تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خود را ملزم به سکوت طولانی کن، چرا که این کار موجب طرد شیطان بوده و در کار دین،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830221229




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عشق افلاطونی در ادبیات معاصر


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: بخش بزرگی از ادبیات عاشقانه معاصر ایرانی، مروج عشق ورزی به شیوه ای است که در روان شناسی به آن عشق افلاتونی می گویند.در حال حاضر، عشق ورزی به گونه ای افلاتونی بر عاشقانه های دیار ما ــ از شعر و داستان گرفته تا ترانه ها و تصنیف های کوچه و بازارــ حاکم است و اغلب مردم به ویژه روشنفکران، این شیوه از عشق ورزی را اصیل می دانند و به همین خاطر می خواهیم به طور مختصر به این سوالات پاسخ دهیم که اصولاً ویژگی های یک عشق افلاطونی چیست؟منشأ آن کجاست و چه اثراتی بر ساختار عاطفی و روانی انسان می گذارد. در تعریف عشق افلاتونی باید گفته شود که این عشق معمولاً یک طرفه است و تنها بر محور خیال عاشق می گردد و هیچ رابطه عینی و واقعی بین عاشق و معشوق وجود ندارد.عشق افلاتونی یعنی گرایش به دنیای خیال و خیالپردازی را می توان به طور چشمگیری در شبکه های ارتباط جمعی امروزه مشاهده کرد.به عنوان مثال در قطعه شعر زیر یک عاشق خیالپرداز اعتراف می کند که دلتنگ محبوبی است که هیچگاه نتوانسته لحظه ای با او گفتگو یا ملاقات کند: به ساده لوحانه ترین شکل ممکن دلتنگ کسی هستم که هیچ کوچه ای را با او قدم نزده ام و با هیچ کلامی با او گفتگو نکرده ام اما او در تمام لحظه های من راه می رود … من می توانم روزها را بدون صحبت کردن با او و ماه ها را بدون دیدن اش طی کنم اما ثانیه ای نمی گذرد که درباره اش فکر نکنم خیالش مثل چرت صبحگاهی است مدام با خودم می گویم فقط پنج دقیقه دیگر ………… خیالش معجزه است هر روز غرقش می شوم اما نمی میرم شعرهایی از این دست، رواج فراوانی در شبکه های ارتباط جمعی امروزی دارند و ساختار روانی آنها به گونه ای است که می توانند روح برخی از افراد مستعد را همانند افیون تخدیر کنند. در قطعه شعر زیر، یک عاشق افلاتونی اعتراف می کند که هرگز نمی تواند خیال معشوق را از ذهن خود پاک کند (به خاطر اعتیاد به خیال): تو ماه را بیشتر از همه دوست داشتی و حالا ماه هرشب تو را به یاد من می آورد می خواهم فراموش ات کنم اما این ماه با هیچ دستمالی از پنجره پاک نمی شود محمل عشق افلاتونی،یعنی کسی که عاشق در عالم خیال به او عشق می ورزد، می تواند دختر همسایه ای باشد که فرد روزگاری عاشق او بوده اما آن دختر به عقد و ازدواج شخص دیگری در آمده است و یا حتی می تواند یک نویسنده،یک شاعر و یا یک هنرپیشه معروف سینما باشد که دور از دسترس است و موضوع خیال فرد شده است. اصلی به نام اصل جبران واقعیت در علم روان شناسی وجود دارد که دلیل گرایش به خیالپردازی در عشق افلاتونی را اینگونه توضیح می دهد که وقتی فردی عاشق معشوقی می شود که به هر دلیلی دست نیافتنی است و عشق توام با درد و رنج است،آن فرد می کوشد به واسطه خیال، ناتوانی خود در برقراری یک رابطه واقعی را جبران کند. او از این طریق از درد و رنج خود می کاهد و به تعادل روحی می رسد. به این روند در علم روانشناسی اصل جبران واقعیت گفته می شود. بر اساس این اصل، یک عاشق افلاتونی ــ چنانچه شاعر باشدــ گاه در خیال خود وقایع و خاطرات عاشقانه ای را به تصویر می کشد که هرگز اتفاق نیفتاده است. به عنوان مثال از گفتگوهای خیالی خود با معشوقی قدیمی در کنار جویبار و لب چشمه و رودخانه سخن می گوید. یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم گفتگوی با محبوب در کنار جوی آب، آرزوی شاعر است و در خیال او اتفاق افتاده است؛ زیرا اصولاً عاشق یا شاعر افلاتونی، فاقد جسارت لازم برای روبرو شدن با معشوق است و قادر به گفتگوی با او نیست. به تجربه ثابت شده است که اغلب عشاق افلاتونی، نامه های سوزناک و اشعار عاشقانه رمانتیکی بسیاری برای معشوق خود می سرایند، اما به علت فقدان شهامت و جسارت قادر نمی شوند که این نامه ها را به دست او برسانند. روبرو شدن با معشوق و گفتگوی با او برای یک عاشق افلاطونی امری ناممکن و «آرزویی محال» است تا حدی که برخی از عشاق افلاطونی حاضرند برای یک لحظه دیدار با معشوق و ابراز عشق و احساسات خود به او تیره بختی و حتی مرگ را نیز پذیرا شوند: سکوت را می پذیرم اگر بدانم روزی با تو سخن خواهم گفت تیره بختی را می پذیرم اگر بدانم روزی چشم های تو را خواهم سرود مرگ را می پذیرم اگر بدانم روزی تو خواهی فهمید که دوستت دارم… (جبران خلیل جبران) توفیق نیافتن به دیدار معشوق به قدری برای عاشق رنج آور است که خواب را از چشمان او می رباید: تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم (فریدون مشیری) در اینجا ممکن است این سوالات مطرح شود که چرا از عشق های خیالی به نام افلاتونی یاد می شود؟ منشأ آن کجاست؟ و اصولا چرا اغلب اشخاص درگیر عشق های افلاتونی و خیالی می شوند؟ در مورد مفهوم عشق افلاتونی باید بدانیم که افلاتون فیلسوف یونانی،دنیای روح را حقیقی تر از دنیای عینی و واقعیت های لمس شدنی می دانست و مروج فلسفه ای بود که در آن بین روح و جسم تضادی اساسی وجود دارد. افلاتون عشقی را تبلیغ می کرد که صرفاً روحانی و آرمانی بود و هیچ ارتباطی با جسم بویژه تمایلات جنسی نداشت و به خاطر چنین برداشتی از عشق، امروزه به عشق های ناکامی که در آن عاشق و معشوق هیچ ارتباطی باهم ندارند و به وصل هم نمی رسند، عشق افلاتونی گفته می شود. از اینرو باید توجه داشت که به خاطر ناکامی در عشق هایی که افلاتونی نامیده می شود، هیچ مسئولیتی متوجه افلاتون نیست.(۱) در مورد پاسخ به علت شیوع و گستردگی عشق افلاتونی نخست باید به این پرسش پاسخ داد که چه عواملی سبب می شود که یک فرد در روند رابطه عاشقانه و عشق ورزی به جنس مخالف جسم و روح او را در ذهن خود از هم جدا کند و صرفاً در عرصه خیال یا روح عشق ورزی کند. علم روانشناسی در پاسخ به این سوال به خانواده و جامعه به عنوان دو عامل مهم اشاره می کند. خانواده، بویژه آموزش ها و چگونگی رابطه عاطفی مادر با فرزند در دوران کودکی از عوامل مهمی است که فرد را مستعد عشق ورزی افلاتونی می کند.از منظر روان شناسان اگر یک فرد در روند رابطه عاطفی با مادر به بلوغ عاطفی نرسد و اعتماد به نفس لازم را کسب نکند، اغلب قادر به برقراری رابطه با جنس مخالف خود نیست و در نتیجه آن، مستعد عشق ورزی در عالم خیال می شود.(۲) جامعه و ارزش های حاکم بر آن، عامل مهم دیگری است که زمینه های بروز عشق افلاتونی در فرد را تشدید می کند. از منظر روان شناسی اجتماعی،خوارداشت و ترذیل جسم و روابط جنسی در باورها و افکار عمومی یک جامعه سبب می شود که فرد هیچ احترامی برای روابط جنسی قائل نشود و به این روابط به صورت مسائل شرم آور و گناه آلود نگاه کند.این باور عاملی می شود که فرد روح و جسم را در ذهن خود از هم جدا سازد و در نتیجه عشق را به صورت آمیزش دو روح بپذیرد.امروزه اغلب مردم به خاطر ارزشهای حاکم اجتماعی از گفتگو وآموزش در زمینه مسائل جنسی،مگر به صورت پنهان، خودداری می کنند و قادر نیستند هیچ گونه رابطه ای بین جسم وروح در یک رابطه عاشقانه را درک یا تصور کنند.امروزه کتاب های بسیاری درباره عشق نوشته می شود، اما درباره ماهیت روابط جنسی و ارتباط تنگاتنگ آن با روح که مشخصه یک عشق اصیل زمینی است، سخنی به میان نمی آید.از طرفی در بیشتر داستان های عاشقانه، عشق را آنچنان آسمانی و آرمانی به نمایش می گذارند که عشاق در آن به افراد معمولی شبیه نیستند بلکه بیشتر به قدیسان و قهرمانان شباهت دارند. برداشت هایی آرمانی از این دست در جامعه سبب می شود که یک جوان در هنگام بلوغ جنسی و در زمانی که به رابطه با جنس مخالف خود می اندیشد، موارد شرم آور و گناه آلود جنسی را در ذهن خود از هم جدا سازد و بدینسان مستعد رابطه عاشقانه افلاتونی شود. وقتی یک جوان به شیوه ای افلاتونی عشق می ورزد، نیاز و تمنای جنسی را پست،حیوانی و نفرت انگیز تلقی می کند و می پندارد که چنین نیازی یک رابطه عاشقانه را خوار و خفیف می سازد. البته عاشقان افلاتونی، مثل انسان های دیگر، از نظر قوای جنسی کاملاً طبیعی و سالم هستند و گاه به مقتضای سن خود، درگیر نیازهای جنسی هم می شوند؛ اما به علت برداشت های افلاتونی از عشق، جهت گیری این نیاز به سمت معشوق خود را مجاز نمی دانند و حتی دیده شده که برخی از عشاق افلاتونی از تصور اینکه معشوق، عشق را جنسی تصور کند، رنج می برند و در آنها احساس گناه ایجاد می شود. بیشتر عشاق افلاتونی، نه تنها در ذهن خود هرگونه تصور جنسی را خلاف شئون انسانی می دانند بلکه حتی رؤیاهایشان نسبت به معشوق، بی آلایش و معصومانه بوده، شبیه اندیشه هایشان خالی از تصورات جنسی است و بزرگترین رابطه ای که گاه به تصور و خیال آنها خطور می کند، بوسه است. آرمانگرائی در عشق افلاتونی، آکنده از خطرهای بی شمار است.عدم سازش در زندگی زناشویی و ازدواج ناموفق،عشق های عجیب و غریب و حسادت نامعقول که به خودآزاری ختم می شود و کار را به جدایی و طلاق می کشاند؛ نتیجه ای از آرمانگرائی در عشق افلاتونی است. تجربه نشان می دهد که اغلب کسانی که امروزه در گیر عشق افلاتونی می شوند، دیر یا زود باهم ازدواج می کنند اما روبرو شدن آنها با خود واقعی شان، از همان نخستین روزهای ازدواج عامل اصلی جدائی شان بوده است. معمولاً در این ازدواج ها یک طرف رابطهاز پندارها و احساسات طرف دیگر رابطه آگاهی کافی ندارد و با تعبیر فرشته وشی که از عشق و رابطه زن و مرد باهم دارد، از رفتارهای عادی و معمولی طرف دیگر رابطه که هیچ شباهتی به موجودی آسمانی در آن دیده نمی شود، سرخورده می شود. این نکته را بویژه می توان در آن دسته از گزارش های روان شناسی مشاهده کرد که در آن یک طرف رابطه بر اثر برداشت های افلاتونی از عشق ، تمایلات جنسی طرف مقابل را در خور تنفر و انزجار دانسته، درخواست جدایی کرده است. برای اغلب عشاق افلاتونی، هرگز قابل تصور نیست که موجودی آسمانی تن به عمل زشت زناشویی بدهد و به خاطر همین پندار باطل است که برخی از آنها دچار اختلال در عملکرد جنسی شده، از تشکیل خانواده خودداری کرده اند. —————————– پی نوشت: ۱ـ روانشناسی عشق ورزیدن،اینیاس لپ،کاظم سامی،محمود ریاضی،ص۷۱ ۲ـ از نگاه روانشناسی،عدم توانایی در برقراری رابطه با جنس مخالف و عدم استعداد در عشق ورزیدن را باید در درون خانواده فرد و در دوران کودکی او بویژه در آموزش و پرورش مادر جستجو کرد. یک مادر از آغاز با عشق ورزیدن به کودک، با عشق بدون قید و شرطی که نثار فرزندش می کند؛ به طور عینی و عملی به او معشوق بودن و مورد مهر واقع شدن را آموزش می دهد.اما برای رشد و بلوغ عاطفی یک کودک لازم است مادر به کودک خود عاشق شدن و عشق ورزیدن به دیگران را نیز بیاموزد. به او بیاموزد که چگونه نسبت به دیگران احساس دلسوزی و مسئولیت داشته باشد و به آنها احترام بگذارد. تجربه نشان می دهد که اغلب مادران موفق نمی شوند که از این مرحله با موفقیت عبور کنند و استعداد عشق ورزیدن به دیگران را در کودک پرورش دهند. در نتیجه اغلب افراد جامعه از استعداد عشق ورزیدن به دیگران بی بهره یا کم بهره اند و از عشق تنها عشق به خود را می فهمند(عشق کودکانه). اگر با نگاهی عمیق به رفتار و احساسات انسان های دورو بر خود نگاه کنیم، متوجه این حقیقت خواهیم شد که عشق اغلب افراد ناپخته و کودکانه است؛ یعنی اغلب آدم ها دوست دارند معشوق باشند، نه اینکه خود عشق بورزند و عاشق شوند. از نظر روانشناسی، بسیاری از اشخاص بزرگسال دور و بر ما که از نظر عاطفی مستقل به نظر می رسند، مهرطلب و وابسته به مادر هستند.این قبیل افراد تا پایان عمر در جستجوی عشق و محبت از دست رفته مادر به هرکس و هرچیزی (دوست،همکار،فامیل،همسر) وابسته می شوند و هرکس در رابطه با آنها باید نقش مادر را ایفا کند و آنها را مورد مهر خود قرار دهد. در واقع عشق افلاتونی یعنی برداشت از عشق به صورت آمیزش دو روح، محصول چنین افرادی است. زیرا پذیرش عشق به صورت آمیزش دو روح توجیهی است بر عدم توانایی آنها در عشق ورزیدن و آنها را از داشتن یک رابطه واقعی نیز بی نیاز می سازد. ادامه دارد


چهارشنبه ، ۲دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 6]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن