واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: سرقت طلاهای همکار با ماست مسموم
يكي از كاركنان آسايشگاه سالمندان كه متهم است پس از خوراندن ماست مسموم به همكارش طلاهاي وي را سرقت كرده حادثه را شرح داد.
به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل زن جواني سراسيمه به اداره پليس در شمال تهران رفت و گفت يكي از همكارانش كه اسد نام دارد، طلا و جواهراتش را سرقت كرده است.
او توضيح داد: چند سال است كه در يك مركز نگهداري سالمندان كار ميكنم. به خاطر موقعیتي كه اين مركز دارد، گاهي مجبورم شيفت شب هم كار كنم. مدتي قبل پسر 24 سالهاي به نام اسد به عنوان همكار تازه مشغول كار شد. او پسري چربزبان بود به طوري كه در مدت كوتاهي اعتماد همه كارمندان را به خودش جلب كرد. شاكي ادامه داد: شب گذشته با اسد همشيفت بودم كه پس از رسيدگي به سالمندان او از من خواست تا شامي را كه از خانه آورده بود با هم صرف كنيم كه قبول كردم. اسد همراه غذا ماست هم آورده بود كه پس از خوردن چند قاشق ماست احساس كردم سرم گيج میرود. در حالي كه هوشياريام را از دست ميدادم، متوجه شدم اسد جواهراتم را از گردن و دستم بيرون آورد و داخل كيفش گذاشت.
صبح وقتي به هوش آمدم، احساس سر درد شديدي داشتم كه بلافاصله به دفتر محل كارم رفتم و سراغ اسد را گرفتم. مدير اداري گفت كه از شب قبل از اسد بيخبر است و گمان ميكرده او در اتاقش خواب است. همان لحظه فهميدم كه اسد مرا با ماست مسموم بيهوش كرده و پس از سرقت حدود 10 ميليون طلا و جواهراتم از مركز نگهداري سالمندان گريخته است.
پس از طرح شكايت، پرونده به دستور قاضي عموزاد، بازپرس دادسراي ويژه سرقت براي شناسايي و دستگيري سارق در اختيار تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي تهران قرار گرفت.
نخستين بررسيهاي مأموران نشان داد اسد اهل شهرستاني در حوالي تهران است كه چند ماه قبل براي كار به تهران آمده است. همچنين مشخص شد متهم پس از سرقت از تهران به مكان نامعلومي گريخته است. پس از اين مأموران با گرفتن نيابت قضايي براي دستگيري متهم فراري راهي شهرستان مورد نظر شدند. مأموران وقتي وارد مخفيگاه متهم شدند، دريافتند وي قبل از ورود مأموران موفق به فرار شده است.
در حالي كه متهم از خود هيچ ردي نگذاشته بود، مأموران پليس آگاهي در تحقيقات تخصصي خود مخفيگاه دوم متهم را شناسايي و وي را در يك عمليات غافلگيرانه بازداشت كردند.
اسد در بازجوييهاي اوليه منكر هر گونه سرقت از همكارش شد، اما وقتي با شاكي روبهرو شد ناچار لب به اعتراف گشود و گفت وسوسه شدم و نقشه سرقت طلاهاي همكارم را طراحي و اجرا كردم.
متهم گفت: مدتي قبل براي كار به تهران آمدم و در اين مركز نگهداري سالمندان مشغول به كار شدم. كار در مركز سالمندان خيلي سخت بود و به همين دليل دنبال كار ديگري بودم، از سوي ديگر مشكل مالي هم براي اجاره كردن خانه در تهران داشتم. وي ادامه داد: چند روز قبل از حادثه متوجه شدم همكارم طلا و جواهرات زيادي همراه خودش دارد به همين دليل وسوسه شدم و نقشه سرقت را طراحي كردم.
من مقداري مواد بيهوشي تهيه كردم و شب حادثه داخل كاسه ماست ريختم و به همكارم تعارف كردم و او هم خورد و از هوش رفت. پس از اين طلاهاي او را سرقت و از محل كار فرار كردم. روز بعد طلاها را به مالخري فروختم و به شهرستان رفتم. وقتي فهميدم مأموران پليس در تعقيب من هستند، مخفيگاهم را تغيير دادم و در اين مدت پول طلاها را خرج كردم تا اينكه دستگير شدم.
متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي عموزاد در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 81]