گذاری های فرهنگی حکومت پهلوی دوم، به ویژه در حوزه زنان و پوشش آن ها بوده است .با روی کار آمدن رضاخان و تشکیل دولت مدرن و سیاست گذار در ایران است که زنان ، به »موضوع»ی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی بدل مـی شوند. کشـف حجاب، حذف پرده نشینی، تعلیم وتربیت زنان، تغییر لباس زنان ، کار زنان و نظایر آن، تنها بخشی از سیاست گذاری های رضاخان برای تغییر وضعیت زنان در ایران است. مهم ترین پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که چه چیزی موجب شد که زنـان ، به «موضوع» برنامه ریزی و سیاست گذاری بدل شوند؟ به گزارش مهرخانه ، یکی از وجوه«مسئله زنـان» در جـمهوری اسلامی، سیاست گذاری های فرهنگی و اجـتماعی در حـوزه زنان است که مانند هر حوزه اجتماعی دیگری نظیر جوانان و دانشجویان یا موضوعات فرهنگی نظیر مـوسیقی، پوشـش و نظایر آن ، از دشواری های خاصی برخوردار بـوده و است. تصور اولیه این اسـت که مـنشأ این دشـواری و دشواری های مشابه آن، و نیز عـلل موفقیت یا عدم موفقیت چنین سیاست گذاری هایی را باید در شرایط فعلی جست وجو کرد و با شناسایی عوامل عینی دخیل در آن ها و ارزیابـی میزان دخالت شان، راه حل مناسبی برای رفـع دشـواری ها و نـیز مـوفقیت سـیاست گذاری ها پیدا کرد، اما آن چه اهـمیت دارد، این اسـت که فهم دقیق هر مسئله اجتماعی/ سیاست گذاری، بدون بررسی تاریخی آن نوع مسئله/ سیاست گذاری و بازگشت به نـقطه آغـاز شـکل گیری و پیدایی اش، امکان پذیر نیست. از جمله در مورد زنان، فهم درسـت دشـواری سـیاست گذاری در این حـوزه و نـیز یافتن دلایل عدم موفقیت برخی از آن ها، نیازمند بررسی تاریخی چنین سیاست گذاری هایی است. می دانیم که نخستین سیاست گذاری ها در حوزه زنان، متعلق به دوره رضاخان است و ازاین رو هر نوع سیاست گذاری در دوره های بـعدی و از جمله در جمهوری اسلامی، نیازمند بازگشت به این نقطه آغاز و شناسایی عوامل مؤثر و دخیل در این سیاست گذاری ها، و موفقیت یا عدم موفقیت شان، از ابتدا تا به امروز است . به طور مثال، در گفتمان غالب در انقلاب اسلامی 1357 و به تـبع آن در نـظام جمهوری اسلامی، بنابر نوع فلسفه دینی دولت که همانا رساندن انسان، و از جمله زنان، به مرحله سعادت و کمال است ، «حجاب» امری شرعی و ضروری قلمداد می شود. حکومت، مقید به اعمال سیاست گذاری های فـرهنگی و اجـتماعی، به منظور تبیین و ترویج«حجاب» در میان زنان و نیز در کل جامعه است. آن چه مسلم است این که سیاست گذاری های مربوط به حجاب، تاکنون، به فرازونشیب های فراوانی دچـار بـوده و اجرای آن، با دشواری های زیادی روبه رو بـوده اسـت. با این مهم، خطای اصلی این خواهد بود که مسئله «حجاب» و سیاست گذاری های مربوط به آن را منحصراً مسئله ای مربوط به بازه زمانی سی ساله پس از انقلاب اسلامی دانسته و هرگونه سـابقه پیشـینی برای آن را انکار کنیم. این در حـالی اسـت که نخستین بار در دوره رضاخان، حجاب زنان ، بنابر نوع جهت گیری حکومت، به یک مسئله اصلی بدل شد که در نهایت نیز منجر به صدور فرمان کشف حجاب گردید. از آن دوره تا زمان وقوع انقلاب اسلامی، هرچند در سـطح سـیاست گذاری های رسمی، مسئله حجاب زنان «حل شده» تصور می شد، اما در بدنه اجتماعی، به خصوص در دهه منتهی به انقلاب اسلامی و به ویژه در میان متدینین، این مسئله فعالانه محل بحث و بررسی بوده است؛ به گونه ای که یکی از دلایل مهم وقـوع انـقلاب اسلامی 1357، نـوع سیاست گذاری های فرهنگی حکومت پهلوی دوم، به ویژه در حوزه زنان و پوشش آن ها بوده است . به علاوه ، امروزه یکی از معیارهای سنجش سـیاست گذاری های جمهوری اسلامی در حوزه زنان، به ویژه در محافل روشنفکری و منازعات فمینیستی، سیاست گذاری های رضـاخان در مـورد حـجاب زنان است که در قیاس با جهت گیری های جمهوری اسلامی، مترقی و پیشروانه تلقی می شود. این نیز شاهد دیگری دال بر نیاز بـه اتـخاذ رویکرد تاریخی نسبت به ماهیت «مسئله زنان» و دلایل سیاست گذاری های پیشین در این حوزه است. با روی کار آمدن رضاخان و تشکیل دولت مدرن و سیاست گذار در ایران است که زنان ، به »موضوع»ی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی بدل مـی شوند. کشـف حجاب، حذف پرده نشینی، تعلیم وتربیت زنان، تغییر لباس زنان ، کار زنان و نظایر آن، تنها بخشی از سیاست گذاری های رضاخان برای تغییر وضعیت زنان در ایران است. مهم ترین پرسشی که در این جا مطرح می شود این است که چه چیزی موجب شد که زنـان ، به «موضوع» برنامه ریزی و سیاست گذاری بدل شوند؟ دوره رضاخان: غلبه گفتمان«ملت گرایی باستان گرا» آشنایی ایرانیان بـا غـرب و دستاوردهای فکری و تکنولوژیک آن، موجب شد تا گفتمان های فکری متنوعی در آستانه انقلاب مشروطه و پس از آن، در ایران شکل گیرد. یک ایرانی (اعـم از سـیاست مدار، بـازرگان، سفیر، سیاح، شاعر و نویسنده، روزنامه نگار یا کارگر)، بنابر این که اولاً به کدام یک از کشورهای اروپایی مـبدأ (انـگلیس ، فـرانسه و بعدتر آلمان) سفر کرده باشد، ثانیاً با آثار کدام یک از متفکران آن ها (ولتر، اسمیت، گوبینو و نـظایر آن) آشـنا بـاشد ، و ثالثاً به کدام یک از مناطق پیرامون ایران (هند، روسیه، عثمانی، مصر و عراق) رفت وآمد کرده باشد، گـرایش فـکری مـتفاوتی پیدا می کرد. در این دوره و در کنار سنت قدرتمند دینی، مکاتب فکری مختلف مدرن ، شامل لیبرالیسم، سوسیالیسم، مـلت گـرایی، محافظه کاری و آنارشیسم، هریک در میان نخبگان و نیروهای سیاسی- اجتماعی در ایران، هوادارانی داشتند. ملت گرایی به عنوان یکی از گفتمان های فکری اولیه و مهم در آغاز آشنایی ایرانیان با غرب که در تعامل با دیگر گفتمان های فکری نظیر لیبرالیسم (و مشروطه خواهی )، سوسیالیسم، محافظه کاری و نظایر آن قرار داشته است، در فاصله زمانی وقوع انقلاب مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان، دست کم سه صورت بندی خردتر در خود داشته اسـت: ملت گرایی رمانتیک (و عاطفی )، ملت گرایی لیبرال و ملت گرایی باستان گرا. از وقوع انقلاب مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان، یک چرخش اساسی در نگرش نخبگان و منورالفکران ایران رخ داد و به همین ترتیب، راهبرد و طرح آن ها برای آینده ایران نیز تغییر کرد ؛ اگـرچه راهـبرد اولیه نخبگان ایرانی ، ایجاد یک حکومت قانونی مشروطه در ایران (بر مبنای ایده های لیبرالیستی) بود، اما در نتیجه تحولات پس از انقلاب مشروطه و ناکارآمدی دولت های برآمده از انقلاب و نیز وقوع جنگ جهانی اول که منجر به ورود نـاخواسته ایران بـه عرصه جنگ و تأثیرات فراگیر آن بر کشور شد، راهبرد نخبگان و نیروهای سیاسی- اجتماعی به لزوم ایجاد«دیکتاتوری صالح» تغییر یافت . این تغییر راهبرد، مـوجب شـد تا گرایش های فکری مشروطه خواهانه و دمـوکراتیک مـانند ملت گرایی لیبرال (مشروطه خواه) در ایران تضعیف شده و به حاشیه روند. در عوض، گفتمان ملت گرایی باستان گرا که پیشتر در حاشیه قرار داشت ، به متن آمده و به گفتمان مسلط در دوره جـدید (دوره رضاخان) بدل شد. بـه عـبارتی، خصیصه اصلی دوره رضاخان، از یکسو روی کار آمدن مستبدی است که میل به مدرنیزاسیون و پیشرفت دارد و از سوی دیگر اتکا به «ملت گرایی باستان گرا» به عنوان گفتمان رسمی و غالب است که مبنای سیاست گذاری ها و برنامه ریزی هاست و البته خـود ریشـه در تحولات دوره مشروطه دارد. تبدیل زنان به«ابژه گفتمانی» براساس منطق نژادی تاکنون تفسیرهای متفاوتی از دلایل ابژه شدن زنان در دوره رضاخان ارایه شده است که در ادامه به اجمال به آن ها اشاره خـواهد شـد: تفسیر اول: زنـان به مثابه نیروی کار براساس این تفسیر، ایران دوره ی رضاخان ، در حال ورود به مرحله اقتصاد سرمایه داری و ازاین رو به شدت، نیازمند کار زنـان است. زنان ، به عنوان نیمی از جمعیت جامعه و نیز به عنوان یک نـیروی کار ارزان قیمت و البـته قابل کنترل ، مورد توجه حکومت قرار می گیرد، اما ازآن جاکه شیوه زندگی زنان، و نیز کل جامعه ایران ، سنتی و غیراقـتصادی اسـت، لازم است که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری هایی به منظور آماده کردن آن ها برای ورود به بازار کار و فـعالیت اقـتصادی صـورت گیرد؛ ازاین رو آموزش و تربیت زنان، به عنوان نیروی کار آینده، به یکی از راهبردهای اصـلی حکومت بدل می شود . پوشش سنتی زنان نیز که مانع از فعالیت مؤثر آن ها در محیط کار صـنعتی است ، باید اصلاح شـود؛ ازاین ـ رو«کشف حجاب» زنان در دستور کار قرار می گیرد. تفسیر دوم : زنان به عنوان نماد حقارت برخی از محققان معتقدند که ریشه بسیاری از تصمیماتی که در دوره رضاخان اتخاذ شد، احساس«حقارت»و سرافکندگی است که رضاخان و نخبگان متجدد ایرانـی، در مقایسه بین شیوه زندگی خود و افراد متمدن اروپایی احساس می کردند . شاخص های زندگی در ایران ، اساسا ً قابل مقایسه با شاخص های عمومی زندگی در اروپا و آمریکا نبود و نحوه زندگی زنان، از جمله مهم ترین این شاخص ها بود. زنان ، از جهت نـوع زنـدگی ، خلقیات و آداب رفتاری شان، پوشش و نیز جایگاه اجتماعی شان، نماد عقب ماندگی جامعه ایران و بـه هـمین ترتیب، تجسم حقارت و شرمندگی متجددین ایرانی در مواجهه با فرنگی ها و متمدنین بودند. ازاین رو حکومت ، سیاست گذاری های مختلفی مانند «کشف حجاب» را به منظور تغییر در شرایط زنان و به عبارت دقیق تر، رفع مظاهر حـقارت از جـامعه ایران در پیش گرفت . تفسیر سوم: زنان مـوضوع یک الگـوی نـاقص نوسازی برخی دیگر از صاحب نظران بر این باورند که اصلی ترین راهبرد نوسازی در دوره رضاخان، «غربی کردن» جامعه ایران بود. براین اساس، «شبیه سازی» جامعه ایران بـا جـوامع اروپایی در دسـتور کار قرار گرفت که البته نتیجه یک درک ناقص از تجدد و تـحولات آن اسـت. براساس همین درک سطحی و مبتدیانه نیز سـیاست گذاری های مـختلفی بـه منظور تغییر در مظاهر سنتی جامعه ایران و اروپایی نمایاندن آن صورت گرفت. به طـور مثال، پوشش و لباس زنان و نیز نوع رابطه آن ها با مردان، از جمله مظاهر سنتی بود که باید اصلاح می شد تـا جـامعه ایران، مـدرن و متمدن«به نظر برسد». تفسیر چهارم: زنان به عنوان بخشی از«ارتـش بـزرگ ملت ایران» برخی محققان نیز معتقدند که رضاخان ، به دلیل خصلت نظامی اش، درصدد تبدیل کردن جامعه ایران به«ارتش بـزرگ مـلت ایران» بـود که زنان بخشی از سربازان آن بودند و باید تحت شرایط انضباطی تازه ای قرار می گرفتند . صادقی بـه «سـیاست مشرف بر حیات رضاخان» برای انجام «پروژه شهروند به مثابه سرباز» اشاره می کند که در آن، زنـان بـاید به هنجارسازی می شدند. لازمه به هنجارسازی ، مرئی شدن و دیده شدن زنان بود. ازاین رو سیاست گذاری ها، معطوف به مـرئی کردن زنـان بود: تغییر در لباس، وضعیت کار، وضع آموزش و به طورکلی، حضور آشکار زنان در جامعه. زنان نـیز بـاید در«نـظم سرتاسربین « دوره رضاخان، همانند سربازان، در صفوف منظم و گوش به فرمان دیده می شدند. منطق نژادی ابژه شدن زنان در گفتمان ملت گرایی باستان گرا هرکدام از این تفاسیر، کم وبیش، بـخشی از دلایل مورد توجه قرار گرفتن و ابژه شدن زنان را بیان می کنند ، اما وجوه دیگری از این مسئله، هـمچنان مـورد غفلت قرار گرفته و آن، منطق نژادی ابژه شدن زنان در گفتمان ملت گرایی باستان گراست. به نظر می رسد هـیچ یک از این چـهار تفسیر فوق الذکر، کماکان نمی توانند برخی دیگر از وجوه ابژه شدن زنان را تـوضیح دهـند؛ هـرچند که سطحی از توضیح این مسئله را در خود دارند. گفته شد که در دوره رضاخان، تصور بر این بود که «طبیعت « مـردم ایران فـاسد شـده و باید از طریق سیاست گذاری و برنامه ریزی های گسترده فرهنگی- اجتماعی، آن را اصلاح و ترمیم کرد. طبیعی است که راه حل را بـاید در نظریه نژادی ای جست وجو کرد که مبنای گفتمان ملت گرایی باستان گرا است. نژاد، مقوله ای طبیعی- زیستی است که عامل اصلی در آن، خـون اسـت: در واقع، هم نژادی، ناظر بر نوعی پیوستگی خونی است. براین اساس، هرگونه اصلاح نـژادی نـیز باید مبتنی بر اصلاح خونی باشد و سـیاست گذاری ها بـاید بر جایی متمرکز باشد که پیوستگی خونی مـمکن مـی شود: ازدواج. ازدواج، عامل اصلی انتقال ژن هایی است که خصائل نژادی خاص یک ملت را در خود دارند . ازدواج درون گروهی (درون نژادی)، مـوجب حفظ خصائل نژادی می شود و هـرگونه ازدواج بـرون گروهی (برون نژادی)، سـبب از بـین رفـتن خلوص نژادی می شود. فساد در نژاد ایرانـی، از طـریق آمیزش خونی با نژادهای پست تر و از راه ازدواج با آنان میسر شده است. نـسل/ نـسل هایی که در نتیجه ازدواج بین نژاد ایرانی و نژاد پسـت تر عرب یا ترک پدید آمده اند، خـون شان فـاسد شده و خصائل نژادهای پست را بـه زنـدگی ایرانیان وارد کرده اند. خصائل نیک از بین رفته و در گذر زمان، صفات و خلقیات زشت اعراب و تـرک ها جـزو صفات ایرانیان شده است. روشـن اسـت که در این جا ، زنان ، موقعیت ویژه و تـعیین کننده ای پیدا مـی کنند؛ چراکه نه تنها خـودشان بـاید از حیث نژادی اصلاح شوند، بلکه برای اصلاح دیگر گروه های اجتماعی و نیز کلیت جامعه ایران نیز حـکم یک«وسـیله « و ابزار تعیین کننده پیدا می کنند. دو وجه اساسی موقعیت جدید زنـان در گـفتمان ملت گرایی بـاستان گرا و نـزد نـخبگان حاکم در این دوره موقعیت جدید زنـان در گـفتمان ملت گرایی بـاستان گرا و نـزد نـخبگان حاکم در این دوره، دو وجه اسـاسی دارد: نخست، با اهمیت یافتن ازدواج در راهبرد ملت گرایان باستان گرا به منظور اصلاح طبیعت و نژاد فاسدشده مردم ایران، «زنـان بـه عنوان متولدکننده»ی فرزندان و یکی از طرفین ازدواج، موقعیت مـهمی یافـتند. زنـان، صـاحب رحـم بوده و فرزندان، یعـنی نـسل جدید ایرانی را به دنیا می آوردند ؛ ازاین رو اصلاح طبیعت زنان، موجب می شد تا نسل جدید ایرانی، نـسلی اصـلاح شده و تـرمیم یافته باشد، اما فرزندان تولدیافته، نیازمند تربیت بـودند و درحـالی که هـنوز مـدارس جـدید و آمـوزش های نوین در ایران فراگیر نشده بود، بار اصلی تربیت فرزندان و نسل جدید ایرانی، همچنان بر عهده خانواده و «زنان در مقام مادر» بود. آن چه در مکتب خانه های سنتی آموزش داده می شد، مبتنی بـر متون اسلامی بود و از منظر ملت گرایی باستان گرا، چنین متونی، محصول خصایص نژاد پست سامی بود که از قضا عامل بدبختی و فلاکت ملت ایران محسوب شده، باید حذف می شدند. براین اساس، زنان در مسیر اصلاح نژاد ایرانـی، نـقش مهم و گسترده ای پیدا می کردند. آن ها می توانستند نسل جدید ایرانی را مطابق با خصایص نژاد اصیل ایرانی که منطبق با پیشرفت های جوامع هم نژاد آریایی متمدن اروپایی بود ، به دنیا آورده و تربیت کنند. زنان به عنوان «مـتولدکننده» و «مادر»؛ موضوع برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های نخبگان حاکم براین اساس، زنان، به عـنوان «مـتولدکننده» و نیز به عنوان «مادر»، به موضوع برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های نخبگان حاکم بدل شدند و تغییر در شیوه زندگی، رفتار و افکار زنان در دستور کار قرار گرفت. برخی از این سـیاست گذاری ها بـا برنامه ریزی ها و سیاست گذاری هایی که برای کل اقشار و طـبقات اجـتماعی صورت می گرفت، مشترک بود. به طور مثال، «سازمان پرورش افکار»، به منظور«علاج روح بیمار ایرانی» در 1317 ش. تشکیل شد و وظیفه داشت به منظور ایجاد «وحدت فـکری» و «قـوای معنوی واحد» در جامعه و بـه طورکلی، اصـلاح «فرهنگ عمومی» ایران فعالیت کند. مخاطب این سازمان، کل جامعه ایران و از جمله زنان بودند. همچنین«سازمان پیشاهنگی ایران « نیز در فاصله 1304 ش. تا 1312 ش. تأسیس و تثبیت شد و به ویژه بر دو مسئله اصلی، یعنی ورزش و تمرینات جسمانی به مـنظور تـربیت بدنی نسل جدید ایرانی از یکسو و تحکیم حس شاه پرستی ، اطاعت و نظم و انضباط در میان آن ها از سوی دیگر تمرکز داشت. این سازمان، پسران و دختران 7 تا 25 ساله را زیر پوشش تعلیمات اجباری خود داشت (عضویت دخـتران در این سـازمان از میانه دهـه 1320 ش. ممکن شد)، اما برخی برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها نیز خاص زنان و به واسطه موقعیت گفتمانی ویژه ای بود که آن ها اخـیراً پیدا کرده بودند: از تشکیل سازمان های رسمی نظیر «کانون بانوان ایران « تا سیاست گذاری کلان اجـتماعی مـانند قـانون«کشف حجاب». موقعیت ویژه زنان و نقشی که در مسیر اصلاح طبیعت ایرانی پیدا کرده بودند، حساسیت ها نسبت به اجرای دقیق بـرنامه ریزی ها در مـورد آن ها را دوچندان می کرد. براین اساس، دلایل اعمال خشونت فراوان نسبت به زنان و دقت متصدیان امـور در اجـرای قـوانینی مانند کشف حجاب، قابل فهم است . یک گفت وگوی عمومی در مجله ایرانشهر به علاوه، مباحثی که در حـوزه عمومی جامعه و در میان نخبگان ملت گرا وجود داشته است نیز نشان دهنده موقعیت ویژه گـفتمانی زنان در دوره جدید اسـت. در این جا به خصوص بر نقش راهبردی زنان در اصلاح طبیعت ایرانی، به واسطه «متولدکننده» و«مادر بودن» تأکید می شود. از جمله می توان به یک گفت وگوی عمومی در مجله ایرانشهر اشاره کرد. حسین کاظم زاده ایرانشهر ، یکی از اعضای «کمیته ملیون برلن» و از جـمله مهم ترین نظریه پردازان ملت گرایی باستان گرا در این دوره است که نظراتش را عمدتاً در مجله «ایرانشهر» منعکس کرده است. او متأثر از مباحث مربوط به«روح ملی» و فلسفه ی نژادی در آلمان بود و با تمرکز بر منطق نـژادی ، در شـماره 2 ایرانشهر، 6 سؤال از خوانندگانش پرسیده است که تأمل بر نوع سؤالات و پاسخ هایی که خوانندگان داده اند، به خوبی نشان دهنده ابژه شدن زنان در این دوره، براساس منطق نژادی گفتمان ملت گرایی باستان گرا و نیز موقعیت ویژه شان اسـت. این 6 سؤال عبارت اند از: یک. از چه نظر دختران ایرانی را برای ازدواج به دختران فرنگی ترجیح می دهید؟ دو. ازدواج با دختران ایرانی، چه فواید و محسناتی دارد؟ سه. به نظر شما زن دارای چه صفات و شرایطی باشد تا قابل ازدواج شود؟ چـهار. مـوانع و نـقایصی که در تزویج دختران ایرانی است، کدام اند و از چـه راه آن را بـه دفع و اصلاح می توان کرد؟ پنج. آیا زنان فرنگی بهتر می توانند در ایران زیست کنند یا زنان ایرانی در فرنگ؟ در این باب چه مثال ها و نمونه هایی دیده یا شنیده اید؟ شش. آیا برای جوانان تحصیل کرده و تـربیت شده بـه قـدر کافی دختر تحصیل کرده و تربیت شده در ایران هست؟ ملاحظه می شود که زنـان و دخـتران، از آن حیث که یک طرف «ازدواج» هستند و ازدواج راهی برای حل مسایل اجتماعی است، مورد توجه ایرانشهر قرار دارند . به ویژه مقایسه دختران ایرانی بـا دخـتران فـرنگی (که هم نژادهای اروپایی ما و متمدن اند) برای ازدواج، نشان دهنده توجه ایرانشهر به زنان، بـه عنوان راهی برای رسیدن به وضعیت متمدن تر است . هم چنان که تأکید بر وجود «دختر تحصیل کرده و تربیت شده» نیز نشان دهنده عـزم مـلت گرایان بـاستان گرایان برای تغییر در شیوه زندگی و تربیت زنان و نسل جدید ایرانی است. پاسـخ هایی که در مـجله انعکاس یافته، از این هم گویاتر است. از مجموع پاسخ هایی که به سؤالات داده شده، دو راهبرد اصلی قابل استنباط است: یک، ازدواج مـردان ایرانـی بـا زنان فرنگی؛ و دوم، ازدواج زنان ایرانی با مردان فرنگی. صادقی در تفسیری از این پرسش ها و راه حل های ارایه شـده، مـعتقد اسـت که راهبرد دوم، مردود است، زیرا اساساً مردان متمدن اروپایی، حاضر به ازدواج با زنان و دختران«تربیت نشده « ایرانـی نـمی شوند. بـه علاوه، چنین راهبردی ، به معنای «تسلط مرد فرنگی بر ناموس ایرانی» است و مـردود اسـت. استدلال صادقی در این مورد می تواند صحیح باشد، اما آن چه او در مورد پذیرفته شدن راهبرد دوم مـی گوید، کفـایت نـمی کند و بیان گر کل استدلال نیست. صادقی می گوید که راهبرد اول مقبول است، زیرا«فتح و غلبه [بر] ناموس فرنگی مجاز است». بـه نـظر می رسد که در اینجا صادقی، تحت تاثیر گرایش های فمینیستی قرار گرفته و همین امر موجب شده تـا دیگـر زوایای مـوضوع، از جمله منطق نژادی نهفته در این راهبرد، بر او پوشیده ماند. درواقع، ازدواج مرد ایرانی با زن فرنگی ، از این جهت مـقبول است که زن اروپایی، هم نژاد ما و آریایی است. زن فرنگی، نمادی از خلوص نژاد آریایی است که در صورت ازدواج با مـردان ایرانـی، مـی تواند به تولد نسل جدید «پاک» و سالم ایرانی کمک کند. خلوص این زنان، خود را در جایگاه آنان به عـنوان مـتولدکننده و مـربی نسل های متأخر آریایی اروپایی نشان می دهد که تمدن و پیشرفت کنونی اروپا ، ظهور و بروز خصایص نژادی هـمین هاست. نـسلی که بدین ترتیب در ایران، متولد خواهد شد ، در دامن مادران آریایی متمدن اروپایی تربیت شده و از آموزش های فسادآور برآمده از نژاد پست سامی و تـرکی بـه دور خواهند بود. ملاحظه می شود که منطق نژادی، تبیین عمیق تر و دقیق تری از مسئله ارائه مـی دهـد، تا صرف تأکید بر تمایلات سلطه طلبانه مـردان ایرانـی بـر «فتح ناموس فرنگی». به علاوه دلیل رد شدن راهـبرد دوم نـیز براساس منطق نژادی قابل فهم است: مردان اروپایی که خلوص نژادی دارند، حاضر نیستند بـا زنـان ایرانی ازدواج کنند که خون شان آمیخته بـا خـون نژادهای پسـت عـرب و تـرک بوده و آلوده اند. آن ها به دنبال حـفظ خـصائل خلاقه آریایی خود خواهند بود و آمیزش خونی با زنان ایرانی موجب می شود تـا پاکی نـژادی شان را از دست بدهند . این منطق نژادی، بـه خوبی در پاسخ رضازاده شـفق بـه این سؤالات، در مقاله «مسئله زناشویی بـا اجـانب» و در دسته بندی که او از نظرات مطرح در آن دوره ارایه می دهد ، منعکس شده است. او در تأیید دیدگاه موافق با ازدواج بـا اجـانب، به نظر لنتس فریتس اشـاره مـی کند که: «بـهترین و سریع ترین چاره بـرای تـقویت نژاد، تصفیه خون بـه واسـطه زناشویی با ملل خارجی است و البته در میان این ملل نیز باید آن را انتخاب کرد که قوت خـون و اسـتعداد کارش نسبت به دیگران افزون باشد» ملاحظه مـی شود که در این جا نـیز هـمان مـنطق نـژادی دنبال می شود ، هرچند این بار، به جای اروپایی های آریایی پاک نژاد ، تأکید بر ایلاتی ها و مردمان کوه نشین اصیل ایرانی است. در هر دو حالت، در مباحث موافقین و مخالفین، محوریت اصلی با زنان است. آن ها رکن اصلی ازدواج اند و اصلاح نژاد و طبیعت ایرانی، از طریق آن ها میسر می شود . لازم به ذکر است پژوهش حاضر با عنوان کامل تبیین گفتمانی تبدیل شدن زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان (با تأکید بر نظریه نژادی) توسط دکتر حسین کچوییان و قاسم زائری انجام و سال 1390 در فصل نامه علمی- پژوهشی زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان) منتشر شده است. انتهای پیام/ 930610


پنجشنبه ، ۱۷دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهرخانه]
[مشاهده در: www.mehrkhane.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن