واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
گفتوگو با یک گرافیتیکار: قهرمان خیابانهای تهرانم / تصویر شهید غواص که پاک شد، اشکم درآمد جامعه > شهری - «شواتیر» میگوید: گرافیتی قرار نیست به فرد یا مسئول خاصی اعتراض کند، میخواهد به جامعه نهیب بزند که چیزهایی از دست رفته و فراموش شده است.
فهيمه حسنميري: اگر جزو آنهایی نباشید كه آنچه در شهر میگذرد برایشان بیاهمیت است، اگر زیادی سر به زیر یا زیادی سر به هوا نباشید و به آنچه اطرافتان ميگذرد كمي توجه كنيد، حتما تاكنون در عبور از كوچه و خیابانهای تهران، تصاویری را دیدهاید كه بيشترشان یك روز هستند و روز دیگر پاك میشوند، گرافيتيهايي كه كار هنرمندان جوانی است كه اغلب دوست ندارند شناخته شوند؛ نقاشیهایی كه تنها كاری هنری و زیباییشناسانه محسوب نمیشوند، بلكه حرفهایی دارند برای مردم و به گفته خالقانشان، از نگاه و كاركرد اجتماعی برخوردارند. یكی از این جوانها كه تصاویری از جمله چهره تختی، نيما يوشيج، يكي از شهيدان غواص، لبخند ژوكوند و بسياري از طرحها و چهرههاي مطرح يا كمتر شناخته شده را بر دیوارها نقش كرده، «شواتیر» است. با او از طریق یكی از شبكههای اجتماعی آشنا شدیم و گفتوگويمان هم از همین طریق صورت گرفت؛ به دلیل تاكیدش بر ناشناس ماندن. مصاحبه خبرآنلاين با شواتير؛ هنرمندي كه گرافيتي (ديوارنگاري) انجام ميدهد را در ادامه بخوانيد: كمی درباره خودتان میگویید؟ سن، سابقه هنری یا رشته تحصیلی. هركسی تاریخ تولد، شماره شناسنامه و مجموعهای از این مشخصات دارد كه در آنها چیز مهمی نمیبینم بلكه به نظرم میرسد كار افراد و تاثیر آنها بسیار مهمتر است. درباره من هم مهم كاری است كه انجام میدهم، چه فرقی دارد در كجا یا چه رشته هنری تحصیل كرده یا چند ساله باشم. مدرك و رشته تحصیلی چه تاثیری بر جهانبینی افراد دارد؟ دانستن اين موارد، به درك بهتر كاری كه انجام میدهید كمك میكند. بین 25 تا 35 سال سن دارم و آموزش هنر دیدهام؛ در یکی از بهترین مدرسه های هنر. اما بیشتر از این را نپرسید. تصور كنید بگویم از رویال كالج لندن فارغالتحصیل شدهام، با جستجوی فارغالتحصیلان ایرانی میتوانید به من نزدیكتر شوید. همینطور سن، دایره را محدودتر میكند. مگر این كه دروغ بگویم، كه دلیلی ندارد. گرافیتی، جرم محسوب میشود و مجازات دارد؟ این سوال را باید از یك حقوقدان بپرسید. اما تا جایی که من می دانم جرمی برای گرافیتی در قوانین ایران وجود ندارد. پس چرا اینقدر اصرار دارید كه ناشناس باقی بمانید؟ من به دلایل شخصی علاقهای ندارم شناخته شوم. این ناشناخته بودن ناشی از ترس نیست، بلكه یك انتخاب است. در ایران و كشورهای دیگر، بسیاری از افراد با نام اصلی خودشان این كار را انجام میدهند؛ اما من دلم میخواهد كارم دیده شود و حرفم شنیده شود؛ نه این كه خودم دیده شوم. معنی «شواتیر» چیست؟ شواتیر به معنی كمانگیر است؛ صفتی كه در اوستا و پهلوی، به آرش، قهرمان ایرانی اطلاق میشده. پس به خاطر این معنی، آن را انتخاب كردهاید؟ مثلا؛ قهرمان خیابانهای تهران. بله، چرا كه نه. قهرمانی كه قرار است چه كاری انجام دهد؟ روی دیوارهای سرد و بیروح و افسرده شهر، طرحی بزند كه شاید عابرها سر ذوق بیایند. كاری كه شهرداری و سازمان زیباسازی وظیفه انجام آن را دارند. به نظر میرسد موفق نبودهاند. زیبایی، با بخشنامه و قرارداد و پیمانكار به وجود نمیآید. ضمن این كه هدف من تنها زیبایی نیست، بلكه معتقدم سلیقههای مختلفی در شهر وجود دارد كه حق حیات و اظهار نظر دارند. كسانی كه گرافیتی میكشند، صدای سلیقهها و عقیدههای پنهانند؟ همینطور است. هر هنر شهری و زیرزمینی، صدای در حاشیه ماندهها و افراد خاموش و بیصداست.
اما خیلیها معتقدند این كار ایجاد آلودگی بصری و به هم ریختن نظم شهری است. بستگی دارد نظم را از چه دیدگاهی تعریف كنیم. خیلیها هم معتقدند حمایت از مردم فلسطین، بر خلاف نظم نوین جهانی است؛ اما آیا اینطور است؟ یعنی گرافیتی را یك هنر اعتراضی نمیدانید؟ طبق چه تعریفی از اعتراض؟ اعتراض به چه چیزی؟ اگر رانندهی اتوبوس پشت چراغ سبز باشد ولی حركت نكند و حقوق مردم را نادیده بگیرد، به او میگویم حركت كن. به نظر شما من یك فرد معترضم؟ گرافیتی قرار نیست به مسئول یا فرد خاصی اعتراض كند، قرار است نهیب بزند كه چیزهایی از دست رفته و فراموش شده است. این نهیب، هم به خود ماست، هم به عابران و هم به مسئولان. مثلا وقتی تصویر تختی را روی دیوار میكشید، به نوعی هشدار و پیام میدهید. بله، اعتراض به این كه چرا تختی فراموش شد، چرا روحیه پهلوانی و جوانمردیاش از یاد رفت. یا با تصویر صمد بهرنگی، این را هشدار ميدهم كه چرا قصه خواندن برای كودكان، جرات بخشیدن به آنها، شنا كردن بر خلاف جریان آب و ... را از یاد بردهایم. پاك كردن این تصاویر از روي ديوار، ناامیدتان نمیكند؟ نه، انجام كار برای ما مهم است نه نتیجه آن. تنها باری كه از پاك شدن تصویری كه كشیده بودم ناراحت شدم و اشكم درآمد، وقتي بود كه بلافاصله بعد از خبر پيدا شدن شهداي غواص، عكس يكي از آنها را روي ديوار كشيدم اما ديدم فرداي آن روز، آن تصوير را پاك كردهاند.
اما اگر هنرتان را در گالری به نمایش بگذارید، ماندگاری بیشتری دارد. فكر میكنید یك گالری در بهترین حالت، چند نفر مخاطب دارد؟ چند نفر از چندین میلیون جمعیت تهران به گالری میروند؟ چند بار در نمایشگاه شركت كردم ولی یك صدم مخاطب و تشویقهایی را كه از مردم بابت هنر خیابانی داشتم در آنجا دریافت نكردم. در خیابان یك استنسیل از تختی زدم، صاحب یك مغازه لبنیاتی گفت یكی هم در مغازه من بزن. این واكنشها را به نمایش در صد گالری و موزه ترجیح میدهم. ما با كمترین هزینه، استقبالی از مردم میبینیم كه شاید بسیاری از نهادها با هزینههای گزاف نتوانند این مقدار توجه مردم را جلب كنند. نه رنگهای ما مرغوبتر است نه امكانات خاصی داریم؛ تنها مساله این است كه از خود مردم هستیم و سلیقه و نیاز آنها را بیشتر و زودتر از نهادها و سازمانها میشناسیم. در این صورت، فكر میكنید امكان نوعی همكاری هنرمندان مردمی و سازمانهای دولتی هست؟ پس از آمدن پیکرهای شهدای غواص، هنوز مسئولان درگیر فراخوان و سفارش برای ساخت یادمان آنها بودند كه من به فاصله چند روز، تصویر یكی از این شهیدان را روی دیوارها كار كردم. این كار به سفارش هیچ مسئولی نبود بلكه به خاطر شهدا و خانوادهشان این تصاویر را در دیوارهای شهر به یادگار گذاشتم. ما حرفهایمان را اینطور ساده و راحت روی دیوارها میزنیم و از هیچکس سفارش قبول نمیکنیم برای همین کاری که از دل بربیاید بر دل مینشیند. هنر ما، كار دل است، دل خریدنی نیست.
234
کلید واژه ها: هنرهای تجسمی - جامعهشناسی - شهرداری تهران -
جمعه 27 آذر 1394 - 09:15:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]