واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ سردار زُهدی
کربلای 4؛ شکست مقدمه پیروزی
در عملیات کربلای 4 بخصوص از یک هفته قبل از عملیات شواهدی بر آگاهی دشمن در دست بود اما به هیچ وجه فرماندهی به قطعیت نرسیده بود که غافلگیری از بین رفته است.
گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- پس از آزادسازی خرمشهر، سیاست تعقیب و تنبیه متجاوز در دستور کار مدافعان اسلام قرار گرفت که هدف آن تحقق شرایط تعیین شده توسط حضرت امام خمینی (ره) برای خاتمۀ جنگ بود که آن شرایط عبارت بود از: معرفی وتنبیه متجاوز، عقب نشینی به مرزهای بین المللی، تامین خسارات وارده به جمهوری اسلامی و -آزادی اسرا. در اجرای این سیاست استراتژی عملیاتی با هدف تصرف بصره به عنوان دومین شهر بزرگ عراق وقطب نفتی و صنعتی آن کشور، محور ادامۀ جنگ قرار گرفت. آزادسازی بخش های دیگری از میهن اسلامی و توسعۀ قلمرو جنگ به داخل خاک عراق از نتایج و آثار این استراتژی بود. در عملیات رمضان (1361) سرپل پاسگاه زید در شرق بصره و در عملیات خیبر (1362) سرپل جزایر مجنون در شمال بصره و در عملیات والفجر8 (1364) سرپل فاو در جنوب بصره تصرف وتامین گردید لکن در هر کدام از این عملیاتها بنا به دلایلی که مهمترین آنها ناکافی بودن استعداد رزمی بود از رسیدن به هدف قاطع باز ماندیم. استفادۀ همزمان از این سه سرپل و پیشروی از محور های شمال وشرق و جنوب بصره می توانست آن شهر را در معرض محاصره و سقوط قرار دهد و برآورد میشد که کنترل بصره توسط رزمندگان اسلام موجب تزلزل رژیم بعثی صدام میگردد و در نهایت فروپاشی یا تسلیم در برابر شرایط جمهوری اسلامی ایران را درپی خواهد داشت. توسط سپاه عملیات بزرگی مبتنی بر این سناریو طراحی وپیشنهاد گردید که لازمۀ انجام آن تامین حداقل 500 گردان نیروی رزمی بود لکن با تلاشی که برای بسیج نیرو صورت گرفت، حدود 250 گردان فراهم گردید لذا دو محور شمالی و جنوبی بصره از طرح عملیاتی حذف گردید و طرح محدود به محور شرق بصره از شلمچه تا ابوالخصیب گردید که تحت عنوان کربلای 4 به اجرا درآمد. طرح عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) سپاه طرحریزی و هدایت عملیات را با 4 قرارگاه فرعی به ترتیب زیر به عهده داشت: قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام الطویله و پیشروی در محور شلمچه قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب. قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم جنوب بصره قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو یگان های تحت امر این قرارگاه ها می بایست طی 6 مرحله به اهداف نهایی خود، از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره برسند. نیروهای دشمن: بخش شمالی منطقۀ عملیات در حوزۀ مسئولیت سپاه سوم با لشکر 11 پیاده و بخش جنوبی آن در حوزۀ مسئولیت سپاه هفتم با لشکر 15 پیاده قرار داشت. استعدادی بالغ بر 23 تیپ پیاده و5 تیپ زرهی و 5 تیپ کاماندوئی در پدافند منطقه حضور داشتند. نیروهای خودی: قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت: لشکر 19 فجر، لشکر 5 نصر، لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع)، لشکر 155 ویژه شهدا، تیپ 21 امام رضا (ع) تیپ 57 حضرت اباالفضل (ع)، تیپ 12 حضرت قائم (ع) قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر به عهده داشت: لشکر 41 ثارالله (ع)، لشکر 25 کربلا، لشکر 10 سید الشهدا(ع) قرارگاه کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت: لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، لشکر 14 امام حسین (ع)، لشکر 8 نجف اشرف، لشکر 31 عاشورا تیپ 44 قمربنی هاشم(ع)، لشکر 32 انصار الحسین قرارگاه نوح هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت: لشکر 7 ولی عصر (عج)، تیپ 33 المهدی (عج)، تیپ 18 الغدیر، ناو تیپ امیرالمومنین (ع)، تیپ توپخانه 56 یونس هم چنین، دو تیپ توپخانه تحت امر قرارگاه مرکزی بودند: تیپ 63 خاتم الانبیاء (ص) با 4 گردان و 2 آتش بار و تیپ 15 خرداد با 4 گردان و 2 آتش بار. شرح عملیات ساعت 22:30 مورخ 3/10/1365 برای آغاز عملیات معین شده بود لذا غواص های خودی با تاریک شدن هوا و فرارسیدن توقف بین مد و جزر به تدریج وارد آب شدند و به سمت خط دشمن حرکت کردند. پس از مدتی نیروهای دشمن فعال شدند و با شلیک گلوله های منور و اجرای فیلر (بمب روشن کننده) توسط هواپیما دهانۀ کارون و تنگۀ ام الرصاص را که مر کز و محور اصلی عملیات بود کاملا روشن کرد و اجرای تیر روی سطح آب توسط تیربار و آتش توپخانه و خمپاره مانع از حرکت غواصان گردید. در منطقۀ شلمچه لشکر 19 فجر و تیپ 57 ابوالفضل موفق به شکستن دژ و موانع دشمن و ایجاد رخنه گردیدند. در برخی محور های دیگر نیز نیروهای خودی موفق به عبور از خط دشمن شده بودند و حتی به جاده آسفالت ابوالخصیب هم دسترسی پیدا کرده بودند. در جزایر سهیل، قطعه، ام البابی و بلجانیه هم نفوذ هایی داشتیم. عکس العمل دشمن حاکی از آگاهی وی از عملیات و آمادگی اش داشت و فرماندهان در جلسه ای که نیمه شب در قرارگاه تشکیل شد به این نتیجه رسیدند که دشمن از عملیات و طرح مانور اطلاع کافی داشته و کاملا آماده بوده است لذا علیرغم اینکه در برخی محور ها موفقیتهایی به دست آمده ولی به دلیل مشکلی که در تنگۀ ام الرصاص پیش آمده و معبر چند یگان اصلی مسدود شده و با تلاشهایی که صورت گرفته موفق به عبور نشده اند امکان رسیدن به تمام اهداف معین شده و انجام الحاق بین یگانها ضعیف می باشد. از سوی دیگر تعلل در تصمیم گیری و ادامۀ وضع ممکن است آسیب بیشتری به یگانها وارد نماید. با جمعبندی فوق و هماهنگی که با فرمانده قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) انجام شد نزدیک صبح روز 4/10/1365 به یگانها دستور عقب نشینی داده شد. دراین عملیات قریب 60 گردان از نیروها وارد عمل شدند وبقیه یگانها که موج دوم بودند دست نخورده باقی ماندند حدود یک هزار نفر شهید و 2هزار نفر مفقود(بخشی از رزمندگانی که در مسیر اروند رود شهید شدند پیکر مطهرشان را آب با خود برد) حدود 10هزار نفر نیز زخمی داشتیم. نیروهای دشمن نیز حدود 7هزار نفر کشته و زخمی و اسیر متحمل شدند. نتیجه: عملیات کربلای 4 به دلیل از بین رفتن غافلگیری و آمادگی دشمن با عدم توفیق مواجه شد ولی با مدیریت صحیح و تصمیم گیری به موقع وضعیت کنترل گردید و با تدبیری که برای حفظ توان رزم و طراحی و اجرای سریع عملیات کربلای 5 انجام شد از شکست کربلای 4 سکوی پرشی برای پیروزی بزرگ عملیات کربلای 5 ایجاد کرد. دژ افسانه ای شلمچه که در این عملیات شکسته شد سوی امیدی را برای یک عملیات موفق به فرماندهی نشان داد که برادر محسن نیز با هشیاری تمام این راه کار را گرفت ومبنای طرحریزی کربلای 5 قرار داد. دلایلی وجود داشت که احتمال موفقیت در عملیات پیش رو را بالا میبرد: 1-دژ شکسته شده و استحکامات و موانع از بین رفته در شلمچه نیاز به زمان زیادی برای ترمیم داشت و در کوتاه مدت راه کار های باز شده توسط لشکر 19 فجر وتیپ 57 ابو الفضل قابل استفاده بودند. 2- نزدیک دویست گردان نیروی آماده در اختیار بود که می توانستیم با سرعت و قبل از اتمام ماموریت آنان را وارد عمل نمائیم. 3- بیش از نیمی از توپخانه ها در محل استقرار فعلی قادر به پشتیبانی از عملیات شلمچه بودند و بقیه نیز با استفاده از مواضع و عوارضی که در منطقۀ شلمچه وجود داشت به سرعت آماده میشدند. 4- پشتیبانی های دیگر از جمله لجستیک، مخابرات، بهداری، مهندسی، پدافند هوایی و... نیز همگی پای کار بودند و با کار سریع و فشرده می توانستند انجام ماموریت کنند. 5- دشمن سرخوش از اینکه توانسته است عملیات مهم و بزرگ سالیانه ما را خنثی کند به مرخصی و تفریح پرداخت و ما نیز با عملیات تبلیغاتی طوری وانمود کردیم که ادعای دشمن درست است و این یک غافلگیری عمیقی را برای دشمن ایجاد کرد به نحوی که به هیچ وجه تصور انجام عملیات در کوتاه مدت از جانب ما را نداشت. بلافاصله پس از عقب نشینی فرمانده کل سپاه کلیه فرماندهان قرارگاهها و یگانها را احضار و طی جلسه ای ابلاغ کرد که یک هفته بعد در شلمچه عملیات انجام می دهیم. پس از برگزاری چندین جلسه فشرده در قرار گاه خاتم الانبیاء (ص) درنهایت تصمیم لازم اتخاذ گردید و دو هفته بعد در 19/10/1365 عملیات بزرگ و پیروزمند کربلای 5 انجام شد. شرح عملیات کربلای 5 که بزرگترین وپیچیده ترین عملیات طول دفاع مقدس است انشاءالله در موعد خود ارائه خواهد گردید. در پایان مناسبت دارد در مورد یک شبهه توضیحاتی را ارائه نمایم: «آیا فرماندهان با اطلاع از اینکه غافلگیری از بین رفته دستور انجام عملیات را دادند؟» پاسخ: ابتدا لازم است نگاهی به مفهوم غافلگیری داشته باشیم. غافلگیری دارای 3 بعد زمان و مکان و تاکتیک میباشد. در صورتی میتوان دشمن را غافلگیر کرد که حداقل در یکی از این ابعاد فاقد آگاهی وآمادگی باشد. در اکثر عملیاتهای پیروز مثل فتح المبین و بیت المقدس دشمن از منطقه عملیات وحتی زمان تقریبی عملیات با خبر بوده و عنصری که موجب غافلگیری و شکست وی شده تاکتیک وروش عملیات بوده است و از نقطۀ آسیب پذیر دشمن و با تاکتیکی که انتظارش را نداشته به او حمله شده و این عامل موفقیت بوده است. اینکه دشمن چطور مطلع می شد مربوط می شود به عوامل وتجهیزات متنوع اطلاعاتی که در خدمتش بودند از عکس ها و اطلاعات ماهوارهای که امریکا و شوروی در اختیارش قرار می دادند تا آواکس ها هواپیماهای عکسبرداری و رادارها وسیستم های شنود پیشرفته وجاسوسی منافقین و... بدین ترتیب همۀ عملیاتها با ریسک پذیری انجام می گرفت وپیوسته شواهد وقرائنی بر غافلگیری دشمن و دلایلی هم برعدم غافلگیری وجود داشت و فرماندهی بایستی در شرایط ریسک تصمیم می گرفت. به عنوان مثال در عملیات پیروزمند والفجر8 (فتح فاو) نیز همین شرایط ریسک وجود داشت بطوریکه در یک جلسۀ فرماندهان در آستانه عملیات، 8دلیل برای غافلگیری دشمن وهفت دلیل برای عدم غافلگیری دشمن احصاء شد و در این وضعیت سردار رضائی تصمیم به انجام عملیات گرفت. لابد اگر عملیات والفجر 8 هم موفق نمیشد همین شبهات مطرح می شد. در عملیات کربلای 4 نیز همین شرایط ریسک وجود داشت و بخصوص از یک هفته قبل از عملیات شواهدی بر آگاهی دشمن در دست بود لکن به هیچ وجه فرماندهی به قطعیت نرسیده بود که غافلگیری از بین رفته است و مسلما اگر چنین بود عملیات لغو می شد کما اینکه قبلا در چند مورد اتفاق افتاده بود. * سردار یعقوب زُهدی، معاون مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی و فرمانده اسبق توپخانه سپاه
انتهای پیام/
http://fna.ir/7RYQEG
94/10/05 - 12:44
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]