واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: استاد دانشگاه: مدیران شهری با سیاسیکاری دولت را مسئول حل بحرانها معرفی میکنند ایلنا: یک استاد دانشگاه گفت: مدیریت غیرمنسجم و البته پرهزینه، توان حل معضلات شهری را نداشته و در مواقعی که بحران شهری حاد میشود با فرافکنی، دولتها را مسوول این وضعیت معرفی میکنند.
سید ابوتراب فاضل (استاد دانشگاه) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، به حکمرانی شهری اشاره کرد و اظهار داشت: حکمرانی شهری مجموعه روشهایی است که افراد، سازمانها، بخش خصوصی و دولتی، امور جاری شهر را برنامهریزی و مدیریت میکنند. این نوع حکمرانی روندی مداوم است که از طریق آن علایق مخالف و گوناگون میتوانند؛ در کنار هم قرار گرفته و اقدامی مشترک قابل انجام دهند. وی با اشاره به اینکه این مفهوم مشتمل بر سازمانهای رسمی و همچنین آرایشهای سازمانی غیررسمی و سرمایه اجتماعی یعنی شهروندان است که قدمت چندانی ندارد، افزود: تا دهه ۱۹۶۰ سیاستگذاری شهری توسط دولتها و به طور متمرکز و از بالا به پائین انجام میگرفت و بازیگران اصلی این نوع برنامهریزی، مهندسان و معماران بودند. فاضل ادامه داد: در این شیوه مداخله بخش خصوصی و شهروندان غیرضروری تلقی شده و حداکثر به عرصه اجرا (و نه تصمیمسازی) محدود میشد. این رویکرد متمرکز تحت تاثیر رشد سریع دموکراسی و حقوق بشر، توسعه مفاهیمی همچون جامعه مدنی و بعدتر طرح واکنشهای هویت محور و فرهنگگرا با انتقادات فراوانی در حوزه تئوری و عمل روبرو شد. در نتیجه این گفتگوهای انتقادی و نیز آشکار شدن ناکارآمدی سیاستگذاریهای مبتنی بر رشد (و نه توسعه) امروزه سیاستگذاری شهری از لحاظ اهداف، وظایف و روشها متحول شده و در جستجوی روشهایی دموکراتیکتر، عادلانهتر و انسانیتر میباشد. این استاد دانشگاه اضافه کرد: از سوی دیگر اگر فرآیند سیاستگذاری شهری را چرخهای شامل تشخیص مشکل و راهیابی آن به دستورکار عمومی، راه حل گزینی، تصمیمگیری، اجرا و ارزیابی بدانیم و نیز لزوم حرکت از پارادایم حکومت به پارادایم حکمرانی را لازمه غلبه بر مشکلات شهری امروز، اعم از زیرساخت، مسکن، تامین خدمات، کیفیت محیطزیست یا خشونت بشمار آوریم. ضروریست، به تعریف سازوکار مناسب برای مذاکره، گفتگو و مشارکت همه طرفهای درگیر اعم از دولتی، خصوصی و مردمی و در همه مراحل سیاستگذاری شهری بپردازیم. وی با با بیان این مطلب که در علم سیاستگذاری شهری تاکید میشود؛ نگرانی از مسائل شهری نقطه آغازی برای تحلیل سیاستها است، گفت: مسائلی مانند آلودگی هوا، آلودگی صوتی، مبلمان شهری، مسکن، ترافیک و ساخت بزرگراهها بنیانهای سیاستگذاری شهری را شکل میدهند. این مسائل در ایران نیازمند اندیشه و عمل نوین هستند؛ اما شاهد آن هستیم که ناخوداگاه دنباله روی سیاستها گذشته بودهاند. فاضل به آلودگی هوای تهران اشاره کرد و گفت: در مسئلهای مانند آلودگی هوا که چند سالی است؛ گریبانگیر شهر تهران شده شاهد یک سیاست مدون و بلندمدت نیستیم و اقدامات صورت گرفته نتوانسته گرهای از این مشکل باز کند. در واقع اگر چه مسئله یابی از آنجا آغاز میشود که احساس محرومیت یا نارضایتی ایجاد شود و بر اساس آن انسان برای حل مشکلات به دنبال راه حل باشد، اما به نظر میرسد؛ برنامهریزان شهری نمیتوانند تبیینی درست و بلند مدت برای عبور دادن شهر از این بحرانها بیاندیشند. مثلا در خصوص بحران ترافیک نمیتوانیم به درستی تصمیم بگیریم که برای حل این مشکل، ناوگان حمل و نقل شهری را گسترش دهیم و یا بزرگراهها و اتوبانها را و یا فرصتهای اجتماعی و اقتصادی را به گونهای توزیع کنیم که از تمرکز آن در شهرهای بزرگ کاسته شود. این استاد دانشگاه، سیاسی دیدن مسائل، شخصی شدن مسائل، پروژهای دیدن مسائل شهری را از جمله عوامل متعددی عنوان کرد که مسئله یابی در مسائل شهری ایران با چالش مواجه میکند. مسائل شهری عمدتا مسائلی با پایههای اجتماعی و با عمری طولانیتر از گروهها و جناحهای سیاسی هستند، اما متاسفانه در بسیاری از اوقات میان امر سیاسی و امر اجتماعی خلط میشود. به همین دلیل روزی پایههای منوریل گذاشته شده و روز دیگر برچیده میشود. روزی سیاست خوب و روزی بد دانسته میشود. وی به شخصی شدن مسائل و توجه نکردن به منافع جمعی و در نظر گرفتن صرف منافع شخصی اشاره کرد و گفت: یک مسئله شهری در ظاهر برای طرح رفاهی و حل مشکل مطرح شود، اما در پس آن و در باطن هدفهای دیگری از جمله اهدف سیاسی و انتخاباتی ممکن است؛ نهفته باشد. مانند پرداخت وام ازدواج در سال ۸۴ توسط شهردار وقت تهران که صرفا یک حرکت تبلیغاتی برای اهداف سیاسی و پیروزی در انتخابات بوده است. فاضل با بیان این مطلب که داشتن نگرش کوتاه مدت و پروژهای موجب اتخاذ سیاستهای کوتاه مدت و ناپایدار میشود، افزود: ادامه این روند گرفتار شدن در بلندمدت و رسیدن به نتایج ناکارآمد را در پی دارد. این نگاه شهر را تبدیل به یک کارگاه ساختمانی میکند، قیمت بالای مسکن و مهاجرتهای گسترده به شهرهای بزرگ را به همراه دارد، کیفیت زندگی را پایین میآورد، سلامت و محیط زیست را تهدید میکند و.... در حالی که تامین نشاط و سرزندگی در محیط زندگی یکی از مسائل اصلی و تاثیرگذار در شهر و البته گمشده زندگی شهری است. این استاد دانشگاه اضافه کرد: چند سالی است که شهرهای بزرگ کشور درگیر مشکلات ساختاری شدهاند؛ آلودگی هوا، ترافیک سنگین، بیقانونی در ساختمان سازی و به عبارتی فروش شهر و هزینه کردن آن در پروژههایی که عمدتا با بار معنایی سیاسی ساخته میشوند. این مدیریت غیرمنسجم و البته پرهزینه که الگوی خود را از مدیران شهری تهران گرفته است، متاسفانه به دلایل پیش گفته و همچنین سیاسی کاری بالا، توان حل معضلات شهری را نداشته و اساسا در مواقعی که بحران شهری حاد میشوند با فرافکنی، دولتها را مسوول این وضعیت معرفی میکنند. وی با تاکید بر اینکه براساس مدلهای سیاستگذاری شهری و همچنین تجارب جهانی اداره شهرها و ابرشهرها، مدیران شهری اعم از شهردار و شورای شهر همچنان که درآمدهای حاصل از شهر را در اختیار میگیرند، باید نسبت به مشکلات آن نیز مسوولیت بپذیرند، گفت: اینکه درچندسال گذشته میلیاردها تومان از فروش تراکم و برج سازی و تخریب باغات و فضای سبز و احداث مراکز تجاری حتی در کوچههای شهر، درآمد حاصل شده و صرف پروژهای بعضا غیرمفید شده و همچنین حقوقهای آنچنانی پرداخت شده و.... برکسی پوشیده نیست. فاضل با بیان اینکه برخی پروژهها با اهداف سیاسی و برای پیروزی درانتخابات ریاست جمهوری کلید خورد و به سرانجام رسید، افزود: بر همگان روشن است باغات تهران تخریب شد تا نفس گاههای شهر دچار آسیب شود و در روزهای سرد، تنفس در این شهر را با مشکل روبرو کند، اما اینکه مدیران شهری سربزنگاه پاسخگویی، فرافکنی کنند و مثلا آلودگی شهری را که از قضا هشت سال مدیریت آن را به عهده داشتهاند به اختصاص وام خودرو به خودروسازان نسبت دهند، را نمیتوان درک وتحلیل کرد. این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: گفته میشود؛ پاریس در سال ۱۹۹۰ یکی از شهرهای آلوده جهان بوده و مدیریت شهری تصمیم گرفت؛ در سال ۲۰۱۱ با اجرای یک برنامه منسجم این شهر را به پاکترین شهر جهان تبدیل کند و در سال ۲۰۱۱ همین گونه شد. اگرچه اعتقاد داریم؛ رفع آلودگیهای زیست محیطی یک وظیفه حاکمیتی است، ولی اجرا و تصمیمسازی در این حیطه به عهده مدیران شهری است که هم منابع در اختیار داشتهاند و هم فرصت کافی و فقط یک دلیل برای عدم اجرای این سیاستها میتواند وجود داشته باشد و آنهم در اولویت نبودن مسایل محیط زیستی در مدیریت شهری است. وی عنوان کرد: چرا که اولا طرح وحل این مسایل نیاز به تخصص دارد که از این حیث مدیریت شهری تهران بسیار بیبضاعت است، ثانیا در دستور کار قرار گرفتن مسالهای که در کوتاه مدت منافع اقتصادی برای مدیران ندارد، خلاف رویه مدیریت شهری است؛ ثالثا جان انسانها در دستور کارهای تصمیمگیران جوامع جهان سومی اساسا به عنوان یک مولفه مورد توجه نیست. این روال موجب شده تا آلودگی هوای تهران به عنوان یک «مشکل» برای تصمیم سازان شهر شناسایی نگردد و چنین شود که شاهدیم.
۱۳۹۴/۰۹/۳۰ ۱۳:۱۹:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]