تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820923441




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شعار باکلاس ها؛ دعا برای پاریس، سکوت سهم نیجریه


واضح آرشیو وب فارسی:سپاس: برخی اوقات رفتارهای دوگانه و حتی متناقض از سوی افرادی که داعیه آگاهی و "پرستیژ با فرهنگی" را بر دوش خود حمل می کنند، می بینیم. در کنار آن، وقتی کسی قصد دارد تا به نحوی در خصوص این ظاهرسازی به آنان و دنباله رویان آنان هشدار دهد سریعاً با برچسب های "بی کلاسی" و "سنتی" مواجه می شود.به گزارش "سپاس"،  ” وبیان” به نقل از وبلاگ” ظـریـــف بــیـن “ : هر کسی با هر دیدگاه و خط فکری که دارد به بیان اندیشه خود می پردازد و گروهی هم که غالباً نقشی خنثی در این عرصه ایفا می کنند به بازنشر اندیشه ها و تفکراتی دامن می زنند که شاید "تنبلی رسانه ای" و سرعت و حجم بالای ورودی اطلاعات اجازه ندهد حتی لحظه ای به پیگیری ریشه و لایه های زیرین هدف از نگاشته شدن این مطالب تأمل شود. عجیب تر اینکه برخی اوقات رفتارهای دوگانه و حتی متناقض از سوی افرادی که داعیه آگاهی و "پرستیژ با فرهنگی" را بر دوش خود حمل می کنند، می بینیم. در کنار آن، وقتی کسی قصد دارد تا به نحوی در خصوص این ظاهرسازی به آنان و دنباله رویان آنان هشدار دهد سریعاً با برچسب های "بی کلاسی" و "سنتی" مواجه می شود. در دیدگاه این افراد، گویی کسانی که سعی دارند تا مسیر افکار و اندیشه خود را، خود تعیین نمایند و وظیفه مدنی شان را در قبال جامعه ای که از همه جهت به سیبل نفوذ و تهاجم تبدیل شده است پیاده سازی کنند، در راه خاکی سیر می کنند که انتهای آن پوچی و بازگشت به چند قرن پیش است. به این مفهوم که هر کسی خارج از ریل منتهی به دلدادگان غرب طی طریق کند از مسیر زندگی مدرن و پیشرفت خارج شده است و به نوعی همراه با کاروانی بدون سرپرست به دشتی بی آب و علف راه می زند! در این چند روز که مردم مسلمان نیجریه توسط ارتش این کشور به صورت گروهی قتل عام شدند و صدها نفر از آنان با رفتار وحشیانه رژیم این کشور مواجه هستند، چرا برخی با سکوت پر معنی خود بر رواج "رفتار دوگانه" دامن می زنند؟ اگر حمایت نکردن از مردم پاریس و کشته شدگان حادثه شارلی ابدو مخالف دیدگاه های بشردوستانه است، پس سانسور و سکوت در مقابل کشتار شیعیان نیجریه و یمن با چه هدفی صورت می گیرد؟ اگر چند درصد از این آمار منتشر شده از کشته شدگان نیجریه در آمریکا، فرانسه یا انگلیس به وجود می آمد چند کارناوال و راهپیمایی برای دفاع از حق مظلوم و حق انسانیت در گوشه گوشه جهان به وقوع می پیوست؟ چه بر سر ما آمده است که ارسال پیام همدردی و امضای تومار علیه تروریست در دفاع از حادثه یازده سپتامبر و پاریس را "دفاع از حق مظلوم" می دانیم اما همدردی و تسلیت به مسلمانان شیعه در کشورهایی نظیر نیجریه، یمن، بحرین، سوریه و عراق سنت طلبانه به نظر می رسد! چه بسا که مردم این کشورها با آن پیشینه تاریخی حتی پیوند نزدیک تر فرهنگی با ایرانیان داشته باشند. چه شده است که اگر کسی قصد پیوستن به کمپین حمایت از مردم نیجریه و طلب سلامتی برای شیخ الزکزاکی به عنوان دبیر کل جنش شیعیان نیجریه داشته باشد، فوراً با برچسب" بی کلاسی" بر دهان خود مواجه می شود؟ در حالی که از هنرمندان تا هنربندان هشتگ prayforparis را در تمام حساب های کاربری مجازی خود برجسته می کنند. چرا باید به عنوان شهروندان و ملت آگاه و بیدار از اینکه بگوییم تروریسم و حامیان آن ها درد مشترک همه ماست ترس داشته باشیم؟ یا اینکه الزاماً به دنبال گوشه ای خلوت و دنج باشیم تا با صدایی رسا فریاد بزنیم حامیان اصلی تروریسم در منطقه و جهان یعنی کشورهایی مانند رژیم آل سعود، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی که مشت مشت دلار بر سر تروریست ها و گروه های تکفیری می ریزند محکوم هستند؟ تا زمانی که گروهی اندک از عمده افرادی که حقیقت تروریسم و تکفیر را باور دارند به مردم نپیوندند و با خود این گونه فکر کنند که انتشار باورهای قلبی و همدردی با هم نوعان خود در سراسر جهان ممکن است باعث ایجاد فاصله ای با تفکرات به ظاهر نوین شود، جز ادامه راه گروه های خنثی و منفعل راه به جایی نمی برند. کسانی که وقتی اهداف کلان خود را در حمایت از قربانیان پاریس می بینند، از هیچ اقدامی از راه انداختن کارناوال همبستگی تا روشن کردن شمع یادبود ابایی ندارند و از ایجاد کمپین و دعوت هم کیشان خود به آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. در حالی که با سانسور پویش ها و افکار مردمی در قبال حمایت از کشته شدگان بین مسلمانان نیجریه و اخبار ضد و نقیض در خصوص دستگیری یا شهادت علامه شیخ الزکزاکی، به واقع هیچ واکنشی علیه تفکر تروریستی نشان نمی دهند. اتفاقاً برخی به خود چنین جرئتی می دهند تا از این سانسور سوء استفاده کنند و گاه با گسترش این دروغ که دلسوزی برای مردم مظلوم فلسطین و یمن نوعی سنت گرایی است، کسانی که به حمایت از مظلوم در همه جای جهان اعتقاد دارند را مورد انزوا قرار می دهند. وقت آن نرسیده است که گروهی که همواره در تلاش اند مردم را از مسیر اصلی خود یعنی مسیر واقع بینی نسبت به تحولات روز منطقه و جهان گمراه کنند به سیل جمعیت بیدار و آگاه جامعه بپیوندند؟ چرا هنوز هم عده ای حضور دارند که منافع خود را در این می بینند تا نگذارند نسبت به کشتار مسلمانان در آسیا و آفریقا، دستگیری و تهدید بزرگان معنوی شیعه در عربستان، حلقه تنگ محاصره مسلمانان فلسطین، آتش باران خمپاره و تیر بر سر زنان و کودکان یمنی و بریدن سر و راه اندازی رودخانه خون در عراق و سوریه، واقع بینی شکل گیرد و از انتشار حقیقت در جامعه به واسطه برجسته سازی افکار خود جلوگیری نمایند؟ / انتهای پیام  ” وبیان” به نقل از وبلاگ” ظـریـــف بــیـن “ : هر کسی با هر دیدگاه و خط فکری که دارد به بیان اندیشه خود می پردازد و گروهی هم که غالباً نقشی خنثی در این عرصه ایفا می کنند به بازنشر اندیشه ها و تفکراتی دامن می زنند که شاید "تنبلی رسانه ای" و سرعت و حجم بالای ورودی اطلاعات اجازه ندهد حتی لحظه ای به پیگیری ریشه و لایه های زیرین هدف از نگاشته شدن این مطالب تأمل شود. عجیب تر اینکه برخی اوقات رفتارهای دوگانه و حتی متناقض از سوی افرادی که داعیه آگاهی و "پرستیژ با فرهنگی" را بر دوش خود حمل می کنند، می بینیم. در کنار آن، وقتی کسی قصد دارد تا به نحوی در خصوص این ظاهرسازی به آنان و دنباله رویان آنان هشدار دهد سریعاً با برچسب های "بی کلاسی" و "سنتی" مواجه می شود. در دیدگاه این افراد، گویی کسانی که سعی دارند تا مسیر افکار و اندیشه خود را، خود تعیین نمایند و وظیفه مدنی شان را در قبال جامعه ای که از همه جهت به سیبل نفوذ و تهاجم تبدیل شده است پیاده سازی کنند، در راه خاکی سیر می کنند که انتهای آن پوچی و بازگشت به چند قرن پیش است. به این مفهوم که هر کسی خارج از ریل منتهی به دلدادگان غرب طی طریق کند از مسیر زندگی مدرن و پیشرفت خارج شده است و به نوعی همراه با کاروانی بدون سرپرست به دشتی بی آب و علف راه می زند! در این چند روز که مردم مسلمان نیجریه توسط ارتش این کشور به صورت گروهی قتل عام شدند و صدها نفر از آنان با رفتار وحشیانه رژیم این کشور مواجه هستند، چرا برخی با سکوت پر معنی خود بر رواج "رفتار دوگانه" دامن می زنند؟ اگر حمایت نکردن از مردم پاریس و کشته شدگان حادثه شارلی ابدو مخالف دیدگاه های بشردوستانه است، پس سانسور و سکوت در مقابل کشتار شیعیان نیجریه و یمن با چه هدفی صورت می گیرد؟ اگر چند درصد از این آمار منتشر شده از کشته شدگان نیجریه در آمریکا، فرانسه یا انگلیس به وجود می آمد چند کارناوال و راهپیمایی برای دفاع از حق مظلوم و حق انسانیت در گوشه گوشه جهان به وقوع می پیوست؟ چه بر سر ما آمده است که ارسال پیام همدردی و امضای تومار علیه تروریست در دفاع از حادثه یازده سپتامبر و پاریس را "دفاع از حق مظلوم" می دانیم اما همدردی و تسلیت به مسلمانان شیعه در کشورهایی نظیر نیجریه، یمن، بحرین، سوریه و عراق سنت طلبانه به نظر می رسد! چه بسا که مردم این کشورها با آن پیشینه تاریخی حتی پیوند نزدیک تر فرهنگی با ایرانیان داشته باشند. چه شده است که اگر کسی قصد پیوستن به کمپین حمایت از مردم نیجریه و طلب سلامتی برای شیخ الزکزاکی به عنوان دبیر کل جنش شیعیان نیجریه داشته باشد، فوراً با برچسب" بی کلاسی" بر دهان خود مواجه می شود؟ در حالی که از هنرمندان تا هنربندان هشتگ prayforparis را در تمام حساب های کاربری مجازی خود برجسته می کنند. چرا باید به عنوان شهروندان و ملت آگاه و بیدار از اینکه بگوییم تروریسم و حامیان آن ها درد مشترک همه ماست ترس داشته باشیم؟ یا اینکه الزاماً به دنبال گوشه ای خلوت و دنج باشیم تا با صدایی رسا فریاد بزنیم حامیان اصلی تروریسم در منطقه و جهان یعنی کشورهایی مانند رژیم آل سعود، آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی که مشت مشت دلار بر سر تروریست ها و گروه های تکفیری می ریزند محکوم هستند؟ تا زمانی که گروهی اندک از عمده افرادی که حقیقت تروریسم و تکفیر را باور دارند به مردم نپیوندند و با خود این گونه فکر کنند که انتشار باورهای قلبی و همدردی باهم نوعان خود در سراسر جهان ممکن است باعث ایجاد فاصله ای با تفکرات به ظاهر نوین شود، جز ادامه راه گروه های خنثی و منفعل راه به جایی نمی برند. کسانی که وقتی اهداف کلان خود را در حمایت از قربانیان پاریس می بینند، از هیچ اقدامی از راه انداختن کارناوال همبستگی تا روشن کردن شمع یادبود ابایی ندارند و از ایجاد کمپین و دعوت هم کیشان خود به آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. در حالی که با سانسور پویش ها و افکار مردمی در قبال حمایت از کشته شدگان بین مسلمانان نیجریه و اخبار ضد و نقیض در خصوص دستگیری یا شهادت علامه شیخ الزکزاکی، به واقع هیچ واکنشی علیه تفکر تروریستی نشان نمی دهند. اتفاقاً برخی به خود چنین جرئتی می دهند تا از این سانسور سوء استفاده کنند و گاه با گسترش این دروغ که دلسوزی برای مردم مظلوم فلسطین و یمن نوعی سنت گرایی است، کسانی که به حمایت از مظلوم در همه جای جهان اعتقاد دارند را مورد انزوا قرار می دهند. وقت آن نرسیده است که گروهی که همواره در تلاش اند مردم را از مسیر اصلی خود یعنی مسیر واقع بینی نسبت به تحولات روز منطقه و جهان گمراه کنند به سیل جمعیت بیدار و آگاه جامعه بپیوندند؟ چرا هنوز هم عده ای حضور دارند که منافع خود را در این می بینند تا نگذارند نسبت به کشتار مسلمانان در آسیا و آفریقا، دستگیری و تهدید بزرگان معنوی شیعه در عربستان، حلقه تنگ محاصره مسلمانان فلسطین، آتش باران خمپاره و تیر بر سر زنان و کودکان یمنی و بریدن سر و راه اندازی رودخانه خون در عراق و سوریه، واقع بینی شکل گیرد و از انتشار حقیقت در جامعه به واسطه برجسته سازی افکار خود جلوگیری نمایند؟ / انتهای پیام


پنجشنبه ، ۲۶آذر۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سپاس]
[مشاهده در: www.sepas.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن