تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداى عزّوجلّ به موسى عليه‏السلام وحى كرد: اى موسى! به زيادى ثروت شاد مشو و در هيچ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836742409




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«اینجا» هوا بس ناجوانمردانه آلوده است


واضح آرشیو وب فارسی:شفا آنلاین: شفا آنلاین>اجتماعی>یارخیابان که باشی فرقی نمی کند آسمانش چه رنگی باشد، «خاکستری»، «آبی» یا... اصلاً بی خیال رنگ و رخسارش می شوی، گوش ات هم به صدای هشدارها و درماندگی ها بدهکار نیست.به گزارش شفا آنلاین ،برای همین نه مثل خیلی های دیگر که درست شبیه کسی چون خودت، چشمانت را به روی پرده های سیاه می بندی و بساط هر روزه ات را می بری جایی که همیشه دلت از آنجا گرم می شده، جایی شبیه خیابان های همین شهری که حالا دخل و خرجت به هوای زمینش، آسمانش را هم دور می زند... برای تویی که شبها و روزهایت اصلاً هوای ابری و بارانی اش یکی است، چه فرقی می کند که آلارم هشدارها «خط اضطرار» را به کف زمین بزند، اصلاً شماره ها که بالا رفت و«هشدارها» به «اضطرار» رسید، دلت لک می زند برای شنیدن همان خبری که این روزها، همسن و سالانت را بی خیال درس و کتاب و مدرسه کرده است.. .«تعطیلی» همان بهانه خوش این روزهای تو و آدم هایی است که ساعتهای بیکاری، برایشان رنگ طلا دارد، تیتر درشت روزنامه ها و زیر نویس تلخ تلویزیون یا حتی صدای گوینده ای که اعلام می کند: «فردا و پس فردا همه مدارس شهر تهران تعطیل است»، تو را بیشتر از همه یاد کودکانی می اندازد که حواسشان را گرم بازی های خانگی کرده اند تا مبادا ذره ای آلودگی ، نفس های کوچکشان را تنگ کند، یاد همان خیابان ها و پل ها و کوچه پس کوچه های تنگ و تاریکی می اندازد که مشتری های منصف تر، نگاهشان را از ناخوشی های تو بر نمی دارند، جایی شبیه پل «سید خندان»، کنار دکه روزنامه فروشی بالای پل که این روزهای کودکی تو را با جورابهای «مشکی» و «خاکستری» و گاهی هم «سفید» رقم زده است. این داستان «عماد»، «ایمان»، «محمد»، «میترا» و «منیرهایی» است که وقتهای «تعطیلی»، برایشان وقت های «غیر تعطیل» خوانده می شود، برایشان هم فرقی نمی کند، هوا «آلوده» باشد، «برف» آمده باشد یا حتی «اجلاس» و «نشست» و «مانور» و هرچه که می خواهد باشد، بساطشان با «تعطیلی» غریبه است... «وقتی تلویزیون گفت مدارس تعطیل شده، ما خوشحال شدیم، ولی تعطیلی و غیر تعطیلی برای ما فرقی نمی کند، چون مجبوریم بعد از مدرسه حدود ساعتهای 12، ناهار نخورده خودمان را به اینجا برسانیم، مدرسه ما خیابان مولوی است، ما بعد ازتعطیل شدن مدرسه، با مترو به سمت پل سید خندان می آییم و جوراب می فروشیم.» اینها حرفهای عماد 11 ساله است، خودش هم می داند هوا آلوده بوده و آمدنش به خیابانها منع شده، اما از اینکه بگویی چرا در خانه نمانده ای، خنده اش می گیرد، شاید هم دلش گرفته و لبهایش جور سنگینی ناخوشی هایش را می کشد... «پدر و مادرم مریض هستند، در خانه فقط من و ایمان می توانیم خرجی بدهیم، ماهی 300 هزار تومان اجاره می دهیم و هزینه های دیگر هم با ماست، خوب کار کنیم، روزانه 20 هزار تومان درآمد داریم که آخر ماه هم چیزی برای خودمان نمی ماند.» پس وقتهایی که مدارس تعطیل شده و راهتان به کنار خیابانها و پلهای شلوغ رسید، اگرچشمتان به کودکان کار افتاد، هرگز به تعطیلی مدارس شک نکنید، اینها تصاویرضعیف «انسان های کوچکی» است که «زور آلودگی» هم به تقدیرشان نمی رسد...ایران برای تویی که شبها و روزهایت اصلاً هوای ابری و بارانی اش یکی است، چه فرقی می کند که آلارم هشدارها «خط اضطرار» را به کف زمین بزند، اصلاً شماره ها که بالا رفت و«هشدارها» به «اضطرار» رسید، دلت لک می زند برای شنیدن همان خبری که این روزها، همسن و سالانت را بی خیال درس و کتاب و مدرسه کرده است.. .«تعطیلی» همان بهانه خوش این روزهای تو و آدم هایی است که ساعتهای بیکاری، برایشان رنگ طلا دارد، تیتر درشت روزنامه ها و زیر نویس تلخ تلویزیون یا حتی صدای گوینده ای که اعلام می کند: «فردا و پس فردا همه مدارس شهر تهران تعطیل است»، تو را بیشتر از همه یاد کودکانی می اندازد که حواسشان را گرم بازی های خانگی کرده اند تا مبادا ذره ای آلودگی ، نفس های کوچکشان را تنگ کند، یاد همان خیابان ها و پل ها و کوچه پس کوچه های تنگ و تاریکی می اندازد که مشتری های منصف تر، نگاهشان را از ناخوشی های تو بر نمی دارند، جایی شبیه پل «سید خندان»، کنار دکه روزنامه فروشی بالای پل که این روزهای کودکی تو را با جورابهای «مشکی» و «خاکستری» و گاهی هم «سفید» رقم زده است. این داستان «عماد»، «ایمان»، «محمد»، «میترا» و «منیرهایی» است که وقتهای «تعطیلی»، برایشان وقت های «غیر تعطیل» خوانده می شود، برایشان هم فرقی نمی کند، هوا «آلوده» باشد، «برف» آمده باشد یا حتی «اجلاس» و «نشست» و «مانور» و هرچه که می خواهد باشد، بساطشان با «تعطیلی» غریبه است... «وقتی تلویزیون گفت مدارس تعطیل شده، ما خوشحال شدیم، ولی تعطیلی و غیر تعطیلی برای ما فرقی نمی کند، چون مجبوریم بعد از مدرسه حدود ساعتهای 12، ناهار نخورده خودمان را به اینجا برسانیم، مدرسه ما خیابان مولوی است، ما بعد ازتعطیل شدن مدرسه، با مترو به سمت پل سید خندان می آییم و جوراب می فروشیم.» اینها حرفهای عماد 11 ساله است، خودش هم می داند هوا آلوده بوده و آمدنش به خیابانها منع شده، اما از اینکه بگویی چرا در خانه نمانده ای، خنده اش می گیرد، شاید هم دلش گرفته و لبهایش جور سنگینی ناخوشی هایش را می کشد... «پدر و مادرم مریض هستند، در خانه فقط من و ایمان می توانیم خرجی بدهیم، ماهی 300 هزار تومان اجاره می دهیم و هزینه های دیگر هم با ماست، خوب کار کنیم، روزانه 20 هزار تومان درآمد داریم که آخر ماه هم چیزی برای خودمان نمی ماند.» پس وقتهایی که مدارس تعطیل شده و راهتان به کنار خیابانها و پلهای شلوغ رسید، اگرچشمتان به کودکان کار افتاد، هرگز به تعطیلی مدارس شک نکنید، اینها تصاویرضعیف «انسان های کوچکی» است که «زور آلودگی» هم به تقدیرشان نمی رسد...ایران


چهارشنبه ، ۲دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شفا آنلاین]
[مشاهده در: www.shafaonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن