تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):كسى كه بر باطل سوار شود، مَركبش او را ذليل خواهد كرد. كسى كه از راه حق منحرف شود ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806768786




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خبر گزاری فارس - دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص) - بخش اول اصول دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص) - بخش اول
اصول دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص)
ه دلیل انسانی‌بودن مناسبات در روابط دیپلماتیک، آزادی، اختیار، احترام متقابل، حسن نیت و صداقت از جمله اصولی است که پیامبر اسلام(ص) در برخورد با قبایل، نمایندگان اقوام و زمامدارانی که به نحوی با آنان ارتباط دیپلماتیک داشتند.

خبرگزاری فارس: اصول دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص)



  چکیده پیامبر گرامی اسلام(ص) به‌عنوان رئیس حکومت و همچنین نمایندگان و سفرای ایشان به عنوان کارگزاران حکومت در راه نیل به مقاصد و ادای وظایف سیاسی دولت اسلامی و تحقق‌بخشیدن به خط مشی‌های کلی اسلام در زمینه سیاست خارجی با اتخاذ راهبرد «دعوت و صلح»، ثابت نمودند که اسلام، دین عقل و منطق بوده و «جهاد» در راه خدا، تنها در به بن‌بست‌رسیدن راه حل‌های دیپلماتیک، کاربرد داشته و اصالت در دیپلماسی اسلام با صلح و دعوت می‌باشد. در پژوهش حاضر که در آن تلاش شده تا اهمیت و جایگاه بالای دیپلماسی در دوران حکومت پیامبر اسلام(ص) و آثار صلح‌آمیز آن در پیشبرد مبانی قرآن کریم از منظری نوین، مورد ارزیابی قرار گیرد این نتیجه حاصل شده که در حکومت حضرت رسول(ص)، دیپلماسی مبتنی بر صلح در تسهیل توسعه دین مبین اسلام، مؤثر بوده است. این نوشتار، نخست با بیان مفهوم دیپلماسی و صلح، به اصول دیپلماسی پیامبر اکرم می‌پردازد، سپس با بیان اهداف و اهمیت مناسبات و مؤلفه‌های آن، دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام را مورد تحلیل و تبیین قرار می‌دهد. واژگان کلیدی دیپلماسی، صلح، همزیستی مسالمت‌آمیز، دیپلماسی صلح‌آمیز، پیامبر اکرم(ص) مقدمه    یکی از ابزارهای بسیار مهم در دستیابی به اهداف سیاست خارجی کشورها در صحنه‌های مختلف جهانی، استفاده از دیپلماسی است که اهمیت آن در اسلام از ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) از سوی ایشان مورد توجه و اهتمام جدی قرار گرفته است. فرستادن سفیر و نماینده به سوی قدرتهای بزرگ آن زمان، فرستادن سفیران اسلام جهت تبلیغ و ارشاد مردم سرزمین حجاز و دیگر مناطق به دین مبین اسلام و مذاکرات و پیمانهای مختلف با قبایل و سران آنها، همگی نشان از اهمیت و توجه مضاعف به دیپلماسی صلح‌آمیز در اسلام و سیره حضرت رسول بوده است. بنابراین، شناخت ابعاد مدیریتی و رفتار سیاسی پیامبر اکرم و راز و رمز موفقیت ایشان در روابط خارجی دولت اسلامی، امری لازم و ضروری به‌نظر می‌رسد؛ به‌ویژه اینکه آن بزرگوار، علی‌رغم مشکلات فراوان، توانستند با به‌کارگیری شیوه‌های مناسب دیپلماسی، اسلام را به فراسوی مرزهای دولت اسلامی گسترش دهند. بر این اساس، پرسشی که در این پژوهش، مطرح می‌شود این است که رمز موفقیت سیاست خارجی پیامبر اکرم(ص) در گسترش فرامین الهی بر چه اصولی مبتنی بوده است؟ با نگاهی به عملکردها و سیره حضرت رسول، به‌نظر می‌رسد که دیپلماسی مبتنی بر صلح و تجویز آموزه‌های مبتنی بر همزیستی مسالمت‌آمیز در حکومت پیامبر اسلام، در توسعه دین مبین اسلام، مؤثر بوده و ضمناً در منشور سیاست خارجی ایشان نیز از جایگاه بالایی برخوردار بوده است. 1. دیپلماسی  دیپلماسی با ریشه‌ای یونانی به‌معنای نوشته طومارمانندی است که به موجب آن امتیازات خاصی به کسی داده می‌شود. بعدها این واژه بر منشور یا سند رسمی سفیران و فرستادگان دولت‌ها نزد دولت‌های دیگر اطلاق گردید. علی‌رغم اجماع نظر نسبی در تلقی از مفهوم دیپلماسی، تعاریف متعددی از آن ارائه شده که برخی از تعاریف ناظر به ماهیت دیپلماسی و برخی دیگر ناظر به کارکرد ویژه آن است (آلادپوش، 1372، ص6). آنچه از مجموع تعاریف دیپلماسی به دست می‌آید این است که دیپلماسی، دارای ماهیتی مسالمت‌جویانه بوده و مذاکره و گفت‌وگو از ویژگی‌های بارز آن می‌باشد؛ به‌طوری که برقراری و ایجاد صلح و زندگی مسالمت‌آمیز در دستور کار اصلی این فعالیت قرار داشته و تمام این فعالیت‌ها در حوزه موسوم به سیاست خارجی، انجام می‌شود. بر این اساس، دیپلماسی را به‌عنوان فن اداره سیاست خارجی و یا تنظیم روابط بین‌المللی و همچنین حلّ و فصل اختلافات بین‌المللی از طریق مسالمت‌آمیز، تعریف و توصیف کرده‌اند (قوام، 1381، ص207). به عبارت دیگر، می‌توان گفت: «دیپلماسی وسیله‌ای است که سیاست خارجی با بهره‌گیری از آن، به‌جای جنگ، از راه سازش به هدفهای خود می‌رسد» (آشوری، 1381، ص170). در این میان، دیپلماسی به مفهوم به‌کارگیری شیوه‌های مسالمت‌آمیز و استفاده از مذاکره و گفت‌وگو برای ختم جنگ، اعاده صلح و تأمین اهداف، به بهترین شکل در حکومت پیامبر اکرم(ص)، مورد توجه قرار گرفته و ایشان در راستای تعقیب اهداف سیاست خارجی خود؛ یعنی دعوت افراد بشر به سوی تعالیم الهی، از آن بیشتر استفاده کردند. در دیپلماسی پیامبر اسلام، راهبردها و تدابیر عملی و اجرایی، همگی منطبق بر اصول و موازین الهی می‌باشد. بر این اساس، منظور از دیپلماسی رسول اکرم(ص)، فعالیت‌هایی است که آن حضرت به‌عنوان رئیس حکومت و نمایندگان و سفرای منتخب او در راه نیل به مقاصد و ادای وظایف سیاسی دولت اسلامی و تحقق‌بخشیدن خط مشی‌های کلی اسلام در زمینه سیاست خارجی و همچنین پاسداری از حقوق و منافع دولت اسلامی در میان قبایل و گروههای دینی و دولت‌های غیر مسلمان در خارج از قلمرو حکومت اسلامی، انجام می‌دادند (عمید زنجانی، 1373، ج3، ص116). به هر حال، آنچه از مجموع دیپلماسی پیامبر(ص) بر می‌آید این است که ایشان، همواره نگاهی رحیمانه به افراد بشر داشته و صلح را مبنای سیاست خارجی حکومت خود قرار داده بودند. 2. صلح صلح، یکی از اهداف اساسی در صحنه بین‌المللی و حالت طبیعی و بدون جنگ است؛ حالتی که در آن همزیستی مسالمت‌آمیز رواج دارد و جزء ارزشمندترین و اصولی‌ترین نیازهای بشری است. مراد از صلح، سازش، تسلیم یا استسلام نیست؛ بلکه منظور، وجود روابط عادی، طبیعی و آرام بین کشورهاست، بدون آنکه زمینه‌ای برای تهدید یا توسل به زور و برخورد مسلحانه فراهم آید. به عبارت دیگر، می‌توان آن را همزیستی مسالمت‌آمیز، شرافتمندانه و دوستانه تعریف کرد که براساس آن کشورها با پذیرش موجودیت یکدیگر و رعایت صمیمانه حقوق متقابل، به تعهدات و مسؤولیت‌های خود در قبال دیگر کشورها پای‌بند باشند (ملک‌محمدی، 1372، ص68). دین اسلام دین صلح است، نه دین جنگ و مسلمانان، حق جنگ‌افروزی نسبت به سایر ملت‌ها حتی دارالحرب را ندارند، مگر اینکه جنگ از سوی آنان آغاز شود. به عبارت دیگر، تنها جنگ مشروع در اسلام، جنگ دفاعی است. اسلام، هرگز به خونریزی برنخواسته و «سلام» اسلامی، صلح‌جویانه‌ترین شعاری است که دینی در عالم به خود دیده است (آل احمد، 1388، ص17). در اسلام، صلح یک قاعده اصلی است و جنگ یک استثناء و جواز جنگ، فقط در تحقق‌بخشیدن به رستگاری، امنیت و عدالت برای بشریت است. در شریعت اسلام، ممیز «دارالاسلام» و «دارالحرب»، حالت جنگ و ستیز بین آن دو نیست؛ بلکه شاخص، عبارت از وجود امنیت و صلح می‌باشد که نبود آن دو برای مسلمان در هر سرزمین و کشوری که باشد موجب صدق عنوان دارالحرب بر آن خواهد بود؛ زیرا وقتی مسلمانی در جایی از امنیت برخوردار نباشد الزاماً شرایط تجاوز حاکم پدید خواهد بود و هرگاه امنیت باشد جایی برای تجاوز باقی نخواهد ماند (عمید زنجانی، 1367، ج2، ص243). ضمن اینکه در صورت وجود روابط مسالمت‌آمیز، دارالاسلام می‌تواند از روابط با دارالحرب به صورت یک سلاح تعیین‌کننده در پیشبرد اهداف اسلامی و سیاست‌های کلی اسلام، بهره‌برداری کند. حدود صد آیه در قرآن کریم وجود دارد که مسلمانان را به صلح دعوت می‌کند و جنگ را جز در موارد دفاع از نفس یا دفاع از دین، جایز نمی‌شمرد. برخی از این آیات بدین قرارند: الف) «یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِی السِّلْمِ کَآفَّه وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ» (بقره(2): 208)؛ ای مؤمنان! همگی از در ایمان و اطاعت درآیید و از گامهای شیطان پیروی مکنید که او دشمن آشکار شما است. ب) «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ» (حجرات(49): 10)؛ مؤمنان برادران یکدیگرند، پس میان برادران خود صلح دهید. ج) «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ * إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ» (ممتحنه(60): 9-8)؛ خداوند، شما را منع نمی‌کند که با کسانی که با شما در کار دین، نجنگیده و از خانه و شهرتان بیرون نکرده‌اند، دوستی نمایید و با عدالت و انصاف با آنان رفتار کنید، به یقین خداوند مردم عادل را دوست می‌دارد. فقط خداوند، شما را از دوستی و اتحاد با آنهایی که در کار دین با شما جنگ کرده‌اند و از شهرتان بیرون نموده‌اند و با یکدیگر بر ضد شما همکاری کرده‌اند، نهی می‌کند و کسانی که آنها را برای خود دوست انتخاب کنند همانا ظالمند. از دیدگاه قرآن کریم، صلح خود، ارزش و هدف است و کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از صلح، مصلحت‌گرایی نیست، بلکه خود صلح مصلحت است؛ زیرا با زندگی فطری انسانها سازگارتر است و در شرایط صلح، رشد و تعالی انسان و تفاهم برای رسیدن به توافق‌ها و سرانجام به یگانگی آیین بشری و گرایش انسانها به حق، امکان‌پذیرتر است. قرآن، وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیک‌تر، آسان‌تر و معقول‌تر می‌داند. ازاین‌رو، بدان تأکید می‌ورزد (عمید زنجانی، 1373، ج3، ص143). بر این اساس، صلح اسلامی معنای عمیق و گسترده‌ای دارد که عبارت است از «همزیستی مسالمت‌آمیز» و یا به تعبیر شهید مطهری، «همزیستی شرافتمندانه» با رعایت حقوق متقابل و پای‌بندی متقابل به وظایف و مسؤولیت‌ها (مطهری، بی‌تا، ص16). بنابراین، صلح اسلام به‌معنای عدم جنگ و صرف خودداری از جنگ، آن هم به هر قیمتی نیست، بلکه حالت طبیعی مسالمت‌جویانه‌ای است که طی آن، بشر به رشد و کمال خود می‌رسد. 3. اصول دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص) به دلیل انسانی‌بودن مناسبات در روابط دیپلماتیک، آزادی، اختیار، احترام متقابل، حسن نیت و صداقت از جمله اصولی است که پیامبر اسلام(ص) در برخورد با قبایل، نمایندگان اقوام و زمامدارانی که به نحوی با آنان ارتباط دیپلماتیک داشتند، پایه و اساس مذاکرات و مناسبات قرار می‌گرفت. اگر دیپلماسی را هنر مذاکره بدانیم یا آن را یک وسیله کاربردی برای رسیدن به هدفها توصیف کنیم، این تعریف در مورد دیپلماسی فعال پیامبر اسلام(ص) به صورت بارزی، صادق خواهد بود. امتیاز دیپلماسی پیامبر اسلام در این است که بر قوانین اجتماعی و جهان‌بینی واقع‌بینانه و اصول و ارزشهای انسانی متکی است و اساس آن را اصول و ضوابطی تشکیل می‌دهد که از وحی و موازین شناخته‌شده عقلی نشأت می‌گیرد (عمید زنجانی، 1379، ص134). دیپلماسی حضرت رسول(ص) در راستای تحقق فرامین الهی، دارای مفاهیم بنیادینی است که در ذیل به برخی از آن مفاهیم، اشاره شده است: 3-1. جهانشمولی و اصل حاکمیت الهی رسالت اسلام، جهانشمول است و در انحصار قبیله، قوم، ملت و طبقه خاصی از مردم نیست و همه افراد بشر در برابر این دعوت یکسان هستند. مخاطب قرآن کریم از ابتدا همه افراد بشر بوده و پیام وحی برای همه انسانها و مکتب به‌طور جهانشمول و دعوت به صورت جهانی مطرح شده است. از سوی دیگر، آیات بسیاری در قرآن کریم، حکایت از آن دارد که رسالت پیامبر اکرم(ص) به یک منطقه جغرافیایی، نژادی، زبان و زمان خاصی، اختصاص ندارد. بر این اساس، باید گفت که ویژگی عمده اسلام، جهانی‌بودن و جاویدان‌ماندن در ادوار گوناگون تاریخ است. الف) «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّه لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً» (سبأ(34): 28)؛ ای پیامبر! ما تو را جز برای اینکه عموم انسانها را بشارت دهی و بترسانی، نفرستادیم. ب) «قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً» (اعراف(7): 158)؛ به مردم بگو که من بر همه شما، رسول خدا هستم. ج) «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَه سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» (آل عمران(3): 64)؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید تا بر سخنی که بین ما و شما یکسان است، بایستیم که جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچ شریکی نیاوریم و هیچ‌کس از ما دیگری را به جای خداوند، به خدایی برنگیرد و اگر روی‌گردان شدند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم. بنابراین، از دیدگاه دین مبین اسلام در اصل، همه مردم دنیا، اعضای خانواده بزرگ اسلام به شمار می‌آیند؛ هر چند که برخی موقتاً از صراط مستقیم اسلام، منحرف گشته‌اند و پیامبر اکرم(ص) به‌عنوان آخرین سفیر و فرستاده خدا، برای همه جهانیان به پیامبری برانگیخته شده و بر همگان بشیر و نذیر و رهبر است. 3-2. قاعده نفی سبیل یکی از اصولی که اساس و شالوده روابط خارجی پیامبر اسلام را تشکیل می‌داد و حضرت در گفتار و رفتار خویش بر آن تأکید می‌ورزید، اصل نفی سبیل و عزت‌مداری است. این قاعده، چارچوب کلی سیاست خارجی نظام اسلامی را تنظیم و خط قرمزهای آن را روشن می‌سازد. «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» (نساء(4): 141)؛ خداوند سبیل و طریقی برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است.  مفهوم قاعده نفی سبیل این است که خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچ‌گونه راه نفوذ و تسلط کفار بر مسلمین را باز نگذارده و هرگونه راه تسلط کافران بر مسلمانان را بسته است. در قاعده نفی سبیل، اجماع محصل و قطعی فقها بر این مطلب است که در اسلام، هیچ قانونی وجود ندارد که موجب تسلط کافر بر مسلمان گردد، بلکه جمیع احکام و قوانین شریعت اسلام، بر اساس علوّ و آزادی مسلمان از سلطه غیر مسلمان می‌باشد. قاعده نفی سبیل از «قواعد ثانویه» فقهی است؛ یعنی در موارد ویژه به‌عنوان یک ضرورت در جهت رفع ضرر اساسی از کیان اسلام و حاکمیت آن و یا حفظ منافع حیاتی جامعه اسلامی با نام فقهی «عنوان ثانوی»، قواعد اولیه را ـ از لحاظ عمل ـ خنثی می‌سازند. در روابط و سیاست خارجی نیز «قاعده نفی سبیل» چنین نقشی را بر عهده دارد؛ یعنی حتی در صورتی که قراردادی میان مسلمانان و کفار بسته شده باشد، به محض اینکه کشف شود این قرارداد به زیان جامعه اسلامی است، قاعده نفی سبیل، خودبه‌خود آن را لغو و باطل می‌سازد؛ هر چند که قرارداد، بسته شده باشد و بر طبق یک قاعده فقهی دیگر؛ یعنی «وجوب وفای به عهد»، فسخ آن جایز نباشد، اما به دلیل کشف ضرر، قاعده نفی سبیل، وارد میدان می‌شود و قاعده «اوفوا بالعهود» را خنثی و بی‌اثر کرده، حاکمیت خود را اعمال می‌نماید (شکوری، 1377، ص327). بر این اساس، حضرت رسول(ص) در پیشبرد سیاست خارجی دولت اسلامی که بر مبنای صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز بوده، همواره به این اصل مهم توجه داشته‌اند تا مبادا قراردادهایی با کشورهای غیر اسلامی تنظیم گردد که عزت دولت و امت اسلامی را مخدوش سازد. 3-3. اصل وفای به عهد و احترام به قراردادها و پیمانها اسلام با الزامی‌کردن وفاداری نسبت به پیمانها و قراردادها، طرفین را در برابر خداوند، مسؤول دانسته است. الف) «وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً إِنَّ اللّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ» (نحل(16): 91)؛ هر زمانی که پیمانی منعقد سازید به عهد خود که در حقیقت، عهد با خداست، وفا کنید و پس از عقد پیمانها آن را نشکنید و چگونه نقض عهد می‌کنید در صورتی که آن را به نام خدا بسته‌اید و خدا را سرپرست آن قرار داده‌اید. «الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ... وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ» (بقره(2): 177)؛ نیکوکار کسی است که به خدا ایمان بیاورد و چون پیمان ببندد به پیمانش وفا کند. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده(5): 1)؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به قراردادهای خود وفا کنید. در آیات فوق، وفای به عهد به‌عنوان ممیز و علامت ایمان، معرفی می‌شود؛ گویی حس وفای به عهد از ایمان سرچشمه می‌گیرد و خیانت به عهد، ناشی از نقص یا فقدان ایمان شمرده می‌شود. بنابراین، از نظر اسلام، التزام به پیمان و وفای به عهد، علاوه بر جنبه حقوقی، یک سیاست بلندمدت است که تحت هیچ شرایطی، مجوزی برای نقض آن وجود نداشته و پیمان‌شکنی از گناهان بزرگ معرفی شده است. 4. اهداف دیپلماسی صلح‌آمیز پیامبر اسلام(ص) 4-1. اقامه حکومت توحیدی در جهان قرآن کریم همه انسانها را به توحید و پرهیزگاری فراخوانده و این مهم، بدون ارتباط و تماس و معاشرت با ملت‌ها و پیروان دیگر ادیان در عرصه روابط بین‌الملل میسّر نیست. الف) «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَه وَالْمَوْعِظَه الْحَسَنَه وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (نحل(16): 125)؛ مردم را با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه، با آنان مجادله کن. ب) «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَه لِّلْعَالَمِینَ» (انبیاء(21): 107)؛ ما تو را جز برای رحمت جهانیان نفرستادیم. ج) «قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً» اعراف(7): 158)؛ بگو: ای مردم! بی‌گمان من فرستاده خدا به سوی شما (همه مردم جهان به هر اندیشه، نژاد و مکان زندگی) هستم. د) «قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُّبِینٌ» (حج(22): 49)؛ بگو: ای مردم! من برای شما بیم‌دهنده آشکارم. از این آیات شریف، استنباط می‌شود که قرآن برای همه جهانیان پیام دارد و لذا رسالت پیامبر اکرم(ص)، با محوریت دعوت به توحید، جهانشمول است. از سوی دیگر، دعوت به توحید، بدون داشتن روابط، امری غیر ممکن است. بنابراین، لازمه دعوت عمومی به پذیرش اسلام، ایجاد روابط با همه نژادها، گروهها و ملت‌ها در سطح بین‌المللی است. 4-2. اقامه عدل در جهان و سعادت و کمال بشری یکی دیگر از اهداف دیپلماسی حضرت محمد(ص) ـ آنچنان که در قرآن کریم آمده ـ برقراری «عدالت» و «قسط» در بین مردم است. «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید(57): 25)؛ ما انبیاء را با مشعل‌های هدایت به سوی مردم فرستادیم و به آنها کتاب و میزان، عطا کردیم تا مردم عدل و قسط را بپا دارند. بررسی تاریخ جنگ‌ها نشان می‌دهد که جنگ‌های پیامبر اسلام(ص)، همواره حالت تدافعی داشته و در قبال پیمان‌شکنی و تجاوزی که دشمنان روا می‌داشته‌اند، صورت می‌گرفته است؛ زیرا هدف غایی اسلام، سعادت و کمال بشری است و برای نیل به سعادت، مسائلی چون عدالت اجتماعی ضروری است. بنابراین، اگر سعادت و کمال بشری در پرتو اسلام و اندیشه‌های الهی تحقق می‌یابد، نشر احکام و تعالیم اسلامی مهم‌ترین گام در راستای تحصیل سعادت است که دولت اسلامی در تعامل با جوامع غیر مسلمان، آن را دنبال می‌کند (حسن، 1362، ص69). 4-3. ظلم‌ستیزی و استقرار صلح پایدار جهانی یکی از اهداف متعالی اسلام در چارچوب دیپلماسی پیامبر اکرم(ص)، ازبین‌بردن ظلم و فساد در بین مردم و استقرار «صلح پایدار جهانی» است. «وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ» (هود (11): 113)؛ و به کسانی که ستم کرده‌اند متمایل نشوید که آتش دوزخ به شما می‌رسد و در برابر خدا برای شما دوستانی نخواهد بود و سرانجام یاری نخواهید شد.       در حکومت پیامبر اسلام، اساس روابط مسلمانان با غیر مسلمانان بر مسالمت و رفتار نیکو، استوار بوده و ایشان هیچ‌گاه به پیروان خود اجازه قتل و کشتار پیروان مذاهب دیگر را نداده و وجود عقاید مخالف، مجوزی برای رفتار خصمانه، محسوب نمی‌شود؛ بلکه بر عکس، اسلام به پیروان خود دستور می‌دهد با مخالفان، رفتار مبتنی بر عدالت و قسط داشته باشند. بر این اساس، صلح در اسلام، قاعده‌ای همیشگی و جاودانه است و موضوع جنگ، حالتی استثنایی تلقی می‌شود که در صورت تجاوز، ستم یا فساد و هرج و مرج، به‌طور موقت و استثنایی پیش می‌آید و هدف از آن، بازگرداندن حالت صلح و سلم اولیه است (حسینی، 1382، ص95). در این میان، جهاد ابتدایی به عنوان یکی از فروعات دین مبین اسلام، در سیاست خارجی پیامبر اسلام(ص) از اهمیت بالایی برخوردار بوده که با هدف پایان‌دادن به فتنه‌گری کفار و نجات مظلومان از چنگال مشرکین و گسترش حاکمیت اسلام انجام می‌گرفته است. بنابراین، جهاد ابتدایی که از آن به «جهاد دعوت» نیز تعبیر می‌شود جنگ برای تحمیل عقیده نیست، بلکه نبردی «رهایی‌‌بخش» و در جهت مقابله با خشونت و اختناق است. جهاد ابتدایی، مبارزه با نظامهای ظالمانه و ستمگری است که با توسل به زور و فشار، اندیشه‌های باطل را بر اذهان، حاکم ساخته و اجازه رسیدن پیام الهی به گوش مردمان را نمی‌دهند؛ به‌طوری که علامه طباطبایی(ره) در تفسیر شریف «المیزان» در تأیید مشروعیت جهاد ابتدایی می‌فرماید: جهاد و کارزاری که قرآن، مؤمنین را به آن دعوت کرده است و برای آنان حیات‌آفرین می‌خواند، به‌معنای آن‌ است که پیکار چه در راه دفاع از اسلام یا مسلمین باشد و چه جهاد ابتدایی، همه در واقع دفاع از حقیقت انسانیت است (طباطبایی، 1378، ج1، ص67). بنابراین، یکی از افتخارات شریعت اسلام این است که در آن صلح جهانی و روابط مسالمت‌آمیز بین‌المللی از جایگاهی با ارزش برخوردار بوده و علی‌رغم داشتن حکم جهاد ابتدایی هیچ‌گونه مخالفتی با ایجاد روابط مسالمت‌آمیز و صلح‌جویانه با دیگر کشورها نداشته است. منابع و مآخذ 1. قرآن کریم. 2. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی: فرهنگ اصطلاحات و مکتب‌های سیاسی، تهران: نشر مروارید، 1381. 3. آل احمد، جلال، غربزدگی، قم: هم‌میهن، 1388.  4. آلادپوش، علی و توتونچیان، علیرضا، دیپلمات و دیپلماسی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1372. 5. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1369.  6. ابراهیمی، محمد و حسینی، علیرضا، اسلام و حقوق بین‌الملل عمومی، تهران: سمت، 1372.  7. حدیدی، جواد، اسلام از نظر ولتر، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1374. 8. حسن، ابراهیم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: نشر جاویدان، 1362. 9. حسینی، سیدابراهیم، اصل منع توسل به زور و موارد استثنایی آن در اسلام و حقوق بین‌الملل معاصر، تهران: پژوهشکده فرهنگ معارف، 1382. 10. حمیدالله، محمد، حقوق روابط بین‌الملل در اسلام، ترجمه سیدمصطفی محقق داماد، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی، 1373. 11. خلیلیان، سیدخلیل، حقوق بین‌الملل اسلامی، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، 1362. 12. زرگری نژاد، غلامحسین، تاریخ تحلیلی اسلام، قم: آیت عشق، 1383. 13. شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1377. 14.   طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج1و5، ترجمه محمدجواد حجتی و محمدعلی گرامی، تهران: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی رجاء؛ امیرکبیر، 1378. 15. عظیمی شوشتری، عباسعلی، حقوق بین‌الملل اسلام، تهران: نشر دادگستر، 1386. 16. عمید زنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی (حقوق تعهدات بین‌المللی و دیپلماسی در اسلام)، تهران: سمت، 1379. 17. ---------------، فقه سیاسی، ج2، تهران: امیرکبیر، 1367. 18. ---------------، فقه سیاسی، ج3، تهران: امیرکبیر، 1373. 19. فراشبندی، علیمردان، محمد، پیامبر شمشیر نیست، تهران: انتشارات اسلامی، 1358. 20. قوام، عبدالعلی، اصول سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل، تهران: سمت، 1384. 21. مطهری، مرتضی، سیری در سیره نبوی، تهران: انتشارات صدرا، 1377. 22. -----------، جهاد و موارد مشروعیت آن در قرآن، تهران: انتشارات صدرا، بی‌تا. 23. ملک‌محمدی، حمیدرضا، مفاهیم تعلیق مخاصمات و حالت نه جنگ و نه صلح در حقوق بین‌الملل، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1372. ناصر حضی‌نیا: فارغ التحصیل کارشناسی ارشد روابط بین الملل پست الکترونیک فصلنامه حکومت اسلامی شماره 68. ادامه دارد...

http://fna.ir/SK2005





94/10/07 - 00:31





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن