واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: داعش مولود استكبار براي ايجاد حاشيه امنيتي رژیمصهیونیستی
نویسنده : زینب عمرانی
اين روزها مزين به نام مبارك آخرين فرستاده خدا، پيامبر عظيمالشأن اسلام است و در اقصي نقاط جهان، جشنهاي ميلاد آن حضرت برگزار ميشود. هم او كه رحمت للعالمين است و نام و ياد مباركش برانگيزاننده دوست و دشمن. در وانفساي دنياي كنوني كه استعمار، استثمار و جنگ و غارت ملتها را به ستوه آورده است، بيداري اسلامي و بازگشت به سیره نبوی شايد پاسخي برخاسته از نداي حق طلبي ملتها عليه حكام ظلم و جور است. اما از آنجا كه عدالت، آزادگي و حقطلبي همواره دشمناني دارد، دستگاههاي ايدئولوژيساز غرب به صرافت افتادند تا اين بيداري را متوقف و سركوب نمايند، بنابراين ابزار اين سركوب چه بهتر كه از درون همين ملتها انتخاب شود. پس از آن بود كه با كمك دلارهاي نفتي حكام و شيوخ منطقه، گروههاي به ظاهر اسلامي مجري سياستهاي دستگاه تبليغي غرب شدند. گويي تاريخ تكرار ميشودو ابوجهلها و ابوسفيانها درحال باز توليد هستند. اگر روزي براي انحراف افكار، قرآنها سرنيزه ميرفت، امروز علمهاي «لا اله الا الله» برافراشته ميشود. فتنه مذهبي امروز بيشباهت با فتنههاي صدر اسلام نيست، اگر روزي دشمنان اسلام جنگهاي صفين و جمل به راه انداختند، امروز تكفيريهاي جبهه النصره، احرار الشام، جيش الاسلام، القاعده و داعش همان نقش را ايفا ميكنند.
اين جنگهاي نيابتي ميتواند كاركردهاي مختلفي داشته باشد كه مهمترين آنها عبارتند از: جلوگيري از وحدت دنياي اسلام، انحراف در بيداري اسلامي، ايجاد حاشيه امن براي دشمن شماره يك اسلام يعني رژيم صهيونيستي و غارت منابع ملتهاي اسلامي. امروز ترديدي وجود ندارد كه اين گروهكهاي
تروريستي - تكفيري مأموريت دارند اين اهداف را پيادهسازي كنند كه داعش نمونه بارز آن است، اما چرا و چگونه؟
پديده «تروريسم» قدمتي به طول تاريخ دارد اما «تروريسم داعشي» مسئلهاي است جديد المولود و طبق بيانات مقام معظم رهبري زاييده وصلتهاي نامبارك با فرهنگ ناسالم وارداتي. در سالهاي گذشته موج بيداري اسلامي در بسیاری كشورها اعم از اسلامي تلاطمي شگرف به پاكرده و منجر به نوعي خيزش ظلمستيزي در جهان شده بود. همزمان با اين موج، موضوع «فلسطين» به جهت جريحه دار شدن عواطف انساني به محور وحدت مسلمين در سراسر جهان تبديل ميشد.
شرايط فوق نوعي هراس و اضطراب ناشي از قدرت روز افزون اسلام در دل استكبار جهاني ايجاد كرده چراكه وضعيت پيش آمده ميتوانست ريشه صهيونيسم را خشكانده و مجبور به عقبنشيني از اهداف و مواضع خود كند، در نتيجه بهترين راهحل ايجاد يك مسئله جدي براي مسلمانان و منحرف نمودن اذهان عمومي از مسئله فلسطين بود تا رژيمصهيونيستي به حيات خود در جامعه اسلامي ادامه دهد. اما مسئله اساسي اين بود كه ذهن مسلمانان بعد از آن همه وحشيگري و ظلم عليه مردم فلسطين به سادگي از موضوع منصرف نميگشت. در چنين شرايطي اتاقهاي فكر غرب و صهيونيسم دميدن در آتش اختلافات مذهبي ميان شيعه و سني و تحريك تندروهاي تكفيري عليه شيعيان را به عنوان يك برنامه عملياتي پيش روي خود قرار دادند و «داعش» را با همان خط سير و رفتارهاي خشونتآميز افراطي و مشابه صهيونيسم به عنوان يك متوازنكننده در مقابل گروههاي مقاومت اسلامي اعم از فلسطين، لبنان، سوريه، ايران و غيره با چند هدف عمده در منطقه برجسته نمودند.
علاوه بر چرخش اذهان از مسئله «صهيونيسم عليه اسلام» به سمت «مسلمان عليه مسلمان» نوعي موازنه و قياس بين اين دو جنايت در ذهن جهانيان ايجاد ميشد و با اين توجيه تصويري «همذاتپندارانه» از وحشيگري «مسلماننماهاي داعش» فاجعه جنايات صهيونيسم رنگ ميباخت و داعش با تابلوي اسلام جاي آن را ميگرفت. همچنين بعد از سقوط صدام و خروج مفتضحانه امريكا از منطقه، شكلگيري جريانهاي تكفيري ميتوانست پنجرهاي باشد كه غربيان از در بيرون رانده شده، از آن وارد خاورميانه شوند؛ اتفاقي كه در حال وقوع است؛ امريكا به بهانه مقابله با داعش با كوله باري از توجيهات و سياست آلوده «ضعيفنمايي كشورهاي منطقه در سركوب تكفيريها» نيروي نظامي خود را وارد خاورميانه كرده و مستقر ميشود!
افزون بر مطالب فوق با ايجاد چنين زمينه فرسايشي، در واقع نوعي «خود مشغولسازي» براي دولتهاي اسلامي ايجاد و زمان كافي براي حل معضل «جبههگيري جهاني عليه صهيونيسم» خريداري ميشد تا مسئله «فلسطين» به دست فراموشي سپرده شود و سوريه نيز به عنوان بازوي قدرتمند جبهه مقاومت، حزب الله و اتحاد اسلامي از ايران جدا شود و همچنين سدي در مقابل قدرت روزافزون ايران در منطقه (به عنوان محور وحدت اسلامي) بنا شود. اگر چه داعش از ميان باورهاي افراطي مذهبي شكل گرفت اما ديري نپاييد كه با دستگيري و احراز هويت بسياري از تروريستها آشكار شد كه اين جريان نه تنها هيچ ربطي به دين و مذهب ندارد بلكه در حقيقت نوعي جريان «فرامذهبي و سياسي» است كه با دست غرب وارد زمين شطرنج خاورميانه شده تا با بيداري اسلامي فزاينده كشورها و خشم عمومي عليه صهيونيسم كيش و مات نشود. افسارگسيختگي تروريستهاي داعش باعث شد خيلي زود شروع به خرد كردن استخوانهاي سردمداران و حاميان خود كنند. اوج التهابات و وحشت عمومي از اقدامات تروريستي در گوشه و كنار اروپا كه اغلب از حاميان اصلي و پشت پرده فعاليتهاي ضداسلامي بودند، شواهدي دال بر اين مطلب است، نتيجه امر اينكه هزاران جنايت ريز و درشت داعش با سرپوش اسلامي كه از وارثان فكري طالبان نيز به شمار ميروند، هرگز نميتواند نشاني از اسلام داشته باشد. اگر چه اختلافات فرقهاي از ديرباز بين مسلمين وجود داشته اما چنين جريان منحطي زاييده عصر حاضر با توجه به شرايط منطقه و سنگري بزرگ براي نژادپرستان صهيونيسم و حاميانش است و هدف اصلي آن قطع كردن بازوهاي اتحاد اسلامي سوريه، مصر، عراق، فلسطين و غير ميباشد. در حقيقت مجريان داعش «با سوار شدن بر جهل فكري و فرهنگي مردم، پررنگسازي تعصبات قومي قبيلهاي و همچنين ايجاد يك «فقر اعتقادي» و «تقويت وهابيت»، در نهايت به دنبال خدشهدار نمودن چهره اسلامي هستند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]