تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 18 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز دژ محكم خداوند رحمان و وسيله راندن شيطان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827339438




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زنی که نادر ابراهیمی 40 عاشقانه برایش نوشت


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
زنی که نادر ابراهیمی 40 عاشقانه برایش نوشت




نادر ابراهیمی به همان اندازه که خوب بلد بوده از عشق بنویسد، در زندگی هم عاشقانه زندگی کرد. گواهش آن همه نامه عاشقانه ای است که برای همسرش نوشت و چهل نامه از میان آنها هم کتاب شد.





هفته نامه تماشاگران امروز - مریم مهران راد: «قلب، میهمانخانه نیست که آدم ها بیایند دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانه گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد. قلب؟ راستش نمی دانم چیست اما این را می دانم که فقط جای آدم های خیلی خوب است!»

آنها که «آتش بدون دود» و «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» را خوانده اند می دانند که آثار نادر ابراهیمی سرشار است از چنین تغییرات زیبایی که مدام می خواهی زیرشان خط بکشی یا روی برگه جداگانه بنویسی و به خاطر بسپری.


زنی که نادر ابراهیمی چهل عاشقانه برایش نوشت



این نویسنده محبوب، به همان اندازه که خوب بلد بوده از عشق بنویسد، در زندگی هم عاشقانه زندگی کرد. گواهش آن همه نامه عاشقانه ای است که برای همسرش نوشت و چهل نامه از میان آنها هم کتاب شد. نوشته هایی که بهانه گفتگوی ما با فرزانه منصوری همسر مرحوم نادر ابراهیمی شد.

شما چطوری با نادر ابراهیمی آشنا شدید؟

- در فامیل ما خانمی بودند که همه به ایشان احترام می گذاشتند؛ ایشان من را که آن زمان 21 سالم بود برای نادر که خواهرزاده همسرشان بود انتخاب کرد و این ماجرا را به پدر و مادرم گفت. من هم در سنی بودم که خواستگارانی داشتم و به همه می گفتم که می خواهم درس بخوانم و الان وقت ازدواجم نیست اما این بار رضایت دادم تا آشنایی صورت بگیرد.

چند باری همدیگر را در میهمانی های خانوادگی دیدیم و با نظرات و منش هم آشنا شدیم. از نظر ظاهر هم به دل هم نشستیم تا اینکه بزرگترها اجازه دادند در اتاقی با هم صحبت کنیم. بعد از صحبت های ابتدایی نظر قطعی مان را اعلام کردیم.

پس آن اول عشق و عاشقی در کار نبوده، درست است؟

- نه. ما بی عشق و دوست داشتن شروع کردیم اما به یاد می آورم در همان اولین سالی که با هم زیر یک سقف رفتیم نادر به من گفت «دوستت دارم» و یکی دو سال بعد به من گفت «تو را چون خاک می خواهم همسر من». نادر ابراهیمی عاشق خاکش بود و نهایت علاقه اش در خاک وطنش خلاصه می شد.

یعنی آن نامه های عاشقانه مربوط به بعد از ازدواج است؟

- «چهل نامه به همسرم» و «یک عاشقانه آرام» بعد از ازدواج مان نوشته شد که نادر تجربیاتی در زندگی مشترک پیدا کرد.


زنی که نادر ابراهیمی چهل عاشقانه برایش نوشت



اینکه گفتید از ظاهر آقای ابراهیمی خوش تان آمده بود یعنی چی؟ مثلا آن روز چی پوشیده بود؟

- اولین مراسم آشنایی، میهمانی در خانه فامیلی بود که معرف ما به هم بود. آن روز نادر از کوهنوردی برگشته بود و به نظرم بسیار بلندبالا و خوش قواره آمد. پلیور شکلاتی رنگی پوشیده بود که یقه سفیدی روی آن برگشته و خوشایند بود.

معیارهای شما در آن روزگار برای ازدواج چه بود؟

- من معیارهایی برای ازدواج داشتم که بسیار ساده بود. می خواستم همسرم از نظر فرهنگی به فرهنگ خانواده من نزدیک باشد و از نظر مادی بتواند زندگی ساده ای را پیش ببرد. اینها را در او یافتم و به توافق رسیدیم.

مهریه تان چقدر بود؟

- در جلسه ای که با هم بودیم از خلقیات و خواسته ها و علایق مان گفتیم و نادر به من گفت دوست دارد که همسرش مهر داشته باشد و در سال 1344، مهریه مه 50 هزار تومان تعیین شد.

نامزدی تان چه مدت طول کشید؟

- از فروردین تا شهریور نامزد بودیم و بعد عقد کردیم.


زنی که نادر ابراهیمی چهل عاشقانه برایش نوشت



اولین هدیه ای که برای همسرتان گرفتید را به خاطر دارید؟ اولین هدیه ایشان را چطور؟

- ما یازدهم فروردین نامزدی مان را اعلام کردیم. اولین هدیه من به نادر یک جفت دکمه سردست بود. نادر هم پارچه ای که مادرش برایم خریده بود را به من هدیه داد.

اولین کتابی که از همسرتان هدیه گرفتید را به خاطر دارید؟

- اولین کتابی که نادر به من داد «یکلیا و تنهایی او» و کتابی از فروغ فرخزاد بود.

در دوران نامزدی برایتان شعر هم گفت؟

- شعر نه؛ اما یک یا دو نامه دارم که مربوط به دوران نامزدی است و بسیار زیبا است.

پیش از ازدواج با نادر ابراهیمی، رابطه تان با ادبیات چطور بود؟

- من به عنوان یک دختر 21 ساله خیلی اهل ادبیات نبودم اما مطالعاتی داشتم. بعد از آشنایی با نادر، برای اینکه از او کم نیاورم به سمت خواندن سبک های ادبی رفتم و حتی کتاب های قطور مثل «کمدی الهی» دانته هم می خواندم.


زنی که نادر ابراهیمی چهل عاشقانه برایش نوشت



آقای ابراهیمی نظر شما را در مورد داستان هایش می خواست؟

- بله؛ بسیار پیش آمده بود که از من نظر می خواست و برای اسم داستان با من مشورت می کرد. وقتی اولین بار جرقه داستانی در ذهنش می زد به اتاقش می رفت و طرح اولیه را می نوشت و من غالب مواقع خودم را جای مخاطب می گذاشتم و حس مخاطب و سوالاتی که برایش پیش می آمد را می پرسیدم. بارها نادر می گفت «تو رفیق منی یا خواننده؟» و من می گفتم می خواهم پیشاپیش آماده باشی که جواب سوالات را داشته باشی.

کلا زندگی کردن با یک نویسنده سخت نبود؟ مثلا اینکه بخواهند سکوت کنید تا بتوانند بنویسند یا چنین عادت هایی نداشت؟

- نه. بیشتر، شب ها که بچه ها خواب بودند می نوشت. وقتی می نوشت برای اینکه آهنگ کلام را متوجه شود بارها با صدای بلند داستان ها را می خواند اما هرگز نظم عادی زندگی را بر هم نمی زد.

هیچ وقت به زن های داستان های عاشقانه همسرتان حسادت نکردید؟

- در آثار نادر سه زن شخصیت اصلی بودند: هلیا، عسل و مهری. هلیا قهرمان «بار دیگر شهری که دوست می داشتم» است که داستان آن در زمان نامزدی ما نیمه کاره بود. عشق هلیا در واقع عشق به وطن است و این داستان از اولین نوشته هایی بود که نادر برای من خواند. بر اساس همین داستان نیز اسم دخترمان را هلیا گذاشتیم. هیچ گاه به هیچ کدام از زنان داستان هایش حسادت نکردم.


زنی که نادر ابراهیمی چهل عاشقانه برایش نوشت



شما خودتان به کدام یک از شخصیت های داستان های مرحوم ابراهیمی شبیه هستید؟

- بارها از من پرسیده اند که آیا شخصیت های داستان های نادر الگوبرداری از من است؟ نه نیست. ممکن است بخشی از ابعاد شخصیتی من در این زنان باشد یا اینکه در آنها بخشی از مشخصاتی باشد که نادر دوست داشته همسرش داشته باشد اما هیچ کدام از این افراد من نیستم.

اگر بخواهید انتخاب کنید کدام یک از نوشته های همسرتان را بیشتر دوست دارید؟

- من تمام کتاب های نادر را دوست دارم و الان که پس از پروازش کتاب ها را برای تجدید چاپ، ویراستاری می کنم، با وجود اینکه بارها آنها را خوانده ام؛ هنوز برایم جالب هستند و همه شان را دوست دارم. هنوز با قهرمان ها اشک می ریزم و با شادی شان لبخند می زنم اما «چهل نامه به همسرم» برای من جایگاه خاصی دارد زیرا مخاطبش به نوعی من هستم. بسیاری از این نامه ها واقعیت دارند و اصل شان قاب شده در خانه ماست.

داستان، شعر یا نامه ای دارید که تنها برای خودتان نگه داشته باشید و به کسی نداده باشید بخواند؟

- بله؛ دو نامه دارم که غیر از خودم هیچ کس آنها را نخوانده است.







تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن