واضح آرشیو وب فارسی:آوای ماغر: در جوامع محلی اگر یک شخص مورد ضرب و شتم قرار گرفت، به جای اینکه از مجاری قانون پیگیری کند، سعی در گرفتن انتقام دارند چون آن را ننگ دانسته و اعتقاد دارند که این ننگ را فقط با اقدام مشابه باید پاک کرد.به گزارش سایت خبری آوای ماغر ، اینکه انسانها هر پدیده و رویدادی را از منظر عقل بررسی نمایند، شاید تا حدودی دچار خطا شوند. اندیشمندی همچون فروید اعتقاد داشت که بیشتر اعمال و رفتار ما ناشی از ضریب ناخودآگاه ماست. مولوی عارف و شاعر بزرگ پارسی زبان، هم میگفت که عقل بخش کوچکی از وجود آدمی را تشکیل میدهد. آری سخن بر سر این است که خیلی از اعمال و رفتار ما از احساس ما سرچشمه میگیرند. هر پدیده و رویداد را باید در بستر تاریخی و فرهنگی خود بررسی کرد اما آن را از دل تاریخ و فرهنگ آن زمان و مکان بیرون بردن و بررسی کردن، کاری بس ساده و اشتباه است و و به این می ماند که قلب بیماری را بیرون از بدن بیمار بررسی نماییم . اینکه ما رسم و رسومات یک قوم و قبیله را برداریم و در ترازوی دیگری بسنجیم، به بیراهه رفته ایم. اغلب صاحبنظران جامعه شناسی روستایی مانند ازکیا، وثوقی، طالب، لبمتون، میسرا، چمبرز، ردفیلد و غیره بر این باور هستند که جامعه روستایی با جامعه شهری دارای تفاوتهای اساسی است و مردم روستایی، خونگرم، محلی، صمیمی، مهربان، مهماننواز، دارای تعصب، همبستگی و اتحاد بالایی هستند. همچنین در جوامع روستایی افراد به هم وابسته و تابع جمع و در کل افراد جمعگرا میباشند. در محیط روستایی یک فرد اگر استقلال مالی هم داشته باشد، اما از نظر پایگاه اجتماعی وابسته به قوم و قبیله خویش میباشد و بدون قوم و قبیله خود، احساس بی هویتی و سرخوردگی میکند . لاجرم هر جامعه قومی و محلی دارای آیین و سنت های مختص به خود است که نه میتوان آن را مورد نکوهش و ملامت قراد داد و نه میتوان تعریف و تمجیدش کرد. وجود رسم و رسومات برادری و شور و احساسات همچنین احساس همبستگی قوی میان روستاییان است، که در مواقع بحران و آسیب و بلا موجب حمایت و همیاری و همکاری به یکدیگر شده و اگر کسی دچار حادثه و بلا و یا تکدر خاطری گردد همه احساس مسئولیت نموده و به کمک آن همت میگمارند، و خود را مکلف بر حل مشکل برادرشان دانسته اند. در جوامع محلی اگر کسی به طایفه و قوم خود و مسائل مربوط به تبارش جدا گردد، یعنی هویت و پایگاه اجتماعی خود را از دست می دهد.که همین هویت و پایگاه اجتماعی موجب وابستگی و جمعگرا و تابع و سازگار شدن فرد با آن گروه مرجع میگردد . از جمله مصائب و عواقب این نوع نگرش و شیوه زندگی، گاها وقوع نزاع های دست جمعی در میان این جوامع است. که در ذیل، این پدیده و ناهنجاری در بستره تاریخی خود مورد تفحس و واکاوی قرار خواهد گرفت. اینکه دلیل اصلی نزاعهای دسته جمعی چیست و یا دلیل شروع درگیری چیست، سخن ما نیست. بلکه من میخواهم به این موضوع بپردازم که چرا در چنین مواقعی اغلب افراد از روی تعصب قومی و قبیلهای و بدون طرفداری از حقیقت، وارد نزاع شده و تعصب برادری و قومی جای حقیقت را میگیرد؟ در زمان جاهلیت و قبل از اینکه پیامبر اسلام(ص) به پیامبری مبعوث گردد، در سرزمین عربستان، هیچ قانون یا دادگاهی حاکم نبود و اگر به کسی تجاوز یا ظلم میشد، تنها مرجع گرفتن حق خود، همان قبیله بود و از قوم و قبیله خود کمک میگرفت و انتقام خود را میگرفتند و حتی داستانی هست که روزی یک عرب بیابانگرد با دختر خود به مکه آمد و ابولهب دختر وی را به زور از وی گرفت و مرد عرب که نمی توانست دادخواهی کند نزد قوم برگشت و قوم او گفتند ما نمیتوانیم با همه قبایل قریش بجنگیم و مرد بیابانگرد نمی دانست چکار کند. حضرت محمد که یک جوان بود گروهی از جوانان را تشکیل داد و به در خانه ابولهب ریختند و دختر را پس گرفتند، اولین کسی که در عربستان، تعصبات قومی را زیرپای گذاشت و جانب حقیقت و مظلوم را گرفت، پیامبر بزرگ اسلام بود که گروهی بنام جوانمردان تشکیل داد و بدون تعصبات قومی، طرفدار فرد مظلوم بودند. حتی یکی از دلایل اصلی که قریش نمیتوانست حضرت محمد را به قتل برساند هم همین موضوع تعصبات قبیلهای بود، یعنی با وجودی که اغلب بنی هاشم، بتپرست و مشرک بودند، اما میگفتند اگر کسی به برادر ما تعدی و ظلم کند و او را آزار دهد ، ما هم انتقام میگیریم. به طور خلاصه در چنین جوامعی تعصب قبیله و یکپارچگی واتحاد بر هر چیزی تقدم و اولویت دارد. قوم لر از جمله اقوام کهن و ریشه دار، غیور و شجاع بودند و در بسیاری مناطق هنوز به شکل سنتی و عشایری و در کنار هم زندگی میکنند، این شیوه زندگی یک سری ملزوماتی به همراه خود دارد که نمی توان آن را ملامت و سرزنش کرد. در جوامع محلی و لری، کمتر کسی بدون برادر و طایفه خود به مراسمات شادی و عزا می رود و هر نوع مجالسی و انتخاباتی و بدهی داشته باشند، در کنار هم هستند و از همدیگر حمایت میکنند. حتی مواقع رأی گیری و انتخابات شورا، کمتر کسی به شایستهسالاری و تخصص و تعهد نگاه میکند، بلکه هر شخصی به نماینده طایفه خود رأی میدهد و اگر چنین نکند از آن طایفه طرد و منزوی خواهد شد. اینکه ما بگوییم همه آن قوم و طایفه نادان و بیفرهنگ و بیشعور هستند و چنین برچسبهایی بزنیم اصلا کار عاقلانه و درستی نیست یک موضوع مهم که نباید غافل بود در جوامع محلی و سنتی، عرف و رسومات بر قانون تقدم دارد و هنوز حرف یک ریشسفید و فرد رهبر طایفه از حرف یک قاضی یا فرد تحصیلکرده بیشتر مورد پذیرش قرار میگیرد و مقبولیت دارد . حالا بحث نزاعهای دسته جمعی هم چنین حکمی دارد. در جوامع محلی و روستایی، عامل درگیری و به عبارتی اینکه درگیری به خاطر چی بود و چرا شروع شد، چندان مهم نیست، بلکه احساس و تعصب قومی ارجحیت داشته و مثل آتشی که در خرمنی بیفتد اگر آتش این دعوا گرم شد، این موج تمام خرمن را فرا میگیرد و همه افراد طایفه وارد نزاع میشوند و حتی افراد تحصیلکرده و رهبران محلی هم به گوشهای نمیایستند. وقتی درگیری شروع شد، هر کس سعی میکند از برادر و فامیل خود حمایت و پشتیبانی نماید و اگر کسی کمک نکرد او را متهم به بیعرضگی و ترسو بودن و یک فرد ضعیف میکنند و دیگر در بین آن طایفه از پایگاه اجتماعی و جایگاهی برخوردار نمیباشد و این موضوع برای آن گران تمام میشود. نیاز به موقعیت و منزلت و پایگاه اجتماعی در جوامع محلی و حتی مدرن مهم شمرده می شود. حتی در هرم نیازهای مازلو که نیازهای انسان را دستهبندی میکند، نیاز به احترام و منزلت اجتماعی برای یک فرد بسیار مهم و از نیازهای ضروری شخص میباشد . پس نتیجه میگیریم که آنچه باعث نزاعهای دسته جمعی در شهرستانهای لرنشین میگردد، نادانی و بیفرهنگی و عقب ماندگی نیست، بلکه شیوه زندگی، ماهیت تاریخی و فرهنگی این جوامع، وابسته بودن فرد به جمع، مهم بودن پایگاه و جایگاه اجتماعی فرد در بین طایفه خویش می باشد، همچنین درکنار هم زندگی کردن قوم و طایفه که زمینه درگیری و گستردگی نزاع را فراهم میکند. در جوامع محلی اگر یک شخص مورد ضرب و شتم قرار گرفت، به جای اینکه از مجاری قانون پیگیری کند، سعی در گرفتن انتقام دارند چون آن را ننگ دانسته و اعتقاد دارند که این ننگ را فقط با اقدام مشابه باید پاک کرد. شما فرض نمایید یک دعوای دو نفره در شهر بزرگی صورت گیرد، آن را از طریق قانون پیگیری میکنند و اصلا افراد به صورت مستقل و جدا از قوم و فامیل خویش زندگی میکند و شرایط دخالت دیگران و نزاع دستهجمعی وجود ندارد، اما در جوامع سنتی و قبیلهای کاملا برعکس است و شرایط برای دخالت فامیل و نزاع دسته جمعی فراهم است. در پایان باید گفت که من از نزاع و درگیری طرفداری نکردم، بلکه ریشه های تاریخی و فرهنگی این پدیده را شکافتم و مورد واکاوی قرار دادم و سعی نمودم این پدیده را در بستر تاریخی و فرهنگی و ظرف زمان و مکان خود، بررسی نمایم و مورد قضاوت قرار دهم و اگر ما شیوه کتاب خدا و پیامبر بزرگ اسلام را پیش گرفته و چشم حقیقت بین و حق طلب را به جای چشم متعصب قرار دهیم، کاری بس نیکو انجام دادیم و سعی در گسترش اخلاق اسلامی و ایرانی و جوانمردی نماییم و یکی از شرایط لازم برای توعه هر جامعهای، پایبندی به قوانین و قانونمند شدن مردم میباشد.. لازم به ذکر است که در آیات قرآن کریم به طور صریح اشاره شد که اگر کسی مؤمن و بردار دینی خود را عمدا به قتل برساند، خداوند عذاب سختی برای او در نظر میگیرد و مجازاتش آتش جهنم است ( سوره نساء، آیه 93) . با توجه به اینکه در چنین جوامعی، عرف و رسومات و قدرت ریشسفیدان و رهبران محلی بر قانون و مجریان قانون اولویت دارد، بنابراین افراد ریشسفید و رهبران محلی که پایگاه اجتماعی قابل قبولی بین مردم دارند، از این موقعیت به درستی استفاده و در جهت خیر و اصلاح امور مردم حرکت کنند. همانا در قرآن کریم هم خداوند می فرماید: که اصلاح میان مردم پاداش نیکویی دارد (سوره نساء، آیه 114). همچنین در سوره آل عمران خداوند پیشنهاد می کند که برخی از شما باید میان خلق را اصلاح نماید و به نیکوکاری دعوت و از بدی نهی کند و این افراد رستگار دو عالم هستند (سوره آل عمران، آیه 104). پس بنا به فرمایش قرآن باید در چنین مواقعی میان مردم را اصلاح کرد (سوره بقره، آیه 224). سید حسن اسعدی خوب – کارشناس ارشد توسعه و جامعه شناسی روستایی. توکل چام - کارشناس ارشد توسعه و جامعه شناسی روستایی.
شنبه ، ۲۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آوای ماغر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]