تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت در زندگى برخوردار اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830171683




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مخاطب ادبیات آئینی کیست؟/ «دروغ» در تاریخ امتداد نمی‌یابد


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: گفتگوی مهر با سید علی شجاعی؛
مخاطب ادبیات آئینی کیست؟/ «دروغ» در تاریخ امتداد نمی‌یابد

طرح ادبیات نخبگان ادبی


شناسهٔ خبر: 3012213 - سه‌شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۹
فرهنگ > شعر و ادب

سید علی شجاعی درباره ادبیات آئینی بر تأثیر غربالگری تاریخ تأکید کرده و می‌گوید: تاریخ آنقدر با ما صادق است که وقتی «بحار الانوار» را نگه می‌دارد، گوشزد می‌کند که در مطالب آن هم دقت کنید. خبرگزاری مهر-گروه فرهنگی: نوشتن یا ننوشتن در حوزه‌ ادبیات آیینی سوال مهمی بود که سید علی شجاعی، نویسنده جوان و پرکار و البته قائم مقام انتشارات «نیستان»، به آن جواب داد و مخاطبانش را مشخص کرد. شنیدن پاسخ این سوال از جانب او اهمیت زیادی داشت. زیرا هم پدرش (سید مهدی شجاعی) در این راه تلاش کرده و کتاب‌هایش چند صد هزار نسخه دارند و هم خودش، در این فضا بزرگ شده، آن هم در شرایطی که امکان انتخاب مسیر‌های دیگر را داشته است. سید علی خود را محصول زندگی پدری می‌داند که هیچ گاه کار دینی را رسما و به صورت امری، به او یاد نداده است. گرچه پدر درباره آثار او سختگیری زیادی می‌کند، با این حال سید علی برند «شجاعی» را با افتخار تمام می‌پذیرد. * در حوزه‌ ادبیات آیینی، اذیت نمی‌شوید از این که همیشه نام شما در سایه نام پدرتان دیده می‌شود؟ نه، چه افتخاری بهتر از این؟ پدرم مدتی است که کتاب «پدر، عشق، پسر» را در موسسه نوین کتاب گویا خوانده تا به کتاب صوتی تبدیل شود. همین چند روز پیش داشتم این کتاب را برای بار پنجاهم یا شصتم مرور می‌کردم، و با خودم می‌گفتم: من عجب حماقتی کرده‌ام که وارد این حوزه شده‌ام. زیرا بهترین آن را در بالای سر خودم دارم. و مهم‌تر این که، در چنین شرایطی چاپ و دیده شدن همین چند کتابم نیز لطف خدا بوده است. نکته‌ بامزه این که، پدر من که خودش تمام این مسیر را طی کرده و به انتهای رسیده است، چطور باز هم به کسی مثل من، میدان می‌دهد تا در این عرصه، دست به قلم شوم؟ * شما که اینقدر به متون سید مهدی شجاعی باور دارید، چرا وارد این عرصه شدید؟ ادبیات آیینی مستقل از نویسنده نیست و نمی‌توان آن را سفارشی نوشت و اگر کسی بر خلاف اعتقادش بنویسد، اصلا اثرش دیده نخواهد شد. در ادبیات آیینی خواست و اشتیاق نویسنده است که موجب تألیف اثر می‌شود. اگر کسی در هیئت برای امام حسین(ع) گریه کرده باشد، می‌تواند کتابی از این جنس بنویسد. حالا من هم احساس توانایی می‌کنم و هم دلم می‌خواهد به ساحت ایشان عرض ادب کنم.

* با این چند تجربه، تاکنون به سبک خاصی در انتخاب نوع راوی و حتی زبان اثر رسیده‌اید؟ من در این مسیر اصولی را برای خودم طراحی کرده‌ام و در آخرین اثرم با نام «به بلندای آن ردا» به این نتیجه رسیدم که راه را درست آمده‌ام. اولین اصلم این است که، منابعم همگی دست اول و فقط از قرن ۱ تا ۷ باشند و بعد از نوشتن تمام فیش‌ها، به منابع قرن ۷ به بعد نیز نگاهی بیندازم. این کار موجب می‌شود که بدون هیچ فیلتری با اصل موضوع مواجه شوم. زیرا مثلا آثار زیادی درباره امام رضا(ع) نوشته شده است ولی تمام این‌ها از فیلتر نویسنده‌ها گذشته است. من باید اصل منبع را بخوانم تا با حقیقت عریان مواجه شوم. * ولی شما هم با نوشتن این کتاب‌ها، خودتان به یک فیلتر برای نفرات بعد و هر مخاطبی تبدیل می‌شوید. موافقید؟ بله. من هم به فیلتری برای دیگران تبدیل می‌شوم. * اگر کسی خودش بتواند آن منابع دست اول را بخواند، اصلا چرا باید به سراغ ادبیات آیینی برود؟ من کتاب‌هایم در حوزه ادبیات آیینی را برای کسانی نوشته‌ام که از چنین توانایی برخوردار نیستند. اگر کسی می‌تواند «بحار الانوار» یا «اصول کافی» بخواند، قطعا نباید به سراغ کتاب‌های من بیاید. زیرا من فیلتری هستم که آن منابع را از طریق قصه و تخیل بیان کرده‌ام. پس کتاب من منبع معرفتی برای آنها نخواهد بود. * پس چرا باید ادبیات آیینی نوشته شود؟ زیرا بعضی‌ها توانایی استفاده از این منابع را ندارند. در عین حال، ارادتی هم به معصومین دارند و دلشان می‌خواهد که حالشان خوب شود. ولی اگر کسی بخواهد رسما کار پژوهشی انجام دهد، خنده‌دار است که به سراغ ادبیات آیینی برود. ادبیات و در نوع گسترده‌تر آن، هنر، تاریخ را فیلتر کرده است. ادبیات آیینی برای برخی از پژوهشگران، صرفا یک ورودی است که شخص یک کتاب ۲۰۰ صفحه‌ای را ورقی بزند و بعد به این نتیجه برسد که فلان نکته برایش جالب است و از همین طریق، وارد عالم پژوهش شود. * چطور آسوده‌خاطر شویم که داستان‌ها و رمان‌های امروزی در حوزه دین تحریفی ایجاد نمی‌کند؟ من نه تنها برای آثار خودم و حتی برای دیگران نیز، اصلا نگران این موضوع نیستم. زیرا تاریخ غربال خوبی است. یک موقع شما ماجرا را فقط در همین ۵۰ سال اخیر بررسی می‌کنید و یک موقع از صدر اسلام تا کنون. چه کسانی مانده‌اند و چه کسانی رفته‌اند؟ در فلسفه تاریخ، ما ارتباط نهانی بین حقیقت و غربال‌گری تاریخ را پذیرفته‌ایم. ما مطمئنیم که دروغ در تاریخ امتداد نمی‌یابد. تاریخ انبوه افراد را حذف می‌‌کند ولی شیخ مفید و شیخ طوسی‌ها را نگه می‌دارد. تاریخ آنقدر با ما صادق است که وقتی «بحار الانوار» را نگه می‌دارد، گوشزد می‌کند که در مطالب آن باید دقت کرد. با توجه به این پیش‌فرض‌ها، اگر در اتمسفر دینی فکر کنیم، امکان تحریف وجود ندارد. گرچه شاید امکان اشتباه در برداشت وجود داشته باشد. * همه امروز مولف را از اثر دور می‌کنند. ولی با این نگاه گویا مولف امکان چنین فراری را ندارد. درست است؟ بله، بر خلاف نظریه «مرگ مولف»، در حوزه ادبیات آیینی مولف به اثر خود سنجاق شده است. هرچقدر عشق و اخلاص بیشتری داشته باشد، در محتوای کتاب و میزان خوانده شدن آن تأثیر بیشتری می‌گذارد. * دیگر اصولتان در نوشتن چیست؟ هر وقت به حیطه معصوم نزدیک می‌شوم، تخیل را کاملا حذف می‌کنم و حتی یک کنش نیز به آن اضافه نمی‌کنم. اگر مطمئن باشم که فرمایشی از جانب ایشان در فلان موقعیت خاص تاریخی گفته شده، به هیچ عنوان آن را جا به جا نمی‌کنم. سومین اصلم هم این است که، جدا از معصوم، دیگر تخیل آزاد است. آخرین اصل هم عدم استفاده از راوی دانای کل است. خطرناک است که برای معصوم از راوی دانای کل استفاده کنیم. پس روایت من اول شخص یا دوم شخص است. و وقتی که به آستان معصوم می‌رسد، همه چیز متوقف می‌شود تا فقط سخن موثق تاریخی نقل شود. * تلاش کرده‌اید که زبان منحصر به فردی خلق کنید؟ من به دنبال ساخت زبانی هستم که دایره واژگان آن در عین کهنگی، با آن برهه از زمان تناسب نیز داشته باشد. مهم‌تر این که تلاش می‌کنم با جا به جایی نهاد و گزاره و تغییراتی در بافت کلام زبان فارسی، این حس را به مخاطب القا کنم که گویا عربی می‌خواند. حتی در ضرب المثل‌ها و کلماتی و مفاهیمی که برای عرب آن زمان اهمیت داشته است، نیز دقت می‌کنم. البته راه سختی را پیش گرفته‌ام و هنوز در حال تلاش کردن هستم. * با وجود تمام این تلاش‌ها، اگر شما مستقل از پدرتان بودید، چقدر بیشتر یا کمتر دیده می‌شدید؟ شاید مستقل بودن حتی منجر می‌شد که نام من بیشتر دیده شود. من همین امروز هم پیشنهادهای زیادی از سوی ناشران درجه یک، و حتی ناشران چپ روشنفکر برای چاپ مجموعه داستان‌ها و رمان‌های بعدی‌ام دارد. اما خوب می‌دانم که عنوان «شجاعی» برندی است که پدرم سی و چند سال برای آن خون دل خورده و پیر شده است. الان چه کسی حاضر است که برای اعتقادها و باورهایش چنین رنج‌هایی را متحمل شود؟ پس چه افتخاری بالاتر از این که من در سایه نام پدرم باشم؟ واقعا افتخار می‌کنم... چقدر هم خوب که اگر کسی بگوید: تو شبیه پدرت هستی. * پس از نبودن احتمالی نشر نیستان و چاپ نشدن آثارتان نگران نیستید؟ خیر، اصلا. زیرا نه تنها هیچ تفاوتی بین من و دیگر نویسنده‌ها اعمال نمی‌شود، بلکه پدرم درباره من سخت‌گیری بیشتری دارد. اگر نمره قبولی برای چاپ اثر در شورای انتشارات نیستان، مثلا حداقل ۱۶ باشد، پدر می‌گوید: نمره تو باید حداقل ۱۸ باشد! اگر سخت‌گیری‌های ایشان نبود، من به جای ۱۳ اثر منتشرشده، حداقل ۱۸ کتاب داشتم. باورتان می‌شود، پدرم ۶ سال اجازه نداد که کتابی از من به چاپ برسد؟ گفتگو: حورا نژاد صداقت









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن