واضح آرشیو وب فارسی:وارش: هاله با وحشت از خانه به کوچه دوید و خود را به خانه همسایه رساند. چند بار با مشت و لگد به درشان کوبید. کمک می خواست؛ شوهرش حمید، با چاقو دنبالش کرده بود تا او را بکشد اما هیچ کسی در خانه نبود.وارش نیوز: هاله با وحشت از خانه به کوچه دوید و خود را به خانه همسایه رساند. چند بار با مشت و لگد به درشان کوبید. کمک می خواست؛ شوهرش حمید، با چاقو دنبالش کرده بود تا او را بکشد اما هیچ کسی در خانه نبود. هنوز صدای مشت های هاله می آمد که حمید رسید و او را در گوشه کوچه گیر انداخت. او با ١٥ ضربه چاقو هاله را کشت تا حالا در یک قدمی چوبه دار قرار گیرد. حمید ٢١ آبان پارسال دستگیر شد و به زندان افتاد. او در بازجویی ها به قتل هاله اعتراف کرد و در شرح آن به کارآگاهان پایگاه دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: «من هاله را دوست داشتم اما پس از مدتی که با هم ازدواج کردیم دچار اختلاف شدیم. او به رفت و آمدهای من ایراد می گرفت و همین موضوع باعث شد تا کم کم اختلاف مان عمیق شود. پس از مدتی از هم جدا شدیم و من با زن دیگری به نام سوسن ازدواج کردم. هنوز دو ماه اززندگی ما نگذشته بود که تماس های هاله با من شروع شد. او مدام خواهش می کرد که دوباره با هم ازدواج کنیم. می گفت پشیمان است. من نمی خواستم زندگی ام را خراب کنم اما وقتی با اصرار مادرش روبه رو شدم تصمیم گرفتم بار دیگر با او ازدواج کنم.» اما هاله برای ازدواج مجدد با حمید یک شرط داشت: «هاله گفت باید سوسن راطلاق بدهم. من نمی خواستم این کار را انجام دهم اما اصرار هاله و مادرش باعث شد تسلیم خواسته شان شوم. به پیشنهاد هاله، قرار شد شش ماه صیغه باشیم و من در این مدت سوسن را طلاق بدهم اما هنوز دو ماه از ازدواج مجددمان نگذشته بود که کج خلقی های هاله شروع شد تا اینکه روز حادثه درگیری مان بالا گرفت و من با ١٥ ضربه چاقو او را کشتم.» با ثبت اعترافات حمید، پرونده تکمیل و برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. روز گذشته نیز او را از زندان به شعبه دوم به ریاست قاضی عزیزمحمدی آوردند تا جزییات بیشتری از حادثه را بازگو کند. در ابتدای جلسه، وکیل اولیای دم در غیاب آنها قصاص متهم را خواستار شد. پس از او متهم پشت جایگاه ایستاد و درباره روز حادثه گفت: «آن روز چند نفر از دوستانم را به خانه دعوت کرده بودم. هاله همیشه به این کار من اعتراض می کرد و می گفت من آدم رفیق بازی هستم. آن روز وقتی دوستانم رفتند، دوباره سر این موضوع با من بحث کرد. وقتی گفتم نمی توانم ارتباطم را با دوستانم قطع کنم، وسایلش را برداشت تا از خانه برود. گفت می خواهد برود مسافرت اما من مخالفت کردم. این کار من باعث شد با هم گلاویز شویم. من دچار جنون شده بودم. هاله که از رفتار من خیلی ترسیده بود سریع به کوچه رفت و در همسایه را کوبید اما من به او حمله کردم و با چاقویی که در دست داشتم، ١٥ ضربه به بدنش زدم. او روی زمین افتاد و کشته شد. با ثبت اعترافات متهم، بار دیگر وکیل اولیای دم پشت جایگاه ایستاد و تقاضای قصاص متهم را تکرار کرد تا تقاضای بخشش متهم در دفاعیات پایانی اش بی اثر شود. با پایان یافتن جلسه رسیدگی به پرونده، قضات شعبه دوم وارد شور شدند و حمید را به جرم ارتکاب به قتل عمدی هاله به قصاص محکوم کردند./اعتماد
یکشنبه ، ۱۳دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: وارش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]