واضح آرشیو وب فارسی:شبکه وبلاگی استان کردستان: همه ما می دانیم که یکی از شرط های ضروری برای موفقیت یک کاندیدا در یک انتخابات، وجود حامیان خوشنام، وفادار و کوشاست، اما نکته ای که در این میان همواره بر اساس قراردادی نانوشته، نادیده گرفته می شود، نیت و هدفی است که این حامیان، در ازای حمایت خود، در ذهن دارند، البته با گذشت زمان، هم نیت و هم میزان بلوغ سیاسی این طرفدارن مشخص می گردد.معمولا با نزدیک شدن به انتخابات مجلس، بخشی از حامیان نماینده قبلی، از او جدا شده و به حمایت از کاندیداهای دیگر روی می آورند، هر چند همیشه دلایل این رویگرداندن، غیر منطقی نیست ولی در اغلب موارد، این دلایل نشان از عدم درک صحیح از وضعیت و وظایف نمایندگان مجلس توسط این افراد دارد. به طوری که اغلب این افراد معمولا در توجیه رویگرداندن خود، چنین می گویند که ما برای فلانی زحمات زیادی کشیدیم، ولی بعد از اینکه نماینده شد، نتیجه زحمات مان را نگرفتیم! وقتی سوال می شود چه انتظاراتی داشتید که برآورده نشد؟ به ندرت می توان در حرف های آن ها، پاسخی را یافت که به منافع جمعی و مسایل اساسی و زیربنایی منطقه مرتبط باشد. آن ها عموما در پاسخ می گویند: در فلان اداره کارم گیر بود، اما نماینده مشکلم را حل نکرد!، در فلان مورد برایم جریمه نوشته بودند نتوانست جریمه ام را ببخشد! برای استخدام خودم(و یا یک فامیل) به او مراجعه کردم کاری برایم نکرد! برای گرفتن مجوز فلان کار، به من کمکی نکرد! البته این ها جواب های افراد عادی است! بعضی خواص هم هستند که، به امید رسیدن به پست و مقام، روی نماینده سرمایه گذاری کرده و چون نماینده نتوانسته یا اینکه مایل نبوده این خواسته آن ها را محقق کند، از حمایتی که از او کرده اند، پشیمان اند و احساس می کنند که زحمتشان نتیجه ای نداشته است! در این میان افراد بسیار کم توقع تری هم وجود دارند که همشهری و همسایه و یار غار نماینده، در قبل از انتخابات بوده اند، و بعد از انتخابات توقع شان از نماینده این بوده، که همان رفاقت و رفت و آمد سابق، ادامه داشته باشد، اما از اینکه چنین رفاقتی بعد از انتخابات وجود نداشته، دلگیرند و با خود می گویند فلانی مقامش بالا رفت، دیگر ما را تحویل نگرفت!حال این سوال مطرح می شود که، در چه شرایطی یک نماینده می تواند نماینده ی خوبی باشد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید از خودمان بپرسیم، آیا با وجود توقعات فراقانونی حامیان و درک ناقص مردم از وظایف نماینده مجلس، باز هم، یک نماینده می تواند نماینده ای خوبی باقی بماند؟! ناگفته پیداست که، نماینده مجلس، یک انسان است، با همان توانایی ها و احساسات انسانی، که در ما وجود دارد. او هم قلبا خواهان آن است که از موقعیتش برای کسب رضایت موکلانش نهایت بهره را ببرد، تا محبوب آن ها بوده و پاسخ اعتماد آنها را داده باشد، اینجا، این ما هستیم که باید از خودمان بپرسیم چقدر به نماینده خود کمک کرده ایم تا نماینده ی خوبی باشد؟! چقدر در ازای حمایتی که از او کرده ایم، او را برای انجام کارهای فراقانونی، تحت فشار و یا در رودربایستی قرار داده ایم؟! چقدر توانسته ایم برای آباد شدن شهر و منطقه ی خود به او پیشنهادهای سازنده ارایه دهیم تا با استفاده از اختیاراتش آن ها را عملی کند؟ چقدر توانسته ایم برای او چشم و گوشی صادق و پاک باشیم!؟ آیا در مواردی که نماینده می توانسته برای انتصاب مدیران اعمال نظر کند، هرگز حاضر شده ایم، از منافع شخصی خود بگذریم؟ و افرادی را پیشنهاد دهیم که لایق و توانمندند!؟ آیا دوستی ما با نماینده، برای او مایه خوشنامی بوده یا بدون آنکه او در جریان باشد، از اعتبارش در امورات شخصی، خرج کرده و موجب دلگیری افراد جامعه از او شده ایم؟! اگر برای پاسخ به این سوالات جواب های محکمه پسندی داریم، آنگاه می توانیم ادعا کنیم که ما یکی از طرفداران صادق و سازنده بوده ایم و شایسته ی داشتن یک نماینده بسیار خوبیم. بنابراین می توان گفت، مردمی لایق داشتن یک نماینده خوب هستند که، خودشان نیز موکلان خوبی باشند: به این معنی که، از نماینده توقعات فراقانونی نداشته باشند، در گزارش دادن مشکلات منطقه، چشم وگوش صادقی باشند، برای امورات پیش پا افتاده از اعتبار نماینده خرج نکنند و وقت و انرژی او را صرف مسایل بی اهمیت نکنند و در مواردی که نماینده منافع جمعی را مطرح می کند پشتیبان او بوده و او را تنها نگذارند تا او نیز بتواند با قدرت، منافع جمعی را دنبال کند.واقعیت این است که، تا زمانی که نتوانیم تفکر منافع جمعی را، جایگزین تفکر منافع شخصی، کنیم، نه خودمان می توانیم مسئول توانمندی باشیم و نه می توانیم مسئولان توانمندی داشته باشیم! در نهایت می خواهم بگویم اگر خواهان تغییرات مثبت از کانال نماینده مجلس هستیم باید سهم خواهی های شخصی را رها کرده و همه با هم منافع جمعی را دنبال کنیم، در غیر این صورت انتظار تغییرات اساسی برای منطقه، انتظاری بیهوده و به قول شاعر: نشستن در انتظار غباری بی سوار است. منبع:دهگلان شیدا اشتراک گذاری این مطلب :
سه شنبه ، ۱دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه وبلاگی استان کردستان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]