واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: در کلاس درس اخلاق آیتالله مصباح یزدی چه می گذرد؟ سیاست > احزاب و شخصیتها - روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی از کلاس درس اخلاق آیت الله مصباح یزدی نوشت: طلاب جوان ابتدای کلاس شعار میدهند «صل علی محمد عمار رهبر آمد».
آیتالله مصباح یزدی سر به پایین دارد و آرام و شمرده بسمالله میگوید و بخشی از خطبه قاصعه نهجالبلاغه را میخواند و کلاس را شروع میکند: «در جلسه قبل، از پیدایش فطرت در جامعه سخن گفتیم. امروز این مفهوم را بسط میدهیم. خلاصه بحث این بود که در میان مکلفین کسانی هستند که عامدا در مسیر باطل قدم برمیدارند و شقاوت ابدی را برای خود میخرند. کسان دیگری نیز بهنحوی به اشتباه میافتند یا میلغزند و چنان نیست که عامدانه بخواهند به سمت باطل بروند. آن دسته اول فقط به گمراهی خود قانع نمیشوند و سعی میکنند دیگران را هم به سمت باطل بکشند. این جماعت در ادبیات دینی شیاطین معرفی میشوند که رئیسشان ابلیس از جن است و اطرافیانشان از انس یا شیاطین انس و جن هستند. اینها آگاهانه گمراه میکنند». کلاس درس برخلاف کلاسهای دانشگاهی، متکلم وحده دارد. طلاب در جاهایی که سخت به نظر میرسد برای همدیگر جای باز میکنند و مینشینند و همه سعی دارند جایی بنشینند که نزدیک به میز استاد باشند. نتبرداری از صحبتهای استاد کمکم شروع میشود و عموما کسانی بیشتر نت برمیدارند که معمم نیستند. هنوز جاهای زیادی برای پرشدن حسینیه وجود دارد و هنوز طلاب وارد جلسه میشوند. استاد خود سؤالهای احتمالی شاگردان را پاسخ میدهد و بحث را پیش میبرد «شاید این سؤال مطرح شود که چطور ممکن است که موجودی که طالب خیر خودش است اقدام کند به چیزی که موجب هلاکت او میشود و اقدام میکند به اینکه دیگران را از سعادت به دور کند. آن دسته از کسانی که عالما و عامدا به این سمت میروند، اعمالی برای منحرفکردن دیگران انجام میدهند که در ادبیات اسلامی آن را فتنه میخوانند». عمده شاگردان در کلاس درس آیتالله مصباح یزدی را جوانان تشکیل میدهند. عموما کسانی هستند که ملبس نشدهاند و به گفته آنها در سالهای اخیر حجم کسانی که پای این کلاس درس میآمدند به مراتب کمتر شده اما طلاب دلیل آن را چیز دیگری میخوانند «خدای نکرده نه اینکه از محبوبیت آقا کم شده باشه، دلیل این است که در این چند سال جمعیت کمتری برای کلاس درس حاج آقا میان، یکی همین پخش مستقیم از سایت ایشونه و نکته دیگر افزایش کلاس درسهای اخلاق دیگر آقایون» عموما روحانیون شروع صحبتهای خود را با مقدمهای شمرده و آرام آغاز میکنند و بعد کمکم با پیشبرد بحث تن صدایشان بالاتر میرود و ضرب دارتر حرف میزنند. تن صدای استاد، کمکم بالاتر میرود. «اصل لغت فتنه به معنای گرفتارشدن است. اگر به مصدر فاعلی بگیریم یعنی دیگران را گرفتارکردن و اگر به مصدر فعل مجهول بگیریم یعنی گرفتارشدن. اون کسانی که عامدا دیگران را گمراه میکنند فتنهگران هستند و عامل فتنه هستند و آن کسانی که فریب میخورند و در دام آنها میافتند آنها فریبخوردگان هستند که دچار و گرفتار فتنه میشوند. آن چیزی که ما در عرف متشرعه وقتی صحبت از فتنه میکنیم، یعنی آن حالتی که کسی مبتلاشده و باعث این شده که از سعادت دائمی محروم شود». فتنهگران حق و باطل را در هم میآمیزند کلاس روندی یک خطی دارد و مبحث حول یک موضوع خاص ادامه پیدا میکند. فضا کاملا تفکیک شده است و وقتی مردان از خیابان صفائیه وارد کلاس میشوند، زنان از کوچه پشتی وارد کلاس میشوند. پاسخ شاگردان کلاس به اینکه تعداد خانمهای حاضر در طبقه فوقانی چقدر است کاملا منفی است «ما ندیدیم و نخواهیم دید». حتی صدایی از آنها نیز به گوش نمیرسد اما اطلاعات عمومی از زنان حاضر در کلاس نشان میدهد که اکثر آنها را طلبههای زنی تشکیل میدهند که در جامعه الزهرا تدریس میکنند. همچنین براساس همین اطلاعات عمومی، عمده طرفداران آیتالله مصباح یزدی را طلبههایی از مدرسه معصومیه و جامعه الزهرا تشکیل میدهند و حوزه نفوذ او در حوزه مرکزی قم با عنوان حوزه علمیه قم بسیار کمتر از این مراکز است. علاوهبر مدرسه معصومیه و جامعه الزهرا، مؤسسه امام خمینی(ره) قم نیز ازجمله پایگاههای اصلی مصباح یزدی در قم است که خود او مؤسس آن بوده و یکی از عمده اهداف آن تدریس علوم انسانی کاملا اسلامی است. درپایان نیز به دانشجویان مدارک معادل دکترا با تأیید وزارت علوم اعطا میشود. بودجه این مؤسسه وابسته به آیتالله مصباح یزدی همتراز با کل بودجه دانشگاه تهران است و حتی بالاتر از بودجه دانشگاه صنعتی شریف. کلاس روند خطی خود را ادامه میدهد و آیتالله بحث را پیش میبرد « شاید به جرات بتوان گفت کاری که فتنهگران در ۹۰ درصد مواقع انجام میدهند در آمیختن حق و باطل است. چه جور؟ انواع و اقسام دراینزمینه تجربه دارند و هزاران سال از استاد خود جناب ابلیس آموختهاند. آنقدر این تجربیات متراکم شده که خیلی راحت حق و باطل را باهم قاطی میکنند و الان هم که وقت هست دو سه نکته و نمونه از این در آمیختن حق و باطل بگویم». می خواستند در کیش عشرتکده دایر کنند کلاسهای اخلاق در حوزههای علمیه سابقه دیرینهای دارد. این کلاسها در اصل تأثیر خاصی در برنامه آموزشی حوزهها ندارد، مگر آنکه کسی بخواهد زمینه تحصیلی خود را تنها معطوف به اخلاق کند. آنچه در درس اخلاق بیشازپیش از سوی اساتید آن مورد تأکید قرار میگیرد، مباحثی است برای ارتباط بهتر فرد با خدا و مواجهه درست و اخلاقگرایانه با جامعه است. عموما در این کلاسها راز و رمز تزکیه نفس گفته میشوند و راههای نزدیکی و اطاعت بیشتر از خدا. بدیها و پلشتیهای آدمی از منظر دین اسلام به طلاب ارائه میشوند و روزگاری در همین حوزههای علمیه بودند کسانی که برای رساندن خود به کلاس درس اخلاق برخی اساتید به نام و مراجع عظام تن به مهاجرت و ترک وطن میدادند یا از قم به نجف میرفتند، یا از نجف به قم میآمدند یا از شهرهای دیگر خود را به این دو قطب میرساندند. حالا کلاس درس اخلاق آیتالله مصباح یزدی نیز یکی دیگر از محافلی است که هنوز در قم چراغ آن در شبهای پنجشنبه روشن است. استاد قصد نمونه ارائهکردن از کسانی دارد که حق و باطل را باهم میآمیزند. «یکی از مغالطاتی که امروز دنیا را فرا گرفته و حتی برخی کشورهای اسلامی را به خود مبتلا کرده، مغالطه آزادی است. وقتی آزادی میگویند خیلی این کلمه زیباست اما مصداق آزادی که دنبالش هستند و میخواهند با آن دنیا را عوض کنند چیست؟ قاعدتا اکثریت شما کشورهای اروپایی نرفتید، فیلمهای آن چنانی را هم ندیدید و انشاءالله چشمها همینطور پاک بماند و دیگر هم نبینید اما من ۴۰ کشور دنیا را رفتم و دیدم. در صحنههای مختلفی از جشنهای دانشگاهها و کلیساها بودهام و حتی در برخی جاها همه زن بودهاند و من آن وسط بودم از من نیز عکس گرفتند». کلاس بعد از چهل دقیقه خندهای در چهره شاگردان مینشاند و استاد ادامه میدهد« صحنههایی وجود داره عالی، که واقعا هیچ حیوانی اینچنین رفتار نمیکند، مخصوصا در جشنها و همه جور چیزی آزاد است، همه جور یعنی همه جور. این چه شکلی است؟ میگویند بشر میخواهد آزاد باشد. یکی از علمای مشهور در گذشته به وزیر ارشاد سابق که هم اکنون در لندن زندگی میکند، گفتند وزارتخانه شما وزارت ارشاد اسلامی است. برای اسلام چه کار کردید؟ گفت: آقا اسلامی یک پسوند تشریفاتی است و علامت انقلاب اسلامی که علامت اسلامیبودن انقلاب است، گفت ما بزرگترین خدمتی که به اسلام کردیم این بود که آزادی را باب کردیم، چه خدمتی بالاتر از این؟ و گفت اسلام با آزادی موافق است یا مخالف؟ یعنی مغالطه را آغاز کرد، اگر بگوییم مخالفیم که از فردا در روزنامهها میگویند مخالف است و اگر بگوییم موافقیم میگوید خب منم همین کار را کردم». فضای کلاس سیاسیتر از ابتدای آن میشود، مصادیق استاد از مغالطه آزادی ادامه دارد: «یکی از رئیسجمهورهای گذشته در یکی از سخنرانیهای خود به نقل از نویسندگان معروف در سخنرانیاش گفته بود، اگر اسلام یا هر مکتبی با آزادی مخالفت کند گور خودش را کنده است. من میگویم اسلام با ازادی مخالف نیست اما نه هر آزادی اما مطلق آزادی نداریم». روند اعلام مصادیق از سوی استاد برای درآمیختگی حق و باطل از سوی فتنهگران به یکی از کسانی میرسد که به گفته آیتالله یکی از «مؤثرترین سیاستمداران کشور» است و ادامه میدهد: «یک آقایی که ازجمله مؤثرترین سیاستمداران کشور است، اسم نمیبرم، به خود من در فرودگاه مشهد میگفت، این درددل میکرد و میگفت این پولدارها میرن اروپا شبی هزاران دلار صرف میکنند و میروند در مجالس شبنشینیها و گناه میکنند که هیچ شکی نیست اما یک کاری میکنند که خیانت آشکار به کشور است و آن این است که اموال مارا میبرند بیرون از کشور. میگفت آنها دو گناه میکنند یکی اینکه در عشرتکده میروند؛ این یک گناه و دوم این که پول کشور را به خارج میبرند. پیشنهاد میکرد این شخص که ما بیاییم در یکی از این جزیرههای کشور مثلا جزیره کیش این عشرتکدهها را دایر کنیم و گناهاش را بکنند گردن خودشان، پول مارا نبرند. عرض کردم یکی از بزرگترین سیاستمداران کشور این عرایض را میکرد». نت نویسیهای طلاب کمکم فراموش میشود و شاگردان محو سخنان استاد کلاس درس اخلاق میشوند و در همین بحبوحه آیتالله سلامی به بقیهالله العظم (عج) میدهد و کلاس به پایان میرسد. 2727
یکشنبه 13 دی 1394 - 09:45:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]