تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821000053
یک پژوهشگر: امریکا به دنبال بازرگان سازی از رئیس جمهوری فعلی است/ ژنرال ها و سربازان جریان نفوذ چه کسانی اند؟
واضح آرشیو وب فارسی:هجرت نیوز: یکی از اصلی ترین روزنه ها برای نفوذ و تغییر مناسبات جامعه ما را، همین پالایشگاه ها و شکل تولید نفت و اکتشاف آن در ایران است اگر این گونه نفت را استخراج نمی کردند ما این مشکلات را نداشتیم برای همین رهبری فرمودند بروید به دنبال اقتصاد بدون نفت که تکنوکرات ها خندیدند به این سخن. به گزارش هجرت؛ پنجمین نشست گفتمان انقلاب اسلامی با حضور پیام فضلی نژاد محقق و پژوهشگر مؤسسه کیهان با موضوع: « ژنرال ها و سربازان جریان نفوذ چه کسانی اند؟ » در مجموعه فکری فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی قم برگزار گردید. پیام فضلی نژاد در ابتدای سخن با بیان اینکه چیزی که امروزه از آن با عنوان « نفوذ سیاسی » یاد می کنیم، سابقه اش در ایران به یک طبقه ای نوکیسه و تکنوکرات از سال ۱۳۶۸ با شروع دولت کارگزاران برمی گردد و با سرکار آمدن این گروه، به عقیده بسیاری از کارشناسان، در زمینه فرهنگ و اقتصاد همان اشتباهی را کردند که شاه انجام داد و این مطلبی است که به صورت عینی قابل توضیح است. این محقق مؤسسه کیهان در ادامه با توضیح اینکه این قدرت نرم، طوری در جامعه حاکم شد و نبض جامعه را در دست گرفت که رئیس جمهور ساختارشکنی مثل احمدی نژاد را هم در خود هضم کرد و در برخی موارد، همراه خود کرد. این طبقه کارگزاران جریان بسیار سنگین و پیچیده ای بود و هر چه می گذرد و اسناد روشن می شود و عقبه این جریان روشن می شود انسان به یک هسته مرکزی می رسد و گاهی ارزیابی های گذشته را نیز به هم می ریزد. از سال ۱۳۵۷ که آمریکا فهمید حکومت پهلوی دارد سقوط می کند، در فکر به وجود آوردن یک جریان آلترناتیو بود که به نام اسلام سر کار بیاید. برخی از اسناد آن نیز در لانه جاسوسی و CIA موجود است گاهی موساد هم در میان اسناد مذاکراتی خود به آن اشاره می کند که متاسفانه در ایران بازتاب داده نمی شود. امریکا به دنبال بازرگان سازی از رئیس جمهوری فعلی است پیام فضلی نژاد افزود همه اینها نشان می دهد آمریکایی ها دنبال یک جریان جایگزین نظام سلطنتی قبل بودند. امام خامنه ای می فرمایند: برخی می خواهند جریان انقلاب را از سیرت خالی و صورتی بیش باقی نگذارند. این پروژه از اول، پروژه آمریکاییها بود. آمریکا دنبال یک جریان با چهره انقلابی و اسلامی بود اما همسو و همفکر با خودشان که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهند. برای آن ها بازرگان و هاشمی فرقی ندارد و در همین راستا نیز به دنبال بازرگان سازی از رئیس جمهوری فعلی، با توجه به سبقه تاریخی و روانشناسی سیاسی وی بودند. فضلی نژاد گفت: روزنامه مردم امروزِ قوچانی که چند شماره محدود چاپ کرد و بعد که قضیه شارلی ابدو به وجود آمد و این روزنامه از آن حمایت کرد، مقالاتی را چاپ کرده بود که در آن عنوان کرد که روحانی، راه ناتمام بازرگان را کامل و دنبال می کند. وی با بیان اینکه این مطلب از نظر سیاسی چیز پیچیده ای نیست عنوان کرد آنچه که بسیار اهمیت دارد و پیچیده است؛ بحران هایی است که در ۱۰ سال آینده کشور با آن روبه رو است. وی با ذکر اهمیت آینده پژوهی، سؤالی را مطرح کرد؛ که اگر بعد از ۲ سال آینده، دولت به دست نیروهای انقلاب برگردد، چه تبعاتی برای نفوذ روی دست آنها باقی خواهد ماند؟ وی در پاسخ به این سؤال افزود که یکی از خطرات پیش رو « خطر تجزیه اجتماع » می باشد که اگر وضع به همین صورت از نظر اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ادامه پیدا کند دچار خطر تجزیه اجتماع می شویم و تا ده یا ۱۵سال آینده، بدون هیچ آشوبی این اتفاق خواهد افتاد. وی این خطر را به دلیل عدم شناخت صحیح ذهنیت مردم ایران دانست و سیّال بودن جامعه و افکار مردم را دو مطلبی دانست که کارشناسان را به خود متوجه ساخته است و همه به آن اذعان کرده اند. بحث بر سر مناسبات و روابط اجتماعی پنهانی است که ما آنها را نمی بینیم. این محقق این مشکلات را در جامعه نتیجه اختلاف طبقاتی به وجود آمده توسط دولت کارگزاران از سال ۶۸ دانست. وی در ادامه اشتباهاتی که دولت کارگزاران مرتکب شد را برشمرد و گفت: این ها همان اشتباهات شاه بود. ۱ـ وام گرفتن از صندوق بین المللی پول ۲ـ تزریق پول گاز و نفت در اقتصاد ملی پیام فضلی نژاد افزود که امروزه اقتصاددانان می گویند سیاست های هاشمی که الآن روحانی آنها را دنبال می کند حداقل مواهبی را که لیبرالیسم در غرب داشته، آنها را هم برای ما ندارد و این دولت کارگزاران جوری لیبرالیسم را در ایران اجرا کرد که فقط آفات آن در چشم مردم شد و آن حداقل هایی که موهبت های اقتصادی و رفاه در غرب می باشد و موهبت های لیبرالیسم می باشد نه تنها در ایران نداشته است بلکه فقط فساد لیبرالیسم را برای ما به ارمغان آورد. دومین خطری که این کارشناس بیان کرد « فرایند فروپاشی قانون در جامعه » خواهد بود وی بیان داشت: باید مجموعه این مطالب را دید که از اقتصاد شروع و به سبک زندگی و فرهنگ می رسد. کار نظام اسلامی را به جایی رساندند که از نیروی انتظامی برای حل مشکل حجاب و امر به معروف و نهی از منکر استفاده می کند که البته چاره ای نیست و باید شرع و قانون اجرا شود. وی افزود: دولت تکنوکرات و کارگزاران کاری که کرد و از نفوذ بدتر است این است که اعتبار قانون را کمرنگ کرد، قانون در ایران دارد متروک می شود. از نظر جامعه شناسی حقوق، اگر قانونی معتبر باشد و مجلس آن را تصویب کند اما مأمور ضامن اجرای قانون که باید اقتدار داشته باشد، نتواند آن را اجرا کند، این یکی از فرایندهای فروپاشی حقوقی و اخلاقی یک جامعه می باشد. برای مثال ماهواره این قدر زیاد می شود که قانون امکان تحقق عینی ندارد و این عدم رعایت قانون از رانندگی تا ماهواره ادامه دارد و این چیزی است که در پنج سال آینده دچار آن خواهیم شد. این نتیجه کار کسانی است که امروز شعار قانون گرایی را می دهند که نخبگان باید مشت آنان را برای مردم آشکار کنند. این عضو مؤسسه کیهان گفت: ( ( Complex کُمپلکسی که تکنوکرات ها ما را به آن دچار کردند این بود که بعد از جنگ موجب نوعی « سرمایه داری رانتی » یا اقتصاد سیاسی رانتی بانکی را حاکم کردند که اندک مواهب لیبرالیسم را هم ندارد بلکه تمام معایب آن را به دنبال داشته است. وی با بیان سابقه تاریخی این جریان گفت که برای رسیدن به این هدف، فرآیندی طی شده است. سندی را شرکت نفت « ایران و انگلیس » سابق دارد و می گوید که ما اگر بخواهیم جامعه ایران را در دست بگیریم، باید استقلال آن ها را بگیریم و چون روستاها و شهرها از نظر اقتصادی خودکفا هستند باید این خودکفایی از بین برود، اقتصاد روستاها را به شهرها وابسته کنیم و اقتصاد شهرها را هم مدیریت کنیم و مدرنیته را تا دل روستاها ببریم. این کار چندین تبعات دارد از جمله: مهاجرت از روستاها به پایتخت و شهرهای بزرگ. این مدرنیته کاملا وابسته و ضد ارزش هاست. این سند را در پایان دهه ۱۳۳۰ صورتبندی کردند و آنرا نوشتند. وی با بیان اینکه شاه مخلوع و ملعون همین کار را انجام داد و با تزریق پول نفت، صنایع کوچک را از بین برد و صنایع بزرگ را جایگزین کرد و با این کار فراماسون ها آمدند و صنایع بزرگ و مادر را به دست گرفتند و یک اقتصاد معیوب و وابسته ای را پایه گذاری کردند که به شدت تبعات اجتماعی و فرهنگی را در پی داشت. از همان زمان سبک زندگی تغییر کرد و نشانه های آن در سینماهای ایران نشان داده شد و روستاهای مستقلی که روحانیون نقش زیادی در استقلال آنها داشتند از بین رفت و تابع شهرهای بزرگ شدند و فکر مدرنیته تا دل روستاها رفت. محمدعلی فروغی که الان برخی روشنفکران ما او را به یکدیگر تعارف می کنند، می گفت ما باید جلوی نفوذ و مدیریت روحانیت را بگیریم تا اقتصاد روستاها و شهرهای کوچک از هم بپاشد. حرکت دوم در جریان نفوذ این بود که بدنه دولت را از دست انقلاب دزدیدند این پژوهشگر، آقای هاشمی را شخصی نامید که همین کار را با توجه به اقتضای زمان انجام داد و کار را به همین سمت برد و اگر جایی برای محاکمه ایشان بود، باید برای همین جرائم، هاشمی را محاکمه می کردند. وی همچنین بیان داشت: این ها حرف بنده نیست این ها صحبت های اقتصاددانان و جامعه شناسان و آسیب شناسان برجسته است که اتفاقا برخی از آنها اصولگرا هم نیستند و بعضی شان از دست خاتمی جایزه گرفتند که ما آنها را در شماره آینده مجله « عصر اندیشه »، مستنداً نقل خواهیم کرد. آقای فضلی نژاد در ادامه گفت: حرکت دوم در جریان نفوذ این بود که بدنه دولت را از دست انقلاب دزدیدند. جریان کارگزاران، پتانسیل اجتماعی انقلاب را خفه کرد و نگذاشت روی کار بیاید و به دولت بیاید. در دانشگاه نیز دیده می شود که مافیای هیئت علمی سکولار درست می شود که اجازه کار را به دین داران نمی دهد این امر در واقع، قبل از انقلاب به وسیله فراماسونرها اتفاق افتاد که هسته های مرکزی علمی ما را تسخیر کرده بودند که اوایل انقلاب قرار بود چهره هایی مانند عبدالکریم سروش ورود کنند و دانشگاهها را اسلامی کنند که چون تازه انقلاب کرده بودیم و افراد هنوز همدیگر را پیدا نکرده بودند و یا خیلی ها خودشان را نشان نداده بودند و کسی از نیّت درونی آنها خبر نداشت، توفیق چندانی نیافت. الان مردم ما اصلا نمی دانند که در فلان پژوهشکده نظام پولی و بانکی ما چه کسانی دور هم نشسته اند و دارند تصمیم می گیرند که چه قوانینی و چه ماده ای باشد یا نباشد. همه اینها در توسعه سرمایه داری دارد اتفاق می افتد و این همان غده سرطانی است که باید جراحی شود. تنها کسی که می خواست این جوّ را به هم بزند احمدی نژاد بود که بعدا یا نتوانست و یا نخواست و یا نگذاشتند که موفق شود. وی با بیان اینکه یک طبقه مدیران میانی داریم که اینها همه در قالب حزب کارگزاران هستند و یک طبقه دانشگاهی هم وجود دارد که مخزن تئوریک این مدیران محسوب می شوند که هر جا این مدیران کم میاورند ارجاع می دهند به نظرات این کارشناسان و دانشگاهیان. اینها یکدیگر را به خوبی هم افزایی می کنند و فضایی را به وجود می آورند که اگر کسی حرف حسابی بزند یا می شود بی سواد و یا می گویند علمی نیست! انگار که از قبل، چهارچوب علم از طرف آمریکا و انگلیس مشخص شده است. یک چارچوب مشخصی را معین می کنند و می گویند همه باید در این چارچوب حرف بزنند. در واقع یک نوع انجماد علمی، هم در مدیران دولتی و هم در دانشگاهیان ما وجود دارد. برخی از اینها وقتی می بینند تئوری ها و نظراتشان مورد تزلزل و خدشه قرار می گیرد، عصبانی می شوند. این محقق با اشاره به یکی از جلسات خصوصی تکنوکرات ها اشاره کرد که سردبیر یکی از مهم ترین مجلات اینها، گفته است دست ما خالی است و لیبرالیسم به بن بست رسیده است و ما فقط نظریات گذشته را داریم تکرار می کنیم و چیز جدیدی نداریم تنها کاری که باید بکنید این است که بین اصولگرایان اختلاف بیندازید که اگر اینها منسجم شوند و با یک تئوری قوی مثل اقتصاد مقاومتی جلو بیایند، اقتصاد لیبرال در مقابل آن، خلع سلاح است. بقیه در ادامه مطلب …. این محقق در ادامه، دیدگاه برخی از جامعه شناسان و نظریه پردازان غربی را مطرح کرد مبنی بر اینکه آن ها هم اذعان دارند که اگر از ما هم می خواستیم برنامه ای را برای اقتصاد بدهیم، همین برنامه رهبری ایران ( اقتصاد مقاومتی ) را می دادیم. تنها راه این است که مقاومت اقتصادی کنیم و در مقابل توسعه سرمایه داری بایستیم. آنها می گویند که توسعه اقتصادی از بین رفته است و لیبرالیسم شکست خورده است و باید به دنبال سیاست مقاومت اقتصادی برویم و نباید راه آنها را برویم اما برخی افراد در داخل کشور می گویند سراغ توسعه غربی برویم و چون رسانه ها در دست آن ها است این حرف های ما به جایی نمی رسد. وی در ادامه برجام را شکننده قدرت ژئوپولوتیک ما دانست و گفت: برجام بستر نفوذ است و در ادامه همان سیاست سرمایه داری رانتی است و حالا تکمیل تر شده است. وی گفت: ما تا ۱۵ سال آینده بحران بزرگ انرژی داریم، احتیاج به انرژی های تجدیدپذیر داریم و شکل دنیا عوض می شود. فضلی نژاد با طرح این پرسش که چه چیزی در منطقه، قدرت ما را نشان می دهد؟ در پاسخ گفت که قدرت هژمونی ما و حضور ما در سوریه، عراق، لبنان و یمن است که ما را در دنیا معرفی می کند و برجام، قدرت ژئوپلوتیک ما را کاملا می شکند و اجازه ساخت و توسعه هسته ای را به ما نمی دهد و ما نمی توانیم در چند سال آینده به غیر از راه هسته ای از راه دیگری برق تولید کنیم چون به دلیل آلودگی جوی، ما نمی توانیم کارخانه های بزرگ را که باعث آلودگی هوا می شوند، ایجاد کنیم برای تولید برق، تنها راه، شکافت هسته ای است. وی گفت: این برجام در دوره ای اجرا می شود که همه آینده پژوهان می گویند شما باید همان مسیر گذشته تان را ادامه می دادید. یکی از این ها دکتر نخعی است رئیس یکی از نیروگاه های آمریکا که گفت: من تعجب می کنم چرا که آنچه در برجام است، به یک کشور درحال توسعه توصیه می شود که این کارها را انجام ندهد چون اگر انجام دهد دیگر نمی تواند وزن ژئوپلوتیکی داشته باشد چون دنیا تا ۱۵ سال آینده با تمدن انرژی مواجه است. شکل تمدن ها دارد عوض می شود، تمدن های آینده، تمدن های انرژی است. ما داریم چیزی را امضا می کنیم که مانع رسیدن ما به این تمدن است. این محقق با ابراز امیدواری مبنی بر اینکه حتماً رهبری برنامه دارند، با اشاره به تجربه سال ۸۲ گفت: شاید برجام به همان سرنوشت سعدآباد دچار شود ولی به خاطر برخی امور، حساسیت عمومی این توافق بیشتر است در حالیکه توافق سعدآباد هم از این توافق چیزی کم نداشت. فضلی نژاد افزود: حاکمیت ما ۲۵ سال دست لیبرالیسم ها بوده است و کلاً یک دولت داشته ایم از سال ۶۸ تا الان حتی دوره احمدی نژاد بدنه دولت از همین کارگزاران بوده است. وی ادامه داد: مهم ترین برنامه اصولگرایان، برنامه برای دولت آینده است نه برای مجلس و برنامه هم این باید باشد که تشکیلات قوی و منسجم به وجود آید تا این بدنه لیبرال را از بین ببریم. باید آسیب شناسی شود و چالش های آینده دیده شود باید تبعات جریانات نفوذ را در بیاوریم به طور مثال مشکل طلاق از چه نوع است؟ سیاسی؟ اقتصادی؟ فرهنگی؟ اجتماعی؟ خود ما مسؤولیم؟ حاکمیت مسؤول است؟ وی با طرح این سؤال که چرا دولت و مسئولان برای مفاسد، اقدام عملی انجام نمی دهند؟ در پاسخ گفت: که دولت و برخی مسئولان از این فساد سود می برند و اگر دولت از مفسدان حمایت نکند بانک ها زمین می خوردند. وقتی حضرت آقا می فرماید جلوی فساد اقتصادی را بگیرید، بسیاری از مسؤولین فقط نگاه می کنند و اقدامی انجام نمی دهند. این نتیجه فساد رانتی آقای هاشمی است و بزرگ ترین گناه هاشمی و جرم آن، اداره و حمایت ۲۵ سال فساد رانتی است که باید به خاطر آن محاکمه شود. وی با بیان اینکه شرایط و مشکلات اجتماعی مثل طلاق، عدم توانایی بر تشکیل زندگی، از تبعات این سیاست هاست. وی افزود یکی دیگر از این مشکلات به وجود آمده، مصرف گرایی است که با مردم کاری کرد که ایران یک بازار بزرگ شده است و بهشت برندهای دنیا شده است. در شهرها کاری کردند که به یک مرکز تجاری بزرگ تبدیل شده اند. با مراکز تجاری، نفوذ فرهنگی اقتصادی به راه انداختند مثل مجتمع الماس در شهرک شهید محلاتی که به عنوان مثال کیف ۴ میلیونی می فروشند این نفوذ فرهنگیِ کف خیابان های ما است. وی افزود جامعه شناسان می گویند مصرف گرایی نشان تبعیض طبقاتی و نابرابری های اجتماعی است. وی در ادامه بحث مصرف گرایی، اضافه کرد که سیاست دولت فعلی طبق گفته مشاوران آن، سیاست نئوکینزی است که به معنای مصرف گرایی و تحریک تقاضا در جامعه است و این یعنی دامن زدن به مصرف گرایی که به دنبال آن، وضع فرهنگی نیز خراب می شود و درصورتی که این وضع ادامه داشته باشد سبک زندگی از حالت فعلی هم بدتر می شود و اقتصاد هم از بین می رود. فقط یک شوک موقت به اقتصاد می دهند اما در دراز مدت اقتصاد بدتر از این می شود و به سمت فروپاشی پیش می رود. فضلی نژاد با انتقاد از برخی مسئولین گفت: وقتی به آن ها می گوییم که چرا با فضای موجود مبارزه نمی کنید می گویند که ما نمی توانیم! پس چه کسی غیر از شما می تواند؟ به نظر می رسد راه حل این است که باید مثل انقلاب، جبهه های مقاومت مردمی را در مقابل این طبقه و مدیران لیبرال به وجود بیاوریم و همه جبهه ها هم افزایی داشته باشند و این مملکت را از چنگ جریان سرمایه داری رانتی که در راسش آقای هاشمی است، در بیاورند و سیاست رانتی را نابود کنند. محقق و پژوهشگر مؤسسه کیهان با پرده برداری از پروژه جدید نفوذ به تشریح ابعاد آن پرداخت و افزود: عده ای تبلیغ می کنند که اگر می خواهید با آمریکا مبارزه کنید باید بروید سراغ « سرمایه داری غیرامپریالیستی » این خیلی عجیب است، با مقدمات زیبا و صحیح می گویند که باید از زهر، پادزهر بسازیم و برای اینکه بتوانیم با آمریکا مبارزه کنیم و به استقلال دست پیدا کنیم باید به توسعه و رفاه و آزادی دست پیدا کنیم و توسعه و رفاه، جز در مدل آزمایش شده سرمایه داری نیست. این مطلب در هفته نامه صدا نوشته شده است. تیتر آن مقاله این بود که چگونه با امپریالیسم مبارزه کنیم؟ در آنجا به صراحت گفته شده که ما باید از زهر پادزهر درست کنیم. پیام فضلی نژاد ادامه داد ما از چند جهت مورد حمله و هجوم قرارگرفته ایم: ۱ـ اقتصاد سرمایه داری؛ ۲ـ خطر تجزیه اجتماعی تا ۱۵ سال آینده؛ ۳ـ بحران های فزاینده پیش رو؛ ۴ـ اقتصاد وابسته ای که شاه روی دست ما گذاشت و آقای هاشمی هم کار ناتمام شاه را تمام کرد؛ ۵ـ سبک زندگی. یکی از اصلی ترین روزنه ها برای نفوذ و تغییر مناسبات جامعه ما را، همین پالایشگاه ها و شکل تولید نفت و اکتشاف آن در ایران است وی با یک سؤال بحث را پی گرفت و گفت: چرا غرب به دنبال سرمایه گذاری در کشورهای دیگر است و در پاسخ، نیروی کار ارزان و جهانی را دلیل آن دانست. وی یکی از اصلی ترین روزنه ها برای نفوذ و تغییر مناسبات جامعه ما را، همین پالایشگاه ها و شکل تولید نفت و اکتشاف آن در ایران دانست و گفت اگر این گونه نفت را استخراج نمی کردند ما این مشکلات را نداشتیم برای همین رهبری فرمودند بروید به دنبال اقتصاد بدون نفت که تکنوکرات ها خندیدند به این سخن. وی در بخش پایانی صحبت خود در مجموعه فکری فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی، به کارهایی که ما باید در مقابل ژنرال ها و سربازان جریان نفوذ انجام دهیم اشاره کرد و گفت: ما باید شدیداً خودمان را مجهز کنیم، این مطالب را باید بفهمیم و بر روی مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جدی کار کنیم. باید مطالعه کنیم و وقتی حرف می زنیم دستمان پر باشد و طرف مقابل بداند که ما اِشراف کامل به مسائل داریم تا بتوانیم مانع از فریب مردم بشویم در نتیجه صغری و کبرایی که لیبرالها می چینند، مردم آن را قبول نکنند و جلوی آن بایستند. جامعه ما به شدت مستعد فریب خوردن است. این جامعه در سال ۸۸ آن فتنه سنگین را دید و مشاهده کرد که فتنه گران چه بلایی بر سر کشور آوردند، ولی همین جامعه در سال ۹۲ رئیس جمهوری را انتخاب کرد که با انتخاب آن، برخی از همین فتنه گران به مسؤولیت برگشتند و دارند بر جامعه حکومت می کنند. فتنه گران در حال حاضر در خیلی از امور نفوذ کردند از جمله سردبیر، روزنامه نگار، معاون وزیر و… که متأسفانه برخی دستگاه های امنیتی هم حمایت می کنند و این همان خطر رد کردن قانون است. ما در مدیریت و جذب افکار عمومی ضعیف هستیم ولی آنها قوی هستند در این زمینه. ما باید اشخاصی را که صد در صد خودی هم نیستند جذب خودمان کنیم و ائتلاف حداکثری داشته باشیم و با این جذب حداکثری و عقلانیت و تدبیر از این مقطع گذر کنیم. جریان شیعی باید خودش را آماده کند برای پس گرفتن حاکمیتی که جریان لیبرال از ما دزدیدند. این چیزی که الان حاکم است، فرهنگ انقلاب نیست. شدیداً باید کار کنیم. باید برای ریاست جمهوری دو سال بعد تلاش کنیم. باید جبهه قوی مقاومت مردمی اسلامی درست کنیم که رگه های این مساله، در سخنان حضرت آقا دیده می شود که از منتقدین حمایت می کنند و به دولت می فرمایند منتقدینرا نباید سرکوب کرد. فضلی نژاد، تئوری پروفسور لگن هاوزن را که « اسلام اجتماعی » است مطرح کرد و بیان داشت فقه اجتماعی نیروهای انقلاب ضعیف شده است. کمک مردم به مردم برای حفظ انقلاب لازم است. ما باید ارتباطمان را با مردم قوی کنیم. باید فقه اجتماعی را زنده کنیم. اصلاح طلبان انسجام دارند و به داد هم می رسند و وقتی یکی از آنها از زندان آزاد می شود، همه آنها می ریزند خانه اش برای استقبال و وقتی که او در زندان است به خانواده اش رسیدگی می کنند. اینها با این کار پیام اجتماعی مخابره می کنند. ما هم باید بُعد اجتماعی خودمان را قوی کنیم. روابط اجتماعی ما خیلی کم است و با شعار دادن صِرف نمی توانیم کار کنیم. خیریه ها را نیز باید از دست جریان نفوذ در کشور بیرون بیاوریم این محقق ابراز داشت: در مساله نفوذ، خیریه ها را نیز باید از دست جریان نفوذ در کشور بیرون بیاوریم و خودمان به دست بگیریم این در حالی است که خیلی از خیریه ها به دست بهایی ها و … اداره می شوند که مشکلات جاسوسی و امنیتی دارند. چندین پروژه امنیتی و جاسوسی با پوشش خیریه ها انجام شده که دستگاه قضا به برخی از آنها رسیدگی کرده است. البته عدد نفوذ و جریان آن و نیروهای آن زیاد نیست بلکه آن ها با تبلیغات و حجم بالای کار به این موفقیت ها دست پیداکرده اند. وی گفت: بدنه حزب کارگزاران حدود ۲ یا ۳ هزار نفر بیشتر نیست و بسیاری از این تعداد هم به خاطر مسائل مادی در جریان لیبرال حرکت می کنند نه اینکه از روی اعتقاد، سر سپرده آقای هاشمی باشند ولی به دلیل ضعف جریان های انقلاب و اتفاقات بد گذشته، این تعداد، باعث ایستایی انقلاب می شوند لذا ما باید تسامح به خرج بدهیم برای اینکه جریان انقلاب از هم نپاشد و از متهم کردن یکدیگر پرهیز کنیم، مصلحت سنجی داشته باشیم و با جذب حداکثری و تاکتیک های مختلف، جریان کارگزاران را تضعیف کنیم.
پنجشنبه ، ۱۰دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هجرت نیوز]
[مشاهده در: www.hejratnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
گوناگون
پربازدیدترینها