تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):از چند رنگى و اختلاف در دين خدا بپرهيزيد، زيرا يكپارچگى در آنچه حق است ولى شما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805147249




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سری داستان های کوتاه “پستچی” نوشته چیستا یثربی / قسمت دهم


واضح آرشیو وب فارسی:صبح امید: داستان پستچی قسمت دهم در بوسنی هنوز جنگی نبود. برایم مهم نبود بوسنی کجاست، هر جا که بود، قرار بود علی را از من بگیرد. حالا جنگ من با مادر علی یا مادر افسرده خودم نبود. جنگ من و بوسنی بود! و غنیمت، علی بود! رییسم گفته بود، صرب ها مسلمانان بوسنی را آزار می دهند. ماموریت مخفی علی، حتما درباره صرب ها بود. پس حالا جنگ من با صرب ها هم بود! مگر یک دختر هجده ساله با چند نفر می تواند همزمان بجنگد؟ اما این جنگ به خاطر علی ارزش داشت! پشت در پایگاه، زیر باران ایستادم. انقدر که حس کردم کم کم تبدیل به ماهی می شوم. آسمان، فریادهایش را سر من خالی می کرد، مثل بوسنی قبل از جنگ، آواره ایستاده بودم. پشت در پادگان ویژه ای که آدرسش را مادر علی داده بود و مثل بوسنی آماده دفاع بودم، این همه پنجره تاریک! هیچ کدامشان مرا نمی دیدند؟ گارد حفاظت دم در برای چندمین بار اخطار داد: خواهر از اینجا برو! بالاخره جواب دادم: یا حاج علی را صدا کنید یا به من شلیک کنید! سرباز فکر کرد دیوانه ام. تلفن زد. رییس کل با همان خمپاره نگاهش ظاهر شد: علی به خاطر کشورش و دینش ماموریت داره حاج خانم. احترام بذار! گفتم: به خاطر قلبش چی؟ ماموریتی نداره؟ بعدش نوبت کجاست؟ پلنگتونو می فرستین لبنان، سوریه، فلسطین، کجا؟ خوبه به شما بگن خانمت تا آخر عمر ماموریت داره، باید بره اونور دنیا؟ گفت: فقط یه خداحافظی کوتاه، باشه؟ چند لحظه بعد پیک الهی آمد. رنگ پریده با بوی عطر موهایش که روی باران می ریخت. مرا کناری کشید: نباید می اومدی! گفتم: نباید می رفتی. بی خبر! گفت: از همون شب کمیته دیگه اومدیم اینجا. به مادرم گفتم که بهت… علی! تا کی؟ دشمنا اون بیرون زیادن. می خوای بجنگی بجنگ! ولی قبلش به خاطر قولی که به محسن دادی، زندگی کن! کنار سیم های خاردار راه می رفتیم و نفهمیدیم کی از محوطه پادگان خارج شدیم. علی گفت: دیشب خوابتو دیدم. یه لباس سفید تنت بود. میخندیدی! گفتم: خیر باشه. حالا کی برمی گردی؟ گفت: باید دو نفرو که به اتهام جاسوسی، گیر صربا افتادن…ترس مرا دید.خب بفهم عزیز، جونشون در خطره! گفتم: تو هم بفهم عزیز! جون منم در خطره. علی گفت: می دونی دلم مخلصته. چیکار کنم باور کنی؟ گفتم: اون لباس سفید و که خواب دیدی تنم کن. پیش از رفتن عقدم کن! سکوت کرد. باران از یقه اش، داخل لباسش می ریخت. ترسیدم حتی باران، عشق طلایی مرا بشوید و با خودش ببرد. گفتم: می ترسی نه؟ به گورستانی رسیده بودیم. اسم نداشت. نمی دانم قبر چه کسانی بود. شیر آب را باز کرد. وضو گرفت. گفت: بیا وضو بگیر! ایستاده بودم. گفت: حالا تویی که می ترسی! سرحرفت وایسا. وضو بگیر. همین جا عقدت می کنم…الان! جلو رفتم. گورستان، عقد، باران… یاعلی! ادامه دارد…… هرشب ساعت صفر(۰۰:۰۰) قسمت جدید داستان پستچی منتشر می شود. ادامه دارد…… هرشب ساعت صفر(۰۰:۰۰) قسمت جدید داستان پستچی منتشر می شود.


شنبه ، ۵دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: صبح امید]
[مشاهده در: www.sobhomid.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن